■ تضییع نماز
بسم الله الرحمن الرحیم
نویسنده: آيت الله حاج شيخ على نمازى شاهرودى (قده )
منبع: ابواب رحمت
تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز
وجوب نماز
بدان كه وجوب نماز از ضروريات دين است و منكر آن - با التفات به آنكه ضرورى است - كافر مى باشد و مرتد و نجس است . و اما تارك آن بدون انكار كافر است ، لكن نجس نيست .
و در روايات زياد به تارك صلاه كافر گفته شده است و معروف بين اصحاب و روات بوده . لذا سوال مى كردند از امام صادق (عليه السلام ): آقا، شما چرا مى فرماييد تارك نماز كافر است ولكن شرابخوار و زناكننده و دزد را كافر نمى دانيد؟ و فرق آن چيست ؟ فرمود: زناكننده به خاطر شهوت زنا مى كند. و همچنين شراب خوار و دزد براى تحصيل مال دزدى مى كند. اما تارك نماز براى شهوت و لذت نيست ، بلكه نيست مگر استخفاف و بى اعتنايى به فرمان خدا و اهميت ندادن به آن . و اين سبب كفر است .
حرمت تضييع نماز و استخفاف به آن
قال تعالى : فويل للمصلين الذين هم عن صلاتهم ساهون .
ويل در لغت يعنى : واى . لكن در مقدمه تفسير برهان (مرآة الانوار) در لغت ويل نقل فرموده از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كه فرمود: ويل واديى است در جهنم كه كافر ساقط مى شود در آن چهل خريف ... و در روايت ديگر خريف را هفتاد سال معين كرده اند؛ چنانكه گذشت .
در تفسير قمى در سوره مطففين از امام باقر (عليه السلام ) نقل شده است كه در ضمن حديثى فرمود: ويل چاهى است در جهنم .
و بالجمله خدا فرمود در اين آيه : ويل براى نماز خوانندگان ؛ آنان كه ضايع كننده هستند نماز را. و تفسير ((ساهون )) به تضييع كنندگان نماز در روايت كافى و تهذيب از آقا موسى بن جعفر صلوات الله عليهما بيان شده است .
و قال تعالى : فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلاه و اتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا.
يعنى : پس بيايد بعد از آنها جماعتى كه ضايع كنند نماز را و تبعيت نمايند از شهوات . اينان وارد غى مى شوند. يعنى در گمراهى و خسارت واقع مى شوند، يا آنكه از راه بهشت دور مى شوند.
در بحار ج 23/224، ج 24/374 از كتاب كنز جامع الفوائد نقل كرده به سند خود از آقا موسى بن جعفر صلوات الله عليهما كه فرمود در تفسير اين آيه شريفه : غى كوهى است از مس كه دور مى زند در وسط جهنم . پس ضايع كننده نماز و تابع شهوات وارد در آن كوه مى شود.
در وسائل از صدوق در عيون به سند خود از حضرت رضا (عليه السلام ) از پدر بزرگوارش (عليه السلام ) نقل كرده كه رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: وقتى كه روز قيامت شود، بنده را احضار مى كنند. اول چيزى كه از او سوال مى كنند نماز است . اگر تام و تمام نماز را انجام داده بود كه خوب است ؛ و اگر نه ، او را در آتش مى اندازند.
و نقل فرمود امام (عليه السلام ) از رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: ضايع نكنيد نماز را؛ كه هر كس ضايع كند نماز خود را، محشور شود با قارون و هامان و ثابت است بر خدا كه او را با منافقين قرار دهد. پس ويل براى كسى كه محافظت نكند بر نماز خود و انجام ندهد طريقه پيغمبرش را. و همين روايت را در مستدرك از كتاب صحيفه الرضا (عليه السلام ) نقل كرده است .
در كتاب كافى به سند صحيح از زراره از امام باقر (عليه السلام ) نقل كرده كه فرمود: پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نشسته بود در مسجد. ناگاه مردى داخل شد در مسجد و مشغول نماز شد، پس ركوع و سجود را تمام انجام نداد و عجله كرد. پس پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: منقار زد مثل منقار زدن كلاغ به زمين . اگر اين طور نماز بخواند و بميرد، بر غير دين من مى ميرد.
و همين روايت را در وسائل به سندهاى ديگر نيز نقل كرده است . و در كتاب محاسن تاءليف احمد بن ابى عبدالله البرقى كه از ثقات و معتمدين اصحاب حضرت جواد و حضرت هادى صلوات الله عليهما بوده است همين مضمون را نقل كرده .
و نيز از عبدالله بن ميمون قداح نقل كرده از امام صادق (عليه السلام ) كه فرمود: روزى اميرالمؤ منين (عليه السلام ) ديدند مردى را كه مثل منقار زدن مرغ سر را به زمين براى سجده مى گذارد و فورى حركت مى دهد. فرمود: چند وقت است اين طور نماز مى خوانى ؟ عرض كرد: از فلان وقت است . حضرت فرمود: مثل تو نزد خدا مثل كلاغ است آن وقتى كه منقار به زمين مى زند. اگر اين طور باشى و بميرى ، بر غير ملت ابى القاسم محمد صلى الله عليه و آله و سلم خواهى مرد.
در كتاب شريف كافى به سند صحيح از زراره از امام باقر (عليه السلام ) است كه فرمود: سبك و كوچك نشماريد نماز را؛ كه پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم در وقت وفات فرمود: نيست از من كسى كه استخفاف كند به نماز خود. و نيست از من كسى كه شراب بخورد. و والله وارد نمى شود بر من سر حوض كوثر.
و ايضا در كافى سند صحيح از آقا موسى بن جعفر صلوات الله عليه نقل كرده كه فرمود: چون كه وقت وفات پدرم امام صادق (عليه السلام ) رسيد، فرمود به من : اى فرزند من ، شفاعت ما نمى رسد به كسى كه استخفاف كند به نماز.
و به مضمون اين دو روايت ، روايات ديگر در وسائل و غيره نقل كرده است .
و در كافى و تهذيب ص 204 به سند صحيح از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده كه فرمود: والله از عمر شخص پنجاه سال مى گذرد و خدا از او يك نماز قبول نكرده است . پس اين چقدر سخت است ! اگر همسايه و يا رفيقت اين طور براى تو نماز بخواند، قبول نمى كنى آن را براى استخفافش به آن . به درستى كه خدا قبول نمى كند مگر خوب را. پس چگونه قبول كند آنچه به آن استخفاف مى شود؟!
در كافى و تهذيب به سند خودشان از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده اند كه رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: شيطان هميشه از مؤ من ترسان است ، اما تا مادامى كه محافظت بر نمازهاى پنجگانه بنمايد. پس وقتى كه ضايع كرد آنها را، جراءت بر او مى كند و او را داخل گناهان بزرگ مى كند.
در بحار و مستدرك از سيد ابن طاووس در كتاب فلاح السائل از فاطمه زهرا سيده زنان عالم صلوات الله عليها و على ابيها و بعلها و بنيها نقل كرده كه سوال كرد از پدر بزرگوارش رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : چه چيز مى باشد براى آن كسى كه سبك شمارد و استخفاف نمايد به نماز خود؟ پس پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
اى فاطمه ، هر كس استخفاف كند به نماز از مردان و زنان ، خداوند تعالى او را مبتلا فرمايد به پانزده چيز؛ شش در دنيا، و سه در وقت مرگ ، و سه در ميان قبر، و سه در روز قيامت .
اما آن شش كه در دنيا مبتلا شود: اول آنكه بركت از عمر او برداشته مى شود. و همچنين بركت از روزى او برداشته خواهد شد. و محو مى كند خدا سيماى خوبان را از صورت او. هر عملى كه انجام دهد، اجر و ثواب براى او نخواهد بود. و دعاى او به سوى آسمان بلند نشود. و ششم آنكه : نيست براى او بهره اى در دعاى خوبان .
و اما آن سه كه در وقت مرگ مبتلا شود: اول آنكه مى ميرد ذليل و خوار. دوم آنكه : مى ميرد گرسنه . سوم آنكه : مى ميرد تشنه كه اگر تمام نهرهاى دنيا را به خوراك او دهند سيراب نشود.
و اما آن سه كه در قبر مبتلا شود، پس اول آنكه : خدا موكل مى نمايد به او ملكى كه او را در قبر از جاى بركند و در قلق و اضطراب بيندازد و دوم : قبر بر او تنگ مى شود. و سوم : قبر او تاريك خواهد شد.
و اما آن سه كه در قيامت مبتلا شود: اول آنكه : خدا بر او موكل مى كند ملكى را كه او را به رو بر زمين كشد و خلايق بر او نظر مى كنند. و دوم آنكه : حساب او سخت شود. و سوم آنكه : خداى تعالى نظر لطف به او نفرمايد و پاكيزه نكند او را و براى او است عذاب دردناك .
و از اين روايات شدت حرمت تضييع نماز و استخفاف به آن معلوم شد.
و علامه متبحر كامل حاج شيخ جعفر شوشترى در منهج الرشاد ص 57 فرموده : بدان كه : سبك شمردن نماز بر چند قسم است :
اول آنكه : آن را چيزى نداند. و اين باعث كفر است .
دوم آنكه : آن را ترك كند.
سوم آنكه : مسائل آن را درست نكند و در فكر صحت و بطلان آن نباشد.
چهارم آنكه : در بند وقت آن نباشد.
و پنجم آنكه : نماز قضا به ذمه او باشد و در صدد به جا آوردن آنها نباشد و سال به سال تاءخير بيندازد تا آنكه قدرى از عمر او بگذرد و هنوز در ذمه او باشد. و ظاهر اين است كه بر فرض قول به اينكه قضا موسع است ، توسعه آن به اين مقدار نيست كه به حد تهاون و سهل انگارى برسد. انتهى .