■ شعر احکام نماز
اشعارى در احكام
گوهر نماز
ارزنده ترين گوهر مقصود نماز است
زيبنده ترين هديه به معبود نماز است
كوبنده ترين اسلحه مكتب توحيد
كز ريشه كند خصم تو نابود نماز است
اين نكته، رسول مدنى گفتبه سلمان
سرى كه به توفيق تو افزود نماز است
فرمود على شير خدا ساقى كوثر
در مكتب ما مقصد و مقصود نماز است
گويند كه با فضه چنين فاطمه فرمود
سرچشمه لطف و كرم و جود نماز است
از آمدن كرب بلا آنچه به عالم
مقصود حسين بن على بود نماز است
اى آن كه تويى منتظر مهدى موعود
رمزى كه نمايد فرجش زود نماز است
آن روز كه آيد ز پس پرده غيبت
اول هدف مهدى موعود نماز است
ژوليده
فروع دين
نماز روزه و خمس زكات و حج و جهاد
امر به معروف و نهى از منكر تولى و تبرى
اينها فروع دينه
مبطلات نماز
خنده نكن گريه نكن در هر نماز چاره بكن
هر آنچه در صحت آن شنيده اى اجرا بكن
چهارمين حفظ شروط اعم از غصبى و زور
يا دستبه دست گذاشتن مثل عدو گفتن زور
چه سهو بود چه عمد بود آمين همچى بود
يا گفتن ق مثلا آنهم اگر عمدى بود
برگشت از قبله دين جزو حروف مبطل است
خوردن و ترديد و شكوك آن هم صنوف ديگر است
چه ركن و چه فرع را بر هم مزن نماز را
شو حافظ و تو مجرى اينده و دو حروف را
نماز و آداب آن
قابل درگاه حى بىنياز هيچ طاعت نيست بهتر از نماز
اين عبادت مايه قرب خداست مونس شبهاى تار اولياست
اين عبادت مايه غفران ماست ناجى و كفاره عصيان ماست
گر تعجب مىكنى از اين بيان پس برو «تنهى عن الفحشا» بخوان
اين عبادت چون عمود دين توست شرط ملت، مذهب و آيين توست
متقين را زين و منهاج آمده مؤمنين را عين معراج آمده
سعى كن قسمى كه مىبايد كنى نى دلت هر قسم مى خواهد كنى
چون شدى آماده غسل و وضو از معاصى دست و دل اول بشو
خويش را خالى تو از تزوير كن پس بلند آوازه تكبير كن
از خدايان مجازى عذر خواه بعد ازآن گو لااله الا الله
لفظ الا با دل آگاه گو پس محمد را رسول الله گو
خويشتن را مؤمن و موقن ببين پس على را گو اميرالمؤمنين
دل تهى كن از همه كفر و دغل پس بگو حى على خير العمل
چشم بردار از تمام ممكنات بعد از آن برگو كه قد قامت الصلوة
پشتسر انداز خاص و عام را پس بگو تكبيرة الاحرام را
چون ستادى در حضور كردگار باش قائم با سكون و با وقار
فهم كن تا با كه مىگويى سخن با خدا يا با خيال خويشتن
در نمازى يا كه دعوا مى كنى يا جوال و مال پيدا مىكنى
در ركوعى يا به فكر نان و آب يا معلق مى زنى با صد شتاب
در سجودى يا مگر همچون كلاغ مىزنى بر خاك منقار و دماغ
يك دقيقه هشت ركعت خوانده اى زين رياضت چون خر وامانده اى
نصف عمرت از رياضت كاسته اين نماز از تو خدا كى خواسته
شرم كن از اين نماز اى بى ادب هان مكش بيهوده اين رنج و تعب
اين نماز از بىنمازى بدتر است مايه قهر خداى اكبر است
گر نماز خويش خواندى با حضور هست مقبول خداوند غفور
بىحضور قلب اگر خواندى نماز حق بود از اين نمازت بى نیاز
«ذاكر» غم ديده هر صبح و مسا كسب اين توفيق خواهد از خدا
در سجود و آداب آن
از براى بنده در دارالشهود
منتهاى بندگى باشد سجود
سجده از هر طاعتى بالاتر است
مايه قرب خداى اكبر است
اين عبادت چون مبرا از رياست
زين سبب مخصوص از بهر خداست
گر فرشته سجده بر آدم نمود
سجده بهر حق و آدم قبله بود
بنده چون در سجده پستى مىكند
ترك كبر و خود پرستى مىكند
از علامات و صفات مؤمنين
شد يكى زان پنج تعفير جبين
مؤمن اندر سجده چون گيرد قرار
مىشود همراز با پروردگار
پس اگر در سجده خوددارى كند
اشك ريزد، ناله و زارى كند
سجده او مايه غفران شود
درد بى درمان او درمان شود
بندهاى چون با دل اندوهگين
بهر سجده سرگذارد بر زمين
آن زمين آن روز تا روز شمار
مىكند بر هر زمينى افتخار
كه به روى من خدا مسجود شد
خاك پاكم معبد معبود شد
چون گذارد مؤمنى سردر سجود
مىزند فرياد شيطان عنود
كه ز ترك و فعل سجده كردگار
من شدم مردود، او شد رستگار
گر ندارى اين خبرها را قبول
وز بيان من اگر گشتى ملول
از كلام حق بخوان اى ذوفنون
معنى الساجدون الحامدون
با خداى خويش «ذاكر» گو تو راز
گاه اندر سجده گاهى در نماز
واجبات نماز
يازده واجب بود اندر نمازت اى پسر
سعى كن در حفظ او تا كه نيابى دردسر
اولش باشد نيت، در هر عبادت لازم است
گر نباشد نيت، انسان از عبادت غافل است
دومش باشد قيام يعنى به پا ايستادن است
بايدت باشى مهيا وقت تكبير گفتن است
سومش تكبيرة الاحرام باشد جان من
بايدت آرام باشد اين زمان كل بدن
چهارمش باشد ركوع تا دستبر زانو رسد
مستحب است طول دادن گرندارى رنج و درد
پنجمش باشد سجود، سر روى مهر بگذاشتن است
بهترين حال نماز، شيطان ز خود رنجاندن است
ششمين باشد قرات، حمد و سوره خواندن است
مدتى در انتظار رحمت حق ماندن است
هفتمش ذكر است در حال ركوع و سجده ها
گفتن تسبيح باشد اى پسر اين ذكرها
هشتمش باشد تشهد، روى پا بنشستن است
در تكلم با خدايى اين شهادت گفتن است
نهمش باشد سلام واجب بود در هر نماز
لحظه اى بردار به درگاه اله دست نياز
دهمش ترتيب باشد تو بدان اين رمز را
در تمام كارها ترتيب همى خواهد خدا
يازدهم باشد موالات پشت سر آوردن است
مستحب بعد از نمازت مدتى بنشستن است
اين بود فهرست مطلب واجباتت اى نكو
گر كه تفصيلش بخواهى به رساله كن رجوع
اهميت نماز
كليد باب جنت در نماز است چراغ شام ظلمت در نماز است
نماز معراج انسان خدا جوست خدا را غم ز غربت در نماز است
خوشا آن كس كه پوشد ثوب تقوا جمال وعزت و زينت نماز است
تو را طاعت به عزت مىرساند نشان اين سيادت در نماز است
در آن روزى كه باشد روز محشر زاول چيز صحبت در نماز است
نمازت مانع از هر نوع گناهى مسلمان را سلامت درنماز است