■ تصادف منجر به نماز
تصادف منجر به نماز
حجت الاسلام والمسلمین اجاق نژاد (تولیت مسجد مقدس جمکران): روزی یکی از دوستان ما در باکو که شخصی بسیار محترم بوده و با روابط خوبی که داشت، از آن برای تحکیم دین استفاده می کرد، مرا به مجلسی دعوت کرد و پس از اتمام مجلس، از من درخواست کرد سر قبر پدر او حاضر شده و فاتحه ای را قرائت کنیم؛ سر قبر پدر ایشان حاضر شدیم و به بیان خاطره ای از پدرش پرداخت و گفت: روزی بنده، پدرم، خواهر ۱۸ ساله ام که از دانشگاهیان نخبه بود، از خانه بیرون آمده و قصد عزیمت به مکانی را داشتیم که هنگام عبور از خیابان، ماشینی با خواهر ما تصادف کرد و او از دنیا رفت و پس از حضور پلیس در محل تصادف، پدرم به پلیس گفت: دخترم شخص دیوانه ای بود و این راننده تقصیری نداشت و شکایتی از این شخص ندارم؛ بنده از این رفتار پدر بسیار تعجب کرده و وقتی از پدرم دلیل این سخن را سوال کردم، او مرا دعوت به صبر می کرد.
تصادف منجر به نماز
راننده به خاطر آن تصادف، چهار ماه در زندان بود و پس از آزادی از زندان و اطلاع از نخبه بودن خواهر ما، مستقیم به منزل پدر ما آمد و به او گفت: می دانم که دختر شما نخبه بود و شما به خاطر سرنوشتم، از من گذشتی و شکایت نکردی؛ او به پدرم گفت: من مدیون شما هستم و هرچه بخواهی انجام می دهم؛ اما پدرم به او گفت برو؛ اما او قبول به رفتن نمی کرد.
پدر ما مجدد به او گفت: برو؛ من اگر چیزی هم بگویم، تو عمل نمی کنی و این شخص، وقتی این سخنان را از پدر ما شنید، بیشتر ترغیب شد که بداند چه کاری را می خواهد و پس از اصرار فراوان، پدر ما به او گفت: با خدا آشتی کن و نماز بخوان و این شخص، وقتی این درخواست را شنید، به سجده افتاد و گفت حتما نمازم را خواهم خواند و پدرم به من گفت: دیدی ما برنده شدیم؟؛ دیدی شخصی را با خدا آشتی دادیم و با این حرکت، تبلیغ دین خدا را انجام داد و بنده ای را به خدا برگرداند.
خبرگزاری حوزه