■ اسرار و آثار نماز در روایات7
جامع آيات و احاديث موضوعى نماز
مقايسه نماز با حج و روزه
الحج افضل من الصلاة و الصيام ، لان المصلى انما يشتغل عن اهله ساعة و الصائم بياض يوم و ان الحاج ... يطيل غيبته عن اهله ...؛
در حديث آمده است كه : ((حج )) برتر از نماز و روزه است ، زيرا انسان نمازگزار فقط در فرصتى كوتاه از لذات خود صرفنظر مى كند، وروزه دار هم از صبح تا غروب از آن دست مى كشد ولى حاجى ، در فرصتى طولانى ، از زن (و فرزند) خود چشم مى پوشد.
(بحارالانوار، ج 99، ص 18)
حايل آتش دوزخ
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و تكون صلاة العبد عند المحشر تاجا على راءسه و نورا على وجهه و لباسا على بدنه و سترا بينه و بين النار ؛
نماز بنده در محشر تاجى است بر سر او، و موجب نورانيت صورتش ، لباس براى بدن وى ، و ساتر و حايل بين او و آتش جهنم است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 231)
شفيع نمازگزار
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة شفيع بينه و بين ملك الموت ؛
نماز شفيع نمازگزار در نزد ملك الموت است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 232)
راز سجود بر آدم
قال الله تعالى : يا ادم انما امرت الملائكة بتعظيمك بالسجود للك اذكنت وعاء لهذه الانوار و لو كنت سالتنى بهم قبل خطيئتك ان اعصمك منها و ان افطنك لدواعى عدوك ابليس حتى تحرز منها لكنت قد جعلت ذلك ؛
در حديث آمده است : كه خداوند متعال به آدم فرمود: اى آدم البته به عنوان عظمت تو فرشتگان را دستور دادم تا در برابرت سجده كنند به خاطر آن كه در ذات و سرشت تو نور ولايت جاى دارد.
(بحارالانوار، ج 11، ص 192)
اثر خلوص در نماز
عن ابى عبدالله - عليه السلام - قال :
فى التورية مكتوب : يابن ادم ، تفرغ لعبادتى ، املاقلبك غنى و لا اكلك الى طلبك ، و على ان اسد فاقتك و املاقلبك خوفا منى ، و ان لا تفرغ لعبادتى ، املاقلبك شغلا بالدنيا ثم لااسد فافتك و اكلك الى طلبك ؛
در تورات نوشته شده است : اى پسر آدم ، فارغ شو از براى عبادت من ، تا پر كنم قلب تو را از بى نيازى و واگذار نكنم تو را به سوى طلب خويش ، و بر من است كه ببندم راه فقر تو را و پر كنم دل تو را از خوف خويش و اگر فارغ نشوى براى عبادتم ، پر كنم دول تو را از اشتغال به دنيا پس از آن نبندم فقر تو را و واگذارم تو را به سوى طلبت .
(اصول كافى ، ج 2، ص 83)
نماز محبوب پارسايان
قال على - عليه السلام -:
الصلاة قربان كل تقى ، و الحج جهاد كل ضعيف ، و لكل شى ء زكاة و زكاة البدن الصيام ، و جهاد المراة حسن التبعل ؛
نماز وسيله تقرب و نزديك شدن هر پارسايى به خداست ، و حج ، جهاد افراد ناتوان است ، هرچيزى زكات دارد و زكات و پاك كردن بدن ، روزه گرفتن است .جهاد زن هم خوب شوهردارى كردن مى باشد. (نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1152)
تقسيم نماز بين خدا وبنده
حديث قدسى :
قسمت الصلوة بينى و بين عبدى : فنصفها لى ، و نصفها لعبدى ، فاذا قال : ((بسم الله الرحمن الرحيم )) يقول الله : ذكرنى عبدى .و اذا قال : ((الحمد لله )) يقول الله : حمدنى عبدى و اثنى على .و هو معنى ((سمع الله لمن حمده )) و اذا قال : ((الرحمن الرحيم )) يقول الله : عظمتى عبدى .و اذا قال : ((مالك يوم الدين )) يقول الله : مجدنى عبدى (و فى رواية : فوض الى عبدى ) و اذا قال : ((اياك نعبد و اياك نستعين )) يقول الله : هذا بينى و بين عبدى .و اذا قال : ((اهدنا الصراط المستقيم )) يقول الله : هذا لعبدى و لعبدى ما سئل ؛
من نماز را بين خود و بنده ام تقسيم كرده ام ، نيمى از آن من است و نيمش از آن بنده ام .پس چون بنده گفت : ((بسم الله الرحمن الرحيم ))، خدا گويد: ((بنده ام مرا ياد كرد)) و چون بنده گفت : ((الحمد لله )) خدا فرمايد: ((بنده ام مرا سپاس گزارد و ستايش گفت )).و اين است معنى ((سمع الله لمن حمده )) و چون گفت : ((الرحمن الرحيم )) خداوند گويد: ((بنده ام مرا تعظيم كرد)).و چون گفت : ((مالك يوم الدين )) خدا گويد: ((بنده ام مرا تمجيد كرد)).(و در روايتى ديگر، كار خود را به من واگذار كرد).و چون گفت : ((اياك نعبد و اياك نستعين )) خدا مى فرمايد: ((اين بين من و بنده من است )).و چون گفت : ((اهدنا الصراط المستقيم )) خداوند مى فرمايد: ((اين از آن بنده من است و بنده ام آن چه بخواهد از آن اوست )).
