■ مقدمات نماز (طهارت)
مقدمه
طهارت به معنی پاك شدن و حالتى معنوى است كه در نتیجه وضو، غسل یا تیمم، براى انسان حاصل مىشود. در شستوشوی اعضای ظاهری باید به تطهیر دل نیز توجه داشت. دل جایی است که خداوند بر آن مینگرد و سرپرست و پیشوای همۀ اندامهاست. به طور كلی مقصود از طهارت اعضا، روی آوردن به خدا، دوری جستن از دنیا با دل و حواس و رسیدن به نیکبختی است. دنیا و آخرت دو رقیبند که نزدیک شدن به یکی، موجب دور شدن از دیگری است.[1] از این رو دستور پاک شدن از دنیا و روی آوردن به آخرت به هنگام عبادت داده شده است.[2] انسان به دو صورت از حالت طهارت خارج میشود: اول: به وسیله نجاستهاى ظاهرى كه در اصطلاح فقه به آن خَبَث گفته مىشود و راه پاك شدن از آنها، به تفصیل در بحث مطهرات رسالههاى عملیه بیان شده است. دوم: نجاستهاى باطنى كه در اصطلاح فقه حَدَث نامیده مىشود و در انسان حالت روانى ایجاد مىكند كه به سبب آن، آمادگى عبادت و مناجات از انسان گرفته میشود.
اما چیزهایی كه مىتواند حدث را از وجود یك انسان رفع كند و به او آمادگى عبادت دهد، عبارتند از: وضو، غسل و تیمّم که در این بخش به این سه موضوع پرداخته خواهد شد.
1. وضو
وضو طهارتی است که زمینه خلوت با دوست را فراهم میآورد. یكباره برخاستن از مادیت و كوچ کردن به معنویت، مشكل است؛ ولى وضو گرفتن، به تدریج انسان را برای این کوچ آماده مىسازد. امام رضا (علیه السلام) در بیانی زیبا ابعاد وضو و راز وجوب آن را اینگونه بیان میکند: "شستن صورت و دست و مسح به سبب ایستادن بنده در برابر خدا و روی نمودن به او و دیدار با وی با همۀ اعضا و جوارح ظاهری است. پس شستن صورت برای سجده و خضوع در آن است. نیز شستن دو دست بدان جهت است كه آنها را به درگاه خداوند بالا میبرد. مسح سر و روی دو پا بدین جهت است که ظاهر و برهنه است و نمازگزار میخواهد در سراسر نمازش با این سه رو به حق بایستد".[3]
آداب وضو (مقاله مرتبط)
مهم ترین آداب وضو عبارت است:
الف) خواندن دعاهای مخصوص هنگام وضو
حضرت علی (علیه السلام) به محمد حنفیه دستور دادند که وضویی بگیرد. ایشان که شروع کردند به وضو گرفتن، امیرالمؤمنین (علیه السلام) دعاهایی به او تعلیم دادند تا آنها را در هنگام وضو بخواند. بعد از بیان دعاهای وضو، به پسرشان فرمودند: "ای محمد هركس مانند من وضو بگیرد و چون این اذكار را بخواند، خداوند در برابر هر قطره آب، برای او فرشتهای میآفریند كه تقدیس و تسبیح و تكبیر گوید و ثواب آن را تا قیامت برای او مینویسد".[4]
آن دعا این است:
مستحب است زمانی كه نگاه انسان به آب میافتد، بگوید: "بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ الْمَاءَ طَهُوراً وَ لَمْ یجْعَلْهُ نَجِسا"[5] و هنگامی كه پیش از وضو دست خود را میشوید، بگوید: "اللَّهُمَ اجْعَلْنِی مِنَ التَّوَّابِینَ وَ اجْعَلْنِی مِنَ الْمُتَطَهِّرِین".[6] در وقت مضمضه كردن ـ آب در دهان گرداندن ـ بگوید: "اللَّهُمَّ لَقِّنِّی حُجَّتِی یوْمَ أَلْقَاكَ وَ أَطْلِقْ لِسَانِی بِذِكْرِكَ وَ شُكْرِك".[7] به وقت استنشاق ـ آب در بینى كردن ـ بگوید: "اللَّهُمَّ لَا تُحَرِّمْ عَلَی رِیحَ الْجَنَّةِ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یشَمُّ رِیحَهَا وَ رَوْحَهَا وَ طِیبَهَا".[8] زمان شستن رو بگوید: "اللَّهُمَّ بَیضْ وَجْهِی یوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوهُ وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِی یوْمَ تَبْیضُّ فِیهِ الْوُجُوه".