■ نماز مسافر
بسم الله الرحمن الرحیم
نویسنده: سيد اصغر ناظم زاده قمى
منبع: آيين سفر
تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز
احكام سفر
سفر و حضر احكامى دارد
سفر و حضر، دو بخش از زندگى انسانها هستند كه براى خود، احكام و مسائلى جداگانه دارند. هيچ مسلمانى در هيچ مرحلهاى از زندگى خود، رها شده و بىتكليف نيست و از اين قاعده، سفر را نيز نمىتوان استثنا كرد.
سفر و مسافرت را نمى توان بهانه گريختن از احكام خداوندى قرار داد؛ زيرا آن چه بر انسانها واجب است، جز به انجام تكليف، ساقط نمىشود. پيشوايان دينى ما، آن چنان به انجام فرايض و اهتمام به احكام الهى، چه در سفر و چه در حضر، سفارش كرده اند كه راه را بر هرگونه فرار و بهانه جويى بسته اند. اين روايات و سفارشها به اندازهاى است كه نقل اندكى از آنها نيز رسالهاى جداگانه مى طلبد[1]. از اين رو، از نقل روايات احكام، براى رعايت اختصار صرف نظر مى كنيم و تنها به ذكر مسائلى ضرورى[2] براى مسافر بسنده مى كنيم.
مسافر كيست؟
مسافر در فقه اسلامى به كسى گفته مى شود كه حداقل هشت فرسخ از وطن خود دور شده باشد، و يا چهار فرسخ راه از ديار خود دور شود و چهار فرسخ برگردد، بدون اقامه ده روز در مقصد. چنين شخصى مسافر ناميده شده و احكام ويژه اى دارد.
پارهاى از احكام مسافر بدين قرار است:
- تبديل نمازهاى چهار ركعتى به دو ركعتى.
- اسقاط نافلههاى ظهر و عصر و نيز عشا (بنا به قولى)
- افطار روزه، هر چند در ماه مبارك رمضان.
موارد استثنا در احكام مسافر
الف) كسى كه براى كار حرام سفر كند، بايد نماز را تمام بخواند و روزه اش را (در ماه رمضان) بگيرد. همچنين كسى كه سفر او حرام است؛ مانند كسى كه سفر برايش ضرر دارد يا زنى كه بدون اجازه شوهر سفر رود (در غير سفر واجب) و يا فرزند، سفرش سبب اذيت پدر و مادر باشد (در غير سفر واجب). در چنين سفرى نماز تمام است و روزهاش را در ماه رمضان بايد بگيرد.
ب) كسى كه شغل او سفر باشد، مانند راننده و خلبان، در غير سفر اول بايد نماز را تمام بخواند و روزه اش را (در ماه رمضان) بگيرد و در سفر اول، اگر چه طول هم بكشد، نمازش شكسته است.
ج) كسى كه شغلش سفر نيست، ولى محل كارش در شهر ديگرى است و همواره در محل خود آن شهر رفت و آمد مى كند، مثل پيشه وران سيار، معلمانى كه محل كارشان ثابت نيست و كارگرانى كه به شهر ديگرى براى كار سفر مىكنند. نمازشان تمام و روزهشان را بايد بگيرند (امام خمينى (قدس سره) در اين باره مى فرمايد: نمازشان را شكسته بخوانند و روزه شان را نگيرند)
د) مسافرى كه قصد دارد ده روز پشت سر هم، در يك محل بماند، بايد نمازهاى خود را در آن محل، تمام بخواند و روزه اش را (در ماه رمضان) بگيرد.
ه) كسى كه بعد از رسيدن به هشت فرسخ و بيشتر، سى روز در محلى بماند و مردد باشد، بايد نماز را شكسته بخواند؛ ولى پس از سى روز بايد نماز را تمام بخواند و اگر ماه رمضان است، روزه اش را بگيرد[3]
مسائلى درباره نماز مسافر
1- اگر شخص مىداند مسافر است و مى داند كه نماز مسافر، شكسته است، در عين حال، نماز را عمدا يا سهواً، تمام خوانده است، نمازش باطل است و بايد آن را به صورت شكسته (يعنى دو ركعتى) اعاده كند (دوباره بخواند)، و اگر خارج از وقت متوجه شد، بايد به صورت شكسته قضا كند.
