■ آثار بی توجهی و استخفاف نماز
آثار بی توجهی و استخفاف نماز
مقدمه
نماز از نظر فقهی عملی است که دارای ارکان و شرایط خاص است که انجام آن روزی پنج مرتبه بر شخص مکلف واجب است .
آما حقیقت نماز آن رابطه قلبی و عملی با خداست و معجونی است از تمام حرکاتی که برای انسان وجود دارد ،از ایستادن،نشستن، خم شدن ،و دست ها و پاها را به صورت مختلف حرکت دادن و زبان را با الفاظ گوناگون به سخن در آوردن و مانندآن، یعنی انسان در تمام حالات ،در یاد او فرو می رود و تمام اعضای او رنگ ایمان پیدا می کند .
در میان آن همه دستورهای درخشان علمی و منطقی اسلام "نماز" ستون دین لقب گرفته است و پایه سایر ارزش ها قرار گرفته،نماز نه تنها در اسلام بلکه در مذاهب دیگر نیز درخشش ویژه ای دارد و از آن به عنوان پایه و اساس فضیلت ها یاد شدهاست ، هر چند که کیفیت آن مختلف بوده است ، حضرت ابراهیم )علی هالسلّام( پس از آن که همسرش هاجر را با حضرتاسماعیل)علیهالسلّام( کنار کعبه در بیابان خشک و سوزان دور از حکومت های بت پرست قرار می دهد، به خدا عرض می کند
"پروردگارا آنان را در این نقطه بی آب و علف آوردم تا نماز بگذارند." ابراهیم آیه ۳۷
وقتی قرآن سخن از نماز به میان می آورد ، می فرماید :" اقم الصلاة لذکری؛ نماز بخوانید تا مرا یاد کنید". طه آیه ۱۴
خاصیت نماز احیای فطرت است، قرآن و روایات زیادی بر نماز تاکید دارند اما گاهی انسان آن همه اهمیت نماز و تاکید به نماز را درک نمی کند و در امر نماز سستی و بی توجهی می کند .
ما در این بخش از مقاله آثار بی توجهی به این امر مهم را ذکر می کنیم تا شاید تنبه و تذکری باشد و هر چه بیشتر به نماز اهتمامبورزیم و آن را در بخش بخش زندگی به کار ببریم تا تمام زندگی رنگ و بوی نماز را بگیرد.
شکی نیست که بی اعتنایی به نماز گناهی است بزرگ است. بنابراین شناسایی مصادیق این تحقیر ناپسند، مقدم ه پرهیز از این عصیان نابخشودنی است. عناوین زیر از مصادیق سبک شمردن نماز است .
آثار بی توجهی و استخفاف نماز
مصداق های سبک شمردن نماز
۱ – تاخیر نماز
۲ – عدم رعایت آداب نماز در خلوت
۳ – فراهم نکردن مقدمات نماز قبل از اذان
۴ – عدم یادگیری معانی
۵ – عجله و شتاب در نماز
حالا که مصادیق بی توجهی و سبک شمردن نماز را تا حدودی مطالعه کردیم و یاد گرفتم به آثار و پیامدهایی که استخفاف و بی توجهی به نماز در پی دارد را از منظر آیات و روایات نگاهی می اندازیم تا بیشتر به نماز اهتمام بورزیم.
۱-غضب خداوند
۲-عدم اجابت دعا و محرومیت از دعای صالحان
۳-مضیقه و نارسایی دنیو ی
۴-سختی احوال قبر و قیامت
۵-عدم قبول
۶-نفرین و لعنت
۷-روایت جامع
حالا به توضیح هر کدام از مصادیق و پیامدهایی که در بالا ذکر شد میپردازیم.
۱ – تاخیر نماز
ا مام صادق )علیهالسلّام( در تفسیر آیه ی شریفه ی قرآن، که در ارتباط با مذمت بی اعتنایی به نماز نازل گردیده است1
(فویلٌ للمصلّین، الذین هم عن صلاتهم ساهون) می فرماید:
«تاخیر الصّلاة عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ» 2
مراد از بی اعتنایی به نماز، «تاخیر آن از اول وقت بدون عذر است»
البته روشن است که مراد از عذر، ضرورتی است که بصورت اورژانسی پیش آید و قابل تاخیر نباشد و الاّ باید به کار گفت نماز دارم نه به نماز بگوییم کار دارم.
