موانع تاثیر دعوت به نماز در خانواده

■ موانع تاثیر دعوت به نماز در خانواده

موانع تاثیر دعوت به نماز در خانواده

خانواده ممكن است در عمل به واسطة برخورد با موانعي نتواند نقش الگويي خود را به­خوبي ايفا كند. در ادامه برخي از مهم‌ترين موانع را بررسي مي‌كنيم.

الگوهاي نامناسب

يكي از موانع ايفاي نقش الگويي والدين الگوهاي نامناسب هستند. فرزندان ممكن است اين الگوها را از دوستان، راديو و تلويزيون، كوچه و بازار، ماهواره، كتاب­هاي داستان آموخته باشند. به هر حال، اين الگوها خلاف باورها، گرايش­ها، ارزش­ها و رفتارهاي والدين را به فرزند ما القا مي‌كنند و مي‌توانند تأثير نقش الگويي والدين را كمرنگ و حتي از بین ببرند.

 براي مبارزه با الگوهاي نامناسب راهكارهاي زير توصيه مي‌شود:

  • نخستين راهكار: چنان­كه پيش از اين در بخش "فراهم کردن محیط مناسب" اشاره كرديم، اين است كه با فراهم آوردن زمينة مناسب مانع آشنايي فرزندان با اين الگوها بشويم.
  • دومین راهكار: در صورت نبود زمينة مساعد، والدين بايد از راه آگاهي دادن، توانايي تشخيص و تصميم‌گيري صحيح را در فرزند ايجاد كنند؛ به­گونه‌اي كه بتواند آگاهانه از الگوهاي منفي دوري كند.
  • سومین راهكار: همچنين والدين مي‌توانند با معرفي ويژگي­هاي زشتِ الگوي نامناسب و نيز با بيان پيامدهاي منفي الگوگيري از او، گرايش به اين الگو را در فرزند به پايين‌ترين حد رساند و حتي فرزند را از وي متنفر كنند. در اين صورت، نه تنها فرزند او را الگوي خود قرار نمي‌دهد، بلكه با توجه به آگاهي‌اي كه از او به دست آورده، چه بسا سعي مي‌كند رفتارهاي مخالف او را انجام بدهد و از اين طريق، تهديد به فرصت تبديل مي‌شود.
  • چهارمین راهكار: الگوهاي مثبتي براي فرزندان معرفي يا ايجاد شود و نشاط و جذابيت اين الگوها نيز به­گونه‌اي تقويت شود كه فرزندان بيشتر به سوي اين الگوها تمايل پيدا كنند.
  • پنجمین راهكار: اگر هيچ يك از اين راهكارها مؤثر واقع نشد، ضرورت دارد والدين بكوشند الگوهاي منفي را با آگاهي­بخشي و تذكر اصلاح كنند.
  • ششمین راهكار: اگر اين فعاليت­ها كارگر نيفتاد، شايسته است ارتباط فرزند با الگوهاي منفي به حد اقل يا صفر برسد و راهكار آن قطع ارتباط خانوادگی، عوض کردن محله یا مدرسه و حتی هجرت از مجیط زندگی به محیط دیگر.

رسانه‌ها

استفاده بيش از اندازه از رسانه­های مختلف به ویژه تلویزیون، از یک طرف ارتباط فرزندان با والدین را به حداقل می‌رساند و همين امر الگوگيري آنها از والدين را تضعيف مي‌كند. از سوي دیگر، اين رسانه‌ها با معرفي الگو با روش­هاي جذاب سمعي و بصري موجب مي‌شوند فرزندان ما الگوهاي معرفي شدة اين رسانه‌ها را الگوي خود انتخاب كنند. اين نيز به نوبة خود تأثيرگذاري الگويي والدين را تضعيف مي‌كند. این خطر وقتی جدی­تر می­شود که اين رسانه‌ها به­وسیلة دشمنان اسلام هدایت و رهبری بشوند؛ همچون برخي شبکه­های ماهواره­ای و سایت­های اینترنتی فاسد.

براي مبارزه با اين مانع شايسته است اين فعاليت­ها انجام شود:

اول. در درجة اول والدين بكوشند فرزندان خود را در معرض اين رسانه‌ها و شبكه‌ها قرار ندهند. فراهم کردن استفاده خصوصی و بدون نظارت آنها از اینترنت مقدمه انحراف آنها خواهد شد.

دوم. والدین بكوشند از راه ارتباط جذاب و هیجانی با فرزندان خود در قالب­هایی همچون بازی، تفریح و مسافرت، پیوند خود با آنها را تقويت كرده و از وابستگی آنان به رسانه‌ها پیشگیری کنند.

