■ نماز و اقتصاد
هر چند اقتصاد در لغت به "میانهروی" گفته میشود؛ اما امرزه در اصطلاح به "دانش بررسی روشهای کسب درآمد، مصرف کالاها و خدمات، روابط بازرگانی، و سازماندهی امور مالی برای بهرهبرداری بهینه از منابع تولید ثروت"[1] گفته میشود. نماز و ارتباط خداوند میتواند در این ساحت زندگی انسان نیز تأثیر هدایتی و تعالی بخشی داشته باشد. هرچند این ارتباط نیازمند توضیح بیشتری است؛ اما در ادامه به چند اثر نماز در این ساحت، اشاره مینماییم.
در مقابل فضای فردگرایی در تمدن غرب، همکاري و همياري از ارزشهاي والاي اسلامي است. توجه به همياري و تعاون نشانگر جامعيت اسلام است. به اين معنا که اسلام در کنار برنامههاي معنوي ـ عبادي و در کنار بهبود روابط انسان ـ خدا به رابطه انسان ـ انسان و يا به تعبيري ارتباط با همنوعان نيز اهميت داده است. مقارنت نماز و زکات در آيات مکرر قرآن نشانگر همين موضوع است.[2] اين مقارنت در نمازهاي جماعت و اجتماع مسلمانان در مساجد و مراکز مذهبي بيش از همه به چشم ميخورد. افراد با حضور در مساجد و نماز جماعت، يكديگر را ملاقات ميكنند، از وضع همديگر اطلاع مييابند، با اوضاع اجتماعي، اقتصادي و زندگي هم آشنا ميشوند، اگر مشكلي براي شخص يا اشخاصي پيش آمده باشد از آن مطلع ميگردند. و بر اساس روح ايمان و مسئوليتي كه در خود احساس مينمايند، براي رفع مشكل اشخاص و اجتماع خويش، بهصورت دستهجمعي همکاري مينمايند. چنانچه در طي سالها از نزديک مشاهده کردهايم که اهالي مسجد در زمينه امدادهاي جبهه و جنگ، تعاون براي كمك به وضع اقتصادي جامعه، همكاري براي ازدواج جوانان مستعدّ، و حتي همياري براي رفع مشكلات خانوادگي گرفتاران اقدامهاي جدي به خرج دادهاند[3].
در منابع ديني نيز جنبة تعاون و همياري نمازگزاران مورد تأکيد قرار گرفته است. امام رضاj نسبت به فلسفه نماز جماعت به همزيستي نماز جماعت و تعاون همکاري و احساس مسئوليت اقتصادي اشاره نموده تأکيد مينمايند که نماز جماعت به اين جهت تشريع گرديد که در آن مساعدت و همکاري در جهات خير و پرهيزگاري وجود دارد.[4] در آيات 19 تا 25 سوره مبارکه معارج نيز به همين نکته اشاره شده است. در آيات شريفه تأکيد شده است که نمازگزاران راستین کساني هستند که در اموالشان حقي براي گدايان و محرومان اختصاص ميدهند.[5]
آيات فوق نشان ميدهد که قبولی نماز و کمک به همنوعان تهي دست و نيازمند پيوند ناگسستني دارد. لذا لازم است نمازگزاران در برنامههاي همياري و تعاون جلوتر از ساير اقشار جامعه قرار داشته باشند و آنها پيشقراولان عرصههاي کمکرساني و اعانه و کمک به ديگران باشند.
نگرش صرفا مادي و سودجويانه ميان كارگر و كارفرما مشكل آفرين است. كارگر با حذف انگيزه معنوي و جايگزين كردن انگيزه مادي بهجاي آن، همواره بر آن ميشود كه کم کاري کند؛ زيرا حب نفس اقتضا ميكند كه ارزش كار خود را بيش از آنچه در بازار است بداند. از طرفي چون دستمزد حاكم در بازار را كمتر از حق خود میداند، از كار ميكاهد يا آنقدر اصرار ميورزد تا دستمزدش افزايش پيدا كند. كار فرما نيز اگر فقط مادينگر باشد ميكوشد تا سود خود را افزايش دهد . افزايش سود يعني كاهش هزينه و سهلترين راه كاهش هزينه پرداخت دستمزد كمتر است كه حاصل آن استثمار ميشود.[6] اين كشمكش دائمي ميان کارگر و کارفرما وجود دارد و هر کدام بنا بر علايق سودجويانة خود به فکر سود بيشتر و اندوختهاي افزونتر و متضرر ساختن طرف ديگر است. در اين شرايط با تقويت خداباوري، برجسته ساختن حقوق ديگران و التزام عملي به ارزشهاي معنوي نماز ميتواند به بهبود رابطه كارگر و كارفرما بيانجامد. اگر آنها به قوانين شرعي، اخلاقي و حقوقي ملتزم باشند و خود را در پيشگاه خدا متعهد بدانند، سعي ميکنند با اولويت دادن به رضايت خداوند بر منافع ماديِ خود از هر دو جهت توافق ارزشي ايجاد شود؛ در نتيجه بهبود کاري حاصل شود. از لحاظ تجربي حکايت ذيل نقش معنويات در بهبود روابط کاري را بهخوبي بيان ميکند.
"شماري از كارگران ايراني زير نظر مهندس روسي كار ميكردند. ظهر شده بود و آفتاب به بالاي سر آمده بود. صداي اذان ظهر بلند شد. كارگران يكييكي براي خواندن نماز اول وقت دست از كار كشيدند. مثل هميشه سر و صداي مهندس روسي بلند شد. او، نگران از به تأخير افتادن كارها، با صداي بلند، كارگران را از اين كار باز ميداشت. اين كار براي او قابل تحمل نبود؛ چون تنها به منافعش ميانديشيد و به سود بيشتر. او همچنان داد ميزد، ولي بي فايده بود؛ چون آنان حاضر نبودند براي انجام كار از اين فريضه واجب دست بردارند و نمازشان را بهتأخير بيندازند. بارها ميان كارگران و مهندس گفتگو صورت گرفته بود؛ تا آنجا كه كارگران گفتند ما در عوض آن مقدار وقتي را كه از كار تلف ميشود با تلاش بيشتر جبران ميكنيم، ولي بينتيجه بود؛ چون هر روز هنگام نماز، باز همين مسئله مشكلساز ميشد. حرف او يكي بود و همچنان بر خواستههايش پافشاري ميكرد. سرانجام آخرين اخطار مهندس به كارگران اين بود كه اگر هنگام نماز كار را رها كنند، در پايان ماه از حقوقشان كسر ميشود.
اين اخطار مهندس در ميان كارگران آثار گوناگوني داشت. گروهي از اين قضيه نگران شدند و از ترس حقوق آخر ماه، نمازشان را به آخر وقت انداختند و گاه چه بسا نمازشان قضا ميشد؛ ولي ايمان گروهي ديگر آن قدر زياد بود كه تهديدهاي مهندس كارساز نيفتاد و همچنان هنگام ظهر، دست از كار كشيده و با زمزمه "حي علي الصلوة"، به نماز ميايستادند. تا اينكه ماه به پايان رسيد و كارگران هر كدام براي دريافت حقوق ماهيانه خود بهصف ايستاده بودند. آناني كه منتظر آخر ماه و سود بيشتر بودند، خوشحال و شادمان با هم پچپچ ميكردند؛ ولي اين خوشحالي زياد طول نكشيد؛ چونكه بر خلاف انتظار آنان نه تنها از حقوق نمازگزاران اول وقت كسر نشده بود، بلكه به حقوقشان افزوده شده بود. گروه اول به نشانه اعتراض به مهندس گفتند كه چرا برخلاف قول و وعده خود عمل كرده است؟ مهندس لبخندي زد و گفت: آنها به نماز كه عقيده و دينشان بود، پایبند بودند و اين نشان آن است كه آنها ايمان خود را به مال دنيايي نفروختند و از عقيده خود دست بر نداشتند. اين گروه هرگز در كار خود نيز خيانت نميكنند؛ چون به نماز و دين خود خيانت نكردند.
اينگونه بود كه نماز اول وقت براي مهندس ايجاد اعتماد كرده بود. كارگران با شنيدن اين مطلب از كار خود پشيمان شدند و حسرت نمازهاي از دست رفته را خوردند و به فكر فرو رفتند[7].
پيشرفت اقتصادي يك جامعه در گرو فراهم شدن منابع اوليه در طبيعت است. معادن فلزات و چاههاي نفت و نزول باران و ... همگي مصاديق فضل و رحمت الهي هستند كه در جامعه شكل ميگيرند. البته هر كدام از اينها يك اسباب مادي دارند كه باعث ايجاد شان ميشود؛ اما تدبير اين اسباب بر عهده خداي متعال است. لذا جامعهاي كه در جهت كسب رضاي او حركت كند ميتواند از بركات بيشتري بهرهمند شود. در روايات ذکر شده است که نماز سبب بهدست آوردن روزي و ادای ديون ميگردد و به رزق و روزي انسان برکت مي دهد.[8] امام باقرj ميفرمايند:
"ذکر خداوند بعد از طلوع فجر در رزق و روزي تأثيرگذارتر است از روي زمين به دنبال روزي دويدن".[9]
يکي از جلوههاي تأثير نماز در رزق و روزي، نماز باران است. نماز باران يكي از دستوراتي است كه هنگام قحطي بايد به آن عمل كرد. اين عبادت دسته جمعي در کنار آثار فرهنگی آن، يك اعلام عمومي عجز و فقر در مقابل خداي متعال است كه سبب جلب بركات الهي بهسمت جامعه ميشود. تأثير نماز در نزول رحمت و نزول باران و متعاقبا، فراواني مواهب طبيعي و محصولات کشاورزي و باغات بارها در تاريخ چند صد ساله تمدن اسلامي به اثبات رسيده است. بارزترين نمونة آن نماز استسقای آيت الله خوانساريw در سال 1330 است.
"در سال 1330 که مردم قم از خشکسالي به ستوه آمده بودند. مدتها بود كه ابري در آسمان شهر قم ديده نميشد و زمينهاي كشاورزي از بيآبي، خشكيده و ترك برداشته بود. بيم آن ميرفت كه خشكسالي و قحطي جان بسياري را بگيرد. در اين ميان ارق مذهبي قميها اقتضا ميکرد که بنا به دستورات پيشوايان دين نماز باران بهجا بياورند. سراغ علماي عصر گرفته شد، هيچکدام به پيشنمازي باران تن در ندادند. مردم با اصرار مرحوم آيت الله خوانساريw را امام جماعت نماز باران معرفي و از او خواستند که در اين نماز شرکت نمايند.
در روز موعود مردم گروه گروه با پاهاي برهنه از گوشه و كنار شهر به محل تعيين شده رفتند. علما نيز در حالي كه عمامه از سر برداشته بودند، پيشاپيش جمعيت حركت ميكردند. موج جمعيت هر لحظه بيشتر ميشد و فرياد اللّه اكبر و لا اله الا اللّه، همه جا طنين انداز بود. آيت الله خوانساريw بعد از اذان به نماز ايستادند و نماز باران خواندند و ايشان با فاصلهاي کمي همين نماز را با شاگردانشان در يک باغ نيز خواندند تا اينکه بعد از يکي دو روز ابرها در آسمان ديده شدند و باران شروع شد. باران چنان گسترده و بي امان فرو ميريخت كه چنين باراني را تا آن هنگام كسي بهچشم نديده بود. قطرههاي درشت باران، چهار ساعت ادامه پيدا كرد و در رودخانه قم سيل جاري شد."[10]
اين داستان و ماجراي نزول باران در پي اقامه نماز ربط مستقيمي به بعد اقتصادي جامعه ندارد؛ اما از آنجا که نماز در فعال سازي زمينههاي کاشت و برداشت و نيز توليد محصولات نقش پيدا ميکند، ميتوان از نماز باران يک عامل فراواني و رهايي از قحطي و خسکسالي دانست. شواهد فراواني وجود دارد که نماز باران توسط امامان معصومb و فقهاي پاک سيرت باران و نزول رحمت الهي را موجب شده است.
يکي از چالشهاي اجتماعي ـ اقتصادي تضاد و نابرابري طبقاتي است. طبقهبندي اجتماعي في نفسه نه مثبت است و نه منفي. اين پديده هنگامي بار مثبت و منفي پيدا ميکند که مبنايي براي توزيع ناعادلانه امكانات شود. به عبارت روشنتر طبقه خاصي از امکانات اقتصادي بيشتر و از موقعيت و جايگاه اجتماعي رفيعتري برخوردار گردند. طبق برداشت مرحوم علامه طباطباييw اجتماعات آييني بهترين وسيله براي رفع اختلافات طبقاتي است و کاهش پيامدهاي منفي طبقهبندي و يا قشربندي اجتماعي است. از نظر ايشان مؤثرترين راه براي ريشه کن شدن اختلافات طبقاتي و از بين بردن بدانديشي و بدبيني، اجتماعات و گردهمايي افراد جامعه است. خصوصيت بارز عبادتهاي دستهجمعي و آيينهاي گروهي اين است که اختلافها را کاهش ميدهد؛ زيرا كسي كه عبادت خداوند را با اخلاص انجام ميدهد، جز با خدا با كس ديگري سر و كار ندارد. درهاي رحمت پروردگار به روي همه باز است و خزانه بيپايان نعمت او تمام شدني نيست و ساحت قرب او بدون مانع و مزاحم، همه را به خود ميپذيرد. در نتيجه انس و الفت و مهر و محبّتي كه بهواسطه اجتماع، بههنگام عبادت در مردم پديد ميآيد، براي رفع كدورت و اختلافات بهترين وسيله است.[11]
از سوي ديگر سبک حضور مسلمانان در مراسم و برنامههاي عبادي نيز در کاهش اختلافات و يا حتي ارتقای جایگاه اجتماعي کمک ميکند. در ميان نمازگزاران و مؤمنين ثروت مادي مزيت نيست؛ بلکه تقوي داشتن مزيت است. افراد بر اساس مکنت و دارايي مالي احترام نميشوند؛ بلکه بر اساس درجات ايمان و منزلت معنوي احترام ميشوند. اين مسئله مصداق عيني جابجايي در موقعيت و جايگاه اجتماعي در نظام اجتماعي ديني به حساب ميرود. در هر صورت، حضورت همرنگ و همسان مسلمانان در صفهاي نماز که در آن همه بدون در نظر داشت هيچ امتيازي در کنار هم قرار ميگيرند؛ فقير و غني، رئيس و مرئوس، سفيد و سياه، كوچك و بزرگ، شهري و روستايي، با سواد و بيسواد، معروف و گمنام، و خلاصه هر قومي با هر مليّتي همه به يك قبله و در زير يك سقف، با هم به ركوع و سجود و قيام و قعود ميپردازند، بخشي از برابري و همساني موقعيتي است که به برکت نماز حاصل ميشود.
کلیدواژه: آثار اقتصادی نماز، آثار نماز، فعال سازی، روحیه تعاون، رابطه کارفرما و کارگز، برابری، اختلاف طبقاتی، برکات الهی.
[1]. فرهنگ لغت عمید، واژه افتصاد.
.[2] بقره : 43، 83، 110، 177، 277 و نساء : 77، 162؛ مائده: 12، 55؛ توبه: 5، 11، 18، 54، 71؛ رعد: 22؛ ابراهيم: 31؛ حج:41، 78؛ نور: 59؛ نمل:3؛ لقمان:4؛ احزاب:133؛ مجادله: 13؛ مزمل: 20، بينه:5.
[3]. صادقی اردستانی، احمد، جلوههاى نماز در قرآن و حديث، ص 326.
[4] عن عليابنموسي الرضاj: "إن قَالَ فَلِمَ جُعِلَتِ الْجَمَاعَةُ قِيلَ لِأَنْ.... مَعَ مَا فِيهِ مِنَ الْمُسَاعَدَةِ عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى" (شيخ صدوق، عيون أخبار الرضاj، ج2، ص109).
[5] "إِنَّ الْانسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا* وَ إِذَا مَسَّهُ الخْيرْ مَنُوعًا*إِلَّا الْمُصَلِّينَ* الَّذِينَ هُمْ عَلىَ صَلَاتهِمْ دَائمُونَ* وَ الَّذِينَ فىِ أَمْوَالهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ*لِلسَّائلِ وَ الْمَحْرُومِ". (معارج: 19 ـ 25)
[6] . عزیزی، عباس، تأثیر نماز در کار، ص 58.
[7] . بذرافشان، مرتضى، نماز و نوجوان، ص92.
.[8] " صلوة الليل تجلب الرزق " (ریشهری، محمد، ميزان الحکمه، ج5، ص422)، " صلاة الليل ... تقضي الدين " (شیخ صدوق، وسائل الشيعه، ج 5، ص272).
[9]. امام ششمj: "وَ ذِكْرُ اللَّهِ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ أَبْلَغُ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ مِنَ الضَّرْبِ فِي الْأَرْضِ"؛ هر كه بعد از نماز صبح تا طلوع خورشيد در سجّاده درنگ كند (و به تعقيب مشغول باشد) اين كار از اينكه ماهها در زمين به دنبال روزى بدود بهتر است (مجلسی، بحارالأنوار، ج5، ص147).
[10] ایدرم، حسن، بر چشمهساران حضور، ص 65.
[11] . صادقی اردستانی، احمد، جلوههاى نماز در قرآن و حديث، ص 110.