■ موانع دعوت کودکان به نماز چیست؟
کودکان، به دلیل اینکه نمیتوانند به دین و مسئله نماز، نگاه ماهیتی و معرفتی داشته باشند، در خانوادههای متدین و نمازگزار، به صورت تقلیدی نمازخوان میشوند. اما با رسیدن به سن نوجوانی و دقت در فحوای دین، سؤالاتی برای آنان پیش میآید که در صورت یافتن پاسخ مناسب، عاقلانه این راه را ادامه خواهند داد. اما حقیقت این است که در سالهای اخیر، با گسترش جوامع و ازدیاد جمعیت و مشغلههای فراوان بشر، موانعی برای دعوت کودکان به نماز ایجاد شده است. موانعی که حاصل عوامل گوناگونی چون عملکرد نادرست خانوادهها و والدین، سهل انگاری و کم کاری دولتها، کم توجهی صدا و سیما و رسانههای ارتباط جمعی به این موضوع و… بوده است. برای رفع این موانع و مشکلات لازم است در این زمینه ریشه یابی صحیح و اساسی صورت پذیرد. در این مقاله سعی داریم تا با موانع دعوت کودکان به نماز آشنا شویم. با ما همراه باشید.
اهمیت اقامه نماز کودکان
نماز، زیباترین و محبوبترینِ عبادات نزد پروردگار است. عبادتی که پرچمش از پیامبران گذشته به پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده و همراه با مؤمنان و مسلمانان از مسیر تاریخ گذشته، روحشان را به معبود پیوند زده، رکوع و سجود و قنوتشان را متجلی کرده و با قائم آل محمد، مهدی موعود ( علیه السلام) که بشارت آمدنش را پیامبران و امامان معصوم ( علیهم السلام) دادهاند، دوباره خواهد درخشید و به نماد اصلی حکومت جهانی آن حضرت بدل خواهد شد، چرا که نماز نخستین علامت حکومت صالحان بر روی زمین خواهد بود: « الذین إن مکناهم فی الارض أقاموا الصلاه…»؛ کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت ببخشیم، نماز را برپا میدارند…[۱]
از این رو، ضروری است که بنده مسلمان که میل به معرفت الهی دارد و در پی اتصال فطرت خدایی خویش به معبود و خالق بیهمتا است، با بصیرت بیشتری به نماز توجه کند. توجهی قلبی به معنای واقعیِ حضور قلب و صفای باطن. هنگام قرائت کلمه به کلمهاش، روح را پرواز بدهد به «صراط مستقیم»، اقرار به «ایاک نعبد و ایاک نستعین» ذکر دائمیِ نه فقط لبهایش، بلکه چشمانش باشد. آرزوی قلبیش گام نهادن در راه کسانی باشد که « انعمت علیهم » هستند و به راستی گریزان باشد از راه کسانی که « مغضوب علیهم وضالین » نام گرفتهاند و این همه، در گرو پیوندی عمیق با روح نماز است. اما همانطور که میدانیم، ارزشهایی که از دوران کودکی در وجود آدمی شکل گرفته باشد، عمیقتر و مستحکمتر خواهد بود. بنابراین بر همه پدران و مادران مسلمان فرض است که کودکان خود را با دین و بیرق افتخار آن، یعنی نماز آشنا سازند.
توجه به مراحل پرورش دینی کودکان
سرآغاز تربیت دینی کودک در اسلام، به قبل از تولد او باز میگردد. برنامههایی که برای انتخاب همسر و حُسن رفتار همسران با یکدیگر در اسلام آمده است، باید و نبایدهایی که مادر در دوران بارداری موظف به رعایت آنها شده است، نامیدن کودک در بطن مادر با نام عبدالله برای پسران و فاطمه برای دختران و… همگی حکایت از این موضوع دارند. پس از تولد، وظیفه والدین در قبال پرورش دینی کودک به مرحله عینی و رسمی خود میرسد و با ذکر اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ نوزاد شروع میشود. انتخاب نام نیکو گام بعدی در این مسیر است. سپس با روشهای غیرمستقیم و همزمان با مراحل رشد، کودک با مفاهیم دینی و شعائر اسلامی آشنا میشود.
