■ سیره امام علی علیه السلام در نماز
بسم الله الرحمن الرحیم
نویسنده: مرحوم محمّد دشتى
منبع: الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام(ج12)
تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز
مقدمه:
نماز و نيايش ، جان و روح شيداى حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام را تشكيل مى دادند.
نماز عشقِ امام على عليه السلام بود، شور و نشاط حضرت در نماز شكل مى گرفت ، در نماز به پرواز در مى آمد و تا آنجا پَرمى كشيد كه جز او، هيچ فرشته اى توان پرواز نداشت.
در نماز مدهوش مى شد و بر زمين مى افتاد، و از غير خدا مى بريد و به جان جانان وصل مى گشت.
به نمونه ها توجّه كنيد:
عبادت بى همانند
امام باقر عليه السلام مى فرمايد:
پدرم حضرت سجّاد عليه السلام شب و روز در نماز و عبادت و گريه و مناجات بود تا آنجا كه صورتش از شب زنده دارى زرد، و چشم هايش از شدّت گريه سرخ شد،
و بر پيشانى حضرت از سجده هاى طولانى پينه بسته بود، و پاهاى پدرم را ديدم كه وَرَم كرده است ،
نتوانستم تحمّل كنم ، دلم سوخت و گريه كردم.
پدرم صداى گريه مرا شنيد و فرمود:
((پسرم يكى از جزوه هاى عبادت على بن ابيطالب عليه السلام را بياور))
وقتى آن كتاب را آوردم ، مقدارى از آن را خواند و فرمود:
مَنْ يَقْوَى عَلى عِبادَةِ عَلِىِّ بنِ ابيطالب عليه السلام
(چه كسى قدرت دارد كه مانند على عليه السلام عبادت كند؟)[1]
- هزار ركعت نماز
امام صادق عليه السلام فرمود :
اِنَّ عَلِيّا عليه السلام فى آخِرِ عُمْرِهِ يُصَلّىِ فى كُلِّ يَوْمٍ وَلَيْلَةٍ اَلْفَ رَكْعَةٍ
)همانا على عليه السلام در پايان عمر خود در شبانه روز هزار ركعت نماز مى خواند.)[2]
اميرالمؤ منين عليه السلام در فضيلت نماز و جايگاه بلند آن فرمود:
تَعَاهَدُوا أمْرَ الصَّلاَةِ، وَحَافِظُوا عَلَيْهَا، وَاسْتَكْثِرُوا مِنْهَا، وَ تَقَرَّبُوا بِهَا.فَإِنَّهَا ((كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابا مَوْقُوتا))
ألا تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أهْلِ النَّارِ حِينَ سُئِلُوا:
((مَا سَلَكَكُمْ فى سَقَرَ؟ قالوا: لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ))
وَإِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ، وَتُطْلِقُهَا إِطْلاَقَ الرِّبَقِ، وَشَبَّهَهَا رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله و سلم بِالْحَمَّةِ تَكُونُ عَلَى بَابِ الرَّجُلِ، فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنْهَا فى الْيَوْمِ وَاللَّيْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ، فَمَا عَسَى اءَنْ يَبْقَى عَلَيْهِ مِنَ الدَّرَنِ؟ وَقَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ لا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِينَةُ مَتَاعٍ، وَلا قُرَّةُ عَيْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَلا مَالٍ.
يَقُولُ اللّهُ سُبْحَانَهُ: ((رِجَالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ وَ إِقَامِ الصَّلاَةِ وَ إِيتَاءِ الزَّكَاةِ))
وَ كَانَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله و سلم نَصِبا بِالصَّلاَةِ بَعْدَ التَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ، لِقَوْلِ اللّهِ سُبْحَانَهُ:
))وَ أمُرْ اءَهْلَكَ بِالصَّلاَةُ وَاصْطَبرْ عَلَيْهَا))
فَكَانَ يَأمُرُ بِهَا اَهْلَهُ وَ يَصْبرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ.
ره آورد نماز
)مردم ! نماز را بر عهده گيريد، و آن را حفظ كنيد، زياد نماز بخوانيد و با نماز خود را به خدا نزديك كنيد.
((نماز فريضه واجبى است كه در وقتهاى خاص بر مؤ منان واجب گرديده است ))[3]
آيا به پاسخ دوزخيان گوش فرا نمى دهيد، آن هنگام كه از آنها پرسيدند :
چه چيز شما را بدوزخ كشانده است ؟گفتند :
))ما از نمازگذاران نبوديم )) [4]
همانا نماز! گناهان را چونان برگهاى پاييزى فرو مى ريزد، و غُل و زنجير گناهان را از گردنها مى گشايد، پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم نماز را به چشمه آب گرمى كه بر درِ سراى مردى جريان داشته باشد، تشبيه كرد، اگر روزى پنج بار خود را در آن شستشو دهد، هرگز چرك و آلودگى در بدن او نماند.
