■ خلاصهای از اسرار وقت نماز
بسم الله الرحمن الرحیم
الف) ایجاد بهجت و سرور برای ملاقات و صحبت با خدا؛
ب) خشیت از خداوند در وقوف در پیشگاه او یعنی در عین سرور و خوشحالی باید حالت خشیت به او دست دهد که شعار کاملین است.
ج) زمان خود شعور و درک دارد و مانند مکان در روز قیامت شهادت میدهد، ایام و روزها و شبها هرکدام حقیقت مخصوص به خود را دارد، از این جهت نماز در اول وقت حقیقتی دارد که هرگز نماز در غیر اول وقت نمیتواند آن حقیقت را داشته باشد.
د) کسانی که در دنیا به ندای مؤذن زودتر پاسخ گویند، در قیامت زودتر از دیگران مورد لطف و توجه قرار میگیرند، کسانی که در دنیا با شنیدن اذان و رسيدن وقت نماز، خوشحالی آنان را فراگیرد، در قیامت هم بشارت و رستگاری سراغ آنان میآید.
هـ) اوقات نماز امور اعتباری صرف و محض نیستند، بلکه هرکدام حاکی از یک حقیقت و واقعیت است، نماز ظهر نمازی است که پیامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) در معراج خواندند و هنگامی است که خدا بر پیامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) درود میفرستد و نیز هنگامی است که همه موجودات خداوند را تسبیح میکنند. وقت نماز عصر هنگامی است که خطا و ترک اولی از حضرت آدم(عليه السلام) سر زد و زمان مغرب زمان توبه حضرت آدم و زمان عشاء یادآور ظلمت و تاریکی قبر و قیامت است.
- تعيين اوقات نماز در قرآن
خداوند تبارک و تعالي در قرآن كريم نسبت به اوقات نماز عنايت خاصي مبذول فرمودهاند، در عين اينكه در قرآن پيرامون اصل وجوب نماز، احکام و دستوراتي را بيان و تأكيد فراواني بر اصل اقامة نماز شده افزون بر آن، نسبت به اوقات نماز هم تأكيد ويژهاي صورت گرفته است. در آية 238 سورة مباركه بقره امر به مراقبت از نمازها خصوصاً نماز وسطي شده «حَافِظُوا عَلَى الصّلوات وَالصّلاة الْوُسْطَى» كه مفسرين صلاة وسطي را به نماز ظهر تطبيق و تفسير نمودهاند.
در برخي آيات ديگر خداي تبارك و تعالي به سه وقت از اوقات اشاره و آنرا براي اقامه نماز معين فرمودهاند مانند آية 114 سورة مباركه هود «أَقِمْ الصّلاة طَرَفِی النّهار وَزُلَفاً مِن اللَّيْلِ» كه مشهور مفسرين «طرفي النّهار» دو طرف روز را صبح و مغرب تفسير کردهاند. خداوند ميفرمايند نماز را در دو طرف روز، كه يكي صبح است و ديگري مغرب به پادار. و زلفاً من الليل هم اشاره به نماز عشاء دارد. در برخي ديگر از آيات تمام اوقات نماز بيان شده است. در سورة مباركه اسراء «أَقِمْ الصّلاة لِدُلُوكِ الشّمس إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودا» نماز را از دلوک شمس به پا دار، كه مراد از دلوك شمس زماني است كه خورشيد به دايرة نصف النّهار ميرسد، يعني موقع زوال آفتاب و اذان ظهر. البته براي دلوك معاني مختلفي ذكر شده مثل «دلك» به معناي ماليدن. در اينکه چرا از زمان رسيدن خورشيد به دايرة نصف النّهار تعبير به دلوك شمس ميشود، توجيهات مخلتفي بيان شده است. برخي گفتهاند چون بر اثر شدت آفتاب، انسان چشم خودش را ميمالد، برخي دیگر گفتهاند چون خورشيد از دايرة نصف النّهار به سمت مغرب تمايل پيدا ميكند، و توجيهات ديگري هم ذكر شده است. بالاخره روشن است كه مراد از دلوك شمس وقت نماز ظهر است و امام باقر(عليه السلام) در روايتي ميفرمايند: دلوك شمس همان وقت زوال خورشيد است. اما مراد از غسق ليل، همان نيمهشب است، زماني كه شب از نظر تاريكي به نهايت تيرگي ميرسد. حال خداوند ميفرمايد از هنگام زوال شمس تا نيمه شب آن موقعي كه تاريكي به غايت خود ميرسد نماز به پا دار، در اين قسمت از آيه اشاره به چهار نماز شده است: نماز ظهر و عصر، نماز مغرب و عشاء. سپس به وقت نماز صبح اشاره فرموده، یعنی: «وقرآن الفجر» آنچه كه در هنگام طلوع فجر قرائت ميشود، در روايات تطبيق نماز صبح شده است.