عدم سخت گیری در آموزش موارد نمازی
کودک نماز خواندن، روزه گرفتن، حجاب ، قرائت قرآن و… را در خانواده میبیند و یاد میگیرد. گاهی به تقلید پرداخته همراه والدین انجام میدهد. طبق سفارش ائمه اطهار و بزرگان دین در این سنین و حدوداً تا سن ۹ سالگی، اجبار و سختگیری ممنوع است چرا که میتواند باعث آزردگی خاطر و دین زدگی کودک شود. اما میتوان با روشهای غیرمستقیم مثل بازی، مسابقه و… کودک را با مقدمات و پیش زمینههای ورود به جایگاه دینداری و اقامه نماز که همانا ستون دین است آشنا کرد.
ترتیب آموزش اذکار و اعمال نماز به کودک
در این زمینه حدیثی از امام صادق ( علیه السلام) روایت شده که این مراحل را به خوبی شرح میدهد: « هنگامی که کودک سه ساله شد او را با ذکر «لا اله الا الله» آشنا کنید و از او بخواهید تا هفت مرتبه آن را بگوید و پس از آن او را آزاد گذارید. وقتی که سه سال و هفت ماه و ۲۰ روزه شد، ذکر «محمد رسول الله» را به او بیاموزید و از او بخواهید تا هفت مرتبه آن را تکرار کند. از آن پس او را آزاد گذارید. وقتی که ۴ ساله شد صلوات،« اللهم صل علی محمد و آل محمد» را به او آموزش دهید و باز هم از او بخواهید تا هفت مرتبه آن را تکرار کند. وقتی ۵ ساله شد دست راست و چپ را به او آموزش دهید و او را با قبله و جهت آن آشنا نمایید و سجده را به او بیاموزید. وقتی شش ساله شد رکوع و سجده را به او آموزش دهید و در ۷ سالگی شستن دست و صورت و نماز خواندن را به او بیاموزید. سپس او را آزاد بگذارید و از اجبار و سختگیری بپرهیزید. وقتی به سن ۹ سالگی رسید نماز را به او تعلیم دهید و از او بخواهید تا نماز بخواند».[۲]
قبل از رسیدن کودک به سن تکلیف، باید تلاش کنیم که کودک با مفاهیم دینی دوست شود و از ارائه تکالیف سنگین خودداری کنیم به گونهای که کودک خود، مشتاق انجام تکالیف شود.
اهمیت دعوت صحیح کودکان به نماز
هنگامی که دلت، مملو از عشق به خداوند باشد دیگر جایی برای شیطان باقی نمیماند تا بتواند با وسوسههایش پایت را بلغزاند. از این رو، والدینِ مسئولیت پذیر، باید برای اینکه روح کودک را از عشق خداوندی و جاذبه دینداری سیراب نمایند با روشهای صحیح و اصولیِ دعوت کودکان به سمت نماز و فرائض دینی آشنا باشند. چرا که نماز سرآغاز همه خوبیهاست. نماز منبع بیپایان خیر و فضیلت است که میتواند در مبارزه با شیطان درون که همان نفس آدمیست و شیطان بیرون که دشمن آشکار و« عدو مبین» است، نمازگزار را یاری رساند. اما هر نمازی از این ویژگی برخوردار نیست. نمازی میتواند سپر فولادین در برابر گناه باشد، که با معرفت حاصل شده و با معرفت اقامه شود. نمازی که از آغاز تا پایانش، یاد خدا، روح نمازگزار را مصفا کند.
از این روست که میگوییم دعوت کودکان به نماز، اصولی دارد که باید رعایت شود. زیرا فرزندان، ودیعه و امانت خداوند هستند که به والدین سپرده شدهاند. قلب و روح و سرشت آنها، پاک و بیآلایش است. به همین دلیل هر نقشی که به آن میزنیم ماندگار خواهد بود. پس شایسته است نقشی که قرار است با تار و پود روح و جان کودک پیوند بخورد، نقشی اصولی و با معرفت باشد. امام سجاد (علیه السلام ) در حدیثی در این باره میفرماید: « حق فرزندان بر والدین این است که بدانند وجودش از آنان است و نیک و بد او در این سرا، به آنها مرتبط است.