سوم. والدين مي‌توانند از راه آگاهي بخشي در مورد خطرات و آسیب­هاي وابستگي به رسانه‌ها، در قالب گفتگوهای صمیمانه يا پر کردن مناسب اوقات فراغت فرزندان، مانع وابستگي فرزند به رسانه شوند. البته در عين حال روش صحيح استفاده از رسانه‌ها را به آنان بياموزند.

چهارم. والدين مي‌توانند با مشاركت فرزندان براي مدت زمان و نوع استفاده از اين رسانه‌ها قوانيني را تدوين و اجرا كنند تا ارتباط فرزند با رسانه‌ها دركنترل قرار گيرد.

شبیخون فرهنگي

زماني راه سلطة استعمارگران بر كشورهاي اسلامي برتري نظامي بود. آنان به كشورهاي اسلامي هجوم برده و با استفاده از سلاح­هاي پيشرفته و ارتش قدرتمند بر آنان مسلط شده و زمام حكومت آنان را در دست مي‌گرفتند. به تدريج، ملت­هاي مسلمان از خواب غفلت و جهل بيدار شدند و با كوشش­هاي فراوان و تقديم شهداي زياد استعمارگران را از كشورهاي خود بيرون راندند و به همين جهت، امروزه ترفند تسلط نظامي و استعمار آشكار نه كارساز است و نه در عرف بين­الملل پذیرفته. امروزه استعمارگران براي تسلط بر كشورهاي ديگر از روش ديگري استفاده مي‌كنند كه مقام معظم رهبري به حق آن را "تهاجم فرهنگي" و "ناتوی فرهنگی" و در نهایت "شبیخون فرهنگی" ناميدند. در اين روش استعمارگران مي‌كوشند دانش­، باور، ارزش­، هنجارها و در يك كلام فرهنگ و هويت ملت­ها را به­گونه‌اي تغيير دهند؛ تا جایی که آنان به اختيار و ارادة خود سلطة استعمارگران را بپذيرند و حتي، سعادت خود را در پذيرش سلطة استعمارگران بدانند و براي آن حاضر به جانفشاني باشند! روش نخست استعمار سخت و روش دوم نرم است. در روش اول استعمارگران حضوری علني در كشورهاي استعمار شده دارند و مستقيم بر مردم استعمار شده حكومت مي‌كنند؛ اما در روش دوم حضور ظاهری ندارند و ديده نمي‌شوند؛ اما در پشت پرده همة قضايا را به­گونه‌اي هدايت مي‌كنند كه در نهايت خواستة آنها به دست مردمي محقق شود كه قرار است استعمار شوند!

 اين تغيير روش استعماری مبتني بر اين واقعيت است كه آنچه به اعمال و رفتار و گرايش­هاي انسان جهت مي‌دهد و مشخص مي‌كند چه عقيده و رفتاري پسنديده و چه عقيده و رفتاري ناپسند است، چه كسي دوست و چه كسي دشمن است، فرهنگ يك جامعه است. فرهنگ كشورهاي اسلامي سخت متأثر از آموزه‌هاي اسلامي است و مردم نيز كاملاً به آموزه‌هاي اسلامي معتقد هستند. از سوي ديگر، فرهنگ اسلامي با فرهنگ حاكم بر كشورهاي استعمارگر و سلطة بيگانگان كاملاً متضاد و مخالف است. بنابراين، بهترين و تنها راه براي تسلط بر كشورهاي اسلامي استفاده از روش نرم و تهاجم به فرهنگ اسلامي است.

هدف اين تهاجم در مرحلة اول ايجاد شك و ترديد نسبت به باور، دانش­، هنجارهاي ديني و در مرحلة بعد سست كردن و پس از آن نابود كردن ايمان مردم به آموزه‌هاي ديني. مرحلة آخر پذيرش فرهنگ غربي و پذيرفتن آن به­منزله تنها راه نجات و سعادت!

تهاجم فرهنگي استعمارگران با استفاده از ابزارهاي ارتباطي پيشرفته‌اي كه به مدد فناوري­هاي جديد پديد آمده‌اند، مانند راديو و تلويزيون­هاي ماهواره‌اي و اينترنت صورت مي‌گيرد. بيهوده نيست كه استعمارگراني كه براي هزينه كردن خود، محاسبات پيچيده‌اي انجام مي‌دهند، هزينه‌هاي هنگفتي براي راه‌اندازي شبكه‌هاي ماهواره‌اي مي‌كنند. آنان از طريق اين شبكه‌ها آرام آرام مي‌خواهند ارزش­ها و اعتقادات و فرهنگ ملت­هاي مسلمان را سست كنند و از ميان ببرند.

اين شبكه‌ها از دو شگردِ تشكيك و تحريف استفاده مي‌كنند. با استفاده از شگرد تشكيك مي‌خواهند مردم دربارة درستي اعتقادات و ارزش­ها و هنجارهاي خود دچار ترديد شوند. هنگامي كه والدين دربارة حجاب و عفاف و نماز دچار ترديد شدند به تدريج در عمل نيز نسبت به نوع پوشش خود و نسبت به نماز خود كمتر اهميت مي‌دهد و ممكن است در نهايت حجاب و نماز را كاملاً كنار بگذارد. شگرد تحريف، البته پيچيده‌تر و مخرب‌تر است. در اين شگرد دشمن به دنبال آن است كه اعتقادات، ارزش­ها و هنجارهايي كاملاً مخالف با آموزه‌هاي اسلامي را به نام "اسلام پيشرفته" به مردم معرفي و بقبولاند. برخي از مشخصات اسلام مورد قبول استعمارگران و به فرمودة امام خميني w"اسلام آمريكايي" نام گرفته، عبارتند از: پذيرش سلطة استعمارگران غربي، كنار گذاشتن حجاب، اهميت ندادن به مناسك ديني و كنار گذاشتن هر يك از آموزه‌هاي اسلامي است كه با فرهنگ اسلام ناب محمدی در تعارض است.

اين شبكه‌ها براي سست كردن يك ارزش و دستور الهي، براي مثال حجاب و حرمت روابط زن و مرد نامحرم، به اين صورت عمل مي‌كنند كه نخست نسبت به تخلف از آن حساسيت­زدايي مي‌كنند؛ پس از آن، ترغيب به ارتكاب آن گناه مي‌كنند و مرتكبان آن گناه را تشويق و پايبندان به ارزش اسلامي را افرادي عقب­مانده و خرافاتي معرفي مي‌كنند و در نهايت آن ارزش را به مسخره مي‌گيرند. آنان اين كار را بيشتر در قالب فيلم­هاي تلويزيوني به صورت غير­مستقيم انجام مي‌دهند. براي مثال، فيلم­هايي را به نمايش مي‌گذارند كه افراد نامحرم با يكديگر رابطه دارند (حساسيت­زدايي). همچنين فيلم­هايي را نشان مي‌دهند كه افرادِ مرتكب روابط غير­شرعي، زندگي شاد و موفقي دارند و افراد مقيد به ارزش­هاي ديني افرادي عقب مانده و افسرده و نادان و خرافاتي هستند (ترغيب به گناه و تسهيل ارتكاب گناه و در مقابل باز داشتن از پايبندي به دستورات ديني).

شگرد دشمنان در تهاجم فرهنگي همان شگرد شيطان است كه نخست از امور جزئي و به ظاهر پيش پا افتاده شروع مي‌كند و به تدريج به سوي آموزه‌ها و ارزش­هاي مهم‌تر پيشروي مي‌كند. آنان از ابتدا خدا و پيامبرd و قرآن را زير سؤال نمي‌برند؛ بلكه مثلاً ابتدا رنگ چادر و بلندي مانتو را زير سؤال مي‌برند و به تدريج اصل چادر و مانتو را غير­ضروري و دست و پا­ گير مي‌خوانند؛ هنگامي كه زمينه آماده شد، اصل حجاب را زير سؤال مي‌برند. دربارة نماز نيز نخست دربارة اول وقت بودن و به عربي بودن آن تشكيك مي‌كنند. سپس دربارة اهميت دادن به نماز تشكيك مي‌كنند و مي‌گويند اگر نماز قضا هم شد، اشكالي ندارد و بعدا قضاي آن را مي‌توان خواند. هنگامي كه زمينه كاملاً آماده شد اصل نماز را زير سؤال مي‌برند.

در داخل نيز كساني كه دلباختة استعمارگران هستند به ياري آنان مي‌شتابند و با شيوه‌هاي مختلف به فرهنگ و باور ديني مردم حمله مي‌كنند؛ برخي از راه نوشتن رمان­ و داستان­ و با استفاده از ادبيات جذاب، برخي ديگر با تهية فيلم­هاي سينمايي، برخي با انتشار نشريات زرد و برخي ديگر با گوشه و كنايه ارزش­هاي اسلامي را زير سؤال مي‌برند.

راه مبارزه با تهاجم فرهنگي اين است كه فرزندان خود را در سنين كودكي و نوجواني از تماشاي فيلم­ها، داستان­ها، شبكه‌هاي راديويي و تلويزيوني ماهواره‌اي منع كنيم. چرا كه مواجهه با اين رسانه‌ها در اين سنين به منزلة ورود طفل نوزاد به محيطي پر از ويروس­هاي خطرناك است كه هر آن احتمال مي‌رود او را مسموم و بيمار و نابود كند؛ اما تنها به مبارزة منفي نمي‌توان و نبايد اكتفا كرد؛ افزون بر آن، بايد فرزندان و نسل جديد را به­گونه‌اي تربيت كرد كه بتوانند از خودشان در مقابل تهاجم فرهنگي دفاع كنند. به ديگر بيان، بايد آنها در مقابل اين تهاجم مقاوم و مصون بشوند تا نه تنها از آن متأثر نشوند، بلكه بتوانند به دشمن ضربه هم بزنند. لازمة اين كار، آگاه كردن آنان به ترفندها و شگردهاي دشمنان در تهاجم فرهنگي، توانايي تجزيه و تحليل محتواي فيلم­ها، داستان­ها و برنامه‌هاي دشمنان، كشف پيام­ها و اهداف پنهان آنها و اثبات نادرستي آنها. اين امر بيش از همه مستلزم تسلط بر آموزه‌هاي ديني و داشتن قدرت دفاع عقلاني و منطقي از آنهاست.

دينداران بد دین

تهاجم فرهنگي دشمنان و بد عمل كردن دينداران مكمل يكديگر هستند و به منزلة دو لبة يك قيچي عمل مي‌كنند. دشمن در تهاجم فرهنگي با شيوه‌ها و شگردهاي گوناگون و جذّاب، نسل جديد را از دامن فرهنگ اسلامي جدا كرده، به سمت فرهنگ غربي مي‌كشاند؛ برخی دينداران نیز با بد عمل كردن خود نسل جديد را از فرهنگ اسلام به سوي فرهنگ غرب مي‌رانند.

برخی دینداران، بد دینداری می‌کنند. یعنی به دستورات دین دلبخواهی عمل می‌کنند. از دستورات دینی، ظاهر آن را و راحت‌ترین دستورات آن را پسندیدند و اصل آن را رها می‌کنند. اینها بد دیندارها هستند! مثلا نماز می‌خواند، اما رفتار خوبی ندارد. خمس می‌دهد، اما به فقیر و پایین دست خود احترام نمی‌گذارد. ادعای پیروی از پیامبر را در حفظ ظاهر دارد، اما به کودکان احترام نمی‌گذارد و با آنها مهربان نیست...

هر دينداری در هر مقام و موقعيت و جايگاهي اگر بد عمل كنند، مانعي در دعوت نسل جديد به نماز هستند. والدين، معلمان و دست اندركاران مدرسه، كارگزاران حكومتي و روحانيان، همگي مي‌توانند مانعی در این راه باشند. بد عمل كردن دو گونه است: گاه مسلمان الگو و نمونة بدي براي اسلام هستند و ديگران را از اسلام بيزار مي‌كند. براي مثال، كسي كه ادعاي مسلماني دارد نه نظافت و بهداشت خود را رعايت مي‌كند، نه اهل كار و تلاش است و نه اخلاق خوشي دارد. گاه بد عمل كردن در دعوت به نماز و آموزه‌هاي ديني است. پدري كه با خشونت و با استفاده از كلمات توهين­آميز فرزندش را به نماز فرا مي‌خواند، معلمي كه با روش­هاي ناصحيح دانش‌آموزان را به نماز فرا مي‌خواند، مديري كه خود در نماز جماعت حاضر نمي‌شود؛ ولي از دانش‌آموزان مي‌خواهد در نماز جماعت شركت كنند، همگي نمونه‌هايي از بد عمل كردن در مقام دعوت به نماز و ديگر آموزه‌هاي اسلامي است.

اثر منفی نوع دوم بد عمل كردن بسيار بيشتر از نوع اول است. همچنين تأثير منفي بد عمل كردن برخي صنف­ها مانند روحانيان و معلمان ديني و همة كساني كه نسبت بيشتري با دين و آموزه‌هاي ديني دارند، بسيار بيشتر از ديگران است.

راه مبارزه با اين مانع در مرحلة اول اين است كه همة اعضاي جامعه در حد توان خود پايبند به آموزه‌هاي اسلامي باشند و به اين توصية امير­المؤمنين jعمل كنند كه: كسي كه خود را پيشواي مردم قرار مي‌دهد بايد پيش از تعليم ديگران به تعليم خود بپردازد و پيش از تربيت با سخن و زبان به تربيت با عمل بپردازد.[1] اما از آنجا كه اين امر به­صورت محقق نمي‌شود، بايد به فرزندان اين آگاهي را داد كه اگر عيب و نقصي هست در مسلماني ماست نه از اسلام؛ اين مطلب را بايد در حد درك و فهم فرزند به او منتقل كرد. مي‌توان برای نمونه برخي آموزه‌هاي مترقي اسلام را براي آنان تبيين و تشريح كرد و براي آنان روشن كرد كه اگر اين آموزه‌ها در جامعه و در زندگي فردي و اجتماعي پياده شود چه تحول بزرگي اتفاق خواهد افتاد.

 

 


[1]. عاملي، وسائل الشيعه، ج 16، ص 150.

 

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2366 کلمه
1395/7/5 ساعت 14:33
کد : 372
دسته : دعوت فرزندان به نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
خانواده
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز