آفات عبادت و ضرورت آفت زدایی

■ آفات عبادت و ضرورت آفت زدایی

آفات عبادت و ضرورت آفت زدایی

بسم الله الرحمن الرحیم

نویسنده: سيدغلامعباس طاهرزاده، علي اصغرالهامي نيا

منبع: اخلاق عبادی

تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز

 

آفت چيست ؟

آفـات ، جـمـع آفـت بـه مـعـنـاى آسـيـب ، بـلا، زيان و هر چيزى كه مايه تباهى و فساد است ، مى باشد.[1]

آفـت هـر پـديـده اى بـسـتـگـى بـه نـوع آن پـديـده و اجـزاى تـشـكـيـل دهـنـده و شـرايـط آن دارد. آفـت عـبـادت ، گـاهـى يـك جـهـت گـيـرى فـكـرى ، گـاه يـك عمل اقتصادى ، چرخش زبان ، حالت دل ، حركت دست و پا و هر چه كه بگونه اى به عبادت آسيب برساند، مى باشد.

پيش از پرداختن به بيان آفت هاى عبادت ، تذكر دو نكته ، ضرورى است .

1ـ آنـچـه در ايـنجا به عنوان آفت بيان مى كنيم ، در واقع به شرايط قبولى عبادت باز مى گردد نه به صحّت آن ، يعنى از قبول شدن عبادت در درگاه خدا جلوگيرى مى كند و مانع اثر بخشى آن مى گردد، ولى مبطلات عبادت ، كه در كتابهاى فقهى آمده است به شرايط صحّت آن مـربـوط اسـت بـديـن مـفـهـوم كـه بـا اخـلال در هـر يـك از آن شـرايـط، عـبـادت باطل مى شود و تكليف ساقط نمى گردد.

2ـ همه آفتها در آفت بودن شريكند؛ ليكن يك آفت ممكن است به همه عبادتها آسيب برساند و آفت ديگر به برخى از آنها.

 

انواع آفتها

الف ـ شرك در عبادت

بـطـور كـلّى ، روح عـبـادت و پرستش خداى يگانه با شريك قرار دادن در آن ناسازگار است و اگـر عـابـد چنين كند، هم عبادت را تباه ساخته و هم خويش را در معرض ‍ خشم خدا قرار داده است و بـه جـاى پـرواز در آسـمـان تـوحـيـد، در وادى شـرك سقوط كرده است . به فرموده امام باقر و صادق ::

(لَوْ اءَنَّ عـَبْداً عَمِلَ عَمَلاً يَطْلُبُ بِهِ رَحْمَةَ اللّهِ وَ الدّارَ الاْ خِرَةَ، ثُمَّ أدْخَلَ فيهِ رِضا اَحَدٍ مِنَ النّاسِ كانَ مُشْرِكاً)[2]

اگـر بنده اى عملى رابراى نيل به رحمت الهى و (ثواب ) آخرت انجام دهد سپس خشنودى انسانى را در آن داخل كند، مشرك است .

آفـت شـرك آن قـدر خـطـرنـاك و زيـان آور اسـت كـه بـسـان صـاعـقـه ، خـرمـن عـمـل را بـكـلّى مـى سـوزانـد، بـطـورى كـه در روز جـزا اثـرى از آن بـاقـى نـيـسـت . رسول گرامى اسلام (ص ) فرمود:

(يـُنـادى يـَوْمَ الْقـِيامَةِ: اءَيْنَ الَّذينَ كانُوا يَعْبُدوُنَ النّاسَ؟ قُومُوا وَ خُذُوا اُجُورَكُمْ مِمَّنْ عَمِلْتُمْ لَهُ، فَإِنّى لا أقْبَلُ عَمَلاً خالَطَهُ شَىْءٌ مِنَ الدُّنْيا)[3]

روز بازپسين (از سوى خدا) ندا مى شود: كجايند آنهايى كه مردم را مى پرستيدند؟ برخيزيد و مزدتان را از معبودان خويش بگيريد. چون من عمل مخلوط با چيز دنيوى را نمى پذيرم .

سخنسراى شيراز، اين حقيقت را ضمن تمثيلى چنين بيان مى كند:

(زاهدى مهمان پادشاهى بود، چون به طعام نشستند كمتر از آن خورد كه ارادت او بود و چون به نماز برخاستند، بيش از آن كرد كه عادت او، تا ظن صلاحيّت در حقّ او زيادت كنند!

