■ چرا شیعه سجده بر مهر میگذارد
حقیقت آن است که نماز را بپاس نعمتهای بیکران الهی و عنایتهای لحظه لحظه و گوناگون آن خدای بزرگ بپا میداریم. نمازی که ستون خیمه دین است. نمازی که اگر قبول شود سایر عبادات قبول شده و پذیرفته میشود[1]. نمازی که معراج مومن است[2]. نمازی که بازدارنده انسان است از هر بدی[3] اما آیا هر نمازی چنین است؟
معنای لغوی نماز (صلاة)
اهل لغت گفته اند: حقیقت لغوی "نماز" که مترادف عربی آن "صلاة" است، یعنی دعا کردن و درود فرستادن، اما در حقیقت شرعیه و اهل شرع، نماز (صلاة) همان حرکات مخصوص است با آداب و شرائطی خاص برای خشنودی خدای بزرگ و چنانچه برخی از شرایط آن از بین رود نماز از اعتبار افتاده و دیگر نماز نیست. مثلاً اگر انسان با آب غصبی وضو بگیرد، بالتبع وضوی او باطل است و در پی آن نمازش دچار اشکال میشود و از درجه اعتبار ساقط میگردد یعنی دیگر نماز نیست و گویا او نماز نخوانده است، این نماز نمیتواند:
1- معراج مومن باشد.
2- چون قبول نیست حتماً نمیتواند قبول کننده سایر اعمال باشد.
3- این نماز نمیتواند بازدارنده از فحشاء و منکر باشد
4- و این نماز حتماً ستون خیمه دین نخواهد بود.
پس باید نماز ما شرایط صحت را داشته باشد. حال ممکن است عدم تحقق برخی شرایط آن از روی ندانستن مسئله باشد. در این حالت، در پاره ای از صُوَر- به صحت نماز، لطمه ای وارد نمیشود. اما اصرار بر عدم تحقق شرایط صحت ویا زیاد نمودن و یا کاستن از آن، مشکلی است که حتماً نماز را تباه میسازد مانند مسئله تکتف و یا تامین و یا سجده نکردن بر خاک در هنگام نماز.
اصل قضیه این است که سجده فقط مخصوص خداست نه کس دیگر
سجده بر خاک؛ شرط صحت نماز و یا....
اینک ما سجده بر خاک در هنگام نماز را بررسی مینمائیم که چگونه شرطی است برای صحت نماز؟ و چرا سجده بر خاک حرم سیدالشهداء حضرت حسین بن علی علیه السلام را عین توحید میدانیم و مورد خشنودی پروردگار.
دیدگاه اهل سنت در محل سجده
سُنیان میگویند سجده در نماز بر هر چیز جایز است و شاید بهتر است اینگونه بگوییم: از مجموع احادیث و روایاتی كه در كتب اهلسنّت آمده است، بدست میآید كه سجده فقط بر زمین و آنچه از آن میروید، به شرط اینكه خوراكی و پوشاكی نباشد جایز است.
سلفیها[4] و وهابیها[5] که افراطی های سنی مذهب هستند و هرچه که در مذاق آنان خوش نیاید را شرک میپندارند و با تعریف آنان از دین مبین اسلام، میتوان گفت اکثر جمعیت مسلمان جهان مشرک هستند، میگویند: سجده بر خاک نه تنها مستحب و یا واجب نیست بلکه حرام است و هر کس از روی عمد مرتکب آن شود مشرک است و هر کس از روی اعتقاد به شرطیت در نماز، این عمل را انجام دهد، خونش هدر است و قتلش بر حاکم اسلامی واجب.
دیدگاه شیعه در سجده بر خاک
اما شیعه میگوید: بنابر سنت پیامبر سجده بر زمین و آنچه از آن میروید جز آن چیزهایی که استثناء شده. در هنگام نماز واجب است و چنانچه از روی عمد، نمازگزار این شرط را نادیده بگیرد بدون آنکه تقیهای در کار باشد نمازش باطل است و شرط صحت را نداشته است. در کتاب های ما سجده اینگونه تعریف شده است: رکنی از ارکان نمازهای واجب و مستحب. برترین اجزاء نماز، روشنترین جلوه های پرستش، اطاعت و افتادگی در پیشگاه خدای بزرگ، با سجده است که مومن تمام پرستشش را برای خدای بزرگ، در طبق اخلاص مینهد.
و مخلص کلام آنکه: سجده آخرین درجه خشوع و افتادگی در پیشگاه آفریدگار یکتاست.
و چون این درجه از تواضع و افتادگی، فقط شایسته خدای بزرگ است، بدین سبب حضرت باری (جل شانه) سجده را برای خود خواسته و سجده بر غیر خود را اجازه نفرموده و این ضرورت دینی است که اعتقاد به آن مورد اتفاق همه فرقه های اسلامی است و منکر این ضروری کافر است و از دایره ایمان خارج، پس«اصل قضیه این است که سجده فقط مخصوص خداست» نه کس دیگر.