خداي تبارك و تعالي براي نماز آنقدر اهميت قائل است كه براي اين عبادت وقت خاص تعيين و امر فرموده که بايد در اين اوقات نماز خوانده شود، نبايد كسي توهّم كند اگر انسان بخواهد خدا را عبادت كند چه لزومي دارد كه در وقت معيّني باشد، چرا که هر يک از اين اوقاتي كه خداوند در قرآن كريم معيّن فرموده داراي حقيقت و سرّي است که منحصر به خود آن وقت است، به طوري كه اگر نماز در آن وقت انجام نشود به طور كلي آن حقيقت محقق نخواهد شد. اميدوارم توجّه ما به اين عنايت خدا نسبت به به اوقات نماز سبب شود كه ما هم اهميّت ويژهاي براي وقت نماز خود قائل شويم.
- اهميت نماز صبح
ِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً نماز صبح مشهود ملائکه است.
تاکنون بيان شد اگر نمازگزار بخواهد نمازش از حقيقت و باطن برخوردار باشد و آن اسراري كه خداوند در نماز قرار داده محقق شود، بايد به وقت نماز اهميت فوق العاده بدهد و بداند كه خواندن هر نماز در هر يک از اوقات داراي يك اثر خاص است. و قطعاً نمازي كه از انسان فوت ميشود ولو از نظر فقهي قضاي آن نماز واجب است، اما آن قضاء در حدي است كه فقط تكليف را از مکلّف ساقط ميکند و ما اطمينان نداريم به اينكه آن اسرار و حقايق موجود در نماز اداء در قضاي نماز هم وجود داشته باشد. مسلماً همة آن حقايق وجود ندارد، لذا به وقت نماز اهميت بدهيم.
همچنين بيان شد اگر كسي به قرآن كريم مراجعه كند توجّه و عنايت ويژة خداي تبارك و تعالي را نسبت به وقت نماز ملاحظه ميكند، آية شريفه سورة مباركة اسراء «أَقِمْ الصّلاة لِدُلُوكِ الشّمس إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُوداً» به نكتة بسيار مهمي تصريح مينمايد كه اگر کسي به اين نكته توجّه كند حاضر نيست يك روز نماز صبحش قضا شود، و گرفتار آن خسارت بزرگ و غيرقابل جبران گردد، خداوند در اين آية شريفه ميفرمايد «إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُوداً» قرآن الفجر يعني نماز صبح و همان چيزي كه در طلوع فجر خوانده ميشود مشهود، مورد نگاه و توجّه و شهادت است. اين کلام يعني چه؟ مشهود چه افرادي است؟ چه كساني به نماز صبح اين فرد كه اول طلوع فجر از خواب برميخيزد و اين واجب را انجام ميدهد نظاره ميکنند؟ وقتي به روايات مراجعه كنيم، روايات مشخص ميكند كه نماز صبح مشهود ملائكه شب و روز است، هم ملائكة ليل كه مأموران شب هستند و هم ملائكة روز كه مأموران روز هستند، يعني تنها نمازي كه دو گروه از مأموران و جنود الهي به آن نگاه ميكنند و آن را ثبت کرده و شهادت بر آن ميدهند و آن را در نامة عمل انسان قرار ميدهند نماز صبح است. هم آن گروه از ملائكهاي كه در شب مأمور نظارت بر اعمال انسان هستند، اين نماز را نظاره ميكنند و هم آن ملائكهاي كه كار نظارتشان از روز شروع ميشود، البته اين مطلب كه نحوة تغيير و جابجايي ملائکه چگونه است؟ آيا فرشتگانِ شب عروج ميكنند و ملائكة روز ميآيند؟ بايد در جاي خودش روشن شود،
در کتاب علل الشرائع آمده در روايتي سعيد بن مسيّب از امام سجّاد(عليه السلام) سؤال ميکند «مَتَى فُرِضَتِ الصَّلَاةُ عَلَى الْمُسْلِمِينَ عَلَى مَا هِيَ الْيَوْم» يا «علی ما هم اليوم عليه» چه زماني اين نماز كه امروز مسلمانها در اوقات صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء ميخوانند ـ واجب شد؟
«فَقَالَ بِالْمَدِينَةِ حِينَ ظَهَرَتِ الدَّعْوَةُ وَ قَوِيَ الْإِسْلَام»[1]حضرت فرمود: در مدينه وقتي كه دعوت پيامبر آشكار و علني شد و اسلام قوي گرديد نماز به اين صورت فعلي واجب شد.