2- اگر شخص مىداند مسافر است، اما نمىداند كه نماز مسافر شكسته است، اعاده آن واجب نيست، نه در وقت و نه در خارج از وقت.
3- اگر شخص، مسافر است و مىداند حكم مسافر، قصر است، اما خصوصيات آن را نمى داند، مثلاً نمىداند كه اگر شغلش سفر باشد، وقتى در وطن ده روز بماند، بايد در سفر اول شكسته بخواند، در اين صورت اگر نمازش را تمام خوانده است، بايد به صورت شكسته در وقت اعاده و در خارج وقت قضا كند.
4- اگر حكم نماز مسافر را مىداند، اما نمى داند كه هشت فرسخ را طى كرده و نمازش را تمام خوانده است، سپس متوجه شود كه مسافر بوده و هشت فرسخ را طى كرده است، در اين صورت بايد نمازش را شكسته در وقت، اعاده و در خارج وقت، قضا كند.
5- اگر شخص مى داند كه نماز مسافر شكسته است، اما فراموش كرده كه خودش مسافر است و به اين خيال كه در سفر نيست، نمازش را تمام خواند، بعد متوجه شد كه مسافر است، در اين صورت اگر در وقت است، بايد نمازش را به صورت شكسته اعاده كند؛ ولى اگر بعد از وقت، به ياد آورد كه مسافر است، قضا ندارد.
6- كسى كه در وطن، نمازش را نخوانده است، بايد قضاى آن را تمام به جا آورد، هر چند در سفر باشد و كسى كه در مسافرت، نماز را به جا نياورده، بايد قضاى آن را شكسته بخواند، هر چند در وطن خود باشد.
7- اگر كسى نمازش را در وطن به جا نياورد تا وقت گذشت و نماز قضا شد، سپس با هواپيما به نقطهاى سفر كند كه در آن جا هنوز وقت آن نماز باقى است - مثل كسى كه نماز صبح او در تهران قضا شده باشد و با هواپيما قبل از طلوع آفتاب به تركيه برسد - نماز قضاى اين شخص به ادا تبديل مىشود و بايد نماز صبح را در تركيه به قصد ادا به جا آورد.
8- اگر كسى نماز ظهر و عصر را بخواند و بعد با هواپيما به نقطهاى برسد كه هنوز ظهر نشده است، لازم نيست دوباره نماز ظهر و عصرش را بخواند.
9-اگر كسى با هواپيما بهطور عمودى، به اندازه چهار فرسخ پرواز كند، نماز و روزهاش قصر مى شود.
10- اگر كسى با سفينه فضانورد، مسافرت كند و از حوزه جاذبه زمين خارج گردد و بىوزن شود، در صورتى كه بتواند بر سطح داخلى سفينه يا موشك قرار گيرد و پاهاى خود را به كف آن بگذارد، بايد با رعايت جهت قبله، نمازش را بخواند و در هيچ حالى نماز و جهت قبله، يا جهت نزديك به قبله، نبايد ترك شود.
11- مسافران فضايى كه ممكن است در يك شبانه روز چندين بار به دور زمين گردش كنند و در هر دور، يك شبانه روز برايشان تحقق يابد، تنها پنج نماز، مطابق شبانه روز زمين بر آنان واجب است؛ ولى بايد طلوع و غروب را نسبت به طلوع و غروب خود رعايت كنند؛ يعنى نماز صبح را قبل از يكى از طلوعها و ظهر و عصر را بعد از نيمه روز يكى از روزها و مغرب و عشا را در يكى از شبها بخوانند.
يا مى توانند نماز ظهر را بعد از ظهر يك روز و نماز عصر را بعد از ظهر روز ديگر و همچنين نماز مغرب را در يكى از شبها و نماز عشا را در شب ديگر بخوانند.
12-از آن جا كه معمولاً براى هر حكمى، استثنايى هست، وجوب قصر نماز مسافر نيز از اين قاعده مستثنا نيست، به طورى كه دانشمندان و فقهاى شيعى، همگى بر اين عقيده هستند كه هر مسافرى در چهار مكان، مختار است كه نماز خود را به قصر يا تمام بخواند:
1. مسجدالحرام؛ 2. مسجدالنبى در مدينه؛ 3. مسجد كوفه؛ 4. نزد قبر مطهر حضرت سيدالشهداء (عليه السلام).