■ تأثیر نماز بر وسواس عملی
بسم الله الرحمن الرحیم
در این مطلب به وسواس عملی می پردازیم كه نمونه های آشنای زیادی از آن را می توان در جامعه اطراف پیدا كرد. از جمله این نمونه ها می توان به افرادی اشاره كرد كه گرایش به انجام مكرر فعالیت هایی معین مثل شستشو و نظافت دارند و حتی پس از بارها شستشو و آب كشیدن همچنان نسبت به پاك شدن شیء مورد نظافت شك دارند!
یا كسانی كه هیچ وقت از موثر بودن استحمام یا صحت غسل هایشان مطمئن نیستند و یا خانم هایی كه به شكل مبالغه آمیز آرایش می كنند یا لباسی را بارها می پوشند و در می آورند. اما سرانجام باز هم نسبت به زیبا شدن خود شك دارند! یا افرادی كه میل نامعقول و اجباری نسبت به شمارش یا جمع آوری اشیاء یا مرتب و منظم بودن افراطی و غیر متتظره دارند یا كسانی كه در مورد این كه آیا فلان كار را انجام داده اند(مثلاً كلید برق را خاموش كرده اند؟ یا شیر آب و گاز را بسته اند؟) دائماً دو دل هستند و ... .
با این كه نقل سرگذشت های با مزه این قبیل افراد، نمونه های برجسته ای از ادبیات طنز دنیا را به خود اختصاص می دهد و یا حتی عده ای از شخصیت های علمی جهان را مبتلا به این بیماری دانسته اند، اما روشن است كه زندگی این قبیل افراد برای خود و اطرافیانشان تا چه حد غیر قابل تحمل و ناراحت كننده می شود. بدین ترتیب لزوم توجه خاص به منظور رفع این عارضه و مقابله با آن از مباحث ویژه روانشناسی و روانپزشكی امروز به شمار می آید.
به خصوص كه وسواس(فكری و عملی) در ارتباط نزدیك با بیماری های دیگر روانی نیز می باشد؛ به عنوان مثال معلوم شده كه یك پنجم از موارد حالت های وسواسی نشانه های افسردگی و یك هشتم، نشانه های اضطرابی دارند.[1]
علیرغم این كه اسلام، آیین نظم و ترتیب و مسلك پاكیزگی و طهارت است، اما آنجا كه كار به افراط و مبالغه می كشد و پدیده ای از "عدل" دور می گردد، اسلام (به خصوص تشیع) آن پدیده را مذموم تلقی می نماید و برای نزدیك نمودن آن به تعادل راه حل عملی پیشنهاد می كند. از جمله این افراط ها "وسواس" است[2] كه گفتیم به عنوان وسوسه ای از سوی شیطان در تعالیم اسلامی نام برده می شود و بخش قابل توجهی از تعالیم اسلامی و به خصوص نمود برجسته آن یعنی "نماز" به زدودن وسواس از زندگی انسان ها اختصاص دارد.
چنانچه مروری بر آداب طهارت در رساله های فقهی علمای شیعه داشته باشیم، متوجه می شویم كه بسیاری از دستورات، توجه به شك های وسواس آمیز در مورد طهارت جسم یا لباس را باطل اعلام كرده اند، مثلاً اگر شخصی شك كند كه وضویش باطل شده یا نشده است، باید بنا را بر باطل نشدن آن بگذارد، یا آن كه اگر شك كند لباسش نجس یا پاك است، ( در صورتی که قبلا لباس پاک بوده است ) بنا را بر پاك بودن لباس می گذارد.
این دستورات در آداب نماز نیز به همین گونه است، به عنوان مثال از جمله شكیاتی كه هرگز نباید بدان اعتنا نمود، شك فرد كثیر الشك (كسی كه زیاد شك می كند) است، یا این كه در بسیاری از سایر شكیات نماز (مثلاً شك بین 3 و 4 ركعت) باید برای پرهیز از وسواس، بنا را به طرف اکثر گذاشت و به آن عمل نمود.
بدین ترتیب آموزش های نماز، بسی قدرتمندتر از روش های معمول در علم غرب (مثل روش حساسیت زدایی تدریجی) در زدودن وسواس عمل می کنند، چرا كه انسان نمازگزاری كه در شبانه روز بارها به تعالیم ضد وسواس توأم با نماز گردن می نهد، در زندگی روزمره خود، قطعاً دور از وسواس خواهد زیست.