وضو در روایات(3)

■ وضو در روایات(3)

وضو در روایات(3)

برگرفته از کتاب:  جامع آيات و احاديث موضوعى نماز، مرکز تخصصی  نماز

بهشت هشتگانه ، پاداش وضو

قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:

ما منكم من احد يتوضا فيبلغ - اوفيسبغ الوضوء - ثم يقول اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له ، و اشهد ان محمدا عبده و رسوله ، الا فتحت له ابواب الجنة الثمانية يدخل من ايها شاء؛

هر يك از شما كه زياد و كامل وضو گرفته و سپس بگويد: شهادت ميدهم كه خدايى جز خداى يگانه نيست و براى او شريك وجود ندارد، و شهادت مى دهم كه محمد (ص ) بنده و فرستاده اوست ؛ دربهاى بهشت هاى هشتگانه بر او گشوده شود تا از هر يك كه مى خواهد داخل شود.

(رياض الصالحين ، ص 298)

 

وضو در حال طهارت

قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:

من توضا على طهر كتب الله له عشر حسنات ؛

كسى كه در حال طهارت ، وضو بگيرد، خداوند ده پاداش براى او مى نويسد.

(كنزالعمال ، حديث 26042)

 

وضو براى تلاوت قرآن

قال على - عليه السلام -:

لايقرا العبد القران اذا كان على غير طهور حتى يتطهر؛

هنگامى كه وضو نداريد، قرآن نخوانيد ؛ تا اينكه وضو گرفته شود.

(خصال ، ج 2، ص 164)

 

 طهارت ظاهر و باطن

قال الصادق - عليه السلام -:

طهر قلبك بالتقوى و اليقين عند طهارة جوارحك بالماء؛

در وقت پاكيزه نمودن اعضاى خود با آب ، دل خويش را به پرهيزگارى و يقين پاك گردان .

(بحارالانوار، ج 80، ص 239)

 

 ياد گرفتن وضو و نماز

قال الصادق - عليه السلام -:

فاذا تعلم الوضوء و الصلاة غفر الله لوالديه ؛

اگر شخصى وضو و نماز را فرا گيرد، خداوند پدرو مادر وى را مى آمرزد.

(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 13)

 

ياد دادن وضو به فرزند

قال الصادق - عليه السلام - :

حتى يتم له تسع سنين ، فاذا تمت له ، علم الوضوء و اضرب عليه و اءمر بالصلوة واضرب عليها، فاذا تعلم الوضوء و الصلاة غفر الله لوالديه ، ان شاء الله ؛

وقتى فرزندانتان به سن نه سالگى رسيد، پس وقتى كه نه سالش تمام شد وضو را به او ياد بدهيد و اگر كوتاهى كرد او را ادب كنيد و او را امر به نماز كنيد و اگر كوتاهى كرد او را ادب كنيد. پس وقتى فرزند وضو ونماز را ياد گرفت ، خدا پدر و مادرش را مى آمرزد، ان شاء الله .

(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 13)

 

هميشه وضو داشته باشيد

قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:

ذات يوم لابليس : كم اصدقاؤ كم من امتى يا ابليس ؟قال الامير الجائر، و الغنى المتكبر، و الذى لايبالى من اين يكتسب و فيما ينفقه ، و العالم الذى صدق الامير على جوره ، و التاجر الخائن ، و المحتكر، و الزانى ، و اكل الربا، و البخيل ، و الذى لايبالى من اين يجمع المال . و قال النبى - صلى الله عليه وآله - : كم اعداءك من امتى ؟قال ستة عشر نفرا، انت يا محمد! انى ابغضك و العالم العامل بالعلم ، و حامل القران اذا عمل بما فيه ، و المؤ ذن لله خمسة اوقات ، محب الفقراء و المساكين و اليتامى ، و ذوقلب رحيم ، و المتواضع للحق و شاب نشا فى طاعة الله الذى يصلى بالليل و الناس نيام ، و الذى يمسك نفسه عن الحرام ، و الذى ينصح فى الله ، (و فى رواية يدعو للاخوان و ليس فى قلبه شى ء)، و الذى ابدا يكون على الوضوء، و حسن الخلق ، و المصدق بما ضمن الله له ، و المحصنات المستورات و المستعد للموت ، و صاحب السخاء؛

