■ عبادت و زندگی
مقدمه
عبادت خالصانه و با حضور قلب، موجب نورانيت و ایجاد صفاى خاصی در قلب و جان انسان میشود. به این ترتیب ميل انسان به خوبيها بيشتر مىشود و تنفر او از بديها افزون مىگردد؛ خود را به خدا نزديكتر مىبيند و روح خضوع و تواضع و عبوديّت و تسليم در برابر حق را در خود زنده مىبيند.
همۀ عبادات يك اثر مشترك دارند و هر كدام نیز دارای يك تأثير ويژه هستند. اثر مشترك همۀ آنها پرورش روح خضوع و اخلاص و تسليم در مقابل حق، بيدارى، هوشيارى و ترك غفلت است. اثر ويژه نیز اثری متناسب با همان عبادت است. كسى كه انواع عبادات را به جا مىآورد، هم از آثار عام آن بهره مىگيرد و هم از تأثيرات ويژه آنها استفاده مىكند.
نکتۀ دیگر اینکه عبادت فقط ركوع و سجود و قيام و قعود نيست؛ آثار بلكه روح عبادت تسليم بىقيد و شرط بودن در برابر كمال مطلق و ذات بىمثالى است كه از هر عيب و نقصی مبراست. بديهى است چنين عملى بهترين انگيزه توجّه به كمال مطلق و پرهيز از هرگونه آلودگى و ناپاكى است؛ چراكه انسان سعى مىكند خود را به معبود خويش نزديك و نزديكتر سازد تا پرتوى از جلال و جمال او در وجودش ظاهر شود كه گاه از آن به “مظهر صفات خدا شدن” تعبير مىكنند.
با توجه به این مقدمۀ، در این بخش به موضوع چگونگی عبادت و نقش آن در زندگی خواهیم پرداخت.
چگونه عبادت كنيم؟
مگر نه اينكه نشانى هر خانه را بايد از صاحب خانه گرفت؟ مگر نه اينكه در هر ضيافتی، ميزبان کلامش نافذ است و با نظر و فرمان او میهمان مینشیند، غذا تناول میکند، میخوابد و ... میهمانی خدا نیز آداب خودش را دارد. سفره عبادت را او میگستراند و چگونگى عبادت را هم او یاد میدهد. درک شیرینی و لذت عبادت زمانی نصیب انسان میشود که نقشه و دستور او را اجرا کنیم. جدای از شكل ظاهرى عبادات ـ به خصوص نماز كه بيشتر در چگونگى آن سخن خواهيم گفت ـ نگاه ما به شیوه انجام عبادات هم بسیار مهم است. اینک ویژگیهای عبادت مطلوب را از نگاه اولیای دین مرور میکنیم.
بهترين عبادتها آن است كه:
1. آگاهانه باشد
دو ركعت نمازِ انسان آگاه و دانا، از هفتاد ركعت نماز شخص نادان برتر است. عبادتكنندۀ ناآگاه، همچون الاغ آسياب است كه می چرخد، ولى پيش نمی رود.[1] امام صادق (علیه السلام) میفرمايد: "كسى كه دو ركعت نماز بخواند و بداند با كه سخن می گويد، گناهانش بخشيده می شود".[2] در اين صورت است كه نماز، معراج روح است و عامل بازدارنده از فساد و موجب قرب به خدا میشود.
2. عاشقانه باشد
آنچه موجب نشاط روح در عبادت می شود و عابد از پرستش خود لذّت می برد، عشق به اللّه و شوق به گفتوگوى با اوست. عبادت هاي بىروح و از روى كسالت و سستى و خمودى، نشانه نداشتن شور و شوق نيايش و نجوا با پروردگار است. در دعا مىخوانيم: "خداوندا! نشاط مرا در عبادت خودت قرار بده".[3] آنان كه از عبادت لذّت نمی برند، همچون بيمارانى هستند كه از غذاى لذيذ، لذّت نمی برند. اگر اين شوق و عشق درونی باشد، ديگر چندان نيازى به تبليغ، تشويق و تحريك از بيرون نيست؛ زیرا انگيزه درونى انسان را به عبادت وامیدارد و آنگونه كه براى ديدار شخصيت معروف و محبوب، لحظهشمارى می كنيم و از آن ديدار، مسرور میشويم، از عبادت هم به وجد و نشاط می آييم. براى عاشقان، شنيدن صداى “اذان” اعلام فرا رسيدن لحظه ديدار است. پيامبر اسلام به بلال می فرمود: "اَرِحْنا يا بلال"؛[4] اى بلال! ما را از غم و تلخى نجات بخش. اين شوق وصفناشدنی آن حضرت را به نماز می رساند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: "أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا یُبَالِی عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْیَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى یُسْر"؛[5] با فضیلت ترین مردم کسى است که شیدا و دلباختۀ عبادت باشد و با آن همآغوش و ملازم گردد و برای عبادت [از امور دنیوی] فارغ سازد. چنین شخصى اهمیت نمیدهد که زندگىاش دشوار میگذرد یا آسان.
3. خالصانه باشد
هيچ چيز همچون “ريا” و خودنمايى و مردمفريبى، آفت عبادت نيست. از طرفی ديگر، هيچ چيز چون خلوص، ارزش عبادت و نماز را بالا نمیبرد. کسب اخلاص در عبادت آسان نیست؛ اما شدنی و در دسترس است. دل و جان را از تهاجم وسوسه هاى ابليس رهاندن، رنجى بزرگ دارد و همتى بلند و ارادهاى نيرومند می طلبد. عبادت تا خالص نباشد، در درگاه الهى پذيرفته نمیشود و صِرف پيشانى بر زمين سودن و قرائت صحيح داشتن و در صف اوّل جماعت ايستادن و ... ملاك پذیرش عمل نيست. بايد نماز و بندگى از رنگِ ريا پاك و به رنگِ الهى[6] آراسته باشد؛ زیرا هيچ دستور عبادى براى مردم نيامده، مگر آنكه امر به اخلاص در آن شده است.[7]
4. خاشعانه باشد
خشوع، حالت قلبى انسان در عبادت و نتيجه توجّه كامل به مقام بندگى در آستانِ الهى است. آنكه نياز و عجز خود را مىداند و عظمت و كمال الهى را می شناسد و در عبادت، خود را در برابر خدایى بىهمتا و آگاه می يابد، حالتى متناسب با اين “حضور” پيدا می كند. در اين حالت، قلب، خاشع می شود، نگاه افتاده می گردد و توجه از هر چيز ديگر بريده و به معبود معطوف می شود. قرآن در توصيف مؤمنان و عبادتشان می فرمايد: "آنان که در نمازشان خاشع اند". [8]
اين حالت، محصول آن توجه است. در حديث می خوانيم: "خدا را چنان عبادت كن كه گويا او را می بينى".[9]
5 . مخفيانه باشد
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: "اَعظَم العبادة اَجراً اَخفاها"؛[10] عبادتى پاداشش بيشتر و بزرگتر است كه مخفىتر باشد. علت آن است كه عبادت ـ به خصوص عبادتهاى مستحب ـ در حضور جمع، زمينه بيشترى براى تظاهر و ريا دارد. البتّه اين در مواردى است كه اسلام، خود امر به عبادت آشكار نكرده باشد؛ همچون نماز جماعت در مسجد كه از نماز فرادى در خانه برتر است. شيطان، دشمن رستگارى انسان است و سوگند خورده است كه همواره در راه انسان، چاه گمراهى بكَند و پرتگاه گناه پديد آورد و انسان را مانند خودش جهنّمى كند. ازاينرو براى تباه ساختن عمل انسان، دام مىگسترد و عبادت او را فاسد مىكند؛ يا از راه ريا و خراب كردن نيّت يا پديد آوردن عُجب و خودپسندى يا از طريق سلب توفيق از انسان يا از راه كشاندن به گناه كه موجب تباه شدن و هدر رفتن زحمت انسان در طريق بندگى می شود.
همچون كشاورزى كه محصول زحمتهاى طاقتفرسايش، با جرقه اى می سوزد و دود می شود يا جامى از آب زلال كه با افتادن حشره يا ريختن خاك در آن، آلوده می شود، عبادت نیز با ریا از بین میرود. عبادت مخفیانه از شر آفات در امان میماند و صاحبش را قیمتی میکند.
نقش عبادت در زندگی انسان
انسان متدین زمانی میتواند سرش را در برابر افراد بیدین و لاابالی بالا بگیرد که اعتقادات، افکار، اعمال و عباداتش نتیجهبخش باشد. عبادت تأثیر مستقیم بر زندگی انسان دارد و باید با شئون بیرونی و درونی زندگی او ارتباط برقرار کند و همخوانی داشته باشد. اینک هرکدام از این تقسیمبندیها را مرور میکنیم.
1. عبادت و رفتارهای بیرونی
الف) همراهی عبادت و کار
یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) که همیشه در کلاس درس آن حضرت شرکت میکرد و در جمع یاران امام حاضر میشد و با آنها رفت و آمد میکرد، مدتی در محضر حضرت حاضر نمیشد. یک روز امام صادق (علیه السلام) از اصحاب و دوستانش پرسید: راستی فلانی کجاست، مدتی است دیده نمیشود؟ اصحاب عرض کردند: یا ابن رسول الله اخیراً بسیار تنگدست و فقیر شده است. حضرت فرمود: برای حل مشکلش چه میکند؟ اصحاب عرض کردند: هیچ، در خانه نشسته و یکسره به عبادت پرداخته است. حضرت فرمود: زندگیاش از کجا اداره میشود؟ اصحاب عرض کردند: یکی از دوستانش عهدهدار مخارج زندگی او شده است. حضرت فرمود: به خدا قسم این دوستش به درجاتی از او عابدتر است.[11]
ب) همراهی عبادت و علم
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) وارد مسجد (مسجد مدینه) شد، چشمش به دو اجتماع از مردم افتاد، هر کدام حلقهای تشکیل داده، سرگرم کاری بودند. یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دستۀ دیگر به تعلیم و تعلم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند. هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد. به کسانی که همراهش بودند رو کرد و فرمود: "هر دو دسته کار نیک میکنند و بر خیر و سعادتند".
آنگاه جملهای اضافه کرد: “لکن من برای تعلیم و دانا کردن فرستاده شدهام”، پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت و در حلقۀ آنها نشست.[12]
ج) همراهی عبادت و همکاری
مردی از سفر حج برگشته بود. او سرگذشت مسافرت خودش و همراهانش را برای امام صادق (علیه السلام) تعریف میکرد و یکی از همسفران خویش را بسیار میستود. دربارۀ او میگفت: چه مرد بزرگواری بود. ما به همسفر بودن با این مرد شریف افتخار میکردیم؛ یکسره مشغول طاعت و عبادت بود. همین که در منزلی فرود میآمدیم، او فوراً به گوشهای میرفت و سجادۀ خویش را پهن میکرد و به طاعت و عبادت خویش مشغول میشد. امام پرسید: "پس چه کسی کارهای او را انجام میداد؟ چه کسی حیوان او را تیمار میکرد؟"
مرد عرض کرد: افتخار این کارها با ما بود. او فقط به کارهای مقدس خویش مشغول بود و کاری به این کارها نداشت. حضرت فرمود: بنابراین همۀ شما از او برتر بودهاید.[13]
2. عبادت و درون انسان[14]
الف) عبادت و دوری از گناه
فحشاء و منكرات مجموعهای از افعال غير اخلاقى است. تمام افعال غير اخلاقى سرچشمهاى از صفات ضدّ ارزشى در درون انسان دارد. به بیانی ديگر، هميشه اخلاق درونى در اخلاق بیرونى اثر مىگذارد.
در آیه "وَ اَقِمِ الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ"[15] به رابطۀ نزديك "نماز" و پرهيز از گناه و فحشاء و منكر اشاره شده است. در اين آيه شخص پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عنوان يك الگو و اسوه، مخاطب به اين خطاب شده است: "نماز را بر پا دار كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز مىدارد". نماز با افعال و اذكار بسيار پر محتوايش، انسان را در جهانى برتر و والاتر (جهان قرب به خدا) وارد مىكند و اين نزديكى او را از سرچشمههاى اصلى فحشاء و منكر دور مىسازد كه هواى نفس و حبّ افراطى به دنيا است.
هر قدر نماز روح و جان و محتواى بيشترى داشته باشد، به همان نسبت انسان از منكرات و زشتيها دورتر مىشود و فضائل و اخلاق در درون جانش آشكارتر مىگردد. بقیه عبادات نیز هر کدام به نسبت خود در حفظ و واکسینه شدن انسان نسبت به گناهان سهم دارند.
ب) تزکیه روح
یکی از آثار درونی عبادت تزکیه روح است. برای نمونه در قرآن به تأثیر عبادتی همچون زکات اینگونه اشاره شده است: "از اموال آنها صدقهاى (به عنوان زكات) بگير تا به وسيله آن، آنها را پاك سازى و پرورش دهى". [16] زكات در اسلام يكى از عبادات مهم محسوب مىشود. در این آيه تعبير "تزكّيهم بها"؛ آنها را به وسیله دادن زکات پاک سازی، دليل روشنى بر اين حقيقت است كه تطهير و تزكيه نفس به وسيله زكات حاصل مىشود؛ چراكه زكات، رذائلى همچون بخل و دنياپرستى و حرص و آز را از روح، زائل مىكند و نهال نوعدوستى و سخاوت و حمايت از مستضعفان را در سرزمين دل پرورش مىدهد.
نقش عبادت در آرامش روانی
آرامش دل همیشه توأم با توكّل بر خدا و عدم وابستگى به مادّيات و عشق به زرق و برق دنيا و آز و طمع و بخل و حسد است. ياد خدا مىتواند اثر عميقى در دور ساختن انسان از رذائل داشته باشد تا شكوفه آرامش بر شاخسار دل آشكار گردد.
خداوند در قرآن ذیل آیه "اَلَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّهِ اَلا بِـذِكْرِاللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُـوبُ"[17] با اشاره به يكى ديگر از عبادات مهم و معروف، يعنى ذكر خدا از تأثير عميق آن در آرامش دلها، سخن مىگويد و مىفرمايد: "آنان كسانى هستند كه ايمان آوردهاند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است. آگاه باشيد با ياد خدا دلها آرامش مىپذيرد!"
اگر يك نظر اجمالى به ريشههاى ناآرامى روح و پريشانى خاطر و اضطرابها و نگرانيها بيندازيم، مىبينيم همۀ آنها از رذائل اخلاقى و وابستگی به مادیات و دوری از خداوند سرچشمه مىگيرد.[18]
[1]. شیخ عباس قمی، سفینه البحار، ج 2، واژۀ عبد.
[2]. فیض کاشانی، وافی، ج2، ص10.
[3]. "... وَ اجْعَلْ نِشاطِى فى عِبادَتِكَ" (دعای هفتم از مناجات خمسه عشر).
[4] فیض کاشانی، محجة البیضاء، ج1، ص377.
[5]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج1، ص262.
[6] "صبغة اللّه" (بقره: 138).
[7]. "وَمَآ أُمِرُواْ إِلَّا لِيَعْبُدُواْ اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ (بینه: 5).
[8]. "الَّذِينَ هُمْ فِى صَلَاتِهِمْ خَشِعُونَ" (مؤمنون: 2)
[9]. "اُعبُدِ اللّهَ كَأَنَّكَ تَراه" (مصباح الشریعه، ص8).
[10]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج70، ص251.
[11]. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج2، ص529.
[12]. مرتضی مطهری، داستان راستان، داستان اوّل.
[13]. همان، داستان پنجم.
[14]. برگرفته از: اخلاق در قرآن، آیت الله مصباح یزدی.
[15]. عنكبوت: 45.
[16] توبه: 103.
[17] رعد: 28.
[18]. براى مطالعه بيشتر به تفسير نمونه، ج 10، ذيل همين آيه مراجعه فرماييد.