■ نماز در نهج البلاغه
بسم الله الرحمن الرحیم
در نهجالبلاغه چنین آمده است «خداوند بندگان مؤمن را با نمازها و زکاتها و روزههای دشوار از کبر و خودبینی محافظت و حراست میکند به پیکر آنان آرامش میبخشد، به دیدگان آنان فروتنی میدهد، نفس آنان را رام میسازد، دلهای آنان را افتادگی میآموزد و خودپسندی را از آنان دور میکند».
به خاطر نقش الگویی که حضرت علی(ع) در زندگی اکثر اقشار جامعه دارد و سخنانی که حضرت علی(ع) در این زمینه داشتند به پارهای از سخنان آن حضرت دربارة نماز با توجه به نهجالبلاغه میپردازیم.
1- نقش اساسی نماز و اهتمام به نماز
حضرت علی(ع) ضمن تأکید بر امر نماز، از عوامل سقوط دوزخیان نخواندن نماز برمیشمرد و میفرماید:
«تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا وَ اسْتَكْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا فَإِنَّهَا كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتاً أَ لَا تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِينَ سُئِلُوا- ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ وَ إِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ وَ تُطْلِقُهَا إِطْلَاقَ الرِّبَقِ وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص بِالْحَمَّةِ تَكُونُ عَلَى بَابِ الرَّجُلِ فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنْهَا فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فَمَا عَسَى أَنْ يَبْقَى عَلَيْهِ مِنَ الدَّرَنِ » [1]
«مردم! نماز را برعهده گیرید و آن را حفظ کنید، زیاد نماز بخوانید و با نماز خود را به خدا نزدیک کنید. نماز فریضة واجبی است که در وقتهای خاص بر مؤمنان واجب گردیده است. آیا به پاسخ دوزخیان گوش فرا نمیدهید آن هنگام که از آنها پرسیدند: چه چیز شما را به دوزخ کشانده است؟ گفتند: ما از نمازگزاران نبودیم. همانا نماز! گناهان را چونان برگهای پاییزی فرو میریزد و غل و زنجیر گناهان را از گردنها میگشاید. پیامبر اسلام(ص) نماز را به چشمه آب گرمی که بر درِ سرای مردی جریان داشته باشد تشبیه کرد. اگر روزی پنج بار خود را در آن شستشو دهد، هرگز چرک و آلودگی در بدن او نماند.»
به حضرت علی(ع) عرض شد: نظر شما درباره کسی که نماز نمیخواند چیست؟ آن حضرت فرمودند: کافر است.[2]
بر اهتمام به نماز نوجوانان نیز تأکید فراوانی شده است: «عَلِّمُوا صِبْيَانَكُمُ الصَّلَاةَ وَ خُذُوهُمْ بِهَا إِذَا بَلَغُوا الْحُلُمَ» [3] به کودکان نماز بیاموزید و آن را به هنگام بلوغ بر ترک نماز مؤاخذه کنید.
«إِذَا عَقَلَ الْغُلَامُ وَ قَرَأَ شَيْئاً مِنَ الْقُرْآنِ عُلِّمَ الصَّلَاةَ.»[4] «هرگاه پسربچه به حد رشد برسد و مقداری از قرآن را بخواند، باید به او نماز آموخته شود».
نماز را در وقت خودش به جای آر، نه این که در بیکاری زودتر از وقتش بخوانی و به هنگام درگیری و کار، آن را تأخیر بیندازی و بدان که تمام کردار خوبت در گرو نماز است
2 - نماز وسیله تقرب
بهترین و نزدیکترین راههایی که انسان میتواند به خالق خویش برسد، در خطبه یکصد و ده آن حضرت بیان شده است. « ... إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ ... وَ إِقَامَةُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ»[5] «بیگمان برترین وسیله پیوستگی پیوستگان به خدای سبحان عبارت است از: برپا نمودن نماز به عنوان آیین امت».
«الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ.»[6] حضرت علی(ع) فرمودند: نماز موجب نزدیکی هر پارسایی به خداست.
3 - فرهنگ نماز
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَوَّلُ مَنْ أَنَابَ وَ سَمِعَ وَ أَجَابَ لَمْ يَسْبِقْنِي إِلَّا رَسُولُ اللَّهِ ص بِالصَّلَاةِ ... ».[7] «خدایا من نخستین کسی هستم که به تو روی آورد و دعوت تو را شنید و اجابت کرد، در نماز کسی از من جز رسول خدا(ص) پیشی نگرفت. ابنسینا دانشمند بزرگ اسلامی با استفاده از فرهنگ نماز میگوید: هرگاه در یکی از مسایل علمی مشکلی به وجود میآمد و کسی نبود که مرا یاری کند، وضو گرفته و به مسجد رفتم. پس از خواندن دو رکعت نماز حل آن مشکل را از خداوند متعال میطلبیدم. درنتیجه مشکل من بدین صورت برطرف میگردید.
4 - حق نماز
« صَلِّ الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا وَ لَا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ وَ لَاتُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِك».[8] نماز را در وقت خودش به جای آر، نه این که در بیکاری زودتر از وقتش بخوانی و به هنگام درگیری و کار، آن را تأخیر بیندازی و بدان که تمام کردار خوبت در گرو نماز است.
نماز معیار ارزشگذاری سایر اعمال انسان است. شخص نمازگزار علاوه بر نماز خویش، باید سایر افراد خانواده را نیز تشویق به خواندن نماز بکند. این موضوع در خطبه 199 علی(ع) به طور واضح بیان شده است. «وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِينَةُ مَتَاعٍ وَ لَا قُرَّةُ عَيْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لَا مَالٍ ٍ يَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ- رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ ...»[9]
«همانا کسانی از مؤمنان حق نماز را شناختند که زیور دنیا از نماز بازشان ندارد و روشنایی چشمشان یعنی اموال و فرزندان مانع نمازشان نشود. خدای سبحان میفرماید: «مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش، آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمیدارد.»
رسول خدا(ص) پس از بشارت به بهشت خود را در نماز به زحمت میانداخت، زیرا خداوند به او فرمود: «خانواده خویش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش. پس پیامبر(ص) در پی خانواده خود را به نماز فرمان میداد و خود نیز در انجام نماز شکیبا بود.»
نماز دربرگیرنده آثار و برکاتی است. با توجه به فرمایشات حضرت علی(ع) به بیان برخی از موارد آن میپردازیم:
الف - نماز علامت ایمان: «قال النبی صلی الله علیه وآله: عَلَمُ الإِيمَانِ الصَّلاة فَمَنْ فَرَّغَ لَهَا قَلْبَهُ و حَاذَ عَلَيْها بِحُدُودِهَا فَهُوَ مُؤْمِنٌ».[10] «رسول خدا فرموده است: نماز پرچم و علامت ایمان است. پس هر کس قلبش را آمادة نماز کند و حد و حدود آن را رعایت کند، مؤمن است.»
«اگر نمازگزار بداند که چه هالهای از جلال خدا او را فرو میپوشاند، هرگز دوست ندارد که سر خود را از سجدهاش بردارد.»
ب - نماز، جدایی از کبر: حضرت علی(ع) در این که نماز باعث میشود فرد از کبر پیراسته شود، فرمودند: « فَرَضَ اللَّهُ ... الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْق»[11] «خداوند برای وارستن از کبر نماز را و برای رویش روزی زکات را مقرر کرده است.»
پ - ارزش نماز و تأثیر بر کارهای دیگر: « وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِك»[12] «و بدان که هر کار دیگرت در ارزش تابع نمازت خواهد بود.»
ت - نماز، نزول رحمت: « لَوْ يَعْلَمُ الْمُصَلِّي مَا يَغْشَاهُ مِنَ الرَّحْمَةِ لَمَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ السُّجُود»[13] «اگر نمازگزار بداند که چه هالهای از جلال خدا او را فرو میپوشاند، هرگز دوست ندارد که سر خود را از سجدهاش بردارد.»
ث - نماز و آمرزش: امام علی(ع) میفرمایند: هر کس نماز را با معرفت به حق آن به جای آورد، آمرزیده میشود.
ج - نماز و اصلاح گناهان: «و قال علیهالسلام: مَا أَهَمَّنِي [أَمْرٌ] ذَنْبٌ أُمْهِلْتُ بَعْدَهُ حَتَّى أُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ وَ أَسْأَلَ اللَّهَ الْعَافِيَة» [14]
[1] . المعجم المفهرس نهجالبلاغه، خطبه 199، ترجمه محمد دشتی، کاظم محمدی
[2] . کنزالعمال، ج 8، ص 13، ح 2165
[3] . شرح غرر و دررالکلم، ج 4، ص 363
[4] . دعائم الاسلام، ج 1، ص 193
[5] . شرح نهجالبلاغه خویی، خطبه 110
[6] . المعجم المفهرس نهجالبلاغه، حکمت 136، محمد دشتی، کاظم محمدی
[7] . المعجم المفهرس نهجالبلاغه، خطبه 131، محمد دشتی، کاظم محمدی
[8] . المعجم المفهرس نهجالبلاغه، نامه 27، محمد دشتی، کاظم محمدی
[9] . المعجم المفهرس نهجالبلاغه، خطبه 199، محمد دشتی، کاظم محمدی
[10] . شرح نهجالبلاغه خویی، ج، ص 206، نامه 192
[11] . شرح نهجالبلاغه خویی، حکمت 252
[12] . شرح نهجالبلاغه خویی، نامه 27
[13] . شرح نهجالبلاغه خویی، ج 5، ص 16
[14] . معجم المفهرس نهجالبلاغه، حکمت 299، محمد دشتی، کاظم محمدی