۲ – عدم رعایت آداب نماز در خلوت
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم) در روایتی چنین می فرماید:
« من احسن صَلوَتهُ حین یَراهُ الناّسُ و اسَاءَها حینَ یَخلوُا فتلک استهانةٌ»3
یعنی: «آن کس که در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی کرده است».
مروری بر نمازهای خلوت و جلوت ما، روشن می نماید که آیا احترام و توجه ما به نماز بیشتر بوده است یا به ناظران صحنه ی نماز.
۳ – فراهم نکردن مقدمات نماز قبل از اذان
در روایت دیگری میفرماید: کسی که وضوی نماز را تا وقت اذان به تاخی راندازد او به نماز بی اعتنایی کرده است.آریکسی که به کار اهمیت میدهد، قبل از رسیدن وقت آن، مقدمات انجام آن را فراهم م یکند.کدام ملاقات و میهمانی است که وقتآن فرا رسیده باشد و ما هنوز در فکر پوشیدن لباس و یا آماده کردن شرایط آن باشیم؟!
۴ – عدم یادگیری معانی
آیا ندانستن معانی الفاظی که روزانه ده بار در نماز تکرار میشود به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! آیا اگر ما برای طرف گفتگوی خویش در نماز اهمیتی قائل باشیم در فکر این نخواهیم بود که محتوا و مضمون مذاکره و نجوای خود را بفهمیم وبا ادراک صحیح به سخن در برابر او بایستیم؟! چگونه ممکن است با اقامت کوتاه در یک کشور، تا حدودی به زبان مردم آنجاآشنا میشویم و با یکی دو بار عبور از مسیری، نام و نشان آن را فرا گیریم و در برخورد با هر بنایی از اسم و بانی و مشخصات آن جویا شویم اما هیچکدام از این توجهات و حساسیتها در مورد نماز اعمال نشود؟! آیا اینها به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! چگونه میتوانیم پاسخگوی این عباداتی باشیم که محتوای آن جز تحقیر خداوند رب العالمین نیست؟! اینجاست که امام حسین )علیهالسّلام( به خداوند تبارک و تعالی عرض میکند:
«الهی مَن کانتَ محاسِنُه مَساوِی فکیف لایکونُ مَساوِیه مَساوِی» ]۴[
یعنی: «خدایا آن کس که اعمال به ظاهر نیک او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!»
فرق نمازگزارانی که در نماز هیچ دردی را احساس نمیکنند ) اشاره به جریان کشیدن تیر از پای مبارک امیرالمؤمنین
)علیه السلّام) در حال نماز( جز درد فراق دوست، از هیچ حادثهای مطلع نمی شوند، ) فرزند امام سجاد (علیه السلّام) در حالی که حضرت در نماز بودند به چاه افتاد و حضرت علیرغم شیون افراد خانه متوجه آن نشد و پس از نماز فرزند را به سلامت از چاه بیرون کشید 5هیچ صدایی را نمی شنوند و غرق در لذت با معشوقند، نماز گزارانی که زیر شلاق و علیرغم هر گونه تهدید وشکنجه و محدودیتی نماز را بپا میدارند با کسانی که نماز را بار و رنجی میدانند که در برداشتن و عبور از آن باید شتاب کرد و در هنگام اقامه ی آن با دست و محاسن بازی میکنند و خمیازه میکشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است.
۵ – عجله و شتاب در نماز
سریع خواندن نماز و تبدیل این عبادت به عادتی که همچون عمل ماشین نویسی بدون توجه به معانی و بدون رعایت خشوعو طمانینه انجام گیرد از نشان ههای دیگر بی توجهی به نماز است.استاد شهید آیت اللّه مطهری (رحمةالله علیه) در این باره می فرماید:
«علمای روانشناسی میگویند: » یک کار همین قدر که برای انسان عادت شد، دو خاصیّتّ متضاد در آن به وجود می آید.هر چه که بر عادت بودنش افزوده شود و تمرین انسان زیادتر گردد، کار، سهل تر و ساده تر انجام میشود.» یک ماشین نویس که به ماشین نویسی عادت میکند، هر چه بیشتر عادت میکند، از توجهش کاسته میشود.یعنی از اینکه این عمل او یک عمل ارادی واز روی توجّه باشد کاسته میشود و به یک عمل غیر ارادی نزدیکتر م یگردد.خاصیّت عادت این است.اینکه در اسلام به مسالهی نیّت تا این اندازه توجّه شده، برای جلوگیری از این است که عبادتها آنچنان عادت نشود که به واسطه ی عادت، به یک کار طبیعی و غیر ارادی و غیر فکری و غیر هدفی و کار بدون توّجه که هدف درک نشود و فقط به پیکر عمل توجه گردد تبدیل شود.