[9] در وقت شستن دست راست بگویید: "اللَّهُمَّ أَعْطِنِی كِتَابِی بِیمِینِی وَ الْخُلْدَ فِی الْجِنَانِ بِیسَارِی وَ حَاسِبْنِی حِساباً یسِیرا".[10] هنگام شستن دست چپ بگوید: "اللَّهُمَّ لَا تُعْطِنِی كِتَابِی بِیسَارِی وَ لَا تَجْعَلْهَا مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِی وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّی مِنْ مُقَطَّعَاتِ النِّیرَان".[11] به وقت مسح سر بگوید: "اللَّهُمَّ غَشِّنِی بِرَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ وَ عَفْوِك".[12] هنگام مسح پا بگوید: "اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِی عَلَى الصِّرَاطِ یوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ وَ اجْعَلْ سَعْیی فِیمَا یرْضِیكَ عَنِّی یا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَام".[13]و[14]
ب) مسواك زدن
مسواک زدن، ثواب کارهای خوب انسان را تا هفتاد برابر افزایش میدهد.[15] دو رکعت نماز با مسواک برتر از هفتاد رکعت نماز بیمسواک است.[1(صلی الله علیه و آله)] تلاوت قرآنی که قبل از آن مسواک زده شده باشد، هفتاد برابر ارزش پیدا میکند. رسول پاکیها(صلی الله علیه و آله) فرمود: "دهانهای شما راهی از راههای گفتگو با پروردگار است، پس تا میتوانید دهانهایتان را خوشبو کنید".[1 (علیه السلام) ] مسواک را به عرض دندانهایتان بکشید نه به طول آن، پیامبر اکرم دندانهایش را خلال میکرد و میفرمود: "خلال کردن، دندانها را خوشبو میکند".[18] برای فرشتگان چیزی منفورتر از آن نیست که در دندانهای کسی باقیمانده غذا ببینند.[19] مسواک زدن موجب خشنودی آفریدگار، سپیدی دندانها، نابودی کرم، کاستی بلغم، اشتهاآوری، افزون شدن نیکیها، استحکام لثهها،[20] قدرت سخنوری،[21] شادی فرشتگان، تقویت حافظه، چند برابر شدن اجر کارهای نیک و... میشود.[22]مسواك زدن به جهت اهمیتی كه دارد، جزئی از وضو قرار داده شده است؛ به طوری كه ترس از سختگیری بر امت موجب شد تا پیامبر آن را واجب نكند.[23] امام صادق (علیه السلام) میفرماید: "از جمله سفارشهای رسول خدا(صلی الله علیه و آله)به امام علی (علیه السلام) این بود که هرگاه وضو میگیری (پیش از آن) مسواک بزن".[24]
ج) مضمضه و استنشاق
مضمضه یعنی آب را در دهان گردانیدن و برای این كار سه مرتبه و برای هر دفعه یك مشت آب كافی است.
استنشاق به معنی شستشوی بینی یا آب یا مایع دیگری را به بینی کشیدن است. امام علی (علیه السلام) میفرماید: "الْمَضْمَضَةَ وَ الِاسْتِنْشَاقَ سُنَّةٌ وَ طَهُورٌ لِلْفَمِ وَ الْأَنْف"؛[25] مضمضه و استنشاق، سنت است و سبب پاکیزگی دهان و بینی میشود.
حضرت رسول(صلی الله علیه و آله)میفرمایند: "هیچ كس نباشد از شما كه آب برگیرد و مضمضه و استنشاق بكند، مگر آنكه هر گناهی كه به دهان و بینی كرده است با آب ریخته میشود. چون آب با صورت ریزد، هر گناهی كه بر صورت كرده است، با آب از صورت او فرو میریزد. چون مسح سر بكشد هر گناهی كه سر كرده باشد، بخشیده میشود. چون بر پاهای خود مسح بكشد، گناهانی كه با پاهایش انجام داده باشد از او فرو میریزد".[2(صلی الله علیه و آله)]
د) گرفتن آب با دست راست، اگرچه برای شستن دست راست باشد.
ه) با توجه وضو گرفتن.
و) درحال وضو سوره قدر خواندن.
ز) بعد از وضو آیةالكرسی خواندن.
ح) مستحب است آب وضو به مقدار یك مد یعنی كمتر از یك لیتر باشد.
ط) بعد وضو آب آن را خشک نکردن.
مکروهات وضو
1. اسراف درآب وضو مكروه، ولی اسباغ (كامل وضو گرفتن) مستحب است و ظاهراً مقدار یك مدّ آب برای همۀ كارهای وضو، یعنی واجبات و مستحبات كافی است و مصرف بیشتر از آن اسراف شمرده میشود. امام صادق (علیه السلام) فرمود: "برای خداوند متعال فرشتهای است كه اسراف وضو را مینویسد، همانگونه كه نقصان و كم گذاشتن آن را ثبت میکند".[2 (علیه السلام) ] از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)نقل شده كه فرمود: "مقدار آب وضو، یك مدّ و مقدار آب غسل یك صاع (سه لیتر) است. پس از من مردمی میآیند كه این مقدارآب را كم میشمرند. این مردم برخلاف سنّت من هستند و كسی كه بر سنت من ثابت باشد، در بهشت قدس با من است".[28]
2. كمك گرفتن از دیگران در مقدّمات نزدیك وضو، مانند آب ریختن بر دست وضوگیرنده مكروه است، ولی در شستن و مسحها جایز نیست. در روایت است که وقتی امام علی (علیه السلام) وضو میگرفت، اجازه نمیداد کسی آب روی دستهای مبارکش بریزد. هنگامی که از علت آن پرسیدند، فرمود: "دوست ندارم در نمازم کسی را شریک کنم"[29] و این آیه را تلاوت فرمود: "فمن كان یرجو لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا یشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا".[30]
3. خشك كردن آب وضو.
2. غسل
از جنابت تعبیر به فرو رفتن در طبیعت و غفلت از جنبۀ روحانیّت انسان شده است. به تعبیر دیگر در این حالت جنبۀ حیوانیت انسان بر او سلطه پیدا كرده است. در مقابل، برای پاک شدن از این حالت و برگشت به جنبۀ روحانی و الهی، اسلام عمل غسل را مطرح كرده است. این بازگشت با شستوشوی تمام بدن که در جنبۀ طبیعی خویش غرق شده بود، به شكلی كه در متون دینی و رسالههای عملیه وارد شده است، حاصل میشود.
برای غسل آداب معنوی بیان شده است؛ مثل اینكه شخص در هنگام غسل به شستوشوی ظاهر خویش بسنده نکند؛ بلکه به جنابت باطن خویش نیز توجه داشته باشد؛ یعنی از تسلط نفس و جنبۀ حیوانی بر بُعد انسانی و الهی خویش پرهیز کرده، باطن خویش را که از روح الهی در آن دمیده شده، از توجه به غیر حق دور سازد. امام رضا (علیه السلام) فرمود: "اینکه به غسل جنابت دستور داده شده؛ اما پس از قضای حاجت ـ با این که نجستر و پلیدتر است ـ دستور غسل داده نشده، ازاینروست که جنابت از نفس آدمی میباشد و از همۀ بدن چیزی خارج میشود؛ اما خلا (بول و غائط) از نفس آدمی نیست؛ بلکه غذایی است که از یک در وارد میشود و از در دیگر خارج میگردد".[31] از ظاهر این احادیث چنین برمیآید که چون منی از تمام بدن خارج میشود، پس غسل هم بر تمام بدن تعلق میگیرد. این برداشت با عقیدۀ برخی از پزشکان و دانشمندان علوم طبیعی نیز سازگار است؛ "شستوشویی کن و آنگه به خرابات خرام".[32]
غسل جنابت مانند سایر غسلها میباشد و فقط نیت آن که غسل جنابت است، متفاوت است. برای آگاهی از نحوۀ انجام دادن غسل میتوان به رسالۀ مرجع تقلید خود مراجعه نمود.
3. تیمم
هنگامی که استفاده از آب پاک به دلایلی مانند بیآبی و بیماری[33] ممکن نباشد، تیمم واجب میشود. تیمم ساییدن خاک به دست و صورت برای شکستن این اندامهای آلوده است. قرآن کریم میفرماید: "اى كسانى كه ایمان آوردهاید! هنگامى كه به نماز مىایستید، صورت و دستها را تا آرنج بشویید... و اگر آب (براى غسل یا وضو) نیابید، با خاك پاكى تیمم كنید.... خداوند نمىخواهد مشكلى براى شما ایجاد كند؛ بلكه مىخواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید؛ شاید شكر او را به جا آورید". [34] از این آیه میتوان دریافت كه خاك همچون آب، مایه پاكیزگی است. پیامبر(صلی الله علیه و آله)فرمود: "زمین برای من مسجد قرار داده شد و خاك، پاك و پاككننده است".[35] طهور بودن خاك را هنگامی درمییابیم که پلیدیهای معنوی و روح كثافات ظاهری را ببینیم و تواضعی را كه از مسّ خاك و مسح آن بر اعضای بدن برای آدمی پدید میآید، درك کنیم. مقصود اصلی از وضو، پاكیزه ساختن نفس آدمی از پلیدیهای معنوی است و آنگاه كه دستیابی به آب ممكن نباشد یا استفاده از آن برای انسان زیان داشته باشد، به جای آن باید چیزی باشد كه تطهیر باطن کند و آن، مسّ خاك است كه به بازگشت به حقیقت آدمی اشاره دارد و نشانۀ تواضع است. ثمره تیمم، خضوع است و این خود نوعی توبه به شمار میآید. توبه مایه طهارت انسان از پلیدی گناه است.
پی نوشت ها:
[1]. ر. ک: مرتضی مطهری، بیست گفتار، بخش "حبّ دنیا".
[2]. شهید ثانی، اسرار الصلاة، ترجمه کوه سرخی، ص113.
[3]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج2، ص89.
[4]. همو، من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 44.
[5]. "به نام خدا، و به یارى او، حمد و سپاس مخصوص اوست كه آب را پاك قرار داد، و آن را نجس قرار نداده است".
[6]. "خداوندا؛ مرا از توبه كنندگان و پاكیزگان قرار ده".
[7]. "بارالها! تو خود به من در آن روزى كه با تو ملاقات مىكنم، دلایلم را به من تلقین نما و زبانم را براى یاد كردنت آزاد گردان".
[8]. "بارالها! بوییدن بوى بهشت را بر من حرام مگردان و مرا از جمله كسانى قرار ده كه بوى بهشت را و پاكیهاى آن را احساس نمایم".
[9]. "خدایا! صورت مرا در روزى كه همه صورتها در آن سیاه است، سفید گردان (كه اشاره به روز جزاست؛ روزى كه همه گناهكاران روسیاه وارد مىشوند) در روزى كه رویها سپید مىگردد، رویم را سیاه مگردان".
[10]. "خداوندا! نامه اعمال من را از طرف راست به من بده، و زندگى ابدى را از طرف چپ به من اعطا بفرما و هنگام حسابرسى اعمال، به نرمى محاسبه کن".
[11]. "بارالها! نامه اعمال من را به دست چپم مده و یا از پشت سرم، و آن را همچون زنجیر بر گردن من نیفكن، و به تو پناه مىآورم از پاره هاى آتش جهنم".
[12]. "بارالها! سایه رحمت و بركات و عفو خویش را بر من بگستران".
[13]. "بارالها! قدمهایم را بر روى پل صراط محكم بگردان، در روزى كه قدمهاى مردم بدكار در آن مىلرزد، و تلاش و كوشش مرا در آنچه تو را از من راضى مىگرداند قرار ده، اى صاحب جلال و كرامت".
[14]. رساله مراجع تقلید، بخش احكام وضو.
[15]. شیخ صدوق، خصال، ج2، ص449.
[16]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج73، ص133.
[17]. همان، ص131.
[18]. همان، ج63، ص439.
[19]. همان، ص436.
[20]. همان، ج76، ص129.
[21]. همان، ص135.
[22]. شیخ صدوق، خصال، ص481، ح53.
[23]. "قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): لَوْلَا أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِی لَأَمَرْتُهُمْ بِالسِّوَاكِ مَعَ كُلِّ صَلَاةٍ" (کلینی، اصول کافی، ج3، ص22، ح1).
[24]. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج2، ص17، ح 1348.
[25]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج77، ص334.
[26]. ابوالفتوح رازی، تفسیر روض الجنان و روح الجنان، ج6، ص282 و 283.
[27]. شیخ صدوق، وسائل الشیعه، ج1، ص340.
[28]. همان، ص339.
[29].همان، باب 47 از ابواب وضو، ح2.
[30]. "هر کس به ملاقات پروردگارش امید دارد، پس عمل نیکو انجام دهد و در عبادت خدایش کسی را شریک نکند" (کهف: 11).
[31]. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج1، ص467، ح 4؛ به نقل از: شیخ صدوق، علل الشرائع، ج1، ص281 و عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج1، ص112.
[32]. حافظ.
[33] . به رساله مرجع تقلید مراجعه شود.
[34]. مائده: 6.
[35]. "قَالَ رَسُولُ اللَّه (صلی الله علیه و آله) أُعْطِیتُ خَمْساً لَمْ یعْطَهَا أَحَدٌ قَبْلِی جُعِلَتْ لِی الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً وَ أُحِلَّ لِی الْمَغْنَمُ وَ نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ وَ أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْكَلَامِ وَ أُعْطِیتُ الشَّفَاعَةَ" (شیخ صدوق، الأمالی، ص217).
[36]. شیخ صدوق، خصال، ج2، ص449
[37] . به رساله مرجع تقلید مراجعه شود.