ترسم نرسى به كعبه اى اعرابى  كين ره كه تو مى روى به تركستان است

چون به مقام (منزل ) خويش آمد، سفره خواست تا تناولى كند، پسرى صاحب فراست داشت ، گفت : اى پـدر! بـارى بـه مجلس سلطان در، طعام نخوردى ؟ گفت : در نظرايشان چيزى نخوردم ، كه به كار آيد. گفت : نماز را هم قضا كن كه چيزى نكردى كه به كار آيد!

اى هـنـــرهـا گـرفـتـــه بـركـــف دسـت عـيـــــبـهـا بـگـرفـتـــــه زيـر بغــل

تـا چـه خـواهـى خـريـدن اى مـغـرورروز درمـانـدگـى بـه سـيـم ودغل [4]

ب ـ عُجب

(عجب عبارت است از اينكه (انسان ) خود را بزرگ شمارد به جهت كمالى كه در خود ببيند. خواه آن كمال را داشته باشد، خواه (در واقع ) نداشته باشد.)[5]

شـادى و شـگـفـتى از عبادت ، خود را قهرمان ميدان عمل دانستن و در پى آن ، ناز و كرشمه به خدا فروختن از نادانى و كوته فكرى انسان سرچشمه مى گيرد و دردى كشنده و آفتى بر باد دهنده اسـت و هـستى و حيات عبادت و كار نيك رانابود مى سازد و از جمله آفتهايى است كه ممكن است به همه نيكيها و پرستشها آسيب برساند.

امام على (ع ) پيرامون آن فرمود:

(مَنْ اَعْجَبَ بِعَمَلِهِ أحْبَطَ اءَجْرَهُ)[6]

هر كس از عمل خويش شگفت زده شود، اجر خويش را نابود كرده است .

عجب به يك معنا از ريا هم خطرناكتر است ، زيرا ريا با وجود شخص دوّمى تحقق مى يابد، ولى عجب حالتى قلبى است كه اگر كسى هم در ميان نباشد صورت مى پذيرد.

آنكه مى خواهد با عبادتى كوچك و دست و پا شكسته كه بطور كلّى با توفيق و نيروى خدادادى انـجـام پـذيـرفـتـه اسـت . بـر خـداى بزرگ و بى همتا منّت نهد، همان بهتر كه چنين عبادتى را هرگز به جا نياورد كه پيشينه ديرينه او را به باد مى دهد.

امام باقر(ع ) چنين فرموده است :

دو نفر وارد مسجد مى شوند؛ يكى عابد و ديگرى گنهكار، سپس آن دو در حالى از مسجد خارج مى شوند كه گنهكار، دوست خدا و عابد، گناهكار شده است . بدين جهت كه عابد براى باليدن به عـبـادت وارد مـسـجـد شـده و انـديـشـه گنهكار اين بوده كه از گناهش باز گردد و از خدا آمرزش ‍ بطلبد.[7]

ج ـ حرامخوارى

اگر كسى بر روى خاك نرم يا شن وماسه ساختمان بسازد، چنين ساختمانى نه تنها به پايان نـخـواهـد رسـيـد و سـودى نـخـواهـد داشـت ، بـلكـه بـودجـه و مـصـالح آن نـيـز بـه هدر مى رود. رسول اكرم (ص ) عبادت شخص حرام خوار را به چنين عمارتى تشبيه كرده ، فرموده است :

(اَلْعِبادَةُ مَعَ أكْلِ الْحَرامِ كَالْبِناءِ عَلَى الرَّمْلِ)[8]

پرستش باحرام خوارى همچون ساختمان بر شن است .

دسـترنج ديگران را به يغما بردن ، خون دل يتيمان و درماندگان رابه شيشه كردن ، احتكار و گـرانـفـروشـى ، سرقت ، بازار سياه ، حقوق گرفتن و كارنكردن و... پديده هايى است كه با روح عـبـادت و پـرسـتـش الهـى نـاسـازگـار اسـت . بـه عـبـارت ديـگـر: مـال مـردم خـوردن و نماز خواندن ، دزدى كردن و حجّ رفتن ، شراب نوشى و تلاوت قرآن ، مردم آزارى و راز و نياز و ... چون نقشى بر روى يخ در زير آفتاب مرداد است .