با تمام تفاصیلی که یاد شد، دانستیم سجده چیست و به چه کسی میتوان سجده کرد.
اما در هنگام سجده، پیشانی را باید به چه چیز گذاریم؟
آیا به هر شیئی میتوان سر به سجده نهاد؟
پس به این بحث میرسیم که باید به چه چیزی سجده کرد؟ یعنی پیشانی را در هنگام سجده نماز بر چه چیزی باید گذاشت؟
نظر همه فرقههای مسلمانان در باره سر گذاشتن بر خاک
همه مسلمانان میگویند: سجده بر زمین و خاک آن صحیح است، بلکه برتر آن است که سجده بر خاک باشد چرا که احادیث فراوان نبوی این برتری را گوشزد فرموده است، و چون نیک بنگریم و سجده را در بوته اندیشه قرار دهیم خواهیم یافت که اوج افتادگی سجده است و غایت بندگی سر بر خاک گذاشتن در آن هنگام است و جلوه توحید در آن حال تجلی میکند.
سلفیها و وهابیها که افراطیهای سنی مذهب هستند میگویند: سجده بر خاک نه تنها مستحب و یا واجب نیست بلکه حرام است و هر کس از روی عمد مرتکب آن شود مشرک است
احادیث وارده در سجده بر خاک
محور بحث، کنکاش کردن در روایات شریفه ای است که پیرامون آنچه سجده بر آن صحیح است و آنچه سجده بر آن صحیح نیست وارد شده است تا
اولاً نظر شرع مبین اسلامی را پیرامون سجده بر زمین و خاک آن بیابیم.
ثانیاً حکم شرعی سجده بر آنچه زمین میرویاند که نه خوراکی است و نه پوشاکی و یا خوراکی و پوشاکی ملاحظه نمائیم.
ثالثاً این کنکاش که صورت گیرد سنت پیامبر از بدعت شناخته خواهد شد.
رابعاً حکم شرعی سجده کردن بر خاک نیز روشن میشود.
و در انتها معلوم خواهد شد که سجده بر تربت حرم مطهر حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام در هنگام سجده چگونه خواهد بود؟، چرا فضیلت دارد؟ و چرا عده زیادی از مسلمین، تربت پاک سیدالشهداء را مهر نماز خود میسازند؟
پس بزودی بحث خود را پیرامون مباحث ذیل ادامه خواهیم داد.
1- روایاتی که اشاره دارد به آنچه که به آن سجده صحیح است.
2- برتری سجده بر خاک از چیزهایی که سجده بر آن صحیح است.
3- فضیلت سجده کردن بر خاک مقدس حرم حسینی
4- چرا سجده بر تربت مزار سیدالشهداء مستحب اکید است.
[1] امام باقر(ع): ان اول ما یحاسببه العبد الصلاهْْ فان قبلت قبل ما سواها؛(میزان الحکمهْْ ماده صلاهْْ ، شماره 10570)
[2] الصلاة معراج المومن (مستدرک سفینه،ج 6 ص 333 )
[3] سوره عنكبوت آیه 45 اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ
یعنی آنچه را از كتاب [آسمانى] به تو وحى شده تلاوت كن، و نماز را برپا دار، كه نماز [انسان را] از زشتیها و گناه بازمىدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند مىداند شما چه كارهایى انجام مىدهید!
[4] سَلَفی به گروهی از مسلمانان اهل سنت گفته میشود که تنها راه نجات مسلمانان را بازگشت به قوانین قرآن و سنت طبق فهم «سلف صالح» میدانند. این گروه با هرگونه پیروی از شاخههای گوناگون دین و کیشگرایی مخالفند و معتقدند که هر مسلمان به راحتی میتواند با مراجعه مستقیم به قرآن و سنت دینش را بیاموزد.
سلفیها که افرادی افراطی بوده و در دنیا به ارهابی (تروریستی) مشهورند، پایتخت اصلیشان عربستان سعودی است. گاهی به آنان وهابی گفته میشود، اگرچه کسانی که خود را سلفی میخوانند با توجه به تعریفشان از پیروی سلف صالح و مخالفت آنان با فرقه گرایی، منکر وجود گروهی به نام وهابی هستند.
[5] وهابیت دیدگاه جدیدی در مذهب سنی حنبلی است که بنیانگذار آن محمد بن عبدالوهاب ۱۱۱۵-۱۲۰۶ ه.ق) اهل عربستان سعودی است. وی خود پیرو ابن تیمیه بود و با ایدئولوژیهای شیعه و تصوف و... آن زمان به مخالفت برخاست. محمد عبدالوهاب تنها به حدیث و قرآن اعتقاد داشت و واسطه کردن شخص و بندگان خدا را کفر به خدا و شرک مطلق میدانست.