همانا كسانى از مؤ منان حق نماز را شناختند كه زيور دنيا از نماز بازشان ندارد و روشنايى چشمشان يعنى اموال و فرزندان مانع نمازشان نشود.
خداى سبحان مى فرمايد :
((مردانى هستند كه تجارت و خريد و فروش ، آنان را از ياد خدا، و برپاداشتن نماز، و پرداخت زكات باز نمى دارد))[5]
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم پس از بشارت به بهشت ، خود را در نماز خواندن به زحمت مى انداخت ، زيرا خداوند به او فرمود :
((خانواده خويش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شكيبا باش ))[6]
پس پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پى در پى خانواده خود را به نماز فرمان مى داد و خود نيز در انجام نماز شكيبا بود.))[7]
داشتن نمازخانه در منزل
انسان بايد در جائى نماز بخواند كه حال و هواى معنوى داشته و از زَرق و بَرق دنيائى به دور باشد.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود :
در خانه خود اطاقى را براى نماز خواندن اختصاص دهيد.
و حضرت در اطاقى كه در آن جز فرشى و قرآن و شمشيرى وجود نداشت ، نماز مى خواند.
و به يكى از دوستان خود به نام (( مَسْمَع )) فرمود:
((دوست دارم در خانه خود اطاقى را نمازخانه قرار دهى و با لباس مخصوص در آن مكان كه اختصاص به نماز دارد، نماز بخوانى ، و از خدا بخواهى كه تو را از آتش جهنّم نجات دهد و وارد بهشت فرمايد.از خدا بترس و دعاى نامشروع نداشته باش ، و كسى را نفرين نكن .))[8]
نماز پس از پيروزى در جنگ
پس از پيروزى در جنگ جمل ، وقتى حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام وارد شهر بصره شد، به مسجد جامع شهر بصره تشريف برده و دو ركعت نماز در آنجا خواند، سپس به سراغ كارهاى مهمّ ديگر رفت .[9]
نماز قبل از آغاز نبرد
امام على عليه السلام قبل از آغاز نبرد با خوارج ، از اردوگاه ((حروراء)) گذشت ،
و در برابر خيمه ((يزيد بن قيس )) يكى از رهبران صاحب نفوذ خوارج قرار گرفت ،
پياده شد و دو ركعت نماز در آن صحرا خواند و سپس به نصيحت آنان پرداخت .[10]
نماز با اشاره در ميدان جنگ
فرهنگ ارزشمند ((نماز)) آنقدر والا و برتر است كه در هيچ شرائطى نمى توان از آن چشم پوشيد.
در شب آخر نبرد سرنوشت ساز صفّين به نام (ليلة الهرير) كه از آغاز شب تا نيمه روز فردا مبارزه ادامه داشت ،
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام و اصحاب او در حالى كه جنگ مى كردند و غَرق در اسلحه بودند، نماز مغرب و عشاء و صبح را در حالت سواره و پياده خواندند،
و ركوع و سجود را به صورت اشاره انجام مى دادند.[11]
نماز در ميدان جنگ
امام على عليه السلام همواره به نماز اوّل وقت توجّه فراوان داشت و اين اصل ارزشمند را از ياد نمى برد.
در يكى از روزهاى نبرد صفين ، در گرما گرم جنگ و كشتار، حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به خورشيد نگريست و فرمود:
وقت نماز است .
آنگاه دست از جنگ كشيد، و در گوشه اى به نماز ايستاد،
در حالى كه انواع خطرات او را تهديد مى كرد و تيرهاى فراوانى به سوى او پَر مى كشيد،
امّا امام على عليه السلام سرگرم نماز بود، گويا در خانه خود نماز مى خواند.
نماز اوّل كه تمام شد تيرى به سوى حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام آمد و سخت بر ران پايش فرو رفت ، ياران حضرت با اضطراب پيرامون او را گرفتند، امّا امام على عليه السلام با همان حالت نماز دوم را خواند.[12]
جنگ بخاطر نماز
ابن عباس مى گويد :
در يكى از روزهاى جنگ صفّين ، حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام را ديدم كه به آسمان نگاه مى كند.
پرسيدم :
يا اميرالمؤ منين به آسمان زياد نگاه دوخته ايد؟
امام على عليه السلام فرمود :
نگاه مى كنم كه آيا ظهر شده ووقت نماز رسيده يا نه ؟ كه نماز بخوانم .
گفتم : هم اكنون در جنگ قرار داريم .
حضرت فرمود :
ما با شاميان بر سر اقامه نماز مى جنگيم ، چرا خود در اوّل وقت نماز نخوانيم ؟[13]
نماز باران (استسقاء)
در يكى از سال ها كه خشكسالى آمده بود و آسمان نباريد و همه از بى آبى به حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام شكايت كردند.
