■ آداب باطنی نماز(اخلاص مهمترین ادب)
آداب باطنی نماز(اخلاص مهمترین ادب)
آداب باطنی نماز آدابی است که با روح نماز ارتباط دارد.
اخلاص و نیت قربت
اخلاص مهمترين ادب؛ بلکه شرط عبادت است. چون نماز خود خانة اخلاص و دوري از کبر است؛ "الصَّلَاةُ بَيْتُ الْإِخْلَاصِ وَ تَنْزِيهٌ عَنِ الْكِبْر"[1] و بدون آن نه تنها عبادت باطل است[2]؛ بلکه شرک و دوري از خداوند است[3].
مراد از اخلاص در نماز، قصد عنوان در نماز همچون: نماز ظهر ميخوانم يا نماز عصرنيست؛ بلکه تنها خصوص قصد قربت و نزديكي به خدا در قلب و جان است، که همراه يقين به آن باشد؛ نه تنها بر زبان يا فکر.
اين نيت، روح عمل است و عمل با آن زنده ميشود و ميميرد و پيداست كه مرده هيچ اثري ندارد. عبادت با قصد قربت صحيح ميگردد و بدون آن باطل است و چون نيت داراي درجاتي است، صحت نيز مراتبي دارد. چنانکه رسول خدا6 فرمود "إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّات" پاداش كردار انسان جز بر اساس نيتها نيست و"لكُلِّ امْرِءٍ مانَوى"؛ براى هر كس همان مى ماند كه نيت اوست.[4] نيز على بن ابى طالب عليه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل كرده كه فرمودند: "لَا عَمَلَ إِلَّا بِنِيَّةٍ وَ لَا عِبَادَةَ إِلَّا بِيَقِين"[5] ؛ عملي نيست، مگر با نيت و عبادتي نيست، مگر با يقين. به مضمون اين روايت روايات فراوانى وجود دارد مفاد همه آنها اين است كه براى انجام دهندة اعمال، نصيبى جز به مقدار و چگونگى نيت، نيست.
قرآن براى آنكه ما كالاى وجود، دل و جان و عمل و عبادت خود را ارزان نفروشيم، در هر سه زمينه ما را راهنمايى مىكند:
انسان را جانشين خدا در زمين و امانت دار الهى و اشرف مخلوقات مىشمارد.
مشترىِ عملهاى نيك انسان را هم، خدا ميداند كه هم اعمال اندك را ميخرد، هم گرانتر مى خرد و هم بدىها را مىپوشاند و رسوا نمىكند. قيمت انسان را هم، بهشت مىداند و لذّتهاى ابدى و همجوارى اولياى خدا بيراهه رفتن و دل به غير خدا سپردن را زيان مىشمارد و مىگويد: اگر خود را به كمتر از بهشت بفروشى، ضرر كردهاى! آنكه به اين نكات توجّه كند، ديگر عبادتش براى جلب توجّه مردم نيست.
مراتب اخلاص
حضرت امام خميني; بعضى مراتب اخلاص را در کتاب آداب الصلوة، اينگونه بيان ميدارند:
به طريق اجمال به طورى كه مناسب با وضع اين اوراق است يكى از مراتب اخلاص، تصفيه عمل است ـ چه عمل قلبى يا قالبى ـ از شائبه [و احتمال جلب] رضاى مخلوق و جلب قلوب آنها، چه براى محمدت [تا ديگران او را مدح کنند] يا براى منفعت يا براى غير آن. در مقابل اين [ تصفيه قلب جلب رضايت مردم]، اتيان عمل است رياءً [و براي جلب نظر مردم است]. و اين ريا فقهى، و از همه مراتب ريا پستتر ….
مرتبه دوم، تصفيه عمل است از حصول [و به دست آوردن] مقصودهاى دنيوى، گرچه داعى آن باشد [ و بخواهد] كه خداى تعالى به واسطه اين عمل [به او] عنايت كند؛ مثل، خواندن نماز شب براى توسعه روزى،... و اين مرتبه از اخلاص را بعضى از فقهاء< شرط صحت عبادات شمردهاند؛ در صورتى كه اتيان عمل براى رسيدن به آن مقصود باشد. و اين، خلاف تحقيق است به حسب قواعد فقهيّه؛ گرچه پيش اهل معرفتْ اين نماز را به هيچ وجه ارزشى نيست...
مرتبه سوّم، تصفيه آن است از رسيدن به جنّات جسمانيّه و حور و قصور و امثال آن از لذات جسمانيّه. و مقابل آن، عبادت اجيران است؛ چنانچه در روايات شريفه است. و اين نيز در نظر اهل اللَّه چون ساير كسبها است. الّا آن كه عمل اين كاسب اجرتش بيشتر و بالاتر است ….
مرتبه چهارم، آن است كه عمل را تصفيه كند از خوف عقاب و عذابهاى جسمانى موعود. مقابل آن، عبادت عبيد است؛ چنانچه در روايات است[6] و اين عبادت نيز در نظر اصحاب قلوب قيمتى ندارد و از نطاق عبوديّت اللَّه خارج است... در اين كه هيچ يك براى خدا نيست، و داعى بر داعى امرى است كه مطابق قواعد فقهيّه عمل را از بطلان صورى خارج كند؛ ولى در بازار اهل معرفت اين متاع را ارزشى نباشد.
مرتبه پنجم، تصفيه عمل است از رسيدن به سعادات عقليّه و لذّات روحانيّه دائمه ازليّه ابديّه و منسلك شدن در سلك كروبيّين و منخرط شدن در جرگه عقول قادسه و ملائكه مقرّبين. و در مقابل آن، عمل نمودن براى اين مقصد است. و اين درجه گرچه درجه بزرگ و مقصد عالى مهمى است، و حكماء و محقّقين به اين مرتبه از سعادت خيلى اهمّيّت دادند و براى او ارزش قائل شدند، ولى در مسلك اهل اللَّه اين مرتبه نيز از نقصان سلوك و سالك آن نيز كاسب و از اجيران به شمار مىرود، گرچه در متجر و مكسب با سايرين فرقها دارد.[7]
درجه ديگر اخلاص، تصفيه عمل است از استكثار و خوشنودى به آن و اعتماد و دلبستگى بدان. و اين نيز از مهمّات سلوك سالك است كه او را از قافله سالكان الى اللَّه بازدارد و به سجن مظلم طبيعت محبوس كند. و اين نيز از شجره خبيثه شيطانيّه رويد، و از خودخواهى است كه از ارث شيطانى مىباشد....[8]
[1]. بحارالانوار، ج75، ص183.
[2]. امام صادق از قول خداى متعال نقل مىكند: "لَمْ اقْبَلْ الّا ما كانَ خالِصاً لى"؛ جز آنچه را خالص براى من باشد، نمىپذيرم.
[3]. "وَلاَ يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أحَدَا"؛ احدى را شريك عبادت خدا قرار ندهيد.
[4]. مصباح الشريعة، ص 53.
[5]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج1، ص 89.
[6]. از جمله وسائل الشيعه، ج 1، ص 45، ابواب مقدمه العبادات، روايات باب 9.
[7]. ایشان برای اخلاص، مراتبی دیگر را متذکر میشوند که به گفته ایشان "اوحدى از اهل معرفت به سعادت اين شرف مشرّفند". طلب کنندگان میتوانند ر.ک روح الله، خمینی، آداب الصلوة، ص 160.
[8]. روح الله، خمینی;، آداب الصلوة، ص 160ـ 163.