د ـ عدم ولايت

امام باقر (ع ) فرمود:

(اگـر كـسى در (حطيم اسماعيل ) ـ كه بهترين نقطه روى زمين است . شبها را به نماز و روزها را بـه روزه سـپـرى سـازد، ولى حق و حرمت ما، اهل بيت : رانشناسد، به خدا سوگند! خداوند هرگز چيزى از عبادتش رانمى پذيرد.)[9]

ه‍ ـ گناه و معصيت

روزى پيامبر اكرم (ص ) فرمود:

(اگر كسى يك (سبحان الله )، (الحمدللّه )، (لااله الاالله ) و يا يك (اللّه اكبر) بگويد، خداوند در ازاى آن يك درخت در بهشت برايش غرس مى كند.)

شخصى ازميان جمعيت گفت : پس مادرختان زيادى دربهشت داريم ! پيامبر(ص ) فرمود:

(آرى . بشرطى كه آتشى نفرستيد آنها را بسوزاند.)

خداوند مى فرمايد:

(اَطيعُوا اللّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا اَعْمالَكُمْ)[10]

از خـدا و پـيـامـبـر فـرمـان بـريـد و اعـمـالتـان را (بـا مـعـصـيـت ) باطل نسازيد.[11]

و ـ منّت و اذيّت

پنجمين آفت كه قرآن بدان تصريح كرده ، منّت گذاشتن و آزار ديگران به خاطر عبادت است :

(يا أيُّهَا الَّذينَ امَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الاَْذى )[12]

اى مومنان ! صدقه هاى خويش را با منّت و آزار باطل نكنيد.

در اين آيه ، منّت و اذّيت ، آفت صدقه (واجب يا مستحب ) شمرده شده است ، ولى در قانون و مقررات اسـلام مـوارد فـراوانـى وجـود دارد كـه مـنـّت و اذّيـت ،آفـت ديـگـر عـبـادات مـحـسـوب شـده اسـت ، مثل : عبور كردن از زمين و مزرعه ديگران براى انجام نماز ونيمه هاى شب با صداى بلند قرآن و زيـارتـنـامه خواندن و مزاحم زائران شدن ، بستن راه عبور مردم براى انجام عبادت ،پخش مراسم سخنرانى و سوگوارى هنگام استراحت مردم و مانند آن .

مـى تـوان به طور كلى اذعان كرد كه هر عبادتى تواءم با اذيت ديگران يامنّت نهادن بر اين و آن باشد از نظر اسلام آفت زده و نا سالم است .

ز ـ غيبت

بـرمـلا كـردن عـيـب و كـاستى ديگران در چارچوب غيبت نيز از جمله آفاتى است كه روح نيايش و پرستش را آلوده كرده ، اجر و اثر آن را نابود مى سازد. به تعبير على (ع ) :

(إِيّاكَ وَ الْغيبَةَ فَإِنَّها تُمَقِّتُكَ إِلَى اللّهِ وَ النّاسِ وَ تُحْيِطُ أجْرَكَ)[13]

از غيبت بپرهيز كه مبغوض خدا و مردمت كرده ، پاداشت را نابود مى سازد.

كـسـى كه بخواهد با خلوص و صفا سر بر آستان آفريننده يكتا بسايد، سزاوار نيست زبان و دهان خويش را با بدگويى به آفريدگان او آلوده سازد كه اگر چنين كند، زحمت عبادت خود را ضـايـع نـمـوده اسـت ، زيـرا احـتـرام و خـيـر خـواهـى مـردم در طـول اطـاعـت و عـبـادت خـدا قـرار دارد و نديده انگاشتن آن با گناه ، بيشتر سازگار است تا با عبادت .

ح ـ بدگمانى

سـوء ظـن (بـه خدا و خلق ) هفتمين آفتى است كه تار و پود عبادت را از هم مى گسلد. عابد بايد بـا دلى پـاك ، صـاف و خـالى از گـمـان بـد و كـيـنـه ، بـه عـبـادت بـرخـيـزد، زيـرا دل بـدگـمـان و پرخيال نه تنها حق عبوديّت خدا را ادا نمى كند، بلكه سبب فساد عبادت نيز مى گردد، چنان كه امير مؤ منان (ع ) فرمود:

(إِيّاكَ أنْ تُسى ءَ الظَّنَّ فَإِنَّ سُوءَ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْعِبادَةَ وَ يُعْظِمُ الْوِزْرَ)[14]

بترس از اينكه بدگمان بشوى كه بدگمانى عبادت را فاسد و گناه را بزرگ مى كند.

