■ بررسي فقهي اركان نماز و احكام آنها از ديدگاه فريقين
بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه مقاله بررسي فقهي اركان نماز و احكام آنها از ديدگاه فريقين
مقاله: بررسي فقهي اركان نماز و احكام آنها از ديدگاه فريقين ـ نگارش: ناهيد پادروند
خلاصه نويسي: توسط خانم فرشته احمديان
کلید واژه: نماز، ارکان نماز از دیدگاه فریقین، فقه فریقین، احکام فریقین، فقه مذاهب اربعه، فقه امامیه و ارکان نماز.
این پژوهش تحت عنوان بررسي فقهي اركان نماز و احكام آن ها از ديدگاه فريقين، بر آن است تا موضوع ذكر شده را از زواياي مختلف مرتبط مورد بررسي قرار دهد.
پژوهش حاضردر پنج فصل تدوين شده است. فصل اول به بيان اصطلاحات و مفاهيم مرتبط با اركان نماز پرداخته است از جمله اينكه اركان جمع ركن است به اين معنا كه ركن هر شئ چيزي است كه قوام و وجود شئ بستگي به آن دارد. ركن در باب عبادات چيزي است كه ترك عمدي يا سهوي آن موجب بطلان عبادت ميشود. در فصل دوم اركان نماز و مستندات ركن بودن آنها از ديدگاه اماميه و اهل سنت مورد بررسي قرار گرفته است، ديدگاه فقهاي شيعه در تعداد اركان نماز با ديدگاه فقهاي اهل سنت اختلاف زيادي دارد. كه در اين فصل اين اركان همراه با مستندات هر ديدگاه بيان شده است؛ در فصل سوم كيفيت و شرايط بجا آوردن اركان نماز و مستندات آنها از ديدگاه مذاهب خمسه مورد بررسي قرار گرفته است و در فصل چهارم احكام واجب هر يك از اركان نماز به صورت جداگانه از منظر فقهاي اماميه و اهل سنت تبيين شده و به ذكر مستندات هر ديدگاه نيز پرداخته است و در پايان در فصل پنجم، نتيجهگيري كلي اين پژوهش بيان شده است.
این نوشتار معيار ركن بودن واجب، و تبيين ديدگاه فقهاي فريقين را بررسي كرده است كه ميتوان گفت اين رساله يك مبحث فقهي تطبيقي «فقه مقارن» ميباشد.
اركان نماز از ديدگاه اماميه
مشهور بين فقهاي اماميه اين است كه اركان نماز پنج تاست «نيت، تكبيرة الاحرام، قيام، ركوع، سجدتين» اگر به هر كدام از آن ها عمداً يا سهواً خللي وارد شود يا زياد شوند موجب بطلان نماز است.
اركان نماز از ديدگاه اهل سنت
1ـ اركان نماز در نزد فقهاي حنفي هفت تاست: 1ـ قيام 2ـ ركوع 3ـ سجود 4ـ قرائت 5ـ نشستن آخر نماز به مقدار خواندن تشهد 6ـ ترتيب اركان نماز 7ـ انتقال از يك ركن به ركن ديگر
2ـ فقهاي حنبلي و شافعي اركان نماز را سيزده تا ميدانند كه عبارتند از: نيت، تكبيرةالاحرام، قيام، قرائت فاتحه در همه ركعات، ركوع، اعتدال بعد از ركوع،سجود، نشستن بين دو سجده، نشستن براي تشهد آخر، تشهد آخر، سلام، ترتيب، طمأنينه.
3ـ فقهاي مالكي همان نظر دوم را دارند الا اينكه تشهد آخر را ركن نمي داند اما نشتن براي سلام را ركن ميدانند.
اركان مشترك بين دو ديدگاه همراه با احكام اختلافي آنها
نيت
فقهای مذاهب پنج گانه، بلكه فقهائ يك مذهب، بعضي با بعض ديگر در آن چيزهايي كه بر نمازگزار واجب است كه در نيت لحاظ كند. اختلاف نظر دارند كه آيا بر نماز گزار تعيين واجب است مثلاً در نيت مشخص كند. اين نماز كه ميخواهد بخواند نمازظهر است يا عصر و اينكه اين نماز واجب است يا مستحبي، نماز تمام است يا شكسته، اداء است يا قضاء و مانند آن.
حقيقت نيت عبارت است از قصد فعل به انگيزه اطاعت و امتثال امر خداوند سبحان، اما تبيين و قصد وجوب يا استحباب و اداء يا قضاء از سوي نمازگزار بر حسب قصدش واقع ميشود پس اگر از ابتدا قصد كند خواندن نماز مستحبي را و به همين قصد آن را به جا آورد آن نماز مستحبي خواهد بود و اگر به قصد واجب نماز ظهر و عصر را بخواند و به همين قصد آن را بجا آورد نماز واجب ظهر و عصر را خوانده است. و اگر چيزي از آنها را قصد نكند عمل از سوي او بيهوده و عبث انجام ميشود زيرا هر فعلي كه از انسان عاقل سر ميزند جدا از قصد و نيت (خواه آن را به لفظ خاص تعبير كند يا لفظ خاص تعبير نكند، خواه به قصدش توجه داشته باشد يا توجه نداشته باشد) نيست.
به همين خاطر همه فقها اتفاق نظر دارند كه تلفظ كردن نيت مطلوب نيست همانطور كه به طور معمول محال است كسي از عصر، ظهر را قصد كند و از مستحب، واجب را، در حالي كه بين دو نماز را تشخيص ميدهد و آن دو را ميشناسد.
آن چيزي كه از ادله شرعي استفاده ميشود اين است كه امر نيت آسان گرفته شده و آن چه كه در نيت معتبر است قصد فعل يعني جهت اطاعت امر خداي تعالي ميباشد و اين مقدار امري است كه در انجام عبادت، هيچ عاقلي از آن غفلت ندارد.
شهيد اول در كتاب ذكري آورده است كه فقها متقدم در كتابهاي فقهي نيت را ذكر نميكردند بلكه ميگفتند اول چيزي كه در وضو واجب است شستن صورت است و اول چيزي كه در نماز واجب است تكبيرة الاحرام است. گويا قدر معتبر نيت امري است كه انفكاك عبادت از آن ممكن نيست.
تكبيرة الاحرام
نماز تمام نميشود مگر با تكبيرة الاحرام و به اين اسم ناميده شده است و دليل آن فرمايش رسول خدا(ص) است؛ مفتاح الصلاة الطهور و تحريمها التكبيرة و تحليلها التسليم. يعني به واسطه تكبيرة الاحرام سخن گفتن و هر چيزي كه با نماز منافات دارد حرام ميشود و با سلام گفتن براي نمازگزار آنچه كه بر او به واسطه تكبير حرام شده بود حلال ميشود.
صيغه تكبيرة الاحرام در نزد فقهاي اماميه و مالكي و حنبلي «الله اكبر» است و غير از آن كفايت نميكند.
فقها شافعي ميگويند: الله اكبر والله الاكبر با اضافه الف ولام در لفظ اكبر كفايت ميكند.
فقها حنفي ميگويند: هر لفظي كه اين معني را برساند مثل: الله الاعظم و الله الاجل كفايت ميكند.
همه فقها مذاهب غير از فقها حنفي اتفاق نظر دارند كه ذكر تكبيرة الاحرام به زبان عربي حتي اگر نمازگزار غير عرب باشد واجب است، اگر نتواند آن را بگويد بايد آن را بياموزد و اگر نتواند بياموزد ميتواند به زبان خودش ترجمه كند.
فقهاي حنفي ميگويند گفتن تكبيرة الاحرام به هر زباني اگر چه قدرت بر گفتن عربي داشته باشد صحيح است.
همه مذاهب پنج گانه اتفاق نظر دارند هر چيزي كه براي نماز شرط است مثل: طهارت، قبله، پوشش و مانند آن و اينكه با داشتن قدرت ايستادن و در جايي ثابت بايد خوانده شود در تكبيرة الاحرام هم شرط است آن را با صدايي ادا كند كه به تقدير اگر كر باشد بشوند و هم شرط است لفظ جلاله الله بر لفظ اكبر مقدم باشد پس اگربرعكس بگويد «اكبرالله» كفايت نميكند.
قيام
همه فقها غير از فقها حنفي اتفاق نظر دارند كه قيام در نماز واجب از اول تكبيرة الاحرام تا ركوع واجب است و در قيام راست ايستادن و ثابت بودن و استقلال شرط است؛ بنابراين در حال قدرت تكيه دادن به چيزي جايز نيست اگر از قيام ناتوان باشد بايد نشسته نماز بخواند اگر از نشستن ناتوان باشد به طور خوابيده بر پهلوي راست همانند قرارگرفتن ميت در قبر در حالي كه با تمام بدنش رو به قبله باشد نماز بگزارد.
فقها حنفي ميگويند كسي كه نميتواند نشسته نماز بخواند به پشت و از طرف پا رو به قبله بخواند به صورتي كه اشارهاش در ركوع و سجود به طرف قبله باشد.
هرگاه نتواند به طرف راست بخوابد فقها اماميه و شافعي و حنبلي ميگويند: به پشت بخوابد و يا هرگاه از اشاره با سر هم ناتوان باشد با پلك اشاره كند.
فقهاء حنفي ميگويند: هرگاه بيماري به اين حد برسد وجوب هاز از او ساقط ميشود و ليكن هرگاه شفا يافت و مانع برطرف شد آن نمازها را قضا كند.
فقها مالكي ميگويند: نماز از اين گونه مريض ساقط ميشود و بر او قضاي آن نماز واجب نيست.
فقهاء اماميه، شافعي و حنبلي ميگويند: نماز از انسان در هيچ حالي ساقط نميشود. هرگاه از اشاره با گوشه چشم عاجز باشد نماز را در قلبش خطور دهد و زبانش را به ذكر و قرائت حركت دهد و اگر از حركت دادن زبان ناتوان است آن را در ذهن مادامي كه عقلش ثابت است خطور دهد.
ركوع
همه فقها مذاهب پنج گانه اتفاق نظر دارند كه ركوع در نماز واجب است ولي در مقدار واجب از آن طمانينه يعني آرامش و استقرار همه اعضاء در هنگام ركوع اختلاف نظر دارند.
فقها حنفي ميگويند: آنچه در ركوع واجب است صرف خم شدن است به هر صورتي كه باشد و طمانينه نيز واجب نيست.
فقها بقيه مذاهب ميگويند: واجب است كه نمازگزار به گونهاي خم شود كه دو كف دست او به زانوهايش برسد و طمانينه و استقرار در هنگام ركوع واجب است.
فقها شافعي و حنفي و مالكي ميگويند در حال ركوع گفتن ذكر واجب نيست بلكه مستحب است نمازگزار بگويد: سبحان ربي العظيم.
فقهاء اماميه ميگويند: تسبيح در ركوع واجب است و صيغه آن در نزد فقهاء حنبلي «سبيحان ربي العظيم» است و در نزد فقهاء اماميه «سبحان ربي العظيم و بحمده» يا سه بار «سبحان الله» ميباشد.
فقهاء حنفي ميگويند: سربرداش از ركوع و راست ايستادن واجب نيست بلكه نمازگزار ميتواند از همان ركوع به سجده برود البته كراهت دارد.
فقهاء بقيه مذاهب ميگويند: سربرداشتن و راست ايستادن واجب است و تسميع گفتن «سمع الله لمن حمده» مستحب است.
در نزد فقهاء اماميه اطمينان و استقرار در اين قيام واجب است.
سجدتین
فقهاء همه مذاهب پنج گانه اتفاق نظر دارند كه در هر ركعت دو بار سجده واجب است ولي در مقدار آن اختلاف نظر دارند كه اين مقدار واجب بايد به همه اعضاء هفت گانه باشد يا بعضي از آنها كفايت ميكند؟
فقاء مالكي و شافعي و حنفي ميگويند: آنچه در سجده واجب است فقط سجده به پيشاني است و غير از آن مستحب است.
فقهاء اماميه و حنبلي ميگويند: سجود بر اعضاي هفت گانه واجب است. و از فقهاء حنبلي نقل شده است كه بيني را به هفت عضو افزودند يعني هشت عضو ميشود.
اختلاف در تسبيح و طمانينه در سجود همانند اختلاف در ركوع است. فقهاء اماميه ميگويند تسبيح در سجده واجب است و صيغه آن «سبحان بي الاعلي و بحمده» يا سه بار «سبحان الله» ميباشد.
فقهاء شافعي و حنفي و مالكي ميگويند: در حال سجود ذكر واجب نيست بلكه مستحب است نمازگزار بگويد: «سبحان ربي الاعلي»
فقهاء حنفي ميگويند: طمانينه در سجده واجب نيست. بقيه مذاهب ميگويند طمانينه و استقرار در سجده واجب است.
فقهاء حنفي ميگويند: نشستن ما بين دو سجده واجب نيست و فقهائ بقيه مذاهب قائل به وجوب آن ميباشند.
در پايان نگارنده به اين نتيجه دست يافت كه نظر فقهاي اماميه چه در اركان و چه در احكام ان ها نظر راجح است چرا كه اولا: ادله ي آنان يا با استناد به آيات قرآن كريم است و يا به طور متواتر هم از طرف اماميه و هم از طرف اهل سنت نقل شده است . ثانيا: از لحاظ سندي سند روايات اماميه متقن و محكم تر است و دلالت آن ها نيز تام مي باشد .
ديدگاه فقهاي حنفيه در عدم ركنيت نيت و تكبيرة الاحرام درست نيست زيرا اولا: ركن در اصطلاح فقهاي اهل سنت چيزي است كه وجود شيء به آن بستگي دارد و آن شيء تحقق و وجود پيدا نميكند مگر به واسطه ركن ، و نيت جزء ماهيت نماز است چون حقيقت و ماهيت نماز از نيت تشكيل شده است ؛ ثانيا: روايتي است كه به طور متواتر از پيامبر خدا ( ص ) نقل شده كه فرمود : ( انمّا الاعمال با النّيات) . در واقع حقيقت نماز نيت است . همچنين تكبيرة الاحرام ركن نماز است زيرا معناي ركن اين است كه ترك آن عمدا وسهوا موجب بطلان نماز ميشود و اتفاق فقها ي اماميه و اجماع فقهاي امت اسلامي قائم است بر اين كه اگر تكبيرة الاحرام عمدا يا سهوا ترك شود موجب بطلان نماز است ؛ اضافه بر ان روايات صحيحه از طريق اهل بيت ( عليهم السلام ) وارد شده مبني بر اين كه اگر كسي تكبير ة الاحرام را فراموش كند بايد نماز را اعاده كند به مقتضي اين ادله تكبير ة الاحرام و نيت دو ركن نماز مي باشند و نظريه فقهاي حنفي ضعيف است .
جمهور فقهاي اهل سنت علاوه بر اركان پنج گانه چند چيز ديگر را نيز ركن ميدانند كه در متن رساله به آن ها اشاره شده است و براي ركنيت آن ها : يا هيچ دليلي بيان نكرده اند و يا دلايلي كه ذكر شده هيچ گونه دلالتي بر اثبات مدعايشان ندارد به خاطر اين كه : يا به اطلاق آيات و روايات استناد كرده اند در حاليكه اين اطلاق توسط دليل معتبر ديگر مقيد شده است و يا اين كه ادله مورد استناد آن ها فاقد سند معتبر است .
سلام علیکم
می توانید یه برای دریافت اصل مقاله به پایگاه نورمکز مراجعه فرمایید.
با سلام
در دسترس نبوده