■ شرايط والدين در دعوت کودکان به نماز
راز و نـياز با خالق بى نياز موجب آرامش روح و صفاى باطن هر انسانى است و اگر بتواند بر كيفيت اين عمل نورانى بيفزايد به سرچشمه فيض نزديك تر و طماءنينه قلبى او نيز بيشتر و با دوام تر مى گردد.
سـعـادت و خـوشـبـخـتـى حقيقى فرزند، آرزوى هر پدر و مادرى است . بدون شك تحقق اين آرزوى پـسـنـديـده بـسـتـگـى به وضعيت و شرايط والدين دارد. اگر داراى شايستگى ها و صفات نيكو باشند مى توانند اين رسالت مهم و حساس را به بهترين وجه ممكن انجام دهند.
چـگـونـه انديشيدن ، عمل كردن و باورهاى قلبى والدين در سعادت يا شقاوت فرزندانشان نقش مؤ ثر و حياتى دارد، لذا ضرورى است شرايط لازم را احراز كنند تا بتوانند به درستى انجام وظيفه نمايند.
شرايط والدين
شرايط والدين متعدد و متنوع است در ذيل به برخى از مهمترين آنها مى پردازيم :
1ـ آگاهى و معرفت
آگاهى و معرفت در هر امرى همچون چراغى پرنور راه صواب رااز خطا بازمى شناساند تا آدمى به وادى جهل و گمراهى نيفتد و از هدف الهى و انسانى بازنماند.
مـعـرفـت و آگـاهى حقيقى زمانى حاصل مى شود كه انسان نسبت به هر موضوعى شناخت كافى و صحيح داشته و از اوهام دورى كند تا گرفتار جهل مركب نگردد.
تـربـيت كودك و نوجوان ، خاصه در زمينه نماز نيازمند شناخت و آگاهى عميقى است كه يا انسان بـايـد خـود بـه ايـن شـنـاخـت دست يابد و يا از كسانى كه آگاه به تربيت الهى هستند، مدد مى گيرد.
طـبـق تـحـقـيقات به عمل آمده ، كودك در ازاى 15 هزار ساعت حضور در مدرسه ، 65 هزار ساعت در خانه به سر مى برد.[1] آيا والدين با داشتن چنين فرصت زيادى ، محتاج آگاهى زياد نسبت به تربيت و هدايت كودك و نوجوان نيستند؟
آگاهى و معرفت والدين درباره تربيت دينى را مى توان به چند دسته تقسيم كرد:
الف ـ آگـاهـى نـسـبـت به معارف دين : براى پاى بند نمودن و ماءنوس كردن فرزندانمان به نماز لازم است نسبت به آنچه مربوط به نماز است آگاه باشيم تا بتوانيم به درستى آنان را راهنمايى كنيم و با ادله منطقى به سؤ الات و نيازهاى فكرى آنها پاسخ دهيم . زيرا جواب غلط يـا سـست ، آنان را در معرض خطرِ گرفتار شدن در دام منحرفين و مخالفين قرار مى دهد كه چنين خسارتى در بسيارى مواقع جبران ناپذير است .
والدين با بيان اهميت ، نقش و آثار فردى و اجتماعى نماز و با ذكر شواهد و مصاديق روشن چهره هاى درخشان عبادت و نماز همچون پيامبر اكرم (ص )، ائمه معصومين (ع )و انسان هاى وارسته ، مى توانند الگوهاى مناسبى براى كودك و نوجوان ارائه نمايند.
شـرح احـكـام فـقـهـى نماز به صورت روشن و به دور از هرگونه ابهامى ، فرزندشان را از سـردرگمى و دل زدگى نسبت به عبادات نجات مى بخشد و بيان صحيح مفاهيم ، معانى و رمز و رازهاى عبادت و نماز اطمينان بخش و اشتياق برانگيز مى باشد.
ب ـ آگـاهـى نـسـبـت بـه مـسـائل تـعـليـم و تـربـيـت : در دنـيـاى امـروز مـسائل تربيتى بسيار پيچيده ، علمى و دقيق تر از گذشته شده است و نمى توان به سادگى از كـنـار آنـهـا گذشت . دانشمندان علوم تربيتى تحقيقات متعددى در زمينه تعليم و تربيت انجام داده كـه بـسـيـار كـارگشا و مفيد هستند. آگاهى از آنها مى تواند مددكار مناسبى براى والدين در رسـيـدن بـه اهـداف تـربـيـتـى فـرزنـدانـشـان بـاشـد؛ چـرا كـه عـمـل آگـاهـانـه و درسـت والديـن ، بـيـشـتـريـن تـاءثـيـر را در شكل گيرى افكار و شخصيت كودك و نوجوان دارد.