- نماز صبح مشهود ملائکه شب و روز
إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُوداً.
آنچه كه در علم فقه و نيز از نظر تاريخي مسلم است، اين است که نمازهاي پنجگانه آن مقداري كه در ابتدا خداي تبارك و تعالي واجب فرموده بود مجموعاً ده ركعت بود و پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم با آن اختياري كه از طرف خدا داشت هفت ركعت به اين ده ركعت اضافه فرمود، در نهايت هفده ركعت شد. دو ركعت به ظهر اضافه فرمود، دو ركعت به عصر و دو ركعت به عشاء و يك ركعت هم به نماز مغرب.
نكتة بسيار جالبي برحسب برخی از روايات در ذيل اين آية شريفه وارد شده است. در تفسير نور الثقلين[2] بيان داشته است كه «فَلَمَّا صَلَّى الْمَغْرِبَ بَلَغَهُ مَوْلِدُ فَاطِمَةَ(عليها السلام) فَأَضَافَ إِلَيْهَا رَكْعَةً شُكْراً لِلَّهِ عَزَّوَجَل» پيامبر نماز مغرب را دو ركعت خوانده بودند، به حضرت ولادت حضرت فاطمه(عليها السلام) را خبر دادند، حضرت يك ركعت به عنوان شکرانه عنايت حق در تولد حضرت زهرا(عليها السلام) اضافه کردند و ازآن به بعد نماز مغرب براي هميشه سه ركعت شد. يك ركعت به عنوان نماز شكر به شكرانة عنايت ولادت فاطمة زهرا عليها السلام بود .
«فَلَمَّا أَنْ وُلِدَ الْحَسَنُ(عليه السلام) أَضَافَ إِلَيْهَا رَكْعَتَيْنِ شُكْراً لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ» وقتي به پيامبر خبر ولادت امام مجتبي(عليه السلام) را دادند دو ركعت به عنوان شكر خداي تبارك و تعالي اضافه كردند «فَلَمَّا أَنْ وُلِدَ الْحُسَيْنُ(عليه السلام) أَضَافَ إِلَيْهَا رَكْعَتَيْنِ شُكْراً لِلَّهِ عَزَّوَجَل» اين بيان براي اين است كه چرا پيامبر هفت ركعت را به نمازها اضافه فرمود. يعني هر كدام به شكرانة ولادت فاطمة زهرا(عليها السلام)، امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام)، كه البته در اين روايت كه خوانديم امير المؤمنين(عليه السلام) نبود.
در روايت سعيد بن مسيب امام سجّاد(عليه السلام) ميفرمايد: هنگامي که در مدينه اسلام قوي گرديد و خداوند جهاد را واجب نمود «زَادَ رَسُولُ اللهِ ص فِي الصَّلَاةِ سَبْعَ رَكَعَاتٍ فِي الظُّهْرِ رَكْعَتَيْنِ وَ فِي الْعَصْرِ رَكْعَتَيْنِ وَ فِي الْمَغْرِبِ رَكْعَةً وَ فِي الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ رَكْعَتَيْنِ وَ أَقَرَّ الْفَجْرَ عَلَى مَا فُرِضَتْ بِمَكَّةَ لِتَعْجِيلِ عُرُوجِ مَلَائِكَةِ اللَّيْلِ إِلَى السَّمَاءِ وَ لِتَعْجِيلِ نُزُولِ مَلَائِكَةِ النَّهَارِ إِلَى الْأَرْضِ»[3]نماز صبح را به همان صورت كه قبلاً در مكه واجب شده بود، و به خاطر شتاب ملائكة شب در عروج به آسمان و عجله ملائكة روز به نزول در زمين تثبيت کرد. «فَكَانَ مَلَائِكَةُ النَّهَارِ وَ مَلَائِكَةُ اللَّيْلِ يَشْهَدُونَ مَعَ رَسُولِ اللهِ(صلي الله عليه وآله وسلم) صَلَاةَ الْفَجْرِ» هم ملائكة ليل و هم ملائكة نهار با پيامبر، شاهد بر نماز فجر هستند.
«فَلِذَلِكَ قَالَ اللهُ تَعَالَى إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً لِيَشْهَدَهُ الْمُسْلِمُونَ وَ لِيَشْهَدَهُ مَلَائِكَةُ النَّهَارِ وَ مَلَائِكَةُ اللَّيْل» اينكه نماز صبح مشهود است يعني مشهود ملائكة ليل و ملائكة نهار است که آنرا ملاحظه ميكنند و به آن شهادت ميدهند.