اینها چیزهایی است که ما تنها در نماز اسلامی به دست می آوریم و متوّجه میشویم که بسیاری از برنامه های تربیتی به وسیله این عبادت و در پیکر این عبادت پیاده می شود، گذشته از اینکه خود این عمل، پرورش عشق و محبّتّ خدا و معنویّت در انسان است، که این روح عبادت است».۶
مردی در حضور امیرالمؤمنین (علیه السلّام) نماز خود را با شتاب به جا می آورد.حضرت نگاهی به او کرده و فرمود: چند وقت است اینگونه نماز میخوانی؟ او گفت: مدتهاست. حضرت فرمود: مَثلَ تو نزد خداوند مثل کلاغی است )که منقار بر زمین میکوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نیست.منقار به زمین کوبیدن است) اگر اینگونه بمیری بر غیر ملت و دین پیامبر اکرم ،مردهای. سپس حضرت در مورد کم گذاشتن در نماز فرمود: به درستی که دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد7
پیامدهای استخفاف و بی توجهی به نماز
۱ـ قهر و قطع رابطه با عترت:
امیرالمؤمنین (ع) در یک بیان قهرآمیز، با صراحت چنین خطاب فرمودند:
« لیس مِنّی مَن ضَیَّعَ الصّلاة »8
یعنی: «آن کس که نماز را تضییع نماید از من نیست»
امام صادق (علیه السلام) در بیان معیاری برای شناسایی افرادی که با آن حضرت پیوند مکتبی دارند چنین م یفرمایند:
«امِتحِنوُا شِیعَتنَا عِندَ مواقیت الصلوة کیف محافظتهم علیها» 9
یعنی: «شیعیان ما را از دقت آنان در انجام به موقع نمازها شناسایی کنید».
در روایت مشهور دیگری حضرتش سهل انگاری در مسئله ی نماز و استخفاف به آن را موجب محرومیت از شفاعت خاندان عترت و طهارت در روز قیامت شمردند10
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) نیز در بیانی دیگر م یفرمایند:
« مَنِ اِسْتَخَفَّ بِالصَّلاَةِ لاَ يَرِدُ عَلَيَّ اَلْحَوْضَ لاَ وَ اَللَّه»
یعنی: «آن کس که نماز را سبک شمارد (به خدا قسم) روز قیامت در کنار حوض کوثر، با من ملاقات نخواهد کرد ».۱۱
این تاکید و بیان همراه با قسم، حکایت از عمق فاصله بین پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) و نماز گزارانی که به نماز اهمیت نمیدهند دارد.
۲-غضب خداوند
قرآن کریم با نکوهش افرادی که نماز را ضایع میکنند(فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلاة) 12 یا نسبت به آنبیاعتنا هستند. (ویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون) 13 مسلمانان را از این عمل بر حذر میدارد.
پیامبر اکرم (ص) خطاب به حضرت علی (علیه السلّام) میفرمایند:
« فی تاخیرِها مِن غَیرِ عِلّةٍ غَضَبُ اللّه عزوجل»14
یعنی: «تاخیر نماز از اول وقت بدون دلیل، موجب غضب خداوند متعال میگردد» .
امام صادق (ع) میفرمایند:
« إِذَا قَامَ اَلْعَبْدُ فِي اَلصَّلاَةِ فَخَفَّفَ صَلاَتَهُ قَالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمَلاَئِكَتِهِ أَ مَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِي كَأَنَّهُ يَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِيَدِ غَيْرِي أَ مَا يَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِيَدِي . »15
یعنی: «وقتی بندهای نماز خود را با عجله و شتاب به پایان میبرد و آن را کوتاه میکند خدا به ملائکه میفرماید: آیا نمیبینیدبندهی من چگونه نماز خود را کوتاه میکند گویا میپندارد که بر آوردن حوائجش به دست غیر من است )که اینگونه عجلهمیکند.( آیا نمیداند برآوردن حوائجش به دست من است».
۳-عدم اجابت دعا و محرومیت از دعای صالحان
کسانی که به نماز به عنوان تکلیف و خواست الهی بی توجهی کنند و آن را کوچک بشمارند خداوند نیز به خواست هها و اعمال آنان توجهی نخواهد داشت. پیامبر اکرم (ص) در روایتی چنین میفرماید:
« من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشرة خصلة...و کل عمل یعمله لا یؤجر علیه و لا یرتفع دعاؤه الی السماء]»۱۶[
یعنی: «هر کس به نمازش بیتوجه باشد و در برابر اعمالش ماجور نمیگردد دعایش به آسمان راه نمییابد».
و در ادامه، میفرمایند: مشمول دعای خیر صالحین نخواهد بود .
۴-مضیقه و نارسایی دنیو ی
قهر و غضب خدا و پیامبر نسبت به کسانی که نماز را کوچک میشمارند زیا نها و خساراتی بر جای خواهد نهاد.گر چه ممکن است تارک و یا استخفاف کننده به نماز این تاثیر را درک نکند و متوجه علت مضیق هها و گرفتاریهای خود نباشد.امامصادق )علی هالسلّام( فرمود: خداوند برکت را از عمر و روزی کسانی که نماز را کوچک میشمردند بر میدارد.17 پیامبر اکرم (ص) نیز برای این گروه از افراد، ته یدستی و نیاز را پیش بینی نموده و میفرماید:
«قال رسول الله (ص)عشرون خصلة تورث الفقر...و الاستخفاف بالصلاة »۱۸
یعنی: «استخفاف و سبک شمردن نماز موجب فقر و تهیدستی میشود».
۵-سختی احوال قبر و قیامت
امام صادق (ع) فرمود: نماز گزاری که نمازش را سبک بشمارد وقتی از قبرش خارج شود خداوند ملکی را بر وی موّکل میگرداند که او را بر عرص هی قیامت وارونه بر زمین میکشد و مردم به او نگاه میکنند و با شدت و سختگیری مورد محاسبه قرار میگیرد].۱۹[
استاد شهید آیت اللّه مطهری ـ ره ـ این روایت را چنین تبیین میفرماید: در وقت وفات امام صادق (ع) جریانی رخ داد که وقتی ابو بصیر آمد به «ام حمیده» تسلیت عرض کند ،ام حمیده گریست، ابو بصیر هم که نابینا بود گریست بعد «ام حمیده» بهابو بصیر گفت:
ابو بصیر نبودی و لحظ هی آخر امام را ندیدی، جریان عجیبی رخ داد عرض کرد: چه چیزی؟ فرمود: امام در یک حالی فرو رفت که تقریباً حال غشوهای بود.بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود:
تمام خویشان نزدیک مرا بگویید، بیایند بالای سر من حاضر شوند.ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم.وقتی همه جمعشدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی میکرد یک مرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت:
«لن تنالَ شفاعتنُا مستخّفاً بالصلوة» هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند، نخواهد رسید.این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد20
در روایت دیگری در همین ارتباط چنین می فرماید:
»من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشرة خصلة...الثانیة یضیق علیه قبره و الثالثة تکون الظلمة فی قبره«....
یعنی: «هر زن و مردی که به نمازش ب یاعتناء باشد خداوند او را به پانزده چیز مبتلا میسازد...قبر بر او تنگ و تاریک می گردد » 21
در سخن دیگری از پیامبر اکرم )صل یاللهعلی هوآلهوسلّم( چنین روایت گردیده است که فرمود: مستخّف به نماز با ذلت و گرسنگی و تشنگی جان میدهد.22
۶ -عدم قبول
نمازی که با سهل انگاری و تحقیر خوانده شود مورد قبول خداوند متعال قرار نمیگیرد.امام صادق (ع) میفرماید:
«انّ اللّه عزوجل لایقبل الاّ الحسن فکیف یقبل ما یستخف به» 23
یعنی: «خداوند جز نیکو را نمی پذیرد پس چگونه آن را که مورد استخفاف واقع گردیده است بپذیرد» .
