■ برخی از آثار نماز
فضيلت نماز شب
و من الليل فتجهد به نافله لك عسى ان يبعثك ربك مقاما محمودا و قل رب ادخلنى مدخل صدق و اخرجنى مخرج صدق و اجعل لى من لدنك سلطانا نصيرا[1]
پاسى از شب را از خواب برخيز و قرآن و نماز بخوان اين يك وظيفه اضافى براى تو است تا پروردگارت تو را به مقامى بر انگيزد و بگو پروردگارا مرا (در هر كار) صادقانه وارد كن و صادقانه خارج نما و سوى خودت سلطان و ياورى براى من قرار ده.
درباره نماز شب زياد سفارش شده است و در روايات آمده است نماز شب باعث صحت بدن و كفاره گناهان و بر طرف كننده وحشت قبر است روى انسان را سفيد و روزى را جلب مىنمايد.
سه مرتبه حضرت رسول اكرم صلىالله عليه و آله به على (عليه السلام) فرمود: و عليك بصلوه الليل و عليك بصلوه الليل و عليك بصلواه الليل
يعنى: يا على بر شما باشد كه نماز شب را ترك نكنيد.
از انس روايت است كه گفت: شنيدم حضرت محمد صلىالله عليه و آله فرمود: دو ركعت نماز در دل شب بهتر است در پيش من از دنيا و آنچه در دنيا است [2]
روايت شده از امام زين العابدين (عليه السلام) سوال كردند كه چه شده كه كسانى كه در شب تهجد مىكنند روى آنها از همه كس نيكوتر است؟ فرمود: براى اينكه آنها خلوت مىكنند با خداى متعال خداوند هم مىپوشاند به ايشان از نور خودش.[3]
روايت شده از حضرت رسول اكرم صلىالله عليه و آله كه فرمود: هر كسى كه نماز را سبك بشمارد خداوند عقوبت مىكند آنها را به هجده عقوبت شش عقوبت در دنيا، سه عقوبت وقت مردن، سه عقوبت در قبر سه تا هم در روز محشر، و سه تا هم در صراط. اما شش عقوبت كه در دنيا به او مىرسد:
اول: روزى او تنگ مىشود.
دوم: عمر او كوتاه است.
سوم: نور صورتش تمام مىشود.
چهارم: از اسلام بىبهره مىشود.
پنجم: دعاى صالحين شامل حال او نمىشود.
ششم: دعاى او مستجاب نمىشود.
اما سه عقوبتى كه وقت مردن به او مىرسد:
اول: اينكه ذليل از دنيا مىرود.
دوم: اينكه تشنه جان مىدهد اگر چه آبهاى دنيا را به او بدهند.
سوم: گرسنه از دنيا مىرود اگر چه طعامهاى دنيا را به او بدهند.
و اما آن سه عقوبتى كه در قبر به او مىرسد:
اول: فوق العاده مغموم مىشود و قبر او تاريك مىشود.
دوم: اينكه قبر بر او تنگ مىشود و معذب مىگردد.
سوم: ملائكه بشارت رحمت خدا را به او نمىدهند.
و اما آن سه عقوبتى كه در محشر به او مىرسد:
اول: اين است كه به صورت الاغ محشور مىشود.
دوم: اينكه نامه عملش به دست چپ او داده مىشود.
سوم: اينكه حساب را بر او سخت مىگيرند.
اما آن سه عقوبتى كه در صراط به او مىرسد:
اول: اينكه خدا نظر رحمت به او نمىكند.
دوم: اينكه هيچ نافله و فريضه از او قبول نمىكند.
