■ راهکارهای اهتمام به نماز
بسم الله الرحمن الرحیم
نویسنده: سيدغلام عباس طاهرزاده، علي اصغرالهامي نيا
منبع: اخلاق عبادی
تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز
نماز و اهمّيّت آن
نـمـاز از اركـان ديـن شـمـرده شـده و در اسـلام هـيـچ عـمـلى پـس از خـداشـناسى به پاى آن نمى رسـد.[1] هـمـچـنـيـن پـذيـرش عـبـادات ديـگـر بـسـتـگـى بـه پـذيـرفـته شدن نماز دارد.[2] و نـمـاز هـمـچـون نـهـر آبـى اسـت كـه آلودگـى گـنـاه را از قـلب می زدايد.[3] حضرت على (ع ) درباره اهمّيّت نماز فرمود:
(اُوصيكُمْ بِالصَّلاةِ وَ حِفْظِها، فَإِنَّها خَيْرُ الْعَمَلِ)[4]
شـمـا را بـه نـمـاز و حـفـظ آن سـفـارش مـى كـنـم كـه بـهـتـريـن عمل است .
بديهى است كه با چنين اهمّيّتى كه اين عبادت بزرگ دارد، خدا، پيامبر وائمه معصومين : بطور جـدّى و پـى در پـى مـسـلمـانـان را بـه بـزرگـداشـت آن فـرا خـوانـنـد و رسول خدا(ص ) وامامان معصوم : خود بدان سخت پايبند باشند.
آنچه در زير مى آيد، گوشه اى از تأكيد فراوان اسلام پيرامون نماز است :
الف ـ سفارش قرآن
قـرآن مـجـيد در آيات فراوانى ـ حدود هشتاد آيه ـ با تعبيرهاى گوناگون درباره اقامه نماز يا حـدود و احـكـام آن سـخن گفته است يا از نمازگزاران تمجيد نموده و بى نمازان را سخت توبيخ كرده . بطور مثال به رسول خدا (ص ) دستور مى دهد:
(وَ أمُرْ أهْلَكَ بِالصَّلوةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها)[5]
كسان خود رابه نماز فرمان بده و بر نماز پايدارى كن .
در آيه ديگر مؤ منان را سفارش به نماز مى كند و مى فرمايد:
(قُلْ لِعِبادِىَ الَّذينَ امَنُوا يُقيمُوا الصَّلوةَ...)[6]
به بندگان من كه ايمان آورده اند بگو نماز رابه پا دارند.
ب ـ توجه ويژه معصومين : به نماز
آن برگزيدگان الهى در موقعيتهاى مناسب با سخنان شيواى خود به تشريح ابعاد وسيع نماز و نـقـش سـازنـده آن مـى پـرداخـتـنـد و جايگاه ويژه آن را براى مسلمانان بيان مى كردند. در ميان فـروع ديـن بـه هـيـچ مـسـاءله اى بـه انـدازه نـماز اهمّيّت داده نشده است ، حتى اولياى خدا هنگام ارتـحـال ، آخرين سفارشى كه به مؤ منان مى كردند، توصيه به نماز بود. اهميت اين موضوع آنـگـاه روشن مى شود كه بدانيم هر انسانى در آخرين لحظات عمر خود سعى مى كند كه درباره بزرگترين و عزيزترين آرمان خويش سخن بگويد.
امام صادق (ع ) در آخرين وصايايش فرمود:
(اءَحـَبُّالاَْعـْمـالُ إِلَى اللّهِ عـَزَّوَجـَلَّ الصَّلاةُ وَ هـِىَ آخـِرُ وَصـايـَا الاَْنـْبـِيـاءِ عـَلَيـْهـِمـُ السَّلامُ)[7]
نماز محبوبترين اعمال نزد خداوند و آخرين سفارش پيامبران است .
حضرت على (ع ) در وصيتنامه اش مى فرمايد:
(اَللّهَ اَللّهَ فِى الصَّلاةِ فَإِنَّها خَيْرُ الْعَمَلِ وَ إِنَّها عَمُودُ دينِكُمْ)[8]
خـدا را خـدا را (در نـظـر داشـتـه بـاشـيـد) دربـاره نـمـاز كـه بـهـتـريـن عمل و ستون دين شماست .
چگونه به نماز اهتمام ورزيم ؟
شـريـعـت مـقـدّس اسـلام ، بـراى هـر چـه بـاشـكـوهـتـر برگزار شدن اين واجب الهى ، دستورات گوناگونى داده كه مهمترين آنها به شرح زير است .
الف ـ رعايت آداب نماز
براى نماز، آداب و حدودى دارد كه رعايت آن بر نماز گزار لازم و ضرورى است وتوجه و دقّت در آن نشانگر اهمّيّت دادن او به نماز است . قرآن به مؤ منين دستور مى دهد:
(يا بَنى آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ)[9]
اى فرزندان آدم ! زينتهاى (مادى و معنوى ) خود را هنگام رفتن به هر مسجدى با خود برداريد.