پيامبر اسلام (ص ) از ابليس پرسيد: در ميان امت من دوستان تو چه كسانى هستند؟ ابليس پاسخ داد: (ده نفر) و افزود، فرمانرواى ظالم ، ثروتمند متكبر، آن كس كه باكى ندارد از چه راهى مال به دست آورد و در چه راهى مصرف كند، دانشمند در خدمت ظالم ، تاجر خائن ، محتكر، زناكار، رباخوار، بخيل ، و كسى كه باكى ندارد كه چگونه اموالش جمع و انباشته است . و سپس پيامبر (ص ) فرمود: چند نفر در ميان امت من دشمنان تواند؟ پاسخ داد: شانزده نفر اولشان تويى يا رسول الله ! دانشمندى كه به علمش ‍ عامل است اهل قرآن كه به قرآن عمل كند، مؤ ذن اذان پنجگانه ، كسى كه دوستدار فقراء و مساكين و يتيمان است ، آدم رحيم و مهربان ، شخص ‍ متواضع در برابر حق ، جوانى كه اهل نماز شب باشد. كسى كه خود را از ارتكاب به حرام باز مى دارد، كسى كه به خاطر خدا ديگران را نصيحت كند، كسى كه هميشه در حال وضو است ، و صاحب اخلاق خوب ، آدم تصديق كننده به وعده هاى خدا، زنان پاكدامن و افرادى كه خود را براى مرگ آماده مى سازند، و آدم سخاوتمند.

(المواعظ العدديه ، ص 226)

 

 وضوى امام حسن مجتبى (ع )

كان الحسن بن على - عليه السلام - اذا توضا ارتعدت مفاصله و اصفر لونه فقيل له : فى ذلك فقال : حق على كل من وقف بين يدى رب العرش ان يصفر لونه و يرتعد فرائضه ؛

امام حسن مجتبى (ع ) به هنگام وضو مفصلهايش مى لرزيد و رنگش زرد مى شد. جهت عروض اين حال را از آن حضرت پرسيدند، فرمود: برهر كسى كه در مقابل پروردگار عرش مى ايستد، سزاوار است كه رنگش زرد شود و اعضايش بلرزد.

(بحارالانوار، ج 43، ص 339)

 

 پاكى به وسيله وضو

قال الرضا - عليه السلام -:

انما امر بالوضوء ليكون العبد طاهرا اذا قام بين يدى الجبار و عند مناجاته ... ؛

همانا امر شده است به وضو، تا آن كه بنده پاك باشد، به هنگامى كه مى ايستد در مقابل خداوند جبار و همچنين وقت مناجات نمودن .

(عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 104)

 

فلسفه وضو

عن الصادق - عليه السلام -:

اذا اردت الطهارة و الوضوء فتقدم الى الماء تقدمك الى رحمة الله ؛ فان الله تعالى قد جعل الماء مفتاح قربته و مناجاته و دالا الى بساط خدمته . و كما ان رحمته تطهر ذنوب العباد، فكذلك النجاسات الظاهرة يطهرها الماء لا غير. قال الله تعالى : ((و هو الذى ارسل الرياح بشرا بين يدى رحمته و انزلنا من السماء ماء طهورا)). و قال - عز و جل -: ((و جعلنا من الماء كل شى ء حى )) فكما احيى به كل شى ء من نعيم الدنيا، كذلك بفضله و رحمته جعل حيوة القلوب بالطاعات . و تفكر فى صفاء الماء و رقته و طهوره و بركته و لطيف امتزاجه بكل شى ء و فى كل شى ء ؛ و استعمله فى تطهير الاعضاء التى امرك الله بتطهيرها وااءت بادابها فرائضه و سننه ؛ فان تحت كل واحدة منها فوائد كثيرة ؛ اذا استعملتها بالحرمة انفرجت لك عين فوائده عن قريب . ثم عاشر خلق الله تعالى كامتزاج الماء بالاشياء، يوءدى كل شى ء حقه و لايتغير عن معناه ، معتبرا لقول رسول الله - صلى الله عليه وآله -: ((مثل المؤ من الخاص كمثل الماء))، و ليكن صفوتك مع الله فى جميع طاعاتك كصفوة الماء حين انزله من السماء و سماه طهورا ؛ و طهر قلبك بالتقوى و اليقين عند طهارة جوارحك بالماء ؛

