■ آداب باطنی نماز (1)
مقدمه
برای نماز غیر از این صورت ظاهری، حقیقت و باطنی است كه دارای آداب مخصوص به خود است و همچنانکه مراعات آداب ظاهری ضروری است ـ به طوری كه اگر آنها رعایت نشود موجب بطلان و نقصان صورت نماز است ـ مراعات آداب باطنی نیز لازم است. در غیر این صورت نماز معنوی باطل و ناقص میشود.[1] بدین جهت مراعات و محافظت تمام آداب ظاهری و باطنی نماز امری است ضروری؛ چراكه نمازی كه مقبول حق واقع شود، همین نماز است. در این مجال کوتاه به برخی از این آداب باطنی اشاره میکنیم كه نمازگزار واقعی باید بر آنها مواظبت كند.
1. آمادگی برای نماز
اولین ادبی که باید در نمازگزار وجود داشته باشد، حالت انتظار برای رسیدن به معشوق و معبود یگانه و پروردگار جهانیان است. در روایات از منتظر نماز به مهمان خدا تعبیر شده است.[2] در حالات پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده که ایشان برای وقت نماز انتظار میکشید و شوقش برای عبادت افزون میشد و چشم به راه رسیدن وقت نماز بود.[3] در حالات امام حسن (علیه السلام) میخوانیم: هنگام فراغ از وضو رنگ رخسار او دگرگون مىگشت و چون از سببش پرسيدند، فرمود: "بر كسى كه بخواهد به حضور صاحب عرش در آيد، حق است كه رنگ او دگرگون شود".[4] وقتى امام زين العابدين (علیه السلام) وضو گرفته و به انتظار رسيدن وقت نماز به سر مىبرد، از شدت خضوع در برابر حق و احساس بندگى به درگاه خدا، آثار نگرانى در اندامش ظاهر بود".[5]
پس از کسب طهارت ظاهری باید مقدمات طهارت باطنی و آمادگی معنوی برای حضور در پیشگاه خداوند مهیا شود. جاری ساختن اذکار لفظی و باطنی، باعث نورانیت شده، دل و جان را آمادة حضور و گفت وگو با خالق مینماید.
آداب پیش از نماز بسیارند که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد: استفاده از انگشتر عقيق، پوشيدن لباس پاكيزه، شانه كردن موها، مسواك زدن، خود را براى نماز خوشبو نمودن، پوشيدن لباس سفيد و عبا براى نماز، آمادگی برای خواندن نماز در اول وقت و خواندن نماز به جماعت، گفتن اذان و اقامه.
2. خشوع
خشوع از آدابی است که در همۀ عبادات به ویژه نماز لازم میباشد. حقیقت خشوع عبارت است از فروتنی كامل در برابر هیبت و عظمت جمال و جلال محبوب. خشوع با درک عظمت و هیبت جمال و جلال حق به دست میآید. خداوند میفرماید: "قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون"؛[6] همانا رستگار شدند مؤمنانی كه در نمازشان خاشعاند. در توضیح این مطلب باید گفت: برخی از دلها اهل عشق و محبّت و مظهر صفات جمال[7] خدا هستند که به حسب نوع آفرینش متوجه جمال محبوب هستند. اینها در مسیر سلوک، نشانههایی از جمال الهی یا اصل آن را درک کرده و از خودبیخود میشوند؛ چراکه در هر جمالی جلالی پنهان بوده و پشت پردۀ هر جلالی، جمالی وجود دارد. امیر مؤمنان علی (علیه السلام) فرمود: "منزّه است کسی که عذاب و نقمتش شدید بوده و در همان حال، رحمت او دوستانش را فرا گرفته و با آنکه دایرۀ رحمتش فراگیر میباشد، عذاب و نقمتش برای دشمنان شدت گرفته است".[8]
3. طمأنینه
طمأنینه از آداب مهم عبادات میباشد. مقصود ما از طمأننیه در این جا آن است که عبادت را با آرامش قلبی و اطمینان خاطر به جا آورد؛ زیرا اگر عبادت را با حال اضطراب قلب و تزلزل بجا آورد، هیچ اثر و فایدهای بر روح و قلب انسان نمیگذارد. یکی از حکمتهای تکرار عبادت و زیاد گفتن اذکار آن است که در دل تأثیر بگذارد تا آرامآرام قلب با روح عبادت یکی گردد. اگر قلب، آرامش و طمأنینه نداشته باشد، عبادات و اذکار در آن تأثیری نگذاشته و عبادت نیز بیش از یک عمل ظاهری نخواهد بود. چنین عبادتی در باطن و قلب انسان سرایت نکرده و از عالم دنیا به آخرت هم منتقل نمیشود. این عبادت ممکن است در هنگام مرگ و سکرات هولناک آن و پس از آن به صورت کلی از دل محو شده و انسان با دست خالی در پیشگاه مقدس حق برود.نمازگزار برای اینكه بتواند با سكون و طمأنینه در محضر خدا حاضر شود، باید تمام موانع را از سر راه بردارد، از جمله موانعی كه باید برداشته شود، پرخوری، كثرت خواب، جلوگیری از بول، كسالت و خستگی است. امام صادق (علیه السلام) به همین مقام اشاره نموده و میفرماید: "قلب خود را قبلۀ زبانت قرار ده. جز با اشارۀ قلب و موافقت عقل و رضای ایمان زبان مجنبان".[9]
مثلاً اگر کسی ذکر شریف "لا اله اله الله"، "محمد رسول الله" را با آرامش و اطمینان دل بگوید و این ذکر را به دل وارد کند، آرامآرام زبان دل همراه با زبان ظاهر شده و متوجه این ذکر میگردد. پس از این است که ابتدا زبان دل متوجه این ذکر میگردد، سپس زبان ظاهر مشغول آن میشود.
4. محافظت نماز
قرآن در وصف مؤمنان میفرماید: "مؤمنان كسانی هستند كه بر نمازهایشان محافظت و مراقبت دارند".[10] این محافظت در تمامی حالات و مسائل و مراتب نماز است. یكی از مهمترین مراتب، حفظ آن از تصرف غاصبانه شیطان است. چنانكه میدانیم شیطان دشمن قسمخوردة انسان است چنانکه خداوند گفت: "پس به عزت تو قسم همة آنها را گمراه میكنم، مگر بندگان مخلصت را".[11] از این رو همواره در همه جا و همه وقت این سارق و رهزن، در كمین مؤمنان و كالاهای ناب آنان است؛ پس باید تلاش و مواظبت كامل بر نماز و عبادات داشت.
5. نشاط
نمازگزار باید وقتی و ساعتی را به نماز اختصاص بدهد كه از همه چیز فارغ باشد و هرگز در زمان خستگی و كسالت و بیحالی نماز و عبادت را بر خود تكلیف نکند. قرآن چنین میفرماید: "در حال مستی به نماز نزدیك نشوید".[12] در برخی روایات مستی را به كسالت تفسیر كردهاند.[13] امام حسن عسكری (علیه السلام) میفرماید: "هنگامی كه قلوب، نشاط و بهجت دارند به آنها امانت بسپارید و وقتی كه گریزانند آنها را واگذارید".[14]
6. حضور قلب (مقاله مرتبط)
یكی از مهمترین آداب قلبی در نماز، حضور قلب است. سخن در این باب بسیار است؛ اما اجمالاً یكی از مراتب حضور قلب این است كه قلب نمازگزار در وقت عبادت از همه جا و همه چیز غیر از جمال حق تعالی فارغ و منصرف شود و خود را در محضر محبوب ببیند و جز او چیزی را مشاهده نكند. برای دستیابی به حضور قلب، باید از از عواملی که باعث حواسپرتی میشود پرهیز کرد؛ عواملی مانند بازی کردن با سر و ریش و لباس و اعضای بدن، خاراندن بدن، توجه كردن به اطراف، پوشیدن لباس تنگ و نامناسب، خمیازه كشیدن اختیاری، نگاه كردن به آسمان، گذاردن دست به كمر، فشار دادن بند انگشتها، مقابل تصویر یا در باز ایستادن؛ البته انجام دادن این امور، موجب بطلان نماز نمیشود. در این باره امام باقر (علیه السلام) میفرماید: "هر گاه به نماز ایستادی كاملاً متوجه نمازت باش، چون آن مقدار از نمازت كه با توجه باشد، برای تو مفید خواهد بود. در نماز با دست، سر و ریش خود بازی مكن و در دل، حدیث نفس مكن و در هنگام نماز، دهن درّه و قامتكشی نكن.[15] رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) نیز میفرماید: "خدا را چنان عبادت كن که گویا او را میبینی و اگر تو او را نمیبینی، او تو را میبیند".[16] در اهمیت حضور قلب همین بس كه طبق روایات فراوان آن مقدار از نماز مقبول حق واقع میشود كه با حضور قلب باشد. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: "از نماز بنده، نصف یا ثلث یا ربع یا خمس نماز بالا میرود؛ پس تنها آنچه را که اقبال به قلب نموده است بالا میرود؛ و ما مأمور شدهایم به نافلهها و نمازهای مستحبی تا نقص نمازهای واجب كامل و تمام شود".[17] نيز از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) منقول است كه: "دو نفر از امت من به نماز مىايستند، ركوع و سجودشان يكى است و حال آنكه ميان نماز آنها مثل ما بين زمين و آسمان [فاصله] است".[18] امام رضا (علیه السلام) دربارة کاملترین نماز فرمود: "نمازي است که با حضور قلب و فراغت اعضا و انکسار و فروتني در حضور خداوند تبارک و تعالي باشد. [شخص نمازگزار] بهشت را در طرف راستش و آتش جهنم را در طرف چپش، و صراط را پيش روي خود و خداوند را در مقابل خود ببيند".[19]
پی نوشت ها:
[1]. ر. ك: امام خمینی، آداب نماز، ص2 ـ 5.
[2]. میرزای نوری، مستدرک الوسائل، ج1، ص33 (صلی الله علیه و آله) .
[3]. "یَنْظِرُ وَقْتَ الصّلاة وَ یَشْتَدُّ شَوْقُهُ وَ یَتَرَقَّبُ دُخولَهُ" (سیدمحمدحسین طباطبایی، سنن النبی، ص304).
[4]. فیض کاشانی، محجة البيضاء، ج1، ص351.
[5]. ابونعیم اصفهانی، حلية الاولياء، ص133.
[6]. مؤمنون: 1 ـ 2.
[7]. [حضرت امام رحمة الله در همین کتاب در قسمت تفسیر سورۀ توحید دربارۀ صفات جلال و جمال الهی مینویسند: اهل معرفت صفات "جمال" را صفاتی میدانند که انس و دل بستگی میآورد و صفات "جلال" را صفاتی میدانند که وحشت و حیرت میآورد، یعنی آنچه به لطف و رحمت خدا تعلق دارد، از صفات "جمال" است؛ مثل رحمن، رحیم، لطیف، عطوف، رب و ... و نیز آنچه که به قهر و کبریایی حق تعالی متعلق است از صفات "جلال" محسوب میشود؛ مثل مالک، ملک، قهار، منتقم و ...].
[8]. نهج البلاغه، خطبۀ89.
[9]. مصباح الشریعه، ص55، باب 24؛ میرزای نوری، مستدرک الوسائل، ج5، ص39 (علیه السلام) ، ح2.
[10]. معارج: 44؛ مؤمنون: 9.
[11]. ص: 82 و 83.
[12]. نساء: 43.
[13]. امام خمینی، آداب الصلوه، ص 24.
[14]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج (علیه السلام) 5، ص 3 (علیه السلام) (علیه السلام) .
[15]. همان، ج 84، ص 201.
[16]. همان، ج (علیه السلام) 4، ص (علیه السلام) 4.
[17]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 32 (علیه السلام) ؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج84، ص238.
[18]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج81، ص249.
[19]. همان، ج84، ص24 (صلی الله علیه و آله) .