■ چی شد نمازخوان شدی؟!
نماز با عطر گل یاس
یک نفر میگفت: از یک سال قبل از این که به سن تکلیف برسد، مادربزرگش صبحها وقت اذان صبح، گلهای یاس معطر را کنار بالشت او میریخته و او هر روز با صدای اذان صبح و بیشتر هم با صدای مرحوم موذن زاده اردبیلی که از رادیو پخش میشد و با عطر گل یاس، از خواب بیدار میشد و وضو گرفتن و نماز خواندن مادربزرگش را میدیده است.
این موضوع باعث شده بود تا هم سحرخیز شود و هم مشتاق نماز ؛ و از وقتی هم که به سن تکلیف رسید، مادربزرگش صبحها سجادهاش را پهن میکرد و در آن گلهای یاس را میریخته و این طوری، او نماز خواندنش را شروع كرده است. میگفت: الان هم که مادربزرگم به رحمت خدا رفتند، صبحها، ناخودآگاه عطر گلهای یاس دوران کودکیام را حس میکنم و سعی میکنم هیچ وقت نمازم قضا نشود.
حضرت امام کاظم (ع ) میفرمایند: بهترین چیزی که بنده، بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا میکند، نماز است. ( تحت العقول، ص 455 )
فقط چند دقیقه كوتاه
من نماز را در جمع خانوادهام یاد گرفتم. وقتی یک غریبه به شما در جایی که امید ندارید، کمک کند و شما بگویید: برای تشکر، چه کاری میتوانم برای شما انجام دهم؟
و او بگوید: «هر روز برای چند دقیقه کوتاه، به من سر بزنید».
حالا به دلیل لطفی که به شما کرده است و جانتان یا اموالتان را مدیونش هستید، مثلاً شما نیاز به کلیه داشتید و او در قبال این خواستهاش به شما کلیه اهدا کرده است، آیا شما به او سر نمیزنید؟
و هر بار در روز که به او سرمیزنید، او دوباره به شما محبت میکند و غذای آن روز یا گل یا چیزهای دیگری را به شما هدیه میدهد. خوب حالا بر حسب این هدیهها، باز هم سر نمیزنید؟
خدا در مقابل تمام چیزهایی که به ما داده است، از ما خواسته كه حداقل 17 دقیقه از روز، به او سر بزنیم، آن هم بخاطر اینکه به ما هدیهای دیگر بدهد، نه آنکه نعوذبالله به حضور ما احتیاج داشته باشد، پس ما هم به خاطر تشکر و قدردانی از او، نماز میخوانیم.