■ آثار فردی نماز (1)
مقدمه
بعد فردي زندگی انسان به جنبههایی از زندگي گفته میشود که به ارتباط فرد با خود يا خداوند باز ميگردد. بر همين اساس، در آثار فردی نماز به کارکردهايي خواهيم پرداخت که به صورت مستقيم يا غير مستقيم حوزه روان، عقل و علم، زیست بهداشتی و اقتصاد فرد را تحت تأثیر خود قرار میدهد. گفتنی است که مبناي بحث، شواهد قرآني و روايي است و چنانچه به تناسب، بحثهاي ديگر نظير شواهد علمي، تجربي و نيز برخی داستان ها ذکر میشود، برای روشني و توضيح بحث است. این درس فقط درصدد انذار و تبشير از راه شمردن عواقب و برکات نماز نیست؛ بلکه ميخواهد با تحليل تربيتي تأثیرات نماز، روشن کند که چگونه اين عبادت پر رمز و راز، چنین آثار دنيوي و اخروي را به ارمغان می آورد و سعادت دنيا و عقباي نمازگزار را تأمين ميکند.
آثار فردی نماز
1. روان و نماز
الف) کاهش اضطراب
اضطراب، افسردگي و نبود آرامشِ روحي و رواني، گمشده زندگي مدرن امروز است. نمازگزاراني که در زندگي ناملایماتي را تجربه ميکنند، با اتکای به عبادت معنوي نماز و با توجه به خداوند متعال، فشارهاي رواني را پشت سر ميگذارد.
ارتباط با خداوند سبب استجابت دعا و رفع مشکلاتی میشود که علت اضطراب و سلب آرامش بوده است؛ چنانکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: "نزد خداوند، حاجت نمازگزار قبول است".[1] البته شاید در برخی موارد مشکل انسان حل نشود، اما باید دانست که ارتباط با خداوند سبب آرامش و از بین رفتن اضطراب یا افزایش مقاومت انسان در برابر حوادث اضطراب آور میشود. بدین روی در آية 277 سورة بقره تأکید شده است که نمازگزاران از خوف و حزن دور هستند.[2] خوف به معناي ترس و واهمه از آينده، و حزن به معناي ناراحتيهاي گذشته است.[3] بنابراين نماز، هم انسان را در برابر ناملایمات گذشته و هم آينده، بيمه ميکند.
به طور کلی میتوان گفت: نماز، باارزشترين ذکر خداوند است و ذکر خداوند در هر حال، سبب آرامش، طمأنينه و آسايش روحي و رواني ميگردد.[4] تأثير نماز در کاهش اضطراب و افسردگي در مطالعات و تحقيقات روان شناختي تأييد شده است. دكتر آكيروماتسوموتو مدير كانون تعليماتي مطالعات و تحقيقات مربوط به خاورميانه در دانشگاه دولتي ژاپن كه چند سال پيش به اسلام گرويده است، تأثير نماز را در تسكين روح و آرامش نفس در نامهاي به يکي از دوستان مسلمان خود، چنين به تصوير ميکشد: گاهي آن دفترچة نماز را كه شما براي من لطف نموديد، نگاه ميكنم و مطابق توضيحات آن نماز را اقامه مي كنم. فهميدم كه نماز خواندن براي تسكين روح تأثيري خوب دارد. مثلاً روزي كه در محل كار خود با مسائل ناراحتكننده مواجه ميشوم، به خانه برمي گردم و نماز ميخوانم تا نفس خود را آرام بسازم... .[5]
ب) افزایش سطح تحمل و رهايي از غم
در سورة بقره، مؤمنان مأمور شده اند که هنگام مشکلات و گرفتاريها، به نماز پناه ببرند.[6] کمترين معناي اين آيه اين است که هنگام گرفتاريها، نماز بخوانيد. همنشینی نماز و صبر در این آیه، نشان ميدهد که براي کاهش آسيبهاي مشکلات، بايد آستانة تحمل افراد افزایش یابد. از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: "هرگاه غمي از غمهاي عالم دامنگيرتان شد، وضو بگيريد و به مسجد برويد، دو رکعت نماز بخوانيد و دعا کنيد".[7] نمازگزار در مشکلات به خداوند اتکا ميکند و او را در گرفتاريهای خود سهيم ميشمارد؛ در حالي که انسان محروم از نماز و دعا هنگام بروز مشكلات، خود را تنها مي بينيد.
2. عقل و علم و نماز
بُعد علمي، به يك معنا، ناظر به دانشهاي مصطلح، اعم از علوم تجربي (مانند فيزيك، شيمي، رياضي، پزشكي، مهندسي و نجوم) و انساني (مانند الهيات، فلسفه، تاريخ، زبان، روانشناسي، علوم تربيتي، جامعه شناسي و حقوق) است. عقل و علم مساوي نيستند؛ اما با هم پيوند دارند. رشد علمي مي تواند زيرمجموعة رشد عقلي به معناي عام كلمه قرار گيرد. بدین روی، به دليل پيوند ميان اين دو، آثار هر دو را با هم بيان ميكنيم. نماز ميتواند مستقيم يا غيرمستقيم در رشد عقلي فرد و جامعه و نيز بهبود وضعيت علمي آنها، به يكي از طرق زير مؤثر باشد:
الف) گشودن درهای معرفت
نماز و عبادت با اخلاص پيوند دارد.[8] در سراسر نماز، قصد قربت بايد حفظ شود. اگر يك حركت يا ذكري را براي غير خدا انجام دهيد، نماز باطل ميشود؛ لذا نماز تمرين اخلاص نیز است. تقيّد به نماز، اخلاص و رنگ الهي به حيات آدمي مي بخشد و استمرار در اخلاص، ابواب حكمت الهي را به روي انسان مي گشايد.[9]
ب) تقويت اراده براي علمآموزی
رشد عقلي، علم آموزي و پيشرفت های برجسته علمي، با سستي، تنبلي، خوشگذراني افراطي و شهوت پرستي قابل جمع نيست؛ بلكه نيازمند ارادهاي قوي براي پيشرفت و مقاومت در برابر موانع است. نماز با تأثیری كه بر تقويت اراده دارد، ميتواند پشتوانه اي قوي براي تحمل سختيهاي مسير رشد عقلي و علمي فرد و جامعه باشد.
ج) تقويت انگيزه در مسير فراگیری علم
نمازگزار، تعقل را عبادت مي داند و كسب علم و دانش را ارج مي نهد؛ زيرا آن را گامي براي خودشناسي و جهان شناسي و هر يك را قدمي به سوي خداشناسي می داند. به علاوه، براي نمازگزار، كسب علم براي پيشرفت جامعة اسلامي و رفع نيازهاي آن، گاه واجب و گاه مستحب است؛ لذا علم آموزي را به وظيفه شرعي و ديني تبديل مي كند. شكوفايي توانايي هاي عقلي و علمي نيازمند مشوق است. وظيفه مداري در رشد علم مي تواند مبارزه با موانع را تسهيل نمايد و در وضعیت سخت نيز آدمي را به حركت وادارد و فرد يا جامعه را در فتح قله هاي بلند علمي، موفق سازد.
د) گزينش مناسب رشتههاي علمي
نماز، با تقويت انگيزه هاي الهي در گزينش رشتة علمي، كنار نهادن برخي رشته ها يا اولويت دادن به برخي، مؤثر است. براي مثال، نمازگزار واقعي به دانش هايي كه به توليد مواد مخدر، مشروبات الكلي و سلاح هاي شيميايي و كشتار جمعي می انجامد، روي نمي آورد هرچند براي او بهره هاي وافر اقتصادي داشته باشد.
ه) جهت دهي الهي به محصولات علمي
علم، اعم از طبيعي و انساني، ابزاري است كه مي تواند براي جهان بيني، اهداف، اميال و اغراض مختلفي به كار گرفته شود. علم، ابزاري است كه براي انواع بهره وري ها قابليت دارد. صِرف برخورداري از ابزار، تضمين كنندۀ کاربرد شايستة آن نيست. علوم مي تواند به وجهي نيکو يا ناپسند به کار گرفته شود.
وقتي به بركت پايبندي به نماز، هدف انسان از تعقل، تفكر و كسب دانش، از اهداف مادي فراتر رفت، مسير استفاده از محصول تلاش هاي فكري و علمي نيز اصلاح، هدايت و كنترل مي شود.
و) حل مشكلات علمي
نماز، سبب پيوند با خداست و از آنجا كه خداوند منبع تمام علوم است و بلكه علم حقيقي فقط نزد اوست،[10] اگر او اراده كند و ما را لايق ببيند، مي تواند در مسير رشد علمي نيز بركاتي را بر ما نازل فرمايد. البته نبايد فراموش كنيم كه در اين جهان مادي، خداوند چنين اراده كرده است كه هر كس در امور مادي تلاش كند، بهرۀ آن را ببرد؛ اما او به اهل تقوا، وعدة عنايت افزون داده است؛ لذا مي توان گفت كه نماز، يكي از مهمترين راههاي پيوند انسان به منبعِ تمام علوم است و خداوند همة علوم و فنون را به صورت مستقيم و غيرمستقيم، آموزش میدهد.[11] طبق وعدة الهي، از طريق اين پيوند ما مي توانيم مشمول بركات ويژه، هدايت، حل مشكلات ـ حتي در علوم مادي ـ شويم.
در احوال بوعلي سينا آمده است که هرگاه برایش مشكلي علمي پيش ميآمد که از حلّ آن درمانده ميشد، وضو ميگرفت، قصد مسجد جامع شهر ميكرد، در آنجا دو ركعت نماز میخواند و از خداوند ميخواست که به برکت نماز، او را ياري نموده، گره از معضل علمياش بگشايد.[12]
ز) جلوگيري از غرور علمي
از مهمترين آسيب هايي كه ممكن است دامنگير علما و دانشمندان شود، غرور علمي است. قرآن كريم، یک از علتهای هلاکت قارون را غرورِ علمي میداند. وقتي حضرت موسي (علی نبینا و آله و علیه السلام) قارون را به علت سركشي هايش نصيحت كرد، او در جواب گفت: "إِنَّما أوتیتُهُ عَلى عِلمٍ عِندی"؛ يعني با تكيه به علم و هوش و ذكاوت خودم چنين ثروتي به دست آورده ام! بنابراین اگر علم در كنار نماز و تقوا باشد، از آفات دانش بدون تقوا مصون خواهد ماند و از ضخيم شدن پردههاي غرور و خودپرستي جلوگیری میکند و دانش عقلي و تجربي را با معرفت دروني، به خدا پيوند مي زند.
3. اقتصاد حلال و نماز
پيشرفت اقتصادي يك جامعه در گرو فراهم شدن منابع اوليه است. معادن فلزات، چاه هاي نفت، نزول باران و... همگي مصاديق فضل و رحمت الهي هستند. البته هر كدام از اينها اسباب مادي دارند كه باعث ايجادشان مي شود كه تدبير اين اسباب بر عهدۀ خداي متعال است؛ لذا جامعه اي كه در جهت كسب رضاي او حركت كند مي تواند از بركات بيشتري بهره مند شود. در روايات ذکر شده است که نماز سبب به دست آوردن روزي و ادای ديون ميگردد و به رزق و روزي انسان برکت ميدهد.[13] امام باقر (علیه السلام) ميفرمايند:
"ذکر خداوند بعد از طلوع فجر در رزق و روزي تأثيرگذارتر است از روي زمين به دنبال روزي دويدن".[14]
جدای از برکت در رزق و روزی، نماز موجب میشود انسان به دنبال مال حلال و پاک باشد.
در نماز بايد لباس و مكان و آبى كه براى غسل و وضو استفاده مىشود، حلال و طبق دستور اسلام تهیه شده باشد. اگر دکمه يا نخى از لباس يا قطره آبى كه براى نماز مصرف مىشود، از طريق نامشروع تهيه شده باشد، نماز باطل است. جالب اينكه اگر بخواهيم نماز و دعاى ما واقع شود، بايد لقمهاى كه مصرف مى كنيم نيز حلال باشد. همانگونه كه هواپيما براى پرواز، بنزين مخصوص مى خواهد، پرواز معنوى انسان نيز لقمه حلال لازم دارد.
[1]. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: "لْمُصَلِّي... إِجَابَةٌ لِلدُّعَاءِ"؛ [از آثار نماز اینکه] موجب اجابت دعای نمازگزار میشود (همان، ج79، ص231).
[2] "إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ" (بقره: 277).
[3]. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص261.
[4]. "الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ" (رعد: 28).
[5]. علی، شجاعی، سلامت روان در پرتو نماز، ص 63.
[6]. "وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ"؛ از صبر و نماز یاری جوئید. (بقرة: 45).
[7]. "مايمنع احدكم اذا دخل عليه غم من غموم الدنيا ان يتوضا، ثم يدخل المسجد فيركع ركعتين، يدعو الله فيها" (شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، ج5، ص264).
[8]. عيسي بن عبدالله به امام صادق (علیه السلام) عرض كرد: فدايت شوم عبادت چيست؟ حضرت فرمودند: "حسن النيّة بالطاعة من الوجوه التی يطاع الله منها..."؛ نيت پاك و خالص در اعمالی كه اطاعت خداوند در آنهاست (کلینی، اصول كافی، ج2، ص83).
[9]. "من أخلص لله أربعين صباحاً جرت ينابيع الحکمۀ من قلبه علی لسانه"؛ کسی که چهل صبح کارهای خود را برای خدا انجام دهد، چشمههای حکمت از قلب او بر زبانش جاری میشود (مصباح الشريعة، ترجمه مصطفوى، ص354).
[10]. "إنّما العلم عندالله" (الملك: 26 و الأحقاف: 23).
[11]. ر.ک: بقره: 31، 239 و 282؛ نساء: 113؛ مائده: 4؛ يونس: 5؛ يوسف: 6، 37 و 101؛ نحل: 78؛ انبيا: 79 و80؛ نمل: 16.
[12]. کلام ابن خلكان در شرح حال ابن سينا، به نقل از: هزار و يك نكته دربارۀ نماز، ص262. از قول ابنسينا نقل شده که پس از ادای آن دو ركعت، مشكل علمی برايش آسان میشده و به آنچه میخواسته، میرسيده است.
[13]. "صلوة الليل تجلب الرزق" (محمد ری شهری، ميزان الحکمه، ج5، ص422)؛ "صلاة الليل... تقضی الدين" (حر عاملی، وسائل الشيعه، ج 5، ص272).
[14]. امام ششم (علیه السلام): "وَ ذِكْرُ اللَّهِ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ أَبْلَغُ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ مِنَ الضَّرْبِ فِی الْأَرْضِ"؛ هر كه بعد از نماز صبح تا طلوع خورشيد در سجّاده درنگ كند (و به تعقيب مشغول باشد) اين كار از اينكه ماه ها در زمين به دنبال روزى بدود بهتر است (محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج5، ص147).
[15] "إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ" (بقره: 277).
[16]. فضل بن حسن طبرسى، مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج1، ص261.
[17]. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، ج5، ص264.
[18]. کلینی، اصول كافی، ج2، ص83.
[19]. مصباح الشريعة، ترجمه مصطفوى، ص354.
[20]. ملك: 26 و احقاف: 23.
[21]. محمد ری شهری، ميزان الحکمه، ج5، ص422؛ حر عاملی، وسائل الشيعه، ج 5، ص272.