ضرورت آفت زدايى

آنـچـه گـذشـت ، بـيـان درد و شناسايى آفتها بود كه به داورى فرد بايد به زدودن آنها همت گماشت و حريم پرستش آفريدگار يكتا را پاك و با صفا كرد. براى چنين كارى ، نخست بايد به فهم و آگاهى پيرامون عبادت ، دست يافت و با تفّقه و انديشه به پرستش پرداخت ؛ زيرا امير مؤ منان (ع ) فرمود:

(لا خَيْرَ فى عِبادَةٍ لَيْسَ فيها تَفَقُّهٌ)[15]

در پرستشى كه دانش و انديشه نباشد خيرى نيست .

مـرحـله بـعـد، مـواظـبت بر عمل و نگهدارى آن از شائبه ريا و سالوسى و حفاظت آن از رهزنى عجب است . امام خمينى (قدس سره) در اين باره مى نويسد:

(در مدتى مواظبت كن از قلب خود، و اعمال و رفتار خود و حركات و سكنات خود را تحت مداقّه آورده ، خـفـايـاى قـلب را تـفـتـيـش كـن و حـسـاب شـديـد از او بـكـش ، مثل اينكه اهل دنيا از يك نفر شريك حساب مى كشند. هر عملى را كه شبهه ريا و سالوسى در اوست ، تـرك كـن ، هـر چند عمل خيلى شريفى باشد حتى اگر ديدى واجبات را در علنى كردن ، خالص نـمـى تـوانـى انـجـام بـدهـى ، در خـفـا بـكـن ... در هـر صـورت بـا جـدّيـت كـامـل و مـجـاهـده شـديـده ، قـلب خـود را از لوث شـرك پـاك كـن ، مـبـادا ـ خداى نخواسته ـ با اين حـال از ايـن عـالم درگـذرى كـه كـارت زار اسـت و امـيـد نـجـات بـه هـيـچ وجـه بـرايـت نـيـسـت )[16]

يـكـى از راهـهـاى درمـان آفـتـهـاى عـبـادت ، نـاچـيـز شـمـردن عـمـل خـود و تـرس از قـبـول نـشـدن آن اسـت ؛ كـم شـمـردن عـمـل عـبـادى ، انـسـان را بـه بـيـشـتـر انـجـام دادن آن ، سـوق مـى دهـد و تـرس از قـبـول نـشـدن نـيـز، اخـلاص را تـقـويـت مـى كـنـد، در عـيـن حال ، عابد بايد اميدوار به حضرت حق باشد، زيرا نوميدى هم به نوبه خود سبب ترك عبادت مى گردد.

 


[1] فرهنگ عميد، واژه آفت .

[2] مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 105.

[3] مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 113.

[4] كليّات سعدى ، ص 73، اميركبير.

[5] معراج السعاده ، ص 198، رشيدى .

[6] شرح غررالحكم ، ج 5، ص 310.

[7] بحارالانوار، ج 72، ص 316.

[8] همان ، ج 103، ص 16.

[9] وسائل الشيعه ، ج 1، ص 94. (حطيم ميان ركن ومقام و درب كعبه است ).

[10] محمد(47)، آيه 33.

[11] وسائل الشيعه ، ج 4، ص 1206.

[12] بقره (2)، آيه 264.

[13] شرح غرر الحكم ، ج 2، ص 287.

[14] شرح غرر الحكم ، ج 2، ص 308.

[15] بحارالانوار، ج 78، ص 41.

[16] چهل حديث ، ص 45 ـ 46.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 1879 کلمه
مولف : سيدغلامعباس طاهرزاده، علي اصغرالهامي نيا
1394/3/12 ساعت 08:28
کد : 492
دسته : آسیب‌شناسی اخلاقی نماز(نماز و گناه)
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
عبادت
آسیبها
ابلیس
عجب
گناه
تکبر
اخلاص
ریا
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز