■ همه مسئولند؛ حتی شما دوست گرامی!
اگر زبالهای را در خیابان ببینند میگویید، به ما چه مربوط! شهرداری باید وظیفهاش را انجام دهد. فردی را در حال باجگیری یا دزدی که ببیند، میگویند: به ما چه مربوط! نیروی انتظامی چرا کارش را نمیکند؟ محلهای اگر مسجدی میخواهد، میگویند: سازمان تبیلغات و دفتر امام جمعه اینجا وظیفه خود را انجام نمیدهند!
این افراد اینگونه فکر میکنند که وظیفه آنها تنها مالیات دادن است و نهادهای دولتی که مالیات به آنها داده میشود باید مشکلات را حل کنند. این تفکری وارداتی است از غرب. تفکری که در آن فرد نسبت به جامعه بهخصوص مشکلات اخلاقی آن هیچ مسئولیتی ندارد و نهادهای تعریف شده باید آن وظایف را انجام دهند.
در مقابل این تفکر، اندیشه مؤمنان قرار دارد. آنها هرچند نظم و تقسیم وظایف را در جامعه میپذیرند؛ اما در هر حالی و در هر مقامی شانه خود را از مسئولیت خالی نمیبینند چون پیامبرشان ص فرمود: " كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِه"؛[1] هر کدام به شکلی سرپرست هستید و زیر دستانی دارید و نسبت به آنها مسئولید! بهویژه درباره اقامه نماز که همه ما نسبت به توانمان مسئولیت داریم.
اگر قرآن امر به نماز میکند، میگوید: "أَقيمُوا الصَّلاة". این امر را قید نزده است. نگفته که این امر به چه کسی است؛ پیامبران، حکومتداران، والدین یا ... . این امر به همه مؤمنان شده است. همه مسئولیت دارند که نسبت به اقامه نماز در جامعه قدمی بردارند. بهخصوص افرادی که اثرگذاری بیشتری دارند؛ همچون حاکمان، والدین و مربیان. برای اینکه شما خواننده گرامی ارتباط بیشتری با این صخن پیدا کنید به جز این امر عمومی امرهای خصوصی خداوند نسبت به اصناف مختلف مردم را میآوریم.
اگر از مدیران هستید
بدانید که اولین و مهمترین وظیفه تشکیلاتی ـ اسلامی شما اقامه نماز در حوزه مدیریتتان است. زیرا مدیریت در اسلام تنها برای یاری دین معنا پیدا میکند، وگرنه طاغوت است. یاران خداوند نیز كسانىاند كه هرگاه در زمين خدا به آنها قوت بخشيد، نماز را اقامه میکنند: "الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ"[2]
تمامی کسانی که در حکومت اسلامی مدیریت میکنند، باید بدانند که الگوی مدیریتی آنها مدیران و نمایندگان معصومان ع بودند. پیامبر و امیر مؤمنان که حکومت اسلامی بپا کردند، پیوسته ضمن حکم یا نامهای که به مدیران خود میدادند، سفارشهایی نیز به آنها داشتند. در صدر این سفارشها و دستورها امر به اقامه نماز بود.
پیامبر اکرم ص هنگامی که معاذ را به نمایندگی به سوی مردم یمن فرستادند، امر فرمودند که در تبلیغ دین اهتمام خود را به نماز قرار بده؛ "وَ لْيَكُنْ أَكْثَرُ هَمِّكَ الصَّلَاةَ فَإِنَّهَا رَأْسُ الْإِسْلَامِ بَعْدَ الْإِقْرَارِ بِالدِّين"؛[3] بيشترين همت و قصدت را صرف نماز کن، زيرا پس از اقرار به دين، نماز رأس اسلام است. امیر مؤمنان ع تربیت شدة پیامبر اکرم ص، در نامة حکومتی خود به محمد بن ابیبکر فرمودند: "وَاعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِك"؛[4] بدان كه تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود. یعنی اگر اقامه نماز را خدا از تو پذیرفت، دیگر خدماتت را میپذیرد.
این نشاندهنده آن است که امروز هم هر مدیری در هر رتبه نه تنها یکی از وظایفش، بلکه در صدر وظایفش اقامه نماز است.
رهبر معظم انقلاب نیز از مدیران پیوسته همین را مطالبه داشتند. اما به رغم مطالبات و دستورات فراوان میفرمایند: "بايد اعتراف كنيم كه هنوز مجموعهی ما مسئولان نظام اسلامی وظيفهی خود را در اين باره [اقامه نماز] به تمام و كمال، ادا نكردهايم!"[5]
اگر مربی و معلم هستید
بدانید که مربی و معلم زمانی در اسلام معنا پیدا میکند که یا علم الهی و اسلامی را بیاموزد، یا علمی را یاد دهد که سودی برای مسلمانان دارد. در کنار نیت پاک که شرط این راه است، آموزش نیز باید در راستای هدف نهایی اسلام از خلق تعلیم و تعلم باشد. هدف اسلام همان رساندن انسان به مقام بندگی خداست: "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون"؛[6] من جن و انس را نيافريدم، مگر براى اينكه عبادتم كنند. اگر در این راه حرکت کردیم و حتی درس ریاضی را در راستای بندگی خدا آموزش دادیم، مسلمان هستیم، وگرنه در آن لحظه از اسلام جداییم.
از سویی میدانیم که در راس تمام عبادات نماز قرار دارد؛ امام صادق ع فرمود: "محبوبترين اعمال نزد پروردگار نماز است، [در اهمیت آن همین بس که] نماز آخرين سفارش همة پيامبران الهى بوده است"[7].
در اسلام هیچ درسی از دین جدایی ندارد؛ درس فیزیک و شیمی و زیست و دیگر درسها نیز باید خدایی باشد. در آن درسها نیز شما در حقیقت از شگفتی و عظمت مخلوقات و نظم آنها سخ میگویید. البته اگر مربی معارف دینی هستید، وظیفهای ویژه دارید.
بنابراین باید "معلمان، شاگردان مدارس و دانشگاهها را در سمت و سوي اين حقيقت درخشان [نماز] به حركت وادار نمايند"[8].
اگر پدر و مادر هستید
بدانید که بزرگترین نعمت الهی به شما، فرزندانتان هستند. نشانهاش اینکه حاضر نیستید آنها را با هیچ نعمتی دیگر عوض کنید. در مقابل هر نعمتی هم شکری لازم است و شکر نعمت فرزند، تربیت صحیح آنهاست. در روایات تربیتی، تاکید فراوانی بر آموزش و انس دادن نماز به فرزندان شده است. امیر مؤمنان به والدین دستور میدهد که "نماز را به فرزندانتان بیاموزید".[9] این دستوری فقط اخلاقی نیست؛ بلکه واجبی است که ترک آن، لعن پیامبر را به همراه دارد. پیامبر اکرم ص روزی با گروهی از کودکان روبه رو شدند و فرمودند: "وای بر احوال فرزندان آخر الزمان از دست پدارنشان! از حضرت پرسیدند: یا رسول اللّه از دست پدران مشرکشان؟ فرمودند: نه از دست پدران مؤمن و مسلمانشان! زیرا واجبات را به فرزندانشان نمیآموزند و اگر خود فرزند برای یادگیری احکام اقدام کرد او را از این کار باز میدارند و به بهره بسار اندکی از دنیا برای آنها راضی میشوند. من از آنها بیزارم و آنها نیز از من بیزارند![10]
در قرآن كريم ميخوانيم پيامبران، خاندان خود را پیوسته به نماز دعوت ميكردند: "وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا"؛[11] او [اسماعيل صادقالوعد] خاندان خويش را به نماز و زكات امر ميكرد و پروردگارش از او خشنود بود.
بنابراین :"پدران و مادران با گفتار و كردار خود، فرزندان را به نماز تشويق و راهنمايي كنند"[12].
اگر دانشجو و دانشآموز هستید
بدانید بر هر نعمتی، شکی است. شکر نعمت آشنایی و انس با نماز، نشر آن است. آن روز که از نعمتها سؤال میشود از نماز نیز سؤال میگردد. چه نعمتی از این بالاتر که خدا سعادت ارتباط با خود را به ما داده و در میان تعداد فراوان ناآشنایان با نماز، آن را در آغوش ما قرار داده است!
در برابر اين نعمت عظما، بايد مسئوليتشناس نيز بود. اگر نماز، نعمت است، پس روزي دربارة آن از ما خواهند پرسید: "لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيم".[13] مسئوليتشناسي در برابر نماز، اين است كه ديگران را نيز به آن فراخوانيم و اين هدية الهي را تنها و غريب نگذاريم. نمازگزاري كه ديگران را به نماز دعوت نميكند و عطر نماز را در ميان اطرافيان خود نميپراكند، حق اين موهبت را ادا نكرده است.
خداوند را شک کنیم با دعوت دوستان خود را به نماز. بهخصوص اینکه تاثیرگذاری دوستان و همسالان بسیار زیاد است.
اگر خدا را بنده هستید
بدانید اگر هیچ مسئولیت دنیایی نداشته باشید، باز مهمترین و بالاترین مسئولیت شما بندگی خدا است؛ زیرا "عَلَمُ الإيمان الصلاة"؛[14] نشانة ايمان، نماز است. نکته دیگر اینکه بندگی وقتی معنا پیدا میکند که اعمال را مولا بپذیرد. اگر مولا کاری را پذیرفت، بندگی او کردیم وگرنه بنده خود بودیم. امام صادق ع فرمود: "اولین عملى كه در قیامت مورد محاسبه قرار مىگیرد، نماز است؛ اگر قبول شود، اعمال دیگر قبول میشود. اگر رد شود، دیگر اعمال نیز رد خواهد شد."[15]
برپایی پرچم دین و شرط ایمان، وظیفه همه مؤمنان اوست. چنانچه خداوند هنگامی که مؤمنان را در قرآن وصف میکند، اولین نشانه آنها را برپایی نماز میداند: "الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ"؛[16] آنها [مؤمنان] کسانی هستند که نماز را بهپا میدارند.
[1]. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج72، ص: 38
[2]. حج : 41. سه آیه قبل درباره یاوران دین خداست. پس اقامه نماز اولین وظیفه یاوران دین است.
[3]. مجلسى، بحارالأنوار، ج74، ص128.
[4]. شيخ حر عاملى، وسائلالشيعة، ج4، ص161.
[5] . پیام مقام معظم رهبری به بیست و یکمین اجلاس نماز 13/6/1391
[6]. الذاريات: 56.
[7]. شیخ کلینی، اصول کافی، ج3، ص264.
[8]. پیام مقام معظم رهبری به سومین اجلاس نماز 16/6/1372
[9]. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج10، ص: 105
[10]. جامع الأخبار(للشعيري)، ص: 106
[11]. سورة مریم، آية 55.
[12]. پیام مقام معظم رهبری به سومین اجلاس نماز 16/6/1372
[13]. سورة تکاثر، آية 8.
[14]. رسول خدا ص. تاج الدين شعيرى، جامعالأخبار، ص73.
[15]. شيخ صدوق، منلايحضره الفقيه، ج1، ص208.
[16]. مائدة: 55؛ أنفال : 3؛ نمل:3؛ لقمان:4