(المحجة البيضاء، ج 1، ص 388)
بهره بردارى از نماز
قال الصادق - عليه السلام -:
اعلم ان الصلوة حجزة الله فى الارض فمن احب ان يعلم ما يدرك من نفع صلوته فلينظر فان كانت صلوته حجرته عن الفواحش و المنكر فانما ادرك من نفعها بقدر ما احتجر ؛
بدان حقيقت نماز نگهبان الهى در زمين است پس كسى كه مى خواهد بداند چه بهره اى از نماز مى برد بايد ملاحظه كند كه نماز چه اندازه او را از زشتى و بدى ما حفظ مى كند و به همان اندازه كه حفظ مى كند بهره برده است .
(بحارالانوار، ج 78، ص 199)
اجر نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة ...مفتاحا للجنة و مهورا لحور العين و ثمنا للجنة ؛
نماز موجب فتح و گشايش ابواب جنت براى او مى باشد و مهريه حورالعين و ثمن و بهاى بهشت است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 231)
حق نماز را چه كسانى مى شناسند؟
قال على - عليه السلام -:
و قد عرف حقها (الصلوة ) رجال من المؤ منين الذين تشغلهم عنها زينة متاع ، و لاقرة عين من ولد و لا مال ، يقول الله سبحانه : ((رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة )) ؛
حق نماز را مؤ منين شناخته اند كه نه زينت هاى دنيا، نه نور چشمى ها از فرزند و مال ، آنان را از عبادت پروردگارشان باز نمى دارد زيرا كه خداوند سبحان ميگويد: ((مردانى هستند كه تجارت و داد و ستد آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات باز نمى دارد)).
(نهج البلاغه ، خطبه ، 199)
نماز، فروتنى كامل
قال على - عليه السلام -:
و عن ذلك ما حرس الله عبده المؤ منين بالصلوات و الزكوات ، و مجاهدة الصيام فى الايام المفروضات ... لما فى ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا ؛
خداوند بندگان با ايمانش را از تبهكارى و ستمگرى و گردنكشى به وسيله نمازها و زكات ها و سعى در گرفتن روزه ها در روزه هايى كه واجب نموده است ، حفظ مى كند....؛ زيرا در نماز انسان صورتهاى آزاده و نيكو را از روى فروتنى در پيشگاه الهى بر خاك مى مالد.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 798)
تأثير تكبيرة الاحرام
قال الباقر - عليه السلام -:
اذا احرم العبد المسلم فى صلوته ، اقبل الله اليه بوجهه و وكل به ملكا يلتقط القران من فيه التقاطا فاذا اعرض ، اعرض الله عنه و وكله الى الملك ؛
هنگامى كه بنده اى مسلمان تكبيرة الاحرام نماز را مى گويد، خداوند به طرف او توجه مى كند، و موكل مى كند بر او ملكى را تا آن چه كه قرائت مى كند از او دريافت كند، پس وقتى از نماز فارغ شد خداوند او را به همان ملك مى سپارد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 173)
سر الله اكبر
عن اميرالمؤ منين - عليه السلام - انه قال :
و الوجه الاخر ((الله اكبر)) فيه نفى كيفيته ؛ كانه يقول (اى المؤ ذن ): الله اجل من ان يدرك الواصفون قدر صفته الذى هو موصوف به ؛ انما يصفه الواصفون صفته على قدرهم لاقدر عظمته و جلاله .تعالى الله عن ان يدرك الواصفون صفته علوا كبيرا؛
وجه ديگر ((الله اكبر)) اين است كه كيفيت و چگونگى را از او نفى مى كند ؛ گويى اذان گوينده مى گويد: ((خدا والاتر از آن است كه وصف كنندگان صفت او را(آن چنان كه هست ) ادراك كند)).وصف كنندگان به قدر ادراك خود او را وصف مى كنند نه به قدر عظمت و جلال او.خدا بسيار برتر از آن است كه وصف گويان صفت او را دريابند....