نمازی که آورنده آن به آن بی مهری و بی توجهی دارد، چگونه مشمول قبول خداوند قرار گیرد؟!
۷- نفرین و لعنت
برخی از روایات تصویر و تمثیلی را برای نماز ترسیم نمود هاند که بر حسب آن، نماز بصورت ملکی با انسان به گفتگو مینشیند گاه تشکر میکند و گاه گلهمند میشود.در روایتی امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:"انَّ العبد اذا صلی لوقتها و حافظ علیها ارتفعت بیضاء نقیّه تقول:حفظتنی حفظک الله و اذ لم یصلها لوقتها و لم یحافظ علیها رجعت سوداءَ مظلمهً تقول: ضیعّتنی
ضیّعّک الله؛ هر گاه بنده نماز را به وقت بخواند و آن را پاس بدارد ، آن نماز با گونه ای سپید و پاکیزه به درگاه خدا بالا می رودو می گوید:مرا حفظ کردی، خداوند تو را حفظ کند ، اما اگر نماز را به وقت نخواند و آن را پاس ندارد به گونه ای سیاه و تاریک به طرف خودش برمی گردد و می گوید: مرا ضایع کردی خداوند تو را ضایع کند.وقتی نماز در وقت خود اقامه نگردد و بی دقتّ ارائه شود با صورتی سیاه و تاریک به سوی انسان باز میگردد.میگوید: مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند 24 آری قرآن کریم راه تارکین را به سقر منتهی میداند و در مورد آنان میفرماید:
« ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلّین»25
و کسانی را که نماز میخوانند امّا جماعت را ترک میکنند به حسرت و پشیمانی محکوم می نماید و میفرماید:
«یوم یکشف عن ساق و یدعون الی السجّود فلا یستطیعون• خاشعة ابصارهم ترهقهم ذلّة و قد کانوا یدعون الی السجود و هم سالمون26 ؛ در آی هی دیگری میفرماید: فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیّا؛27
و آنانی را که نماز را به جماعت میخوانند اما خشوع و مواظبت چندانی در نماز خود ندارند مستحق توبیخ و سرزنش م یشمرد و میفرماید:
»فویل للمصلّین الذین هم عن صلوتهم ساهون» 28
ترجمه: پس وای بر نمازگزارانی که از نمازشان غافلند.
در آیه دیگر این گروه را به نفاق موسوم میداند و میفرماید:
«انّ المنافقین یخادعون اللّه و هو خادعهم و اذا قاموا الی الصّلاة قاموا کسالی یراعون الناّس و لا یذکرون اللّه الاّ قلیلاً» ]۲۹[
ترجمه: منافقان با خدا نیرنگ میکنند و حال آنکه او با آنان نیرنگ خواهد کرد و چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند.با مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند.
تنها آن گروه، مورد ستایش قرآنند که نماز را با خشوع و مواظبت اقامه نمایند.
در این مورد قرآن کریم می فرماید:
« قد افلح المؤمنون الّذین هم فی صلاتهم خاشعون» 30
مولوی میگوید:
اگر نــه روی دل انـــدر برابرت دار م
من این نـماز، حساب نماز، نشمارم
عشـق روی تو من رو به قبله آورد م
و گرنه من ز نـماز و ز قـبله بـیزار م
مرا غرض ز نـماز آن بود که پنهانی
حدیث درد فـــراق تـو با تو بگذار م
و گرنه این چه نمازی بود که من با تو
نشسته روی به محراب و دل بیازارم! ؟
أرَْوِي بحَِذْفِ الَِْْسْناَدِ عَنْ سَیِّدَةِ الَنسَِّاءِ فاَطِمَةَ اِبْنَةِ سَیِّدِ الَنْبِیاَ ءِ صَلوََاتُ اَللَِّّه عَلَیهَْا وَ عَلَى أبَِیهَا وَ عَلَى بعَْلِهَا وَ عَلَى أبَْناَئهَِا الَْْوَْصِیاَءِ :
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ـ لاِبنَتِهِ فاطِمَةَ عليها السلام لَمّا قالَت لَهُ : يا أبَتاه ، ما لِمَن تهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ و النِّساءِ ؟ ـ : يا فاطِمَةُ ، مَن تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ و النِّساءِ ابتَلاهُ اللّه ُ بِخَمسَ عَشَرَةَ خَصلَةً : سِتٌّ مِنها في دارِ الدُّنيا ، و ثَلاثٌ عِندَ مَوتِهِ ، و ثَلاثٌ في قَبرِهِ ، و ثَلاثٌ فِي القيامَةِ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ
فَأمَّا اللَّواتي تُصيبُهُ في دارِ الدُّنيا : فَالاُولى يَرفَعُ اللّه ُ البَرَكَةَ مِن عُمُرِهِ ، و يَرفَعُ اللّه ُ البَرَكَةَ مِن رِزقِهِ ، و يَمحُو اللّه ُ عزّ و جلّ سيماءَ الصّالِحينَ مِن وَجهِهِ ، و كُلُّ عَمَلٍ يَعمَلُهُ لا يُؤجَرُ عَلَيهِ ، و لا يَرتَفِعُ دُعاؤُهُ إلَى السَّماءِ ، و السّادِسَةُ لَيسَ لَهُ حَظٌّ في دُعاءِ الصّالِحينَ
و أمَّا اللَّواتي تُصيبُهُ عِندَ مَوتِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أنَّهُ يَموتُ ذَليلاً ، و الثّانيَةُ يَموتُ جائِعًا ، و الثّالِثَةُ يَموتُ عَطشانًا ؛ فَلَو سُقيَ مِن أنهارِ الدُّنيا لم يَروَ عَطَشُهُ
و أمَّا اللَّواتي تُصيبُهُ في قَبرِهِ : فَأَوَّلُهُنَّ يُوَكِّلُ اللّه ُ بِهِ مَلَكًا يَزعَجُهُ في قَبرِهِ ، و الثّانيَةُ يُضَيِّقُ عَلَيهِ قَبرَهُ ، و الثّالِثَةُ تَكونُ الظُّلمَةُ في قَبرِهِ . و أمَّا اللَّواتي تُصيبُهُ يَومَ القيامَةِ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ : فَأَوَّلُهُنَّ أن يُوَكِّلَ اللّه ُ بِهِ مَلَكًا يَسحَبُهُ عَلى وَجهِهِ و الخَلائِقُ يَنظُرونَ إلَيهِ ، و الثّانيَةُ يُحاسَبُ حِسابًا شَديدًا ، و الثّالِثَةُ لا يَنظُرُ اللّه ُ إلَيهِ و لا يُزَكّيهِ و لَهُ عَذابٌ أليمٌ .حديث ؛روزی حضرت زهرا (سلام الله علیها) کنار رسول خدا(ص) نشسته بودند.
حضرت فاطمه(س) از پدر بزرگوارش پرسید: پدر جان، یا رسول الله! زنان و مردانى که نسبت به نماز بى اعتنا هستند و نماز راسبک مى شمارند، چه عواقبى را در پیش دارند ؟
رسول خدا (ص) فرمود: فاطمه جان! هر کسى از مردان و زنان نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلامىسازد:
شش مورد در دنیا، سه مورد در وقت مرگ، و سه مورد آنها در قبر و سه مورد در قیامت زمانى که از قبر خارج شود.
الف( اما آن شش بلایى که در دنیا دامنگیرش مىشود:
خداوند برکت را از عمرش مىبرد.
خداوند برکت را از رزقش م ىبرد.
خداوند عزوجل سیماى صالحین را از چهرهاش محو مىکند .
هر عملى که انجام مىدهد پاداش داده نمىشود .
دعایش به آسمان نمىرود.
بهرهاى از صالحین براى او نیست .
ب( اما آن سه بلایى که هنگام مرگ گرفتارش خواهد شد:
ذلیل از دنیا مى رود.
هنگام مرگ در حال گرسنگى خواهد بود.
تشنه از دنیا خواهد رفت، اگر چه آب نهرهاى دنیا را به او بدهند.
ج( اما آن سه بلایى که در قبر دامنگیرش م ىشود:
خداوند ملکى در قبر براى او مىگمارد تا او را زجر دهد.
قبرش براى او تنگ خواهد شد.
گرفتار ظلمت و تاریکى قبر خواهد شد.
د( اما آن سه بلایى که در روز قیامت گرفتارش خواهد شد:
خداوند ملکى را موکل مىسازد تا او را با صورت بر زمین بکشد، در حالى که خلایق تماشا مىکنند .
محاسبه اعمالش به سختى انجام مىشود .
خدا به نظر لطف به او نمىنگرد و براى اوست عذاب همیشگى.
منبع: فلاح السائل: 22
که این بلاها هر کدام کافی است که انسان به اندیشه فرو رود و خود را در قهر خدا گرفتار نکند و گذشته از این همه بلا، چه
بلایی بزرگتر از این که انسان خود را از فیض حضور در محضر مهربان بی همتا و عزیر بی شریک و قادر بی نیاز محروم کند و در نسیان و فراموشی گرفتار آید.
و فرمودند: نماز را تباه نسازید، چرا که هرکس نمازش را تباه سازد، با قارون )مظهر دنیا پرستی( و هامان )مظهر قدرت طلبی(محشور میگردد. و بر خدا سزوار است که او را در آتش دوزخ بیفکند) .۳۲
و در روایات نسبت به کسی که گناهان را انجام میدهد، اطلاق کفر نمیشود، ولی تارک الصلاه را کافر معرفی میکنند و علتشاین است که تارک الصلاه نماز را به خاطر شهوت و میل ترک نمیکند و بلکه به خاطر سبک شمردن نمازی است که آن قدر در دین به آن اهمیت داده شده است و یک نحو روی گردان شدن از خداوند متعال است .
لذا پیامبر فرمودند: کسی که سه روز نمازش را)عمدا( ترک کند اگر بمیرد، غسل و کفن ندارد و در قبرستان مسلمانان دفننمیشود. 33
در سوره مدثر، آیات 42تا 45، خداوند از بعضی از اهل جهنم در حالی که در عذاب گرفتار هستند م یپرسد: چه چیزی شما رادر این جهنم قرار داد. جواب میدهند که ما نماز نمیخواندیم و به فقراء کمک نمیکردیم و . ...
پانویس
۱.ماعون/سوره۱۰۷، آیه۵۴.
۲.مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۰، ص۶.
۳.نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۳، ص ۲۶.
۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۵، ص۲۲۵.
۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۱، ص۲۴۵.
۶.مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۹۷.
۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۱، ص۲۴۲.
۸. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۹۸.
۹.حرعاملی، محمدحسن، وسائل الشیعه، ج۴، ص ۱۱۴.
۱۰.مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۹، ص۲۳۶.
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۰، ص۹.
۱۲. مریم/سوره۱۹، آیه۵۶.
۱۳. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۵.
۱۴.مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۱۵۴.
۱۵.کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۳، ص۲۶۹.
۱۶.مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۰، ص۲۱.
۱۷.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۰، ص۲۱.
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۳۱۵.
۱۹.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۰، ص۲۲.
۲۰. مطهری، مرتضی، گفتارهای معنوی، ص۶۵- ۶۴.
۲۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۰، ص۲۱.
۲۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸۰، ص۲۲.
۲۳.کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۳، ص۲۶۹.
۲۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۰، ص۹.
۲۵.مدثر/سوره۷۴، آیه۴۲.
۲۶.قلم/سوره۶۸، آیه۴۲ -۴۳.
۲۷.مریم/سوره۱۹، آیه۵۹.
۲۸. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۴ ۵.
۲۹. نساء/سوره۴، آیه۱۴۲.
۳۰. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱.
۳۱.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۰، ص۲۱.
۳۱. سید بن طاووس ، ابولقاسم، فلاح السائل ،ج۱، ص ۲۲
۳۲.حرعاملی ،محمدحسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص ۱۹
33. تاج الدین شعیری، محمد،جامع الاخبار ، ص۷۴
منابع
قرآن کریم
مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار
کلینی،محمد بن یعقوب، کافی
حرعاملی، محمد حسن، وسائل الشیعه
مطهری،مرتضی ،گفتارهای معنوی
بن طاووس، ابولقاسم، فلاح السائل
تاج الدین شعیری ،محمد، جامع الاخبار،
نوری،میرزا حسین، مستدرک الوسائل