■ نماز، نهار، 20دقیقه
وقت نماز رسیده بود و من هم از رانندگی خسته شده بودم و نیاز به کمی استراحت داشتم. تا مقصد فاصله زیادی مانده بود و باید در جایی توقف کوتاهی میکردیم تا هم به نمازمان برسیم و هم حال و هوایی تازه کنیم...
کمی جلوتر، تابلویی دیده میشد. ما را به یکی از توقفگاههای بینراهی هدایت میکرد. بعد از چند ساعت رانندگی این فرصت خوبی برای استراحت بود. ظاهرش که تعریفی نداشت، ولی خُب، در بیابان کهنه کفشی نعمت است!! هوا تقریبا سرد بود و کمی هم باد میوزید؛ باید سریع کارمان را انجام بدهیم و وضو بگیریم و خود را به نمازخانه گرم برسانیم. من و پسرم به سمت توالت مردانه رفتیم و خانمها هم به سمت دیگر....
تاریخ حکایت از آن دارد که ايرانيان قديم، در راهها و در فواصل معين، مكانهایی را ايجاد كرده بودند كه محل توقف و استراحت مسافران و كاروانهاي زیارتی، تجاري و بازرگاني بوده است. هر چند که احداث بناهاي مذكور از دوران هخامنشيان شروع شدهاند و در دوره اشكانيان گسترش يافت، اما دوره اسلامي و قرن پنجم (ه.ق) را ميتوان عصر شكوفايي هنرهاي اسلامي به ويژه هنر معماري نام برد؛ زیرا گسترش شبكه راههاي تجاري و احداث كاروانسراهاي متعدد در مسير جادهها و داخل شهرها در اين دوره بوده است، به طوري كه بقاياي برخی كاروانسراهایی كه در آن دوره ساخته شده همچنان در كنار جادههاي ايران پابرجاست.
امروزه نیز در کنار بسیاری از جادههای کشور، جایگاههایی برای ارائه خدمات عمومی و رفاهی به رانندگان و مسافران در نظر گرفته شده است. این خدمات که در قالب مجتمعهای اقامتی تفریحی تعریف شدهاند فعالیتهای بالفعل و بالقوه زیادی دارد که میتواند در جهت توسعه و توازن منطقهای از آن بهره برد. طبق آمار در حال حاضر حدود 509 مجتمع خدماتی در کشور فعال هستند و در حدود 416 مجتمع نیز در حال ساخت میباشند و با تعداد درخواستهای احداث اینگونه مجتمعها میتوان گفت که در مجموع حدود 1440 مجتمع خدماتی و رفاهی در راههای اصلی و فرعی کشور توسط سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای به بهرهبرداری رسیده و یا در حال تکمیل است.
یکی از فعالیتهایی که این مراکز باید داشته باشند، ارائه خدمات فرهنگی مذهبی به مراجعین است. هر چند که بسیاری از این مراکز در عرصه خدماتی چون خدمات تجاری، بهداشتی، امدادی و انتظامی، جهانگردی و پذیرایی و فرهنگی مذهبی فعال هستند اما مجتمعهایی نیز هستند که در یک یا چند عرصه توجه و دقت دارند و به زوایایی مثل امور فرهنگی و مذهبی اهمیتی نمیدهند.
برای بعضیها شاید بدترین خاطره و تجربه مسافرت حضور در یکی از این مجتمعها باشد. اولین نیاز راننده و مسافر بعد چند ساعت پیمایش جاده، سرویس بهداشتی است. متأسفانه بارها دیده میشود که یک مجتمع اقامتی دارای سرویس بهداشتی و چند توالت است اما با مراجعه به آنجا مشاهده میشود تعدادی از آنها به دلایلی قفل و بند دارد و تعدادی هم به دلیل رعایت نکردن مسائل بهداشتی و نظافت امکان استفاده ندارند، و بالاجبار باید در یک صف عریض و طویل در نوبت ایستاد.
از این مرحله که عبور کنید، برای شستشو و وضوگرفتن، با مخزنهای پر از خالیِ مایع دستشویی مواجه میشوید و لذا باید از مواد شویندهای که بر اساس تجربه برای اینگونه موارد گذاشته شده، استفاده کرد، البته اگر مجبور نشوید به دلیل خراب بودن تعدادی از شیرهای آب دوباره در صف شستشو بایستید.
از مواردی مثل نظافت نداشتن، عدم وجود صابون و خراب بودن سرویسهای بهداشتی که بگذریم، مراکزی نیز هستند که سرویس بهداشتی آنها مشترک بین آقایان و بانوان است و یا اینکه باید بالاجبار از آب سرد [شاید بهتر باشد بگوییم آب یخ] استفاده کرد که این امر به خصوص برای بیماران و کودکان و کهنسالان بسیار مشکل آفرین است.
و این تازه اول راه است!! برنامهریزی سفر و حرکت و توقف به ویژه در فرهنگ دینی ما به گونهایست که یکی از زمانهای توقف به شکلی طراحی میشود که بتوان بین نماز، غذا و استراحت جمع کرد و همه را یکجا انجام داد. بنابراین معمولا بعد از سرویس بهداشتی خانوادهها و مسافرین مشغول اقامه نماز و انجام امور عبادی میشوند.
در بعضی از مجتمعهای خدماتی باید به دنبال نمازخانه گشت؛ زیرا نمازخانهها چه در فضای بیرونی تعریف شده باشد و چه در فضای داخلی، به دلیل نبودن تابلوی راهنمایی برای رسیدن به آن باید پرس و جو کرد تا بتوان در فرصتی که در اختیار است به همه امور رسید به ویژه اگر مسافر اتوبوس باشید و راننده یک فُرجه بیست دقیقهای داده باشد برای نماز غذا!!!
نبود نظارت را در این مکانها به خوبی میتوان مشاهده کرد. خستگی و کوفتگی راه از یک طرف و سختیهای دستبهآب شدن و وضو گرفتن هم از طرف دیگر. با خودت فکر میکنی که با اقامه یک نماز با حال میتوانم کمی از این سختیها رها شوم. اگر نمازخانه در مجاورت سرویس بهداشتی قرار نداشته باشد و از بوی آن در امان باشید، وارد یک اتاق کوچک سه در چهار میشوید. نور اتاق بسیار ضعیف است و چشمانتان سوسو میزند. در تاقچهای که در گوشه اتاق است از بین مهرهای شکسته و سیاه، یکی را که فکر میکنید بهتر است انتخاب میکنید و بعد کلِّ اتاق را برانداز میکنید تا جایی را که تمیزتر است برای اقامه نماز انتخاب کنید. وقتی که روی موکت راه میروید این حس به شما دست میدهد که روی موزائیک قرار گرفتهاید.
تشخیص قبله برایت دشوار است ولی با کمی دقت به در و دیوار میتوان جهت فِلَشی را مشاهده کرد که انگار توسط یکی از نمازگزاران رسم شده است. «الله اکبر»؛ نماز را میبندید. رکوع رفته و برای انجام سجده، پیشانی را به مهر نزدیک میکنید. در حالی که به سمت پایین میآیید احساس بدی به سراغتان میآید. مثل یک بوی بد، بوی پا، و وقتی به سجدهگاه میرسید با خود فکر میکنید که من که در ماشین پتو و زیرانداز داشتم؛ اگر در همان فضای بیرون و نماز میخواندم هم از گرمای خورشید استفاده میکردم، هم از هوای تازه و مطبوع و هم یک جای نرمتر در اختیار داشتم.
مسائلی که گفته شد و خیلی دیگر از مسائل، چیزهایی هستند که با اندک توجهی میتوان همه آنها را رفع کرد. بدون اینکه هزینه آنچنانی برای متولیان آن داشته باشد. چرا که بسیاری از مراکز خدماتی حتی هزینه استفاده و نظافت سرویس بهداشتی را نیز از مراجعین دریافت میکنند. قرار نیست که تجهیز نمازخانه گرم و نرم و راحت روزانه اتفاق بیافتد، بلکه یک بار هزینه میشود و تا چند سال باید رسیدگی، مراقبت و نظافت شود.