(بحارالانوار، ج 81، ص 131)
تأثير ((الله اكبر)) گفتن
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
فاذا رفع يديه و قال : ((الله اكبر)) و اثنى على الله ، قال الله تعالى لملائكته : يا عبادى ! اما ترونه كيف كبرنى و عظمنى و نزهنى عن ان يكون لى شريك او شبيه او نظير و رفع يده و تبرء عما يقوله اعدائى من الاشراك بى ؟اشهدكم انى ساكبره و اعظمه فى دار جلالى و انزهه فى متنزمات دار كرامتى و ابرئه من اثامه و من ذنوبه ومن عذاب جهنم و من نيرآنها؛
پس وقتى كه نمازگزار دو دستش را(جهت گفتن ): ((الله اكبر)) بالا برد و ثناى خدا گويد، خداى تعالى به ملائكه خود چنين ميفرمايد: اى عبادت كنندگان من !آيا نمى بينيد بنده ام را كه چگونه مرا بزرگ و عظيم شمرد و از شريك و تشبيه و نظير پاك دانست و دستش را(هنگام گفتن تكبير) بلند كرد و دورى جست از گفته هاى دشمنان من كه براى من شريك قائلند؟ شما را شاهد مى گيرم ، به درستى كه به زودى من او را در دار جلالم بزرگ و عظيم خواهم كرد و پاك مى گردانم او را در پاكيزگى دار كرامتم و او را از گناهان پاك مى سازم و از عذاب جهنم وآتش آن او را حفظ مى كنم .
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)
تأثير خواندن حمد و سوره
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
و اذا قال ((بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين )) فقرا فاتحة الكتاب و سورة قال الله تعالى لملائكته اما ترون عبدى ؟هذا كيف تلذذ بقرائة كلامى ؟اشهدكم يا ملائكتى لاقولن له يوم القيامة اقرا فى جنانى و ارق فى درجاتى فلايزال يقرء و يرقى بعدد كل حرف درجة من ذهب و درجة من فضة و درجة من لؤ لؤ و درجة من جوهر و درجة من زبرجد اخضر و درجة من زمرد اخضر و درجة من نور رب العزة ؛
و زمانى كه ((بسم الله الرحمن الرحيم ، الحمدلله رب العالمين )) را قرائت كرد و فاتحة الكتاب و سوره خواند، خداوند تعالى خطاب به ملائكه خود مى گويد: آيا اين بنده مرا نمى بينيد چگونه با قرائت كلام من لذت مى برد؟ شما را شاهد مى گيرم ، اى ملائكه من هر آينه در روز قيامت به او خواهم گفت : در بهشت من قرائت كن و به درجات (بالا) ارتقاء پيدا كن ؛ پس او دائم قرائت خواهد نمود و به عدد هر حرف ، درجه اى از طلا، درجه اى از نقره ، درجه اى از لؤ لؤ ، درجه اى از جوهر، درجه اى از زبرجد سبز، درجه اى از زمرد سبز و درجه اى از نور رب العزة به او عطا خواهد شد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)
اسرار به ركوع رفتن
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
فاذا ركع قال الله تعالى لملائكته : يا ملائكتى !اما ترون كيف تواضع لجلال عظمتى ؟اشهدكم لاعظمته فى دار كبريائى و جلالى ؛
پس وقتى (نمازگزار) ركوع رفت ، خداوند تبارك و تعالى خطاب به ملائكه مى كند و مى گويد: ((اى ملائكه من !آيا نمى بينيد (بنده نمازگزار) چگونه براى بزرگى و عظمت من تواضع مى كند؟شما را گواه مى گيرم ، كه هر آينه او را در دار كبريائى و جلال خودم بزرگ سازم )).
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)