سوم: اينكه خداوند او را بر صراط هزار سال نگه مىدارد براى حساب بعد از همه اين عقوبات او را آتش مى كند[4]
ملا احمد نراقى صاحب معراج السعاده نقل كرده او از قول يكى از ثقات كه او نقل كرده كه من به سن شانزده سالگى بودم عيد نوروزى بود در اصفهان به اتفاق پدرم و جمعى از دوستان به بازديد عيد مىرفتيم به خانه يكى از دوستان روز سه شنبه بود آمديم به خانه او كه نزديك قبرستانى بود ما بر سر قبرى نشستيم يكى را فرستاديم برود بر در خانه آن رفيقمان ببيند هست يا نه يكى از رفقا به عنوان شوخى گفت: اى صاحب قبر آخر ايام عيد است ما به ديدن هر كس كه رفتهايم ميوه، شيرينى براى ما آورده، صدايى از قبر بيرون آمد كه ببخشيد من نميدانستم كه شما تشريف مىآوريد هفت روز ديگر وعده ما و شما در همين جا تا از خجالت شما بيرون بيائيم و شما را پذيرايى كنم از شنيدن اين صدا ما همه ترسيديم و يقين كرديم تا هفته ديگر مى ميريم پس مشغول گريه و زارى شديم و توبه و وصيت كرديم تا سه شنبه ديگر همه سالم در پيش يكديگر جمع شديم و رفتيم بر سر آن قبر كه ببينيم چه مى شود.
يكى از همراهان صدا زد اى صاحب قبر به وعده خود وفا كن ما آمديم صداى از قبر بلند شد بسم الله بفرماييد ناگاه زمين شكافته شد و چند پله پيدا شد ما با ترس و اضطراب پائين رفتيم.
دهليز سفيدكارى يعنى يك سكوى پيدا شد شخصى هم ايستاده بود پيش روى ما براى راهنمايى وقتى دهليز را طى كرديم وارد باغى شديم كه بسيار باصفا بود و نهرها جارى، درختها بسيار با ميوه همه فصل.
مرغان خوش الحان بالاى درختان و خيابانى كه در مقابل دهليز بود گذشتيم به عمارت بسيار عالى رسيديم درهاى آن عمارت به اطراف باغ باز بود شخصى در نهايت حسن جمال در آن مكان نشسته بود ما را كه ديد برخاست احترام كرد امر كرد انواع ميوهها و شيرينيها كه مثل او نديده بوديم حاضر كردند قدرى خورديم و بعد از ساعتى برخاستيم آن شخص ما را بدرقه كرد تا دم دهليز پس پدر من از او سوال كرد شما كيستيد و اينجا كجاست؟
گفت: من فلان قصاب هستم كه در نزديكى همين قبرستان مغازه داشتم مشغول قصابى بودم هرگز كم فروشى نكردم و اول وقت كه صداى موذن بلند مىشد اگر گوشت در ترازو بود نمىكشيدم و به مسجد كه در نزديكى دكان من بود مىرفتم و نمازم را با جماعت مىخواندم همين كه از دنيا رفتم مرا در اينجا آوردند و در هفته گذشته مأذون نبودم كه شما را راه بدهم تا امروز مأذون شدم پس هر يك از ماها از مدت عمر خود از او سوال كرديم و جواب مىگفت: پس يكى از رفقا كه شغل او مكتب دارى بود از مدت عمر خود پرسيد به او گفت: تو زياده از نود سال عمر خواهى كرد و او هنوز هم زنده است پس بيرون آمديم رفتيم و ديگر اثرى از آن مكان نديديم[5]
رسول الله صلى الله عليه و آله فرمودند: محبوبترين اعمال در پيشگاه خدا اول نماز، دوم نيكى كردن به والدين، سوم جهاد در راه خدا[6]
كانوا قليلا من الليل ما يهجعون، و بالاسحارهم يستغفرون[7]
يعنى: پرهيز كاران كمى از شبها را مىخوابيدند و اكثر شبها بيدار بودند و عبادت خدا را مىكردند و كمتر اتفاق مىافتاد كه تمام شب را بخوابند بلكه بخشى از شب را به عبادت و نماز شب مىپرداختند و پيوسته در سحرگاهان استغفار مىكردند از گناهان خودشان شايد مراد از استغفار در اين آيه همان نماز شب باشد چون در نماز وتر هست كه بايد هفتاد مرتبه بگوييد: استغفرالله ربى و اتوب اليه[8] .