در روايت ديگر آمده «فَإِذَا صَلَّى الْعَبْدُ الصُّبْحَ مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ أُثْبِتَتْ لَهُ مَرَّتَيْنِ أَثْبَتَهَا مَلَائِكَةُ اللَّيْلِ وَ مَلَائِكَةُ النَّهَار» [4]وقتي بندهاي نماز صبح را هنگام طلوع فجر بخواند دو بار براي او نوشته ميشود، هم ملائكة ليل آن را ثبت ميكنند و هم ملائكة نهار، بنابراين اگر انسان توجّه كند كه نماز صبح چنين عظمت و خصوصيتي دارد هرگز به خود اجازه نخواهد داد كه نماز صبح او قضا شود.
- لزوم اهتمام بر قضا نشدن نماز صبح
إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُوداً.
از قرآن كريم استفاده كرديم كه نماز صبح مشهود فرشتگان شب و ملائكة روز است. انسان بايد به اين نكته توجّه كند كه اگر انجام نماز صبح از زمان طلوع فجر بگذرد و يك ساعت، نيم ساعت بعد از طلوع فجر خوانده شود، دیگر اين اثر و اين خصوصيت را نخواهد داشت. اگر کسي ميخواهد نمازش مورد شهادت و نظر ملائكة ليل و نهار باشد بايد آنرا اول طلوع فجر كه هنگام صعود و عروج ملائکه شب به آسمان و وقت نزول ملائكة نهار بر زمين است بخواند تا اين دو گروه از فرشتگان نماز او را ثبت كنند، ظاهر روايت اين است كه هر ثبتي ارزش و اثر خاص خود را دارد، برادران و خواهران ايماني حتماً نسبت به نماز صبحشان مقيّد باشند و در آن سهلانگاري نکنند. بدانند آثار بزرگ و برکات فراواني در نماز اول وقت صبح وجود دارد.
در زمان حيات آيت الله العظمي فاضل لنکراني رضوان الله تعالي عليه، پيرمردي از كشور آذربايجان شوروي خدمت ايشان آمده بود، نكتهاي را گفت كه واقعاً تعجب کردیم و به حال او غبطه خورديم. آن پيرمرد گفت در تمام دوران كمونيستي يك بار نماز صبح او قضا نشده است، اين چه لذّتي دارد، فردي که 70 ـ 80 سال عمر كرده وقتي به گذشتة خود نگاه ميكند و ميخواهد به اعمالش نمره بدهد، به نماز خود مينگرد ميبيند الحمدلله هيچ يك از نمازهايش قضا نشده، و اگر همين لحظه از دنيا برود نمازي بر ذمّة او وجود ندارد. اما برخي ديگر از انسانها که سن کمتري هم دارند وقتي به گذشتة خود نگاه ميكنند ميبينند برخي از نمازهايشان قضا شده! حالا به جاي اينكه به سرعت مبادرت به قضاي آن کرده و تكليف خود را انجام دهند، آنرا به امروز و فردا واگذار ميكنند تا پايان عمرشان فرا ميرسد و موفق به انجام قضاي آن هم نميشوند، بعد از مرگ هم معلوم نيست ورثه او اين كار را انجام بدهند.
بنابراين نسبت به گذشتة خود تأمل کنيم اگر احتمال ميدهيم نمازي از ما فوت شده حتماً آن را قضا كنيم. آيه شريفه «إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُوداً» يادمان باشد، شب كه ميخواهيم بخوابيم از خداي تبارك و تعالي استمداد كنيم، خدايا تو خودت ما را براي نماز صبح بيدار كن، خدايا تو عنايت كن و ما را به محفل نوراني خود و به بزم عاشقان و مناجات كنندگان خودت راه بده، شما امتحان كنيد، بزرگان ما بارها فرمودند نميشود انسان شب از خدا طلب كند، حتي نماز شب را، اما موفق به نماز شب نشود. به جاي اينكه به اين و آن سفارش كنيم كه ما را براي نماز صبح بيدار كنيد از خدا و ملائكة الهي بخواهيم، از آنهايي كه دائماً بيدارند و توجّه دارند.
حال اگر واقعاً دغدغه داشته باشيم، چنانچه يك روز صبح از خواب بلند شويم و ببينيم نيم ساعت از اذان گذشته، بگوئيم عجب! ملائكة ليل رفتند و شاهد نماز امروز نبودند و اين چه خسارت بزرگي است! اگر يك مقدار اين حال را در خود ايجاد كنيم مطمئن باشيد كه هميشه هنگام اذان صبح براي نماز و مناجات با خداي تبارك و تعالي بيدار هستيم، معناي اين آيه را همه بدانند و به ذهن بسپارند، در حال راه رفتن اين را با خود زمزمه کنند «إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُوداً»