■ اندیشه در نماز و عظمت خداوند
اندیشه در نماز و عظمت خداوند
از جمله كارهایى كه براى تحصیل حضور قلب و توجه باید انجام داد، این است كه انسان، پیش از نماز لحظاتى را به تفكّر مشغول گردد و توجه خود را به خدا معطوف سازد، براى چند دقیقه در مصلاّ و جایگاه نماز، خود را از غیر خدا فارغ كند، دل را از افكار و خیالات واهى خالى سازد و با متمركز ساختن حواس خود و به فراموشى سپردن گرایشهاى دنیوى، سعى كند حضور قلب پیدا كند. البته با تفكّر و پشیمانى در اثر از دست دادن منافع معنوى نماز و جبران زیان و خسارتهاى گذشته، این مهم بهتر حاصل مىگردد.
قبل از شروع نماز، لازم است انسان افكار خود را كنترل كند و تا آنجا كه مىتواند توجه خود را به نماز و محل نماز و سجده معطوف دارد و یا اگر در جاى خلوتى است و كسى متوجه او نمىشود، راحت و سبك بنشیند تا فشارى به بدنش وارد نگردد و بعد از تمركز حواس، حضور خدا را تصور كند و به خود بباوراند كه در محضر خداى متعال قرار گرفته است.
ما ادّعا مىكنیم در حضور خدا هستیم و عالم در محضر خداست، ولى این تنها لقلقه زبان است و دلمان باور ندارد: وقتى در اتاق دور از چشم دیگران به سر مىبریم، رفتار خاصّى از ما سر مىزند و آنگاه كه متوجه شویم شخصى و حتىّ بچهاى ما را مىبیند، رفتارمان عوض مىشود! وقتى كه انسان در برابر همنوع خود مواظب رفتارش است و حواسش را جمع مىكند، اگر باور كند در حضور خداست و بداند خدا او را مىبیند، مسلّم از هرزگى دل و این سو و آن سو شدن آن جلوگیرى مىكند. اگر انسان خود را در برابر دیگرى ببیند، دلش آزاد نیست كه به این سو و آن سو توجه كند و روى به این سو و آن سو داشته باشد، بخصوص وقتى خود را در مقابل خدا ببیند و حضور او را درك كند، بیشتر دلش را كنترل مىكند و بهتر حضور او را درك مىكند، یا وقتى در نماز «اللّه اكبر» مىگوید و باور دارد خدا از هركس بزرگتر است و عظمت او را كرانه نیست، لحظهاى از درك حضور او و توجه به او غافل نمىگردد. در ابتداى امر، ما ناتوان از درك عظمت خدا هستیم و تنها این الفاظ را بر زبان جارى مىسازیم و نمىتوانیم عظمت و بزرگى خدا را توصیف كنیم: یعنى چه كه خدا بزرگ است؟ یا خدا چقدر از انسان و سایر موجودات والاتر و بزرگتر است؟ اصلا ذهن ما ظرفیت درك خدا را ندارد، گرچه انسان با توجه به آثار الهى و با سعى و تلاش و پیمودن مراحلى، تا حدى مىتواند عظمت خدا را درك كند.
آیت الله مصباح یزدی (ره)، راهیان كوى دوست (شرح حدیث معراج)، ص 86