■ اهمیت نماز در روایات(4)
برگرفته از کتاب "جامع آيات و احاديث موضوعى نماز"
اركان دين و ايمان
عن الصادق - عليه السلام - قال :
شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله و الاقرار بماجاء من عند الله و اقامة الصلاة و ايتاء الزكاة و حج البيت و صوم رمضان و الولاية لنا و البراءة من عدونا و تكونوا مع الصديقين؛
(هشام بن عجلان مى گويد: به امام صادق (ع ) گفتم : درباره مساءله اى از شما مى پرسم كه با احدى به غير از شما در ميان نخواهم گذاشت .(وى افزود) از شما سؤ ال مى كنم از ايمان : از پايين ترين درجه آن ، امام صادق (ع ) پاسخ داد:) اركان دين و ايمان عبارت است از ((شهادت و اقرار به وحدانيت خدا، و رسالت محمد بن عبدالله (ص ) و اقرار بدانچه كه از سوى خداوند متعال مقرر گشته است ، برپا داشتن نماز، پرداخت زكات ، حج خانه خدا، روزه ماه مبارك رمضان ، پذيرفتن ولايت ماو دشمنى با دشمنان ما ؛ و اينكه بكوشيد تا با راستگويان باشيد.(مراد از راستگويان ، ائمه معصومين و پيروان راستين آنهايند)(بحارالانوار، ج 27، ص 53)
دعاى فرشتگان براى نمازگزار
قال الباقر - عليه السلام -:
ما من عبد من شيعتنا يقوم الى الصلوة الا اكتنفته بعدد من خالفه ملائكة يصلون خلفه و يدعون الله - عز و جل - له حتى يفرغ من صلاته ؛
هيچ بنده اى از پيروان ما نيست كه به نماز بايستد، مگر آن كه به اندازه مخالفينش ملائكه پشت سر او نماز مى خوانند و در پيشگاه خداوند متعال براى او دعا مى كنند تا از نمازش فارغ شود.(بحارالانوار، ج 82، ص 205)
امتحان شيعه از طريق نماز
عن الصادق - عليه السلام - قال :
امتحنوا شيعتنا عند ثلاث : عند مواقيت الصلاة كيف محافظتهم عليها، و عند اسرارهم كيف حفظهم لها عند عدونا و الى اموالهم كيف مواساتهم لاخوانهم فيها ؛
شيعيان ما و پيروان ما را به سه مساءله امتحان كنيد:
1 - اهميت به اوقات نماز، كه آيا اول وقت نماز را بر پاى مى دارند يا خير؟
2 - حفظ اسرار، يعنى در حفظ اسرار و مسائل محرمانه كوشا هستند ياخير؟
3 - و از حيث توانمنديهاى مالى ، يعنى آيا در مال خود براى برادران دينى سهمى قائلند و دست آنها را مى گيرند يا خير؟
(خصال صدوق ، ج 1، ص 103)
بهترين شيوه زندگى
قال الرضا - عليه السلام -:
ان الصلوة افضل العبادة لله و هى احسن صورة خلقها الله من اداها بكمالها و تمامها فقد ادى واجب حقها و من تهاون فيها ضرب بها وجهه ؛
همانانماز بهترين شيوه بندگى خداست و آن زيباترين شكلى است كه خداوند آن را آفريده ، پس كسى كه به طور كامل و تمام آن را به جا آورد حق واجب آن را ادا كرده و كسى كه در انجام آن كوتاهى كند خدا آن را به صورتش مى زند.
(بحارالانوار، ج 84، ص 246)
وصف نماز معراج
عن العلل باسناده عن اباعبدالله - عليه السلام - فى حديث طويل يصف صلوة المعراج : قال انزل الله العزيز الجبار عليه محملا من نور فيه اربعون نوعا من انواع النور كانت محدقة حول العرش عرشه تبارك و تعالى تغشى ابصار الناظرين .اما واحد منها فاصفر ؛ فمن اجل ذلك اصفرت الصفرة ، و واحد منها احمر ؛ فمن اجل ذلك احمرت الحمرة .الى ان قال : فجلس فيه ثم عرج به الى السماء الدنيا فنفرت الملائكة الى اطراف السماء ثم خرت سجدا فقالت : سبوح قدوس ربنا و رب الملائكة و الروح ، ما اشبه هذا النور بنور ربنا!فقال جبرئيل : الله اكبر، الله اكبر.فسكت الملائكة و فتحت السماء و اجتمعت الملائكة ؛ ثم جائت و سلمت على النبى - صلى الله عليه وآله - افواجا، ثم قالت : يا محمد كيف اخوك ؟قال : بخير.قالت فان ادركته فاقراه منا السلامساءله فقال النبى - صلى الله عليه وآله -: اتعرفونه ؟فقالوا: كيف لم نعرفه و قد اخذ الله - عزوجل - ميثاقك و ميثاقه منا....؛
از كتاب علل الشرايع نقل شده است به سندى كه آورده از امام صادق (ع ) در حديثى بلند كه در آن نماز معراج را وصف مى فرمايد ؛ روايت كرده كه فرمود: خداوند عزيز جبار بر پيامبر، محملى از نور فرو فرستاد كه چهل نوع از انواع نور در آن بود كه گرداگرد عرش خداوند تبارك و تعالى را احاطه كرده بودند آن سان كه ديدگان بينندگان را خيره مى ساختند.يكى از آن نورها نور زرد بود، و به اين جهت زردى ، زرد شد ؛ و يكى ازنورها سرخ بود، به اين سبب سرخى ، سرخ شد.تا اينكه فرمود: پس پيامبر (ص ) در آن بنشست و سپس به آسمان دنيا عروج كرد ؛ پس ملائكه به اطراف آسمان گريختند و سپس به سجده افتادند و گفتند: ((منزه و مقدس است پروردگار ما و پروردگار ملائكه و روح ؛ اين نور چه قدر به نور پروردگار ما شبيه است !پس جبرئيل گفت : ((الله اكبر)) پس ملائكه ساكت شدند و آسمان گشوده شد و ملائكه مجتمع گشته ؛ سپس آمدند و گروه گروه بر پيامبر (ص ) سلام كردند و سپس گفتند: ((اى محمد! برادرت چگونه است ؟)) فرمود: ((خوب است )).گفتند: ((چون او را ديدى از جانب ما سلامش برسان )) پس پيامبر (ص ) فرمود: آيا او را مى شناسيد؟گفتند: ((چگونه نشناسيمش در حالى كه خداوند عزوجل براى تو و او از ما پيمان گرفته است .))
(بحارالانوار، ج 18، ص 354)
جايگاه والاى نماز
قال على - عليه السلام -:
ما اهمنى ذنب امهلت بعده حتى اصلى ركعتين ، و اسال الله العافية ؛
از آن گناه پروايى ندارم كه پس از آن فرصت يابم دو ركعت نمازگزارم و از خدا عافيت وسلامتى بطلبم .
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1230)
مثل نماز
قال الباقر - عليه السلام -:
الصلاة عمود الدين ، مثلها كمثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود ثبتت الاوتاد الاطناب و اذا مال العمود و انكسر لم يثبت وتد و لاطنب ؛
نماز ستون دين است ، مثل نماز همانند عمود و ستون خيمه است كه هرگاه ستون ثابت باشد طنابها و ميخها و پرده آن ثابت است .هنگامى كه ستون آن كج و شكسته شود هيچ كدام از آنها استوار نمى ماند.(بحارالانوار، ج 82، ص 218.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 369)
نماز، عامل غبطه مردگان
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ما من ليلة الا و ملك الموت ينادى يا اهل القبور لمن تغبطون اليوم ....فيقول الموتى : انما نغبط المؤ منين فى مساجدهم لانهم يصلون و لا نصلى ...؛
هر شب فرشته مرگ ندا مى كند: اى اهل قبور!نسبت به چه كسى غبطه مى خوريد؟.. مردگان در جواب گويند: ما به مؤ منانى غبطه مى خوريم كه در مساجد نماز مى خوانند در حالى كه ما نماز نمى خوانيم .(ارشاد القلوب ، ص 65)
نماز نگهبان الهى
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الصلوة حجرة الله فى الارض ؛
همانا نماز نگهبان الهى در زمين است .(بحارالانوار، ج 78، ص 199)
زن و نماز
قال على - عليه السلام -:
معاشر الناس ، ان النساءنواقص الايمان ...فاما نقصان ايمانهن فقعود هن عن الصلوة و الصيام ؛
اى مردم زنان نسبت به مردان ايمان كمترى دارند، و دليل بر كمتر بودن ايمان آنها اين است كه در ايام عادت از نماز و روزه باز نشسته مى شوند.(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 179)
محبوبترين اعمال
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان احب الاعمال الى الله - عز و جل - الصلاة و البر و الجهاد ؛
همانا محبوبترين اعمال در نزد خداوند: نماز، نيكى كردن و جهاد در راه خداست .(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 27)
نماز در خفا
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
صلاة الرجل تطوعا حيث لايراه الناس تعدل صلاته على اعين الناس خمسا و عشرين ؛
نماز مرد كه به دلخواه درجايى كه مردم او را نبينند به جاآورد، برابر بيست و پنج نماز است كه در برابر چشم مردم انجام دهد.(نهج الفصاحه ، م 1848، ص 391)
عامل علو درجه
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
بالصلاة يبلغ العبد الى الدرجة العلياء لان الصلاة تسبيح و تهليل و تحميد و تكبير و تمجيد و تقديس و قول و دعوة ؛
به وسيله نماز بنده به درجه عالى و مقام والا مى رسد، زيرا نماز تسبيح و تهليل و تحميد و تكبير و تمجيد و تقديس الهى است ، نماز قول حق و دعوت به سوى حق مى باشد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 232.جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 22)
خواب با علم
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
نوم على علم خير من صلاة على جهل ؛
خواب با علم بهتر از نماز با جهل است .(نهج الفصاحه ، م 3140، ص 633)
اجر نماز، پس از مرگ
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة انس فى قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنكر و نكير ؛
نماز مونس (نمازگزار) در قبر، فراش نيكو در زيرش ، و پاسخ نمازگزار براى نكير و منكر مى باشد.(بحارالانوار، ج 82، ص 232)
زاد و توشه مؤ من
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة زاد للمؤ من من الدنيا الى الاخرة ؛
نماز زاد و توشه مؤ من در دنيا براى آخرت مى باشد.(بحارالانوار، ج 82، ص 232)
عوامل رستگارى
قال الصادق - عليه السلام -:
المنجيات : اطعام الطعام و افشاء السلام و الصلاة بالليل و الناس نيام ؛
عوامل رستگارى : اطعام كردن ، آشكار سلام كردن ، نماز شب خواندن در حالى كه مردم آرميده اند.(محاسن برقى ، ص 387)
موجب اجابت دعا
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة اجابة للدعاء و قبول للاعمال ؛
نماز موجب اجابت دعا و قبولى اعمال است .(بحارالانوار، ج 82، ص 1)
سلاح مؤ من
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة سلاح على الكافر ؛
نماز سلاح مؤ من عليه كافر است .(بحارالانوار، ج 82، ص 56 و 231)