بهترین راه دعوت به نماز کودکان
والدین، مسئول تربیت فرزند هستند و باید او را به خدای یکتا رهنمون باشند». برای انجام این مسئولیت، راههای زیادی هست اما چه راهی مستقیمتر از نماز و چه شکوهی بالاتر از آن که محبوبترین عبادات نزد خداوند است و ستون دین لقب گرفته است. بر طبق تحقیقات روانشناسان، حدود ۷۵ درصد یعنی سه چهارم فرایند یادگیری از طریق دیدن، ۱۳ درصد از طریق شنیدن بقیه از طریق سایر حواس صورت میپذیرد. بر این اساس، بهترین و اصولیترین شیوه دعوت کودکان به نماز، این است که با رفتار خود لذت و شکوه نماز را به کودک نشان بدهیم. اینکه با زبان و گاهی با تحکم، فقط از باید و نبایدها بگوییم و کودک را وادار به انجام آنها کنیم اما در عمل خلاف گفتارمان را نشان دهیم، مثل مواقعی که در مذمت دروغ و غیبت و تهمت و… ساعتها برای فرزندمان سخنرانی میکنیم اما در اولین فرصت، همه آنها را انجام میدهیم، خط بطلانیست بر گفتههایمان! زیرا کودک وقتی میبیند که پدر و مادر، برخلاف گفتههای خود عمل میکنند و عامل به گفتار خود نیستند، دیگر انگیزهای برای انجام آن فضیلتهای شعاری پیدا نمیکند. خداوند در قرآن کریم به این امر سفارش کرده و عالمان بی عمل را نکوهش نموده است:« یا ایها الذین ءامنوا لِمَ تقولونَ ما لا تفعلون »؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، چرا به آنچه میگویید عمل نمیکنید.[۳]
بنابراین، بهترین راه دعوت کودکان به نماز، نشان دادن انجام آن در عمل است. اگر فقط با زبان و گفتار سعی در آموزش فرزندان داشته باشیم، انتظار نمازخوان شدن آنان، توقع بیهودهای خواهد بود. امام صادق (علیهالسلام) در این زمینه می فرماید:« بکوشید تا مردم را از راهی غیر از زبانهایتان به خیر و نیکی دعوت کنید»[۴]
دعوت به نماز با زبان نیکو
با استناد به این آیات و روایات، میتوان به اهمیت و لزوم دعوت عملی کودکان به نماز پی برد. لذا شایسته است آنگاه که قصد کردیم فرزندانمان را به نماز و سایر فضائل دین دعوت کنیم، با اعمال خود آن را به کودکان نشان دهیم چرا که تأثیر عمیقتر و استوارتری خواهد داشت. مورد دیگر در این زمینه، داشتن رفتار نیک و ملایمت با فرزندان است. خوش خلقی و حسن قول همیشه مورد تأکید خداوند و رسولان الهی و ائمه اطهار (علیهم السلام) و بزرگان دین بوده است: « و قولوا للناس حسنا »؛ با مردم نیکو سخن بگو [۵]
رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:« اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم یغفر لکم »؛ فرزندانتان را گرامی بدارید و در آموزش آداب به آنها نیکو رفتار کنید تا مورد آمرزش خداوند قرار بگیرید. [۶]
چاقوی دولبه تشویق و ترغیب
والدینی که با فرزندان خود رفتار محبت آمیز دارند و با عطوفت و مهربانی و تشویق نسبت به تربیت دینی آنان اهتمام میورزند بسیار موفقتر از والدینی هستند که با تحکم و تندخویی و تنبیه، سعی در نماز خوان کردن فرزندانشان دارند. آنچه مسلم است اِعمال تنبیه و تندخویی با کودکان باعث آزردگی خاطر و تألم روحی آنان شده و تأثیرپذیری کودک را از سخنان والدین تقلیل میدهد. اما اگر والدین از راه صحیح و اصولی اقدام به این امر نمایند کودک با اشتیاق میکوشد تا همواره عملی انجام دهد که مورد تشویق والدین قرار بگیرد و محبت آنها را نسبت به خود جلب نماید.
البته مراد از تشویق، همه انواع آن، از قبیل تشویق کلامی، تشویق نوشتاری، تشویق عملی و البته عینی(هدیه) است و نباید در مورد هیچ کدام افراط و زیادهروی کرد. شرطی کردن کودک به دریافت هدیه در قبال انجام نماز و… میتواند از حصول معرفت به آن بکاهد و حاصل کار با آن چیزی که مورد رضایت پروردگار است متفاوت باشد. بنابراین سزاوار است پس از طی این مراحل، کودک را با پاداش باطنی و رضایت پروردگار آشنا کنیم تا از دیگران انتظار کمتری برای دریافت پاداش داشته باشد. درک اینکه هیچ پاداش و تشویقی نمیتواند به اندازه احساس رضایت درونی و صد البته آگاهی از رضایت خداوند، در انسان شادمانی ایجاد کند، مسئله مهمی است که والدین باید به آن توجه نمایند.
با پیشرفت جوامع بشری و تغییر فرهنگ و آداب و رسوم، روشهای برطرف کردن نیازها هم تغییر کرده است. در حقیقت شرایط نسلهای پیشین با نسلهای جدید کاملاً متفاوت است. معضلات و موانع جدیدی بر زندگی انسانها تحمیل شده که آنها را از اهداف متعالی خود دور کرده است. خانوادههای متدینی که میخواهند فرزندانشان با نماز انس بگیرند و فرایض دینی را مشتاقانه انجام دهند، معلمین و مربیان مدارس که قصد دارند دانش آموزان را با نماز و فرهنگ اسلامی آشنا کنند، حتی خانوادههایی که خودشان زیاد مقید به نماز و روزه و… نیستند اما از ارزش والای آن آگاهی دارند میخواهند فرزندانشان در مسیر دین پرورش بیابند، همه و همه با موانع و مشکلاتی روبرو هستند که نیل به مقصود را برایشان دشوار نموده است. برخی از این موانع را با هم بررسی خواهیم کرد.
مشغله فراوان والدین
به دلیل گستردگی و وسعت شهرها و ترافیکهای سنگین، تورم و گرانی سرسام آور، بالا رفتن سطح توقعات و مسائلی از این دست، والدین امروزی از مشغله فراوانی برخوردارند و طبیعتاً اوقات کمی را برای تربیت کودکان خود اختصاص میدهند. در عوض، در همین زمانهایی که والدین مشغول کارهای دیگر هستند، مهد کودکهایی که با استانداردهای اسلامی مطابقت ندارند، برنامههای بیمحتوای رسانههای داخلی و خارجی، و از همه مهمتر، دنیای جدیدی به اسم « گوشی همراه و اینترنت» با آسودگی خاطر بر ذهن و روان کودکان تأثیر میگذارند. تأثیرات سوء و مخربی که به دلیل بهرهمندی از جذابیتهای سمعی و بصری، آثار عمیق و ماندگاری بر شخصیت کودکان دارند.
تهاجم فرهنگی
متأسفانه امروزه بیشتر خانوادهها، برای بهره مندی از برنامههای سایر کشورها، از ماهواره استفاده میکنند. اما به دلیل مشغلههای فراوان خودشان، از کنترل آن غافل میشوند. مشاهده میشود که گاهاً، کودک ساعتها جلوی آن نشسته و بدون محدودیت برنامههای آن را به صورت فلهای تماشا میکند و این همان فرصتی است که مهاجم فرهنگی به دنبال آن است تا از این طریق، ارزشهای اسلامی را از میدان به در کرده و باورها و افکار خود را به خورد کودکان مسلمان بدهد. مسلماً کودکی که در این ورطه بیفتد، دیگر تمایلی به اقامه نماز و رفتن به مسجد و زیارت و… نخواهد داشت. چرا که با این مفاهیم غریبه شده و اصلاً تعریفی از آنها ندارد که بخواهد برایش جذابیت داشته باشد.
برخورد نامناسب پدر و مادر
متأسفانه بعضی اوقات، والدین به خاطر مشکلاتی که در محیط کار یا خیابان و یا حتی خانواده برایشان پیش میآید، ناراحتی خود را به فرزندان منتقل میکنند. و بدترین حالت وقتی رخ میدهد که با ناراحتی و پرخاشگری از کودک درباره فرایض دینی بازخواست میکنند. ادامه این رفتار بیشترین ضربه را به تربیت دینی کودک وارد خواهد نمود و او را دین گریز خواهد کرد.
کمبود روشهای خلاقانه و جذاب در تبلیغ آموزههای دینی
همانطور که قبلاً ذکر شد حدود ۷۵ درصد فرایند یادگیری کودکان از طریق حس بینایی و عمل دیدن انجام میگیرد. بنابراین جذابیتهای ظاهری تأثیر بسزایی در جذب کودکان دارند ولی متأسفانه در مورد نماز و مسجد و سایر فرایض دینی این جذابیتها بسیار محدود هستند. از این رو کودکان رغبت زیادی برای انجام آنها ندارند. این بدان معنی نیست که مساجد تبدیل به شهربازی شوند بلکه با همفکری و همکاری متخصصین امر، میتوان به جذابیت مساجد و برنامههای تلویزیونی که در این باره تولید میشوند افزود.
تضعیف باورهای دینی در خانواده
خانواده اولین نهاد آموزشی برای کودکان است. در خانواده میتوان با علایق کودکان آشنا شد و آنها را به سمت ارزشهای دینی سوق داد. اما متأسفانه در سالهای اخیر باورهای دینی در خانوادهها دچار ضعف و تزلزل شده است. به طوری که مشاهده میشود پدر و مادر خود از برپا کنندگان نماز و روزه و… هستند اما فرزندانشان را به خاطر دلایلی مانند ضعف بدنی و خستگی کلاسهای گوناگون ورزشی و هنری و موسیقی و غیره از انجام فرایض باز میدارند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی فرمودهاند: « وای به حال بچههای آخرالزمان از دست پدر و مادرهایشان! یاران پیامبر (صلوات الله) پرسیدند: آیا از دست والدین مشرکشان گلایه میکنید؟ رسول خدا فرمودند: خیر، بلکه از دست پدر و مادرهای مسلمانشان گلایه دارم. آنهایی که به فکر برآورده کردن نیازهای جسمی و مادی فرزندانشان هستند اما از نیازهای اخروی و معنوی آنها غافلند. من از آنها بیزارم و آنها نیز از من بیزارند»[۷]
محیط جامعه و دوستان
نظارت بر دوستان یکی از وظایف والدین مسئولیت پذیر است. چه بسیار دوستان نابابی که کودک را از مسیر درست منحرف کردهاند. بعضی از والدین متأسفانه توجه شایستهای به تربیت فرزندان خود ندارند. این کودکان بیشتر اوقات خود را در بیرون از خانه و در کوچه و خیابان و فضای مجازی و… میگذرانند. از این رو معاشرت فرزندان، بدون نظارت والدین با این بچهها، میتواند به تربیت آنها آسیبهای جدی وارد کند و آنها را از تربیت دینی و اسلامی که مد نظر ماست دور نماید. بنابراین بر هر پدر و مادر مسئولیت پذیر و متدینی واجب است که بر روی معاشرتهای فرزندانش با دوستان و همبازیها و هم محلهایها، نظارت و مدیریت بیشتری داشته باشد.
کلام آخر
آشنایی با فرایض دینی از خردسالی و دوران طفولیت، اهمیت بسیاری در نهادینه شدن آن آموزشها در وجود انسان دارد. از این رو، دین اسلام و مظاهر آن یعنی قرآن و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم ( علیهم السلام) تأکیدات و سفارشات مهمی در این زمینه داشتهاند، که توجه به آنها میتواند والدین را در این راه یاری رساند. اما در عصر جدید، موانع بسیاری سد این راه شدهاند که برای برطرف کردن آنها، ابتدا باید آنها را شناخت و به ماهیت و چگونگی پیدایش آنها پی برد. در این مقاله سعی کردیم به معرفی این موانع بپردازیم. امیدواریم توانسته باشیم گام مثبتی در این زمینه برداریم.
پی نوشت ها
۱-سوره حج، آیه ۴۱
۲-عزیزی، ۱۳۷۹، ج۲، ص۱۲۰
۳-سوره صف، آیه ۲
۴-بحار الانوار، ج۵، ص ۱۹۸
۵-سوره بقره، آیه ۸۳
۶-وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۴۷۶
۷-بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۱۴
منبع: ستاد اقامه نماز