والديـن آگـاه بـه مـسـائل تـعـليـم و تـربـيـت ، هيچ گاه به آموزش ظاهرى نماز همچون ياد دادن وضـو، حـمـد و سـوره و مانند آن اكتفاء نمى كنند بلكه سعى اصلى خود را پس از آموزش احكام و صورت نماز در آموزش اسرار و معارف نماز مصروف دارند. تا بتوانند بطور دقيق و عميق آنان را بـا مـفـاهـيـم ، اهـداف و آثـار عـبـوديـت و نـمـاز آشـنـا كـنـنـد، بـه گـونـه اى كـه خـودشان با مـيـل و انگيزه باطنى به سوى نماز شتافته و خود را نيازمند به ارتباط با خداوند بزرگ كه قدرت بى نهايت است ، بدانند.
والديـن انديشمند، موانع آموزشى و تربيتى نماز را مى شناسند و آگاهند كه از چه شيوه هايى جـهت رفع آنها بهره گيرند تا به مقصود نايل شوند؛ مثلاً مى دانند كه تربيت نماز، فقط به صـورت پند و نصيحت و توقع از فرزند صورت نمى گيرد ـ و اگر تحقق يابد، اثر موقتى و زودگـذر دارد ـ بـلكـه رفـتـار و شيوه هاى عملى و اخلاق نيكوى والدين است كه نقش سازنده و مهمى در ترغيب فرزندان به آداب الهى و نماز دارد.
والديـن آگـاه ، از تشويق و تنبيه بجا و حساب شده بهره مى گيرند تا دچار خطا و اشتباه و يا عـمـل ضـد تـربـيتى نگردند. زيرا، افراط يا تفريط در تشويق و تنبيه ، اثرات تخريبى در روحيه و شخصيت كودك ايجاد مى كنند بطورى كه او از نماز باز مى ماند و به عبادت علاقه اى نـشان نمى دهد. با در نظر گرفتن زمان ، مكان و ديگر شرايط مناسب جهت تشويق و تنبيه ، به يـقين بهتر مى توان از آن به عنوان وسيله اى در جهت ايجاد اشتياق در روح كودك بهره گرفت . مثلاً اگر پدر يا مادرى به فرزندش بگويد، تو ديگر بزرگ شده اى ، بايد نماز بخوانى ! يا فلانى را نگاه كن چه آدم خوشبختى است فرزندانش نماز خوان هستند و مانند آن ، اثرات منفى اين گونه حرف هاى آمرانه و سرزنش آميز، زيادتر خواهد بود.
شـرايـط و وضـعـيـت هـر خـانـواده و هـر كـودكـى نـيـز بـا ديـگـران تـفـاوت دارد، بـه هـمـيـن دليـل نـبايد همه را با يك ديد نگاه كرد. لذا با آگاهى و شناخت صحيح از شرايط و روحيات هر كس ، بهتر مى توان او را به عبادت پروردگار ترغيب نمود.
از ديـد عـلوم تـربيتى ، بر والدين است كه با ضعف ها و نواقص رفتارى كودك درست برخورد كـنـنـد و اگـر ضـعـفـى از كـودك و نـوجـوان خـود ديـدنـد بـه دنـبـال پيدا كردن علت و يافتن راه حل مناسب باشند، نه اين كه بر سرش فرياد زنند يا او را سـرزنـش و تـحقير كنند و يا در بين جمع ، ضعف ها و كاستى هاى او را برملا نمايند! هرگز با اين گونه روش هاى ضد تربيتى نمى توان كودك و نوجوان را به نماز ترغيب كرد.
والدينى مى توانند فرزندانشان را به سمت عبادت و بندگى خداوند راهنمايى كنند كه از نحوه تربيت الهى آگاهى دقيق و درستى داشته باشند، همچنين از گرايش ها و تمايلات كودك باخبر بوده و با توجه به آنها بتوانند او را به سوى نماز هدايت كنند. مثلاً دعوت كودك به نماز در هـنـگـامى كه به تماشاى فيلم يا بازى مورد علاقه اش سرگرم است كار درستى نيست و زمان سنجى صحيحى صورت نگرفته است . زيرا كودك امر احساسى و تخيلى برايش جاذبه دارتر و دلپذيرتر است تا يك امر فكرى و تعقلى همچون عبادت و نماز.
دانـسـتـن روش هـاى مـخـتلف تربيتى ، ياريگر والدين در ترغيب كودك و نوجوان به نماز است . گـاهـى روش مـسـتـقـيـم مـفـيدتر است و گاهى اين روش اثر و نتيجه اى به همراه ندارد بلكه در شـرايـطـى اثـر تخريبى و منفى مى گذارد. گاهى روش هاى غير مستقيم همچون كنايه ، اشاره ، تشويق اصل عمل و مانند آن بسيار اثربخش تر و مؤ ثرتر است . لذا در اجرا و بهره گيرى از هر روشى بايد به دقت ، شرايط، زمان ، مكان و اثر آن مد نظر باشد.
اگـر كـودك و نـوجـوان در حـضـور عـده اى قـرار دارد، براى اينكه غرور نوجوانى و شخصيت او ضـربـه نخورد، مى توان گفت ؛ ( فرزندم به نماز علاقه دارد) يا مثلاً ( ديروز زودتر از من نمازش را خواند) و با امثال اين گونه مطالب به طور غير مستقيم به او يادآور شد كه نمازش را بـخـوانـد. اگـر در جـمـع نـبـاشـد، بـايـد بـا مـهـربـانى و تشويق و ذكر نعمت هاى خداوند و شـكـرگـزارى از صـاحـب نـعـمـت و مانند آن ، او را به نماز دعوت كرد. مطمئناً كودك و نوجوان در قـبـال والديـن آگـاه و كاردان ، دعوت به نماز را مى پذيرد و به مرور زمان و در اثر تكرار و عـادت ظـاهـرى و فـهـم و درك بـاطـنى ، از مشتاقان به عبادت مى شود خصوصاً هنگامى كه لذت معنوى عبادت را بچشد؛ در اين صورت از راز و نياز جدا نمى گردد.
ج ـ آگـاهـى نـسـبت به روحيات كودك و نوجوان : طبق تحقيقات دانشمندان علوم تربيتى ، كودك و نوجوان در سنين مختلف داراى ويژگى ها و صفات گوناگون است كه بدون آگاهى و شناخت از آن خصوصيات ، امكان يك تربيت موفق ، خصوصاً در بُعد نماز ميسر نمى باشد.
والديـن آگـاه ، از تـغـييراتى كه در روحيه كودك و نوجوان ايجاد مى شود با خبرند و مى دانند چـگـونـه بـا ايـن گونه تغييرات برخورد نمايند تا آنان دچار بحران روحى نشوند. مثلاً اگر نـوجـوان دچـار افـكـار مـتـضاد شود و نسبت به برخى از امور همچون نماز ترديد نمايد يا دچار نـابـاورى ادله دعـوت كـنـنـده بـه نـمـاز گـردد و يـا نـوعـى تـنـفـر از عمل نمازگزاران را در ذهن داشته و يا اظهار كند، مى دانند چگونه بايد با او برخوردكرد.
والديـن دانـا بـا نـوجـوان مـبـتـلا بـه تـضـاد فكرى و ترديد مدارا كرده و با رفتار محبت آميز و اسـتـدلال قـوى به تدريج او را از اين بحران نجات مى دهند. امّا والدين ناآگاه با برخوردهاى تند و خشن همراه با اهانت و تحقير، نوجوان را در شرايط بدترى قرار مى دهند و به گونه اى با او عمل مى كنند كه لجاجت نموده از آداب الهى همچون نماز، فاصله بيشترى مى گيرد.
آگـاهـى از بـيـدارى هـاى مـخـتـلف در وجـود كـودك و نـوجـوان و شـكـل گـيـرى ابـعـاد شـخـصـيت آنها و برداشت صحيح از احساس و باورهاى مذهبى آنان راهگشاى والدين در هدايت بهتر فرزندان به سمتى است كه نماز را ستون دين دانسته و خود را پاى بند و مقيد به حفظ اين عمود قلمداد نمايند.
2 ـ ايمان و باور قلبى
هـر كـس كـه در مـقـام تـاءثـيرگذارى و تربيت ديگران باشد لازم است خود به آنچه مى گويد باور و يقين قلبى داشته باشد و گرنه در ديگران اثر سازنده اى نخواهد گذاشت .
ضـرورى اسـت والدين به نماز اهميت داده و باور و يقين به نماز در زندگيشان آشكار باشد. در غـيـر ايـن صـورت چـگـونـه اُنـس بـا نـمـاز بـراى فـرزنـدانـشـان حاصل مى گردد؟
والديـنـى كـه ايـمان و باور قلبى نسبت به نماز دارند، به موقع و با توجه و حضور قلب و بـا رعـايت ساير آداب ، به نماز مى ايستند و بدينوسيله شور و شوق خود را به عبادت و نماز نشان مى دهند. اين نحوه عمل ، كودك و نوجوان را مشتاق به نماز و ماءنوس به رابطه با خداوند بارمى آورد.
ايـمـان و بـاور حـقـيـقـى بـه خـداونـد و تـعاليم الهى ، در تمام ابعاد و زواياى زندگى انسان تـاءثـيـر مـى گـذارد و ايـمـان سـطـحـى و ظـاهرى نمى تواند نقش بسزايى در تربيت فرزند خـصـوصـاً عـشـق به عبادت و راز و نياز بگذارد. در واقع ايمان و باور قلبى اثر غير مستقيم و عميقى بر تربيت فرزندان دارد.
بـا نـگـاهى به زندگى انسان هاى وارسته مى توان اين مطالب را به وضوح مشاهده كرد. مثلاً رزمـنـدگـان اسـلام در دوران طـلايـى دفـاع مـقـدس بـا ايـمـان و بـاور حـقـيـقـى و اتصال ، اخلاص و راز و نياز به درگاه خالق بى نياز توانستند حماسه هايى را خلق كنند كه در نوع خود بى نظير يا كم نظير بود.
3 ـ عامل بودن
مؤ ثرترين نوع آموزش به ويژه در امور دينى ، اين است كه گوينده آنچه را بيان مى كند خود در عـمـل ، بـه آن پـاى بـنـد بـاشـد تـا صـداقـت گـفـتـارش در عـمـل آشـكـار گردد و گرنه گفتار تنها كارساز نبوده بلكه اثر منفى و تخريبى هم دارد. دو صد گفته چون نيم كردار نيست.
قرآن كريم گفتار بدون عمل را مذموم و نادرست مى داند.[2] سيره تربيتى انبياء و ائمه معصومين (ع )نيز دعوت عملى بوده است . در اين باره امام صادق (ع )فرمودند:
كـُونـُوا دُعـاه لِلنـّاسِ بـِغَيْرِ اءَلْسِنَتِكُمْ، لِيَرَوْ مِنْكُمُ الْوَرَعَ وَالاِْجْتِهادَوَالصَّلاه وَالْخَيْرَ فَاِنَّ ذلِكَ داعِيَه [3]
مـردم را بـا غـيـر زبـانـتان دعوت كنيد، تا از شما پارسايى و كوشش و نماز و كارخير ببينند، زيرا اينها خودشان دعوت كننده هستند.
همچنين امام متقين على (ع )در اين باره فرمودند:
پندى كه هيچ گوشى آن را بيرون نمى افكند و هيچ نفعى با آن برابرى نمى كند، پندى است كه زبان گفتار از آن خاموش و زبان كردار بدان گوياباشد.[4]
بنابراين در فرهنگ اسلامى ، توافق و هماهنگى بين گفتار و رفتارالگوهاى تربيتى ، خاصه والدين در تربيت ، به ويژه تربيت الهى امر ضرورى و حياتى است .
طـبـق تـحـقـيـقـات انـجـام شده ، 17 درصد از نوجوانان بى نماز داراى پدران و مادران بى نماز هـسـتـنـد.[5] يـعنى والدينى كه خود عامل به نماز نبوده ، اثر منفى بر فرزندانشان مى گذارند.
4 ـ اخلاق و رفتار مناسب
اگـر والديـن خود پايبند و متخلّق به اخلاق اسلامى و ساير آداب الهى باشند، كودك و نوجوان رفـتـار عـمـلى آنـان را بـه نـوعى با باورها و عملكرد آنان ارتباط مى دهد. لذا اگر والدين بد اخـلاق ، خـشـن ، بـدزبـان غير منطقى باشند كودك مى پندارد هركسى كه مذهبى و نماز خوان است حـتـمـاً اين چنين است و اين گونه برداشت مى تواند عاملى براى دلسردى و تنفر نسبت به دين ، خاصه نماز در او ايجاد كند.
همچنين اگر والدين حقيقتاً مؤ من و بنده خداوند سبحان باشند و اثر معنوى نماز در گفتار و رفتار فـردى و اجـتماعى آنها تجلى پيدا كند به يقين مى تواند منشاء عملى آموزش دين ، نماز و ساير آداب الهى به كودك و نوجوان گردد.
دكتر على قائمى درباره نقش رفتار دينى والدين در تربيت چنين مى نويسد:
مـهـر يـكـسـان به فرزند، بوسيدن و ابراز محبت مساوى به دو كودك ، رعايت حق در جانبدارى از كـودكـان بـه آنـهـا درس عـدالت و انـصـاف مى دهد. شب زنده دارى ها، دعاهاى خير والدين درباره ديـگران ، حسابرسى ها، خيرخواهى ها و طرز فكر، راه و روش زندگى را به كودك عرضه مى كند.
ايـنـكـه پـدر و مـادر نـمـاز را تـنـد مـى خـوانـد يـا كـُنـد، بـه مـسـايل مذهبى پاى بند است يا نه ، واقعاً از گناه ترسان است يا نيست ، به حقيقت خدا را شاهد و ناظر در عمل خويش مى بيند يا نه ، در تربيت دينى كودك مؤ ثر است .[6]
مطالب را با سخن روشنگر و ارزشمند امام سجاد(ع )به پايان مى بريم كه فرمودند:
حـق فـرزنـدت بـه تـو ايـن اسـت كـه بـدانى وجود او از تو است و نيك و بدهاى او در اين دنيا وابسته به تو است . مسؤ ول هستى كه فرزندت را با آداب و اخلاق پسنديده پرورش دهى و او را به سوى خداوند بزرگ راهنمايى كنى و در اطاعت و بندگى پروردگار ياريش نمايى . به رفتار خوددرتربيت فرزندت توجه كنى و بدانى كه اگر نسبت به فرزند خود نيكى نمايى در نزد خداوند اجر و پاداش دارى و اگر درباره او بدى كنى مستحق كيفر خواهى بود.[7]
نتيجه :
آگاهى چراغى است كه راه زندگى را روشن مى نمايد تا انسان دركشاكش زندگى به گمراهى گرفتار نشود.
بهترين نوع آگاهى كه در هدايت و كمال انسان نقش بلامنازع دارد و مانع گمراهى است آگاهى از مـعـارف ديـنى است كه به سرچشمه وحى متصل مى باشد. زيرا شناخت از اسلام ناب محمدى (ص )هدايتگر آدمى به راه سعادت دو جهان است .
والدينى كه مى خواهند خود و فرزندانشان به سعادت دست يابند لازم است شرايط لازم را احراز كـنـنـد. از بـيـن شرايط متعدد مهم ترين آنها آگاهى و معرفت حقيقى نسبت به معارف الهى از جمله نـمـاز، آگاهى نسبت به مسائل تعليم و تربيت ، شناخت وضعيت و روحيات كودك و نوجوان است . شـرايـط بـعدى ايمان و باور قلبى ، عمل كردن به تكاليف الهى و اخلاق حسنه مى باشد. كه مى تواند كليد فتح قلّه سعادت خود و فرزندانشان باشد.
[1] خانواده و تربيت ، دكتر على قائمى ، ص 41.
[2] يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ. صف / 2
[3] اصـول كـافى ، ثقه الاسلام كلينى ، ترجمه آيت ا... محمدباقر كمره اى ، ج 4 ـ كتاب ايمان و كفر، ص 239.
[4] غـررالحـكـم و دررالكـلم ، تـرجـمـه مـحـمـدعـلى انـصـارى ، ج 1، فصل 9 ـ حديث 162، ص 232.
[5] مجله پيوند، شماره 217، ص 69.
[6] خانواده و تربيت ، ص 161.
[7] رساله الحقوق امام سجاد(ع )، ص 16.