امام على عليه السلام دستور داد كه :
همه مردم از شهر خارج شوند،
فرزندان را از مادران جدا كنند،
و در آفتاب سوزان با گريه و انابه و توبه، نماز باران بخوانند.
وقتى صف ها منظّم شد،
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در خطبه ((نماز باران )) ابتداء فرمود:
ألا وَإِنَّ الاءَرْضَ الَّتى تُقِلُّكُمْ، وَ السَّمَاءَ الَّتى تُظِلُّكُمْ، مُطِيعَتَانِ لِرَبِّكُمْ، وَ مَا اءَصْبَحَتَا تَجُودَانِ لَكُمْ بِبَرَكَتِهِمَا تَوَجُّعا لَكُمْ، وَ لا زُلْفَةً إِلَيْكُمْ، وَلا لِخَيْرٍ تَرْجُوَانِهِ مِنْكُمْ، وَلكِنْ اءُمِرَتَا بِمَنَافِعِكُمْ فَاءَطَاعَتَا، وَ أقِيمَتَا عَلَى حُدُودِ مَصَالِحِكُمْ فَقَامَتَا.
إِنَّ اللّهَ يَبْتَلى عِبَادَهُ عِنْدَ الاءَعْمَالِ السَّيِّئَةِ بِنَقْصِ الَّثمَرَاتِ، وَحَبْسِ الْبَرَكَاتِ، وَ إِغْلاقِ خَزَائِنِ الْخَيْرَاتِ، لِيَتُوبَ تَائِبٌ، وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ، وَ يَتَذَكَّرُ مُتَذَكِّرٌ، وَيَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ. وَ قَدْ جَعَلَ اللّهُ سُبْحَانَهُ الاءِسْتِغْفَارَ سَبَبا لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَ رَحْمَةِ الْخَلْقِ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ:
))اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارا. يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارا. وَ يُمْدِدْكُمْ بِاءَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أنْهَارا))
فَرَحِمَ اللّهُ امْرَاءً اسْتَقْبَلَ تَوْبَتَهُ، وَ اسْتَقَالَ خَطِيئَتَهُ، وَ بَادَرَ مَنِيَّتَهُ!
(آگاه باشيد، زمينى كه شما را بر پشت خود مى برد، و آسمانى كه بر شما سايه مى گستراند، فرمانبردار پرودگارند، و بركت آن دو به شما نه از روى دلسوزى يا براى نزديك شدن به شما، و نه به اميد خيرى است كه از شما دارند، بلكه آن دو، ماءمور رساندن منافع شما مى باشند، و اوامر خدا را اطاعت كردند، به آنها دستور داده شد كه براى مصالح شما قيام كنند و چنين كردند.
خداوند بندگان خود را كه گناهكارند، با كمبود ميوه ها، و جلوگيرى از نزول بركات ، و بستن دَر گنجهاى خيرات ، آزمايش مى كند، براى آن كه توبه كننده اى بازگردد، و گناهكار، دل از معصيت بكند، و پند گيرنده ، پند گيرد، و بازدارنده ، راه نافرمانى را بر بندگان خدا ببندد، و همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسيله دائمى فروريختن روزى و موجب رحمت مخلوقات قرار داد و فرمود :
((از پرودگار خود آمرزش بخواهيد، كه آمرزنده است ، بركات خود را از آسمان بر شما فرو مى بارد و با بخشش اموال فراوان و فرزندان ، شما را يارى مى دهد و باغستانها و نهرهاى پرآب در اختيار شما مى گذارد))[14]
پس رحمت خدا بر آن كس كه به استقبال توبه رود و از گناهان خود پوزش طلبد، و پيش از آن كه مرگ او فرارسد، اصلاح مى گردد.)[15]
و سپس با حالت معنوى خاصّى با خداى خود چنين گفت :
اللَّهُمَّ إِنَّا خَرَجْنَا إِلَيْكَ مِنْ تَحْتِ الاءَسْتَارِ وَالاءَكْنَانِ، وَبَعْدَ عَجِيجِ الْبَهَائِمِ وَالْوِلْدَانِ، رَاغِبِينَ فى رَحْمَتِكَ، وَ رَاجِينَ فَضْلَ نِعْمَتِكَ، وَ خَائِفِينَ مِنْ عَذَابِكَ وَ نِقْمَتِكَ.
اللَّهُمَّ فَاسْقِنَا غَيْثَكَ وَلا تَجْعَلْنَا مِنَ الْقَانِطِينَ، وَلا تُهْلِكْنَا بِالسِّنِينَ، ((وَلا تُؤَاخِذْنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا))؛ يَا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
اللَّهُمَّ إِنَّا خَرَجْنَا إِلَيْكَ نَشْكُو إِلَيْكَ مَا لا يَخْفَى عَلَيْكَ، حِينَ ألْجَاءَتْنَا الْمَضَايِقُ الْوَعْرَةُ، وَاءَجَاءَتْنَا الْمَقَاحِطُ الُْمجْدِبَةُ، وَ أعْيَتْنَا الْمَطَالِبُ الْمُتَعَسِّرَةُ، وَ تَلاَحَمَتْ عَلَيْنَا الْفِتَنُ الْمُسْتَصْعِبَةُ.
اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْألُكَ ألا تَرُدَّنَا خَائِبِينَ، وَ لا تَقْلِبَنَا وَاجِمِينَ. وَ لا تُخَاطِبَنَا بِذُنُوبِنَا، وَ لا تُقَايِسَنَا بِأعْمَالِنَا.
اللَّهُمَّ انْشُرْ عَلَيْنَا غَيْثَكَ وَ بَرَكَتَكَ، وَرِزْقَكَ وَ رَحْمَتَكَ؛ وَاسْقِنَا سُقْيَا نَاقِعَةً مَرْوِيَةً مُعْشِبَةً، تُنْبِتُ بِهَا مَا قَدْ فَاتَ، وَ تُحْيى بِهَا مَا قَدْ مَاتَ، نَافِعَةَ الْحَيَا، كَثِيرَةَ الُْمجْتَنَى ، تُرْوِي بِهَا الْقِيعَانَ، وَ تُسِيلُ الْبُطْنَانَ، وَتَسْتَوْرِقُ الأشْجَارَ، وَ تُرْخِصُ الأسْعَارَ؛ ((إِنَّكَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِيرٌ))
)بارخداوندا! ما از خانه ها، و زير چادرها پس از شنيدن ناله حيوانات تشنه و گريه دلخراش كودكان گرسنه ، به سوى تو بيرون آمديم ، و رحمت تو را مشتاق و فضل و نعمت تو را اميدواريم و از عذاب و انتقام تو ترسناكيم .
بار خداوندا! بارانت را بر ما ببار، و ما را ماءيوس برمگردان ! و با خشكسالى و قحطى ما را نابود مفرما، و با اعمال زشتى كه بى خردان ما انجام داده اند ما را به عذاب خويش مبتلا مگردان ، اى مهربانترين مهربان ها!
بار خداوندا! به سوى تو آمديم از چيزهايى شكايت كنيم كه بر تو پنهان نيست و اين هنگامى است كه سختى هاى طاقت فرسا ما را بيچاره كرده و خشكسالى و قحطى ما را به ستوه آورده ، و پيش آمدهاى سخت ما را ناتوان ساخته ، و فتنه هاى دشوار كارد به استخوان ما رسانده است .
بار خداوندا! از تو مى خواهيم ما را نوميد برمگردانى و با اندوه و نگرانى به خانه هايمان باز نفرستى و گناهانمان را به رخمان نكشى و اعمال زشت ما را مقياس كيفر ما قرار ندهى .
خداوندا! باران رحمت خود را بر ما ببار، و بركت خويش را بر ما بگستران و روزى و رحمتت را به ما برسان و ما را از بارانى سيراب فرما كه سودمند و سيراب كننده و روياننده گياهان باشد، كه آن چه را كه خشك شده دوباره بروياند، و آن چه مرده است زنده گرداند، بارانى كه بسيار پرمنفعت ، روياننده گياهان فراوان ، كه تپه ها و كوهها را سيراب و در درّه ها و رودخانه ها، چونان سيل جارى شود، درختان را پربرگ نمايد.
نِرخ گرانى را پايين آورد، همانا تو بر هر چيز كه بخواهى توانايى
پس از نماز باران و دعاى امام على عليه السلام ابرها آمدند و باريدند و مردم و حيوانات و زمين سيراب شدند.
نقل كردند ؛
آن چنان باران باريد كه آب ها در جويبارها چونان سيلاب روان شد.[16]
[1] بحار قديم ج 11 ص 23
[2] بحارالانوار ج 41 ص 17 - 24،
[3] نساء آيه 103 .
[4] مدّثر آيه 43 .
[5] نور آيه 37 .
[6] طه آيه 132 .
[7] نهج البلاغه/خطبه199
[8] حلية المتّقين باب دوازدهم فصل پنجم
[9] تاريخ طبرى ج 3 ص 543
[10] شرح ابن ابى الحديد ج 2 ص 277
[11] اريخ طبرى ج 4 ص 32
[12] انوار نعمانيه ص 342،و- نفايس الاخبار ص 463
[13] خصال ج 1 ص 311
[14] سوره نوح آيه 10 و 11
[15] خطبه 143 نهج البلاغه
[16] اعلام النّبوّه ، ديلمى - و - كامل ابن اثير ج 1 ص 137