(از كتاب مصباح الشريعه از امام صادق (ع ) روايت شده است كه ) فرمود: چون آهنگ طهارت و وضو كنى ، به سوى آب پيش رو؛ همانند اينكه به رحمت خدا نزديك مى شوى كه همانا خداوند تعالى آب را كليد تقرب به خود و مناجات با خود و راهنماى وصول به آستانش قرار داده است و همچنان كه رحمتش گناهان بندگان را مى سترد، آلودگيهاى ظاهرى را آب پاك مى سازد، نه چيز ديگر. خداوند تعالى فرمود: ((اوست كسى كه بادها را پيشاپيش رحمتش بشارت (دهنده ) فرستاد و از آسمان ، آب پاك كننده فروفرستاديم )) و فرمود عز و جل : ((ما هر چيز زنده را از آب آفريديم )) ؛ پس همچنان كه همه نعمتهاى دنيا را به آب زندگى بخشيده ، به فضل و رحمت خود حيات دلها را در طاعات قرار داد، و در صفا، زلالى ، پاك كنندگى و بركت آب و اينكه چسان دقيق و لطيف با همه چيز و در همه چيز آميخته مى شود بينديش . و آن را در پاك نمودن اعضايى كه خدا تو را به تطهيرشان امر فرموده به كار ببر و آداب واجب و مستحب آن را به جاى آور كه در هر يك از آن آداب ، فوايد بسيارى است كه هرگاه با حفظ حرمت ، آنها را به كار برى به زودى چشمه فوايد آن برايت مى جوشد؛ سپس ، با خلق خدا آميزش و معاشرت كن همانند آميخته شدن آب با همه چيز كه حق هر چيز را اداء مى كند و در عين حال ماهيت آن ، تغيير نمى يابد، تا از سخن رسول الله (ص ) كه فرمود: ((مؤ من خاص ، همانند آب است ))، پندگيرى . و بايد(خلوص و) صفايت با خدا در همه عبادات و طاعاتت به صفاى آب ماند، مانند آن گاه كه خداوند آن را از آسمان نازل نمود و پاك كننده اش ‍ ناميد. و هنگام شست و شوى اعضاى بدنت با آب ، قلب خود را با تقوى و يقين پاكيزه گردان .

(مصباح الشريعة ، باب 10. بحارالانوار، ج 77، ص 339)

 

 وضوى واجب

قال الباقر - عليه السلام -:

الوضوء فريضة ؛

وضو گرفتن واجب است .

(وسائل الشيعه ، ج 1، ص 256)

 

 نحوه گرفتن وضو

و فى العلل فى حديث صلوة المعراج :

ثم قال ربى - عز و جل -: يا محمد! مد يدك فيتلقاك ماء يسيل من ساق عرشى الايمن . فنزل الماء فتلقيته باليمين فمن اجل ذلك اول الوضوء باليمنى . ثم قال : يا محمد! خذ ذلك فاغسل به وجهك - و علمه ذلك - فانك تريد ان تنظر الى عظمتى و انت طاهر ؛ ثم اغسل ذراعيك اليمين و اليسار - و علمه ذلك - فانك تريد ان تتلقى بيديك كلامى ؛ و امسح بفضل ما فى يديك من الماء راسك و رجليك الى كعبيك - و علمه المسح براسه و رجليه - و قال : انى اريد ان امسح راسك و ابارك عليك . فاما المسح على رجليك فانى اريد ان اوطئك موطا لم يطاه احد قبلك و لا يطاه احد غيرك ؛

در كتاب علل الشرائع در ضمن حديث نماز معراج آمده است : ((....سپس ‍ پروردگارم فرمود: ((اى محمد! دست خود را پيش ببر تا آبى كه از ساق راست عرشم جارى است به تو برسد)) پس آب فرو ريخت و من دست راست خود را بدان زدم ، از اين رو آغاز وضو با دست راست شد. سپس ‍ فرمود: ((اى محمد! آن آب را بگير و با آن روى خود بشوى - و نحوه مسح كردن سر و پا را به حضرتش تعليم داد - زيرا كه تو مى خواهى در حالى پاكى به عظمت من نظر كنى . سپس ذارع راست و ذارغ چپت را بشوى - و نحوه شستن را به او تعليم داد - كه تو مى خواهى با دو دستت كلام مرا دريافت كنى . و با باقيمانده آب دستانت سرت و دو پايت را تا قوزك مسح كن )) - و نحوه مسح سر و پا را بدو آموخت - و فرمود: ((من مى خواهم سرت را مسح كنم و بر تو مبارك گردانم . و اما مسح بر دو پايت ، (براى اين است كه ) مى خواهم قدمت را بر جايى بگذارم كه پيش از تو، كسى بر آن گام نگذارده و كسى جز تو بر آن گام نخواهد گذاشت .))

(علل الشرايع ، ص 312)

 

 با طهارت به مسجد رفتن

قال الصادق - عليه السلام -:

عليكم باتيان المساجد فانها بيوت الله فى الارض من اتاه مطهرا طهره الله من ذنوبه و كتب من زواره ؛

بر حضور در مساجد مواظبت كنيد!چرا كه مساجد، خانه هاى خداوند در زمين است . كسى كه با حالت طهارت وارد مسجد شود، خداوند او را از گناهانش تطهير مى نمايد و نام وى را در زمره زايرين خويش ‍ مى نويسد.

(وسائل الشيعه ، ج 1، ص 267)

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 1905 کلمه
مولف : عباس عزيزى
1394/3/27 ساعت 12:03
کد : 533
دسته : نماز در آیات و روایات
لینک مطلب
کلمات کلیدی
وضو
نماز
عبادت
ذکر
طهارت
نور
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز