■ راه های کسب حضور قلب
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از دغدغه های همیشگی متدینین پیدا کردن حالت حضور و توجه در نماز است که البته کار بسیار مشکلی است اما هم مهم است و هم لازم. و در لزوم آن احادیث تکان دهنده ای وجود دارد مبنی بر این که نماز گاهی نصف گاهی کمتر و گاهی بیشتر از آن قبول شده و به بالا میرود و این بستگی دارد به حضور قلب در نماز.
در حدیثی هشداری بس جدی پیرامون حضور قلب در نماز وجود دارد ، آنجا که میفرماید: اگر کسی هیچ در نماز حضور قلب نداشته باشد، چنین نمازی (که به آسمان رفته) بر سر نماز گزارش سقوط میکند.[1]
در بعضی روایات داریم که اگر کسی نماز را با توجه و رعایت حدود آن بخواند نماز انسان را دعا میکند و خطاب به انسان میگوید: «خدا تو را حفظ کند که مرا حفظ کردی» و اگر نماز با توجه نباشد نماز انسان را نفرین میکند و میگوید: «خدا ضایعت کند که مرا ضایع کردی!»[2]
چگونگی ایجاد حضور قلب
اگر چه در ذیل راههایی برای ایجاد این حالت در نماز بیان میکنیم اما باید دانست که پیدا کردن حالت توجّه؛ نتیجه و مزد یک فرایند در طول زندگی و در تمام مدت شبانه روز است. به عبارت دیگر نتیجه و نمرهی امتحانات گوناگون زندگی هنگام نماز گرفته میشود.
بنابراین اگر کسی در طول روز در همه حال توجه به خدای تبارک و تعالی را حفظ کرده باشد (کما اینکه امام راحل عظیم الشان ما نیز میفرمود: عالم محضر خداست...) میتواند انتظار داشته باشد که مزد آن یعنی حضور قلب در نماز را نیز به او بدهند. اگر در بعضی اوقات به یاد خدا بوده همان قدر نیز در نماز به یاد خداست و خلاصه به همان نسبت که انسان در طول روز به خدا توجه دارد در نماز نیز توجه پیدا میکند.
تسلط بر افکار و خیالات، (که مرتبهی دوم تقوا محسوب میگردد) منوط به موفق شدن در مرحلهی اول تقواست؛ یعنی باید انسان در کلاس مدیریت و کنترل اعضاء و جوارح، نمرهی قبولی به دست آورده باشد، تا بتواند به کلاس بالاتر یعنی تسلط بر ذهن خود راه پیدا کند و موفق گردد.
این را نیز باید دانست که توجه به خدا و احساس حضور در پیشگاه الهی در هنگام برخورد با افراد مختلف اعم از زن و بچه و همکار و مسافر و راننده و مشتری و مردم و مزاحم و همسایه و با محیط پیرامونی مانند حیوانات و گیاهان و فقرا و... متجلی میشود (یعنی برخورد خداپسندانه با اطرافیان داشتن) وگرنه این که انسان بخواهد گوشه ای بنشیند و تسبیحی بردارد و اذکاری به سبب عادت تکرار کند، نتیجهی زیادی ندارد و نهایتاً مانند کسی است که کنار استخر تنها به صحبت مربی گوش میدهد و جرئت پریدن در آب را ندارد که مسلم است این فرد هیچ گاه نمیتواند شناگر شود. بله باید ما این بسم الله و سبحان الله را در دریای زندگی و برخورد با محیط پیرامون به فعلیت و واقعیت در آوریم.[3]
راه های ایجاد حضور قلب
1- تقوا
شهید مطهری در کتاب «آزادی معنوی» آورده است:
حضور قلب در نماز مرتبه دوم تقواست که آن تسلط و حفظ فکر و ذهن و خیال است.[4]
باید دانست این مرحله دوم تقوا بسیار سختتر و مشکلتر است از مرتبه اول (که حفظ اعضاء و جوارح) است. به تعبیر روایت حفظ فکر و خیال همان قدر سخت است که مواظب باشیم پر پرنده ای که به شاخه ای آویزان است لرزش نداشته باشد.( مثل القلب کمثل ریشه فی الفلات تعلقت فی اصل شجرة یقلبها الریح ظهرا البطن )[5]
بدیهی است، تسلط بر افکار و خیالات، (که مرتبهی دوم تقوا محسوب میگردد) منوط به موفق شدن در مرحلهی اول تقواست؛ یعنی باید انسان در کلاس مدیریت و کنترل اعضاء و جوارح، نمرهی قبولی به دست آورده باشد، تا بتواند به کلاس بالاتر یعنی تسلط بر ذهن خود راه پیدا کند و موفق گردد.
به تعبیر شهید مطهری:
انسان در دو لحظه به یک حالت نیست و بیش از هر چیز تحت تأثیر اعمال خویش است، یک عمل نورانی به او نور میبخشد و عمل کثیف ظلمانی نور را از انسان میگیرد و او را تاریک میکند. کار نیک به دل انسان نرمش میدهد و او را آماده برای پذیرش اندرزها و حق و حقیقت مینماید. و برعکس اعمال خلاف فطرت انسانی، قساوت دل میآورد.[6]
خلاصه اولین راه ایجاد حضور قلب در نماز حضور قلب هنگام اعمال و اقوال است بی تقوایی از آن سر نزند.
در پایان خوب است که گفته شود این مرحله اول حضور قلب (با مرحله اول تقوا) خود به وسیله نماز و سایر عبادات و مستحبات تقویت میشود همچون لباسی که ما را از سرما حفظ میکند و ما نیز باید به نوبه خود از لباسمان مراقبت کنیم.
2- انتخاب زمان و مکان مناسب
همان طور که حالات درونی انسان بر او اثر گذار است محیط بیرون نیز بر آدمی تأثیر زیادی دارد.
یک مثال ساده:
اگر کسی بخواهد در جایی مطالعه کند که سر و صدا، زیاد است موفقیتش کم میشود در نماز نیز باید به همین مسئله توجه داشت.
یعنی باید جایی باشیم که سر و صدا مزاحم افکار ما نباشد. به علاوه به تجربه و از لحاظ فاکتورهای روانشناسی ثابت شده است که مطالعه در محیطهایی چون کتابخانه فی نفسه (یعنی بدون لحاظ سکوت و آرامش آن) در راندمان و کیفیت مطالعه تأثیر به سزایی دارد به خصوص وقتی که عده دیگری نیز در این کتابخانه مشغول مطالعه باشند.
فراغت قلب و وقت دو شرط حضور قلب در نماز است کسی میتواند در نماز حضور قلب داشته باشد که قلب او از هر چیز فارغ باشد جز عبادت خدا.
در باره نماز نیز باید گفت مکانهایی چون مسجد به خصوص وقتی که دیگران نیز مشغول عبادت باشند: اثر غیر قابل انکاری بر روح و ذهن نمازگزار دارد به همین جهت نماز جماعت راندمان و کیفیت نماز ما را به مراتب بالاتر میبرد.
همین سخن درباره وقت نماز نیز مصداق دارد یعنی باید بهترین وقت (که مشغله های فکری و کاری کمتر باشد) را برای نماز اختصاص داد. به نحوی که اعمال دیگر چون وعدهها و دیدارهای ما مزاحم آن نباشد.
بهترین وقت نیز توسط خود خدا انتخاب شده است و آن اوقات فضیلت نماز است و اگر کسی این اوقات را به نماز اختصاص دهد هم از لحاظ معنوی بهترین ساعت را انتخاب کرده و هم میداند که در این ساعت کاری ندارد به جز خواندن نماز. اما کسی که هر از گاهی در ساعتی نماز میخواند معلوم است که چون آن ساعت مال نماز نیست نمیتواند حواس خود را از دیگر کارها منصرف کند.
3- توجه به اذکار و معنای اذکار
اگر کسی نداند که چه میگوید معلوم است نسبت به سخن خود حضور قلب و فکر ندارد و تنها مانند ضبط صوتی بدون درک و احساس عمل میکند که تنها واگویه هایی را بیان میکند. به همین خاطر است که قرآن سفارش زیادی به تدبر در معنا کرده است.
در همین حدیث مذکور از امام رضا علیهالسلام آمده است که بعد از بعضی آیهها امام رضا علیهالسلام در خواستهایی متناسب با آیهی قرائت شده از خدای سبحان مینماید این وقتی است که فلان سوره چه میگفتند. زمانی این درخواستها معنا پیدا میکند که بدانیم چه میخوانیم. کند اما اگر کسی مثلاً معنای سوره توحید را نداند معنا ندارد که بگوید: «کذلک الله ربی». چرا که کسی میگوید خدای من این چنین است که بداند مضمون سوره چیست.
4- نماز وداع خواندن
در حدیثی از پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه واله و سلم آمده است: مانند کسی نماز بخوان که گویا آخرین نماز خود را میخواند زیرا نمازی که تو را به خدا نزدیک میکند؛ نماز این گونه است. یا به تعبیر امام صادق (علیهالسلام) مانند کسی نماز بخوان که میترسد بعد از نماز به دنیا بر نگردد.[7]
معنای این حدیث چیست؟ چطور نماز وداع خواندن در حضور قلب موثر است؟
در توضیح این حدیث باید به کتاب چهل حدیث حضرت امام راحل عظیم الشان مراجعه کنیم. ایشان در این کتاب میفرمایند:
فراغت قلب و وقت دو شرط حضور قلب در نماز است کسی میتواند در نماز حضور قلب داشته باشد که قلب او از هر چیز فارغ باشد جز عبادت خدا.[8]
اگر چه این جمله در شرح حدیثی دیگر در کتاب چهل حدیث آمده است، اما باید دانست این سفارش- یعنی فراغت قلب در هنگام عبادت- محقق نخواهد شد مگر آنکه نماز خود را نماز آخر بدانیم؛ بدان معنا که بعد از این نماز کاری برای انجام دادن ندانیم.
علاوه بر نیازهای مادی، نیازهای معنوی زیادی نیز انسان را احاطه کرده است. بعضی از این نیازها عبارت است: هدایت، عبادت، آرامش، امنیت و ... همهی این نیازها در پرتو نماز برآورده میشود. مثلاً نماز، آرامش حقیقی و پایداری نصیب انسان میکند زیرا نماز بالاترین یاد خداست و به تصریح قرآن آرامش تنها با یاد الهی ایجاد میشود.
5- توجه به عظمت الهی
بعضی از ما اگر در مقابل رئیس عادی یک اداره بایستد توجه و ادب بیشتری دارد تا هنگامی که در مقابل خدای تبارک و تعالی میایستد. یکی از موضوعات تفکر سازنده و سفارش شده (که بهتر از 70 سال عبادت است) [9]
6- توجه به نیازهای انسان
علاوه بر نیازهای مادی، نیازهای معنوی زیادی نیز انسان را احاطه کرده است. بعضی از این نیازها عبارت است: هدایت، عبادت، آرامش، امنیت و ... همهی این نیازها در پرتو نماز برآورده میشود. مثلاً نماز، آرامش حقیقی و پایداری نصیب انسان میکند زیرا نماز بالاترین یاد خداست [10] و به تصریح قرآن آرامش تنها با یاد الهی ایجاد میشود.
7- توجه به نمازهای الگو
وصف حضور قلب اولیای خدا را در نماز بسیار شنیدهایم؛ مثل ماجرای کشیدن تیر از پای مبارک امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در نماز با اینکه میگویند: فرزند امام سجاد(علیهالسلام) از پشت بام افتاد، اما ایشان با وجود شیون و زاریها، تا وقتی نمازشان تمام نشد متوجه موضوع نشدند.
ولی متأسفانه با توجیهاتی که ایشان امام هستند و ما کجا و این خاندان کجا از درس آموزی از مکتبشان طفره رفتهایم اما بدانیم که حضور قلب در نماز تنها مخصوص ائمهی اطهار علیهم السلام نیست و بسیاری از علما و بزرگان نیز چنان هنگام نماز غرق در توجه به باری تعالی میشوند که متوجه اطراف خود نیستند.
« تلک عشرة کاملة»: این ده مورد از راهکارهای عملی برای حضور قلب پیدا کردن در نماز بود که به طور خلاصه بیان شد و البته جای بحث بیشتری دارد اما چون مقصود از این کتاب چیز دیگری است به همین مقدار بسنده میکنیم به این امید که خداوند سبحان توفیق عمل به آن را به همه مخصوصاً نگارنده عطا کند و پناه میبرم به خدا از اینکه چیزی بگویم و خود عمل نکنم.
[1] . وسایل الشیعه شیخ حر عاملی، ص 17
[2] . وسائل الشیعه شیخ حر عاملی، ص 78و 80 و 90
[3] . ده گفتار نوشته علامه شهید مطهری و سبقت در اخلاق آزاد نوشته مؤلّف
[4] . آزادی معنوی، ص 95
[5] . نهج الفصاحه، و جامع صغیر ج1، ص 102
[6] . آشنایی با قرآن. ج 21، ص 146
[7] . میزان الحکمه، ج2، ص 1629
[8] . چهل حدیث امام خمینی (ره) حدیث 27، ص 426
[9] . عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور احسانی، ج 2، ص 57
[10] . طه/ 14