■ نماز بی حضور قلب
بسم الله الرحمن الرحیم
نماز بی حضور قلب، نخوانیم چه می شود؟
آیا خواندن نماز بدون حتی ذرهای حضور قلب سبک شمردن نماز نیست؟ کسی که در هر شرایطی به یاد خداست، این خشوعش نماز نیست و اگر نماز نخواند تارک الصلاة است؟!
از آن جا که خداوند متعال حکیم، غنی و هادی است، معلوم میشود که نیازی به نماز و یا عبادت هیچ بندهای ندارد، پس اگر دستور به اقامه نماز در 5 نوبت داد، معلوم میشود که این نیاز ما برای هدایت، رشد و کمال است و بیتوجهی به این ضرورت و یا اهمال در آن موجب خسران خودمان میگردد.
خوب است به نکات ذیل با دقت و تأمل توجه نمایید:
الف – «یاد خدا» یعنی چه؟ یعنی این که فراموش نکنیم، عالم هستی پروردگاری دارد و خدایی هست؟ خوب این را که یک بار عقل تصدیق کند کفایت مینماید و فراموش هم نمیشود. مگر وقتی عقل انسان به این اصل عقلی واقف شد که مثلاً «هر حرکتی لابد محرکی دارد – یا هر معلولی لابد علتی دارد»، هر لحظه یا روزی 5 بار آن را برای خود تکرار میکند؟
یاد خدا، یعنی این که بدانیم، نه تنها عالم را پروردگاری حکیم و هادی هست، بلکه عالم را عبث نیافریده و آخرتی نیز در کار است و بازگشت به سوی اوست و ما باید با اطاعت بندگی کنیم تا رشد یافته و به آن هستی و کمال محض تقرب یابیم. پس اگر کسی با اطاعت بندگی نکرد، زیاد هم به یاد خدا نمیباشد.
ب – خداوند متعال به بندهی مطیع و پیامبر اولیالعزمش، حضرت موسی (علیه السلام) که لابد لحظهای از مبدأ و معاد غفلت نداشت، در همان ابتدای نبوت و وحی فرمود:
«إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی»[1]
ترجمه: منم من خدایى كه جز من خدایى نیست پس مرا بندگی (پرستش) كن و به یاد من نماز برپا دار.
هم چنین به آخرین نبی و رسول خود، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله که اشرف مخلوقات است فرمود:
«أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا» [2]
ترجمه: نماز را از زوال آفتاب تا نهایت تاریكى شب برپادار و [نیز] نماز صبح را، زیرا نماز صبح همواره با حضور [مقرون و مشهود همه فرشتگان] است.
و افزود:
«وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا» [3]
ترجمه: و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو [به منزله] نافلهاى باشد، امید كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند. (از آثار نماز شب، امید رسیدن به مقام محمود است).
همین که انسان به امر الهی با شنیدن اذان به یاد نماز میافتد و اقدام میکند، یعنی یاد خدا، بندگی خدا، حضور قلب و اخلاص. حالا هر چه توجه، تمرکز، حضور، فهم و اخلاصش را بیشتر کرد، بهتر و به مومنین نیز فرمود که نماز سبب قرار گرفتن در ظلّ رحمت واسعهی الهی میگردد:
«وَالْمومِنُونَ وَالْمومِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیوْتُونَ الزَّكَاةَ وَیُطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ سَیَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَكِیمٌ» [4]
ترجمه: و مردان و زنان با ایمان دوستان یكدیگرند كه به كارهاى پسندیده وا مىدارند و از كارهاى ناپسند باز مىدارند و نماز را بر پا مىكنند و زكات مىدهند و از خدا و پیامبرش فرمان مىبرند آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكیم است.
پس، معلوم میشود که در «نماز» حکمتها، آثار، رشد، کمال و تقرب دیگری است که با غیر «نماز» به دست نمیآید. لذا حتی انبیای اولی العزم نیز از آن معاف نشدند.
ج – بیان شد که یاد خدا و بندگی خدا، همان اطاعت امر خداست. لذا قرار دادن «امر خود» به جای امر خدا، مانند قرار دادن «خدایی به جای خدای دیگر» است. انسان با هزار توجیه، اطاعت نفس خود را ترجیح میدهد و امر نفس را مطیع شده و او را بندگی میکند و دیگر برای چنین شخصی کاری نمیشود کرد، چرا که خدایی (نفس) دارد که بندگی او را برگزیده و ترجیح داده است:
«اَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَیْهِ وَكِیلًا»[5]
در «نماز» حکمتها، آثار، رشد، کمال و تقرب دیگری است که با غیر «نماز» به دست نمیآید. لذا حتی انبیای اولی العزم نیز از آن معاف نشدند
ترجمه: آیا آن كس كه هواى [نفس] خود را معبود خویش گرفته است دیدى؟ آیا [مىتوانى] ضامن او باشى؟
پس، من دائم به یاد خدا هستم و نیازی به نماز نیست – خدا چه نیازی به نماز من دارد – انسان باید دلش پاک باشد نه این که حتماً نماز بخواند – من دوست دارم هر طور که دلم میخواهد با خدا حرف بزنم و او حرف بندهاش را میشنود – دلم میخواهد نماز را به فارسی بخوانم و ...، من خشوع و خضوع ندارم، هواسم جمع نیست، پس این نماز نماز نیست و بهتر است اصلاً نخوانم و ...، همه وسوسهی شیطان و هوای نفس است تا انسان را از بندگی و اطاعت او دور کند.
د – هیچ موقع نباید جایگزین نمود و یا توجیه کرد. چه کسی گفته که یا دائم به یاد خدا باشیم و نماز نخوانیم، یا اصلاً به یاد او نباشیم و نماز بخوانیم؟ و چه کسی گفته حال که نماز میخوانیم، حتماً بدون حضور قلب باشد؟ خوب میشود به یاد خدا بود، اطاعت امر کرد، نماز هم خواند و با حضور قلب نیز خواند.
همین که انسان به امر الهی با شنیدن اذان به یاد نماز میافتد و اقدام میکند، یعنی یاد خدا، بندگی خدا، حضور قلب و اخلاص. حالا هر چه توجه، تمرکز، حضور، فهم و اخلاصش را بیشتر کرد، بهتر.