زينتهاى مادى شامل پوشيدن لباسهاى مرتب ، پاك ، تميز، شانه زدن موها، به كار بردن عطر و مـانند آن مى شود و زينتهاى معنوى ، صفات انسانى ، ملكات اخلاقى ، پاكى نيّت و اخلاص را در بر مى گيرد.[10]
امام رضا(ع ) در اين باره چنين فرموده است :
(هـر گـاه بـخـواهـى نـمـاز بـه جـاى آورى ، در حـال كـسـالت و خواب آلودگى و شتابزدگى و هـواپـرسـتـى به نماز نايست ، بلكه آن را با آرامش و وقار و هشيارى به پادار. و بر تو باد به افتادگى و فروتنى در برابر خداوند بزرگ ، بر تو باد به واهمه و پريدگى رنگ ، بـيـن بـيـم و امـيـد... هـمچون برده فرارى و سرافكنده در پيشگاه خدا بايست ؛ پاهايت را استوار وقامتت را مستقيم بدار و به چپ و راست منگر، گويا او را مى بينى و اگر تو او را نمى بينى او تـو را مـى بـيـنـد؛ و در وقـت نـمـاز بـا ريـش خـود و بـا هـيـچ يـك از اعـضـاى بـدنـت بـازى مـكـن .)[11]
امام خمينى (ره ) درباره رعايت آداب نماز مى نويسد:
(سـزاوار اسـت كـه نـمـازگـزار با حالت سنگينى و وقار با لباس آراسته و عطر زده و مسواك كرده و موهاى شانه كرده باشد.)[12]
ب ـ مراعات اوّل وقت
پاسخ سريع به خواسته بزرگان ، نشانه احترام وادب نسبت به آنان است . از اين رو، افراد نـمـازگزار به مجرد شنيدن نواى ملكوتى اذان كه اقامه نماز را از جانب خدا اعلان مى دارد، همه كارهاى خويش را تعطيل كرده ، به نماز مى ايستند و بويژه به هنگام سحر، خود را پيش از اذان صبح آماده حضور در پيشگاه خدا نموده و زمزمه هاى عاشقانه خويش را با نسيم سحرى در هم مى آميزند، چنانكه قرآن درباره آنان مى فرمايد:
(وَ بِالاَْسْحارِهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ)[13]
و در سحرگاهان از خدا بخشش مى طلبند.
امام باقر(ع ) فرمود:
(إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الاَْوَّلِ عَلَى الاْ خَرِ كَفَضْلِ الاْ خِرَةِ عَلِى الدُّنْيا)[14]
برترى اول وقت بر ديگر وقتها همچون برترى آخرت بر دنياست .
ج ـ شركت در نماز جماعت
حضور در نماز جماعت نيز يكى از نشانه هاى اهميت دادن به نماز است . اسلام تأكيد فراوان دارد كه مؤ منين در صف واحد وكنار يكديگر خدا را عبادت كنند. قرآن مجيد در اين باره مى فرمايد:
(وَ اءَقيمُوا الصَّلوةَ وَ اتُوا الزَّكوةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرّاكِعينَ)[15]
نماز را به پا داريد و زكات را بپردازيد و با ركوع كنندگان به ركوع رويد.
رسول خدا(ص ) در اين باره فرمود:
(هر كس به سوى مسجدى براى نماز قدم بردارد (تا در جماعت شركت نمايد) خداوند با هر قدمى ده ثواب براى او مى نويسد و ده گناه از او بر مى دارد و ده درجه بر او مى افزايد و كسى كه مـراقـب بـاشـد نـمـازهـايـش را بـه جـمـاعـت بـخـوانـد در قـيـامـت هـمـچـون بـرق از صـراط مـى گذرد.)[16]
در روايـتـى آمـده است كه اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند، هر ركعت از نماز آنان ثواب 150 نـمـاز دارد و اگـر دو نـفـر اقـتدا كنند،هر ركعتى ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بيشتر شوند، ثـواب نـمازشان بيشتر مى شود، تا به ده نفر برسند و عدّه آنان كه از ده گذشت ، اگر تمام آسـمـانـهـا كـاغذ و درياها مركب و درختها قلم و جن و انس و ملائكه ، نويسنده شوند، نمى توانند، ثواب يك ركعت آن را بنويسند.[17]
د ـ حضور قلب در نماز
تـوجـّه و حـضـور قـلب از جـمـله امـورى اسـت كـه روح و حقيقت نماز به آن بستگى دارد. مقصود از حضور قلب ، تهى كردن دل از غير خداست .
نـمـاز، حـضـور در پيشگاه الهى و سخن گفتن با بزرگ مطلق است و در چنين جايگاهى هر گونه دلدادگـى و التـفـات بـه غير او، بى ادبى و نشانه عدم حضور نمازگزار و رعايت نكردن مقام بلند نماز است . رسول خدا (ص ) فرمود:
(لا تَلْتَفِتُوا فى صَلاتِكُمْ فَإِنَّهُ لا صَلاةَ لِمُلْتَفِتٍ...)[18]
در نماز به غير خدا توجّه نكنيد؛ كه براى كسى كه به غير خدا توجّه دارد، نمازى نيست .
يعنى : گويا نمازى به جا نياورده است . و نيز فرمود:
(إِنَّ الْعـَبـْدَ إِذا اشـْتـَغـَلَ بِالصَّلاةِ جاءَهُ الشَّيْطانُ وَ قالَ لَهُ: اءُذْكُرْ كَذا، أذْكُرْ كَذا حَتّى يُضِلَّ الرَّجُلَ اءَنْ يَدْرِىَ كَمْ صَلّى )[19]
وقـتـى كـسـى بـه نـماز مشغول مى شود، شيطان به سراغش مى آيد و مى گويد: اين را به ياد بياور، آن را به ياد بياور، تا آنجا او را گمراه مى كند كه نمى داند چقدر نماز خوانده است .
آرى طـمـع شـيـطـان در انـسـان بـراى نـفـوذ در دل و ربـودن ايـمـان اوسـت و اگـر بـتـوانـد در حال نماز بر او چيره شود، گمراه ساختن او در غير نماز آسانتر خواهد بود.
پـس نـمـازگـزار بـايـد هـشـيـار بـاشد و از اين دشمن خطرناك حذر نمايد و درهنگام نماز توجه كامل به خداى متعال نمايد، تا با ورود به حريم قدس الهى از وسوسه هاى شيطان و گمراهى نجات يابد.
بـعـد ديـگـر تـوجّه و حضور قلب ، با طهارت و پاكى از گناه تحقق مى يابد، آيا ظرف كثيف و آلوده ، آب زلال يا غذاى پاكيزه است ؟ آيا دل زنگار گرفته از گناه قابليت تجلّى انوار الهى نـمـاز را دارد؟ پـاسـخ ايـن سـؤ ال در نـصـيـحـت حـكـيـمـانـه امـيـر مـؤمـنـان (ع ) بـه كميل چنين آمده است :
حـضـور قـلب در عـبـادت دو درجـه دارد، يـكـى حـضـور قـلب اجـمـالى ، يـعـنـى ايـنـكـه در عـيـن اشـتـغـال بـه عـبـادت ، بـطـور اجـمـال مـلتـفـت بـاشـد كـه در حـال ثـناى معبود است ، اگر چه خود نمى داند چه ثنايى مى كند و ديگرى حضور قلب تفصيلى اسـت كـه ايـن مـرتـبـه جـز بـراى خـلّص اوليـاى خـدا و اهل معرفت ممكن نيست .[20]
اگر نماز گزار موفّق شود كه با تمام وجود متوجّه ذات مقدّس خدا باشد و در نماز جز او را به يـاد نـيـاورد، خـداونـد نـيـز لطـف و عـنايت خويش رامتوجه او خواهد كرد، چنان كه پيامبر خدا (ص ) فرمود:
(إِنَّ اللّهَ مُقْبِلٌ عَلَى الْعَبْدِ ما لَمْ يَلْتَفِتْ)[21]
تا وقتى كه فردى از خدا رويگردان نشده ، خداوند به او توجه دارد.
[1] بحارالانوار، ج 69، ص 406.
[2] جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 6.
[3] همان ، ص 14.
[4] بحارالانوار، ج 42، ص 249.
[5] طه (20)، آيه 132.
[6] ابراهيم (14)، آيه 31.
[7] من لا يحضر الفقيه ، ج 1، ص 136، بيروت .
[8] بحارالانوار، ج 42، ص 249.
[9] اعراف (7)، آيه 31.
[10] ر.ك : تفسير نمونه ، ج 6، ص 148.
[11] بحارالانوار، ج 84، ص 204.
[12] رساله نوين ، بى آزار شيرازى ، ج 1، ص 123.
[13] ذاريات (51)، آيه 18.
[14] جامع الاحاديث ، ج 4، ص 110.
[15] بقره (2)، آيه 43.
[16] بحارالانوار، ج 88، ص 3.
[17] توضيح المسائل امام خمينى (ره )، مساءله 1400، مركز نشر فرهنگى رجاء.
[18] بحارالانوار، ج 84، ص 211.
[19] همان ، ص 259.
[20] اقتباس از كتاب چهل حديث ، امام خمينى (ره )، ص 365، نشر رجاء.
[21] بحارالانوار، ج 84، ص 261.