راهکارهای دعوت به نماز در دورة كودكي دوم

■ راهکارهای دعوت به نماز در دورة كودكي دوم

راهکارهای دعوت به نماز در دورة كودكي دوم

حجت الاسلام دکتر محمد داودی، هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، مرکز تخصصی نماز

الف) ويژگي­هاي روانشناختي دورة كودكي دوم (هفت تا دوازده)

در اين دوره كودك به­واسطة رشد در ابعاد مختلف، ويژگي­هايی كسب مي‌كند كه او را از ديگر كودكان متمايز مي‌كند. در اين دوره به­تدريج تعداد واژگان و درك و فهم كودك از سخنان ديگران افزايش مي‌يابد. آداب سخن گفتن مانند رعايت نوبت ديگران و قطع نكردن سخن ديگران را مي‌آموزد. همچنين مي‌تواند موضوع گفتگو را حفظ كند و آن را تغيير ندهد.[1]

كودكان در اين دوره استعداد و آمادگي زيادي براي استدلال منطقي كسب كرده‌اند و مي‌توانند اشيا را طبقه‌بندي و دو يا چند طبقه را در يكديگر ادغام كنند. آنها به اين درك رسيده‌اند كه خواص اشيا از قبيل وزن و مقدار و تعداد، به­رغم تغيير شكل و ترتيب آنها، ثابت باقي مي‌ماند. با وجود اين، هنوز از فرضيه­پردازي و تفكر دربارة موجودات فرضي عاجزند و تفكرشان محدود به واقعيت­هاي عيني تجربي است.[2]

توانايي ذخيره‌سازي در حافظة كوتاه­مدت در اين دوره افزايش مي‌يابد و كامل مي‌شود.[3] همچنين در اين دوره و دورة بعد حافظة بلند­مدت كودك افزايش مي‌يابد و با بالا رفتن سن، درك او از داستان نيز كامل­تر و عميق‌تر مي‌شود.[4]

در اين دوره دوستي در زندگي كودك اهميت بسياري مي‌يابد و دايرة دوستان از محله فراتر مي‌رود و معمولا گرايش كودك به دوستي با همجنس است.[5]

همچنين كودكان در اين دوره تنها به پيامد عمل خطا اكتفا نمي‌كنند و به تدريج قصد و انگيزه را نيز در داوري­هاي خود دربارة رفتارهاي اخلاقي وارد مي‌كنند و تنبيه را متناسب با عمل خطا و قابل تغيير مي‌دانند.[6] همچنين در اواخر اين دوره، انگيزه آنها براي انجام رفتارهاي درست اخلاقي از كسب لذت و دوري از درد به سوي كسب تأييد والدين تغيير مي‌يابد.[7] بدين ترتيب، در اين دوره به تدريج درك و وجدان اخلاقي در كودك شكل مي‌گيرد و رقابت­پذيري نيز برجسته است.[8]

کودک در این سن رابطه عاطفی عمیق با تعداد اندكي از افراد از جمله مادر، پدر و معلم برقرار می­کند و می­تواند با آنان احساس صمیمیت کند. هدف­مندی و منطق­مندی عواطف، اطلاع از احساسات دیگران، تلاش برای تغییر در عواطف اطرافیان مثل تمایل به خشنود کردن یا خشمگین کردن دیگران، نیاز به عزت نفس و احساس حقارت یا لیاقت از دیگر ویژگی­های عاطفی این دوران است.[9]

در اين دوره كودك تأثيرپذيري زيادي از خانواده، دوستان، مدرسه و رسانه‌ها دارد. همچنين بر اساس آموزه‌هاي معصومانb كودك در اين دوره آمادگی و استعداد اطاعت پذیری از والدين، معلمان و ديگر بزرگسالان نزديك به خود را دارد.[10] یعنی کودک در این سن، احساس وظیفه می­کند؛ به اهمیت همکاری پی می­برد و از اینکه برای انجام کاری قدرت دارد، لذت می­برد.

از ويژگي­هاي پيش گفته به روشني فهميده مي‌شود كه كودك در اين دوره آمادگي تعليم و تربيت منظم و برنامه‌ريزي شده را پيدا مي‌كند و به همين جهت بايد براي تعليم و تربيت ديني فرزند و دعوت و هدايت او به نماز برنامه‌ريزي كرد و فعاليت­هاي لازم را انجام داد. از اين رو، در آموزه‌هاي معصومانb اين دوره دورة تأديب و تعليم خوانده شده است. اميرالمؤمنين jمي‌فرمايد: "يُرَبَّى الصَّبِيُّ سَبْعاً وَ يُؤَدَّبُ‏ سَبْعاً وَ يُسْتَخْدَمُ سَبْعاً ..."؛ كودك را هفت سال بار مي‌آورند و بزرگ مي‌كنند، هفت سال تربيت مي‌كنند و هفت سال به خدمت مي‌گيرند.[11] امام صادق jنيز مي‌فرمايد: "الْغُلَامُ يَلْعَبُ سَبْعَ سِنِينَ، وَ يَتَعَلَّمُ الْكِتَابَ سَبْعَ سِنِينَ، وَ يَتَعَلَّمُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ سَبْعَ سِنِينَ"؛ پسر بچه هفت سال بازي مي‌كند، هفت سال قرآن مي‌آموزد و هفت سال حلال و حرام الهي را فرا مي‌گيرد.[12]

بر اساس آموزه‌هاي اسلامي، سن آغاز آموزش نماز نيز همين دوره است. مطابق برخي روايات، هنگامي بايسته است به آموزش نماز اقدام کرد که متربی به مرحله­ای از رشد رسیده باشد و بفهمد نماز عبادت خدا و پرستش اوست و با دیگر اعمال تفاوت دارد. محمد­بن­مسلم می­گوید: از امام باقر یا صادق jپرسیدم: "کودک چه زمانی نماز بخواند؟ فرمود: زمانی که نماز را بفهمد. گفتم: چه زمانی نماز را می­فهمد و نماز بر او واجب می­شود؟[13] فرمود: در شش سالگی".[14] چنانچه از ظاهر این روایت بر می­آید، کودک هنگامی به نماز خواندن مأمور می­شود که نماز را درک کند و این زمانی است که وی به سن شش سالگی رسیده باشد.

در روایات دیگر سن هفت سالگی و پنج سالگی نیز سن شروع نماز خواندن کودک مطرح شده است. امام صادق jبه یکی از یاران خود فرمود: "ما فرزندانمان را از پنج سالگی به نماز امر می­کنیم، شما فرزندانتان را از هفت سالگی به نماز امر کنید".[15] بدين ترتيب، می­توان گفت هنگامی باید به آموزش کودکان پرداخت که به مرحله­ای از رشد رسیده باشند که بدانند نماز چیست؛ و کودکان درسنین پنج تا هفت سالگی (براساس تفاوت­های فردی) به این توانایی می­رسند و به همین جهت، در سیرة معصومانb پنج تا هفت سالگی، سن شروع آموزش نماز تعیین شده است.[16] بر همين اساس، پیامبر اکرم dوالدینی را که در آموزش واجبات دینی به فرزندان خود کوتاهی می­کنند را مورد توبیخ قرار داده است. "رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ: أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى بَعْضِ الْأَطْفَالِ فَقَالَ وَيْلٌ لِأَطْفَالِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِكِينَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ ...".[17]

بنابراين، در اين دوره شايسته است فرزند لزوم و وجوب نماز و احكام ضروري نماز را بياموزد و نماز را به صورت تمريني بخواند. در ابتداي اين دوره دربارة نماز سختگيري نمي‌شود؛ ولي در اواخر اين دوره از او انتظار مي‌رود كه تا حدود زيادي نماز براي او دروني و به نماز پايبند شده باشد.

ب) روش­هاي ويژة دورة كودكي دوم: آموزش و دروني كردن

  1. پي‌ريزي بنيان­هاي اعتقادي و شيوه‌هاي آن

اعتقادات اسلامي پايه و اساس نماز است و از اين رو براي هدايت فرزند به­سوي نماز تأسيس اين بنيان­ها و پايه‌ها ضرورت دارد. اعتقاد به خداوند متعال و يكتايي او، اعتقاد به نبوت پيامبر اسلامd و اعتقاد به امامت دوازده امامb و اعتقاد به معاد در اين دوره بايد در روح و جان فرزند پرورش يابد. در دورة كودكي اول اين آموزه‌ها به كودك تلقين شده و در قالب داستان با برخي صفات پيامبر و ائمه آشنا شده است؛ اما كافي نيست و در اين دوره بايد اين عقايد با تفصيل و دقت بيشتر در وجود او پرورش يابد و رشد كند.

برخي به پيروي از پياژه معتقدند کودکان قادر به درک مفاهیم انتزاعی نیستند و تفکر آنان بسیار خام و آمیخته با تخیل است؛ به همين جهت، نباید مفاهیم انتزاعی دین به آنان آموزش داده­ شود. بنابراین می­گویند:

"عمده­ترین کار در آموزش دینی خردسالان، این است که مفاهیم خام الهی و انسان­انگاری فیزیکی آنان را تغذیه کرد، به­گونه­ای که وی خام بودن تفکر خود را در ارتباط با مفاهیم دینی تصفیه نماید. البته این امر باید در حوزه­ محدودیت­های تجربی و توانایی­های او صورت پذیرد. یکی از مهم­ترین وظایف معلمان در این زمینه این است که در برخورد با این برداشت­های خام و نیز پاسخگویی به سؤالات کودکان دربارة خدا و سایر موجودات مجرد و مفاهیم فوق طبیعی به­گونه­ای عمل کنند که جلوه­های خام و مادی متصور خردسالان نفی شود."[18]

 اما تحقيقات جديد دربارة رشد مذهبي كودكان نشان مي‌دهد كه آنان قادر به درك مفاهيم انتزاعي ديني مانند خدا و پيامبر و معاد هستند. ولي آنچه مانع درك و فهم صحيح اين مفاهيم توسط كودكان مي‌شود استفاده از زبان و واژگان و مفاهيمي است كه براي كودكان ناآشنا هستند. به عبارت ديگر، كودكان در اين دوره به زبان و مفاهيم و واژگان بزرگسالان آشنا نيستند. هنگامي كه بزرگسالان با زبان خود با كودك سخن مي‌گويند و با همين زبان مي‌خواهند مفاهيم و معارف ديني را به آنان بياموزند، كودكان معاني و مطالب را درك نمي‌كنند و آموزش عقيم مي‌ماند. اما اگر بزرگسالان با استفاده از زبان و واژگان مأنوس و مفهوم براي كودك با وي سخن بگويند و مطالب ديني را در قالب اين زبان به وي بياموزند، به­خوبي آنها را درك مي‌كند و مي‌فهمد. بنابراين، در اين دوره مي‌توان آموزه‌هاي ديني حتي آموزه‌هاي انتزاعي را به كودك آموزش داد. البته باید توجه داشت كه "بزرگ­ترین خطر برای خردسالان ...، این است که در طول آموزش به مجموعة لغات مذهبی دست یابند که اساساً هیچ مفهومی برای آنها ندارند."[19]

کودک در این سن برخی مفاهیم از قبيل عدالت و پاداش و جزا را می­تواند به صورت عینی و تجربی بیاموزد؛ اين از آن جهت بسيار مهم و اثرگذار است كه كودك در دورة عمليات عيني است.

چند نکته

اول. دعوت فرزند به مشاهدة نعمت­های خداوند مانند آسمان، زمین، باران، رویش گیاهان و غیره به همراه بیان ظرافت­ها و عظمت­های این نعمت­ها با زبان کودکان برای آموزش صفات الهی بسیار مناسب است.

دوم. قصه­گویی و خاطره­گویی نیز از قالب­های مناسب آموزش در این سنین است. مثلاً بیان داستان­های انبیا و امامانb هم می­تواند جنبه خدا­شناسی داشته باشد و هم راهنما­شناسی. در این میان قصه­های قرآنی اثرگذارتر است؛ چون در ضمن آن، کودک با قرآن نیز آشنا می­شود. مثلا داستان موسیj و فرعون بیانگر قدرت و عظمت خدا، معرفی ویژگی­های پیامبر او و معرفی ویژگی­ها و خواری و سرانجام دشمنان خداست.

سوم. استفاده از شعر و مثال­های ساده مؤثر است.

چهارم. در این دوره نیز، نمایش، انیمیشن و تئاتر در آموزش و انس او با نماز، ابزار خوبی است.

  1. آموزش اقامة نماز، احكام، آداب و فلسفة نماز

چنان­كه پيش از اين گفته شد، در اين دوره، آموزش نماز به فرزند شروع مي‌شود؛ در روايات نيز بر اين مطلب تأكيد شده است.

 در اين دوره اهدافي كه بايد محقق شود عبارتند از:

اول. آموزش احكام نماز

در اين دوره فرزند بايد با احكام ضروري نماز مانند رو به قبله بودن، با وضو بودن، طهارت لباس و بدن و مانند آن آشنا شده باشد.

دوم. آموزش قرائت و اذكار نماز

فرزند ما در اين دوره بايد مقدمات ضروري براي اقامة نماز مانند حمد و سوره، اذكار ركوع و سجود، تشهد و سلام را آموخته باشد.

سوم. آشنايي با برخي آداب ظاهري نماز

فرزند بايد برخي از مهم­ترين آداب نماز و مسجد را آموخته باشد.

آشنايي با فلسفه و حكمت نماز. فرزند بايد مقداري با فلسفه و حكمت نماز در حد توان خود آشنا شده باشد.

چهارم. تمرين نماز و در نهايت ملكه شدن و دروني شدن اقامة نماز.

براي تحقق اين اهداف از شيوه‌هايي بايد بهره جست. در ادامه مهم‌ترين آنها را بيان مي‌كنيم:

شیوه اول. آموزش شفاهي

از ديرباز بيان شفاهي مطالب روشي براي آموزش به­ويژه آموزش مطالب نظري بوده است. معصومانb نيز از اين روش براي آموزش معارف مربوط به نماز استفاده كرده و معارف گوناگون نماز را به مردم آموزش داده‌اند. براي نمونه، امام رضاj دربارة حكمت نماز فرمود:

"نماز، اقرار به ربوبيت خداوند عز و جل، طرد شرك، قيام در برابر خداوند با ذلت و بيچارگي و خضوع و اعتراف به گناهان، طلب بخشش گناهان و در هر روز پنج بار صورت بر زمين گذاشتن به منظور تعظيم خداوند عز و جل است. نيز براي اين است كه به ياد خداوند باشد و او را فراموش نكند و طغيان نورزد و خاشع و راغب به خداوند و خواهان زيادي و بركت در دين و دنيا باشد. به علاوه كه در اين امر مداومت بر ياد خداوند در شب و روز است تا بنده، پروردگار و مدبر و آفريننده‌اش را فراموش نكند تا از حد خود نگذرد و طغيان نكند و ياد خداوند و ايستادن در برابر او نمازگزار را از گناهان بازمي‌دارد و مانع فساد او مي‌گردد."[20]

 اين روش براي آموزش احكام و فلسفة نماز بسيار مناسب است.

دوم. آموزش عملی

آموزش شفاهي براي بيان مطالب و معارف نظري مناسب است؛ اما براي آموزش مهارت و چگونگي انجام چندان مناسب نيست. از اين رو، براي آموزش اين­گونه امور استفاده از روش آموزش عملي مناسب است. در آموزش عملي كه در واقع يكي از مصاديق روش الگويي است، مربي آگاهانه و با هدف آموزش، عمل مورد نظر را انجام می­دهد و از متربی می­خواهد با مشاهدة آن، چگونگي انجام آن را بياموزد. اين روش در مورد عباداتي مانند نماز كه تركيبي از افعال و اذكار است، بسيار كارايي دارد. پيامبرd برای آموزش نماز، از اين روش استفاده مي‌كردند. هنگامي كه دستور نماز نازل شد، پيامبرd براي آموزش نماز به مسلمانان فرمودند: "صلّوا كما رأيتموني اُصلّي"؛ چنان­كه ديديد من نماز مي­خوانم، نماز بخوانيد. امیرمؤمنان jنيز وضو می­گرفت و دعاهای هر عضو را می­خواند و سپس می­فرمود: "مانند من وضو بگیرید". معصومانb همين روش را در آموزش حج و دیگر عبادات نيز استفاده مي‌كردند.[21] اين روش براي آموزشِ چگونگي انجام نماز و نيز براي آموزش آداب نماز مناسب است.

  1. نظارت، مراقبت، تذكر و تصحیح اشتباهات

آموزش شفاهي و عملي نقش مهمي در آموزش احكام و فلسفه و چگونگي انجام نماز دارد. با وجود اين، ممكن است فرزند ما برخي احكام يا اعمال نماز را خوب فرا نگرفته باشد. اين مطلب به­ويژه در مورد آموزش عملي صادق است. اين روش در آموزش عبادات، گرچه در مقايسه با ساير روش­ها از مزاياي بسياري برخوردار است. با وجود اين ممكن است برخي مخاطبان در فهم آن دچار اشتباه شوند و برخي از اعمال مربي را به اشتباه، از مستحبات آن عمل تلقي كنند يا در نحوه انجام برخي از اجزاي نماز دچار اشتباه شوند. به علاوه ممكن است برخي از ويژگي­هاي عبادت كه اختصاص به موارد خاصي دارد، ناگفته بماند. براي جبران اين اشكالات، ضرورت دارد كه والدين بر نماز فرزند خود نظارت داشته باشند و موارد اشتباه را به او تذكر دهند و تصحيح كنند يا اگر جزئياتي ناگفته مانده، آن را بيان كنند.

معصومانb نيز از اين روش استفاده مي‌كردند: روايت شده است كه پيامبرd با ياران خود نماز خواند. سپس در ميان گروهي از ياران خود نشست. مردي وارد شد و نماز خواند، در حالي كه ركوع نمي­كرد و سجده كردنش مانند منقار زدن به زمين بود. پيامبرd هم او را نگاه مي­كرد سپس فرمود:

"مي بينيد! اين فرد اگر بميرد بر دين محمد نمرده است. در نمازش نوك بر زمين مي­زند، چنان­كه كلاغ براي خوردن خون بر زمين نوك مي­زند. مَثل كسي كه نماز مي­خواند اما ركوع نمي­كند و در سجده نوك بر زمين مي­زند، مانند گرسنه­اي است كه جز يك يا دو دانه خرما نمي­خورد و گرسنگي­اش را برطرف نمي­كند!

وضو را كامل بگيريد و ركوع و سجود را تمام انجام دهيد."[22]

  1. استفاده از ابزارهاي مناسب

استفاده از ابزارهايی چون فیلم، اسلاید، عكس، نقاشي، و کتاب­های مصور در تسهیل روند یادگیری بسیار مؤثر است. بخصوص اگر این فیلم­­ها جذابیت خاصی برای کودک داشته باشد؛ همچون استفاده از فیلم­های انیمیشنی. در اینجا اشاره به این نکته ضروری است که در آموزش تلفظ صحیح اذکار نماز، بدون استفاده از ابزار مناسب کار بسیار سخت است؛ لذا استفاده از اسلایدهای صوتی مناسب در آموزش تلفظ باید مورد توجه والدین باشد.

  1. رفع موانع و مهيا كردن زمينه

برخی از موانع اقامه نماز، مانند: تنبلی، جهل، تسویف(به تأخیر انداختن)، خجالت و نداشتن روحیة معنوی از همین سنین کودکی در فرزندان ما شکل می­گیرد و به مرور زمان نهادینه می­شود. بنابراین والدین باید نسبت به رفع موانع این­چنینی و در عوض ایجاد زمینه­های مناسب در این مقطع سنی تلاش کنند.

برخی از عوامل شکل­گیری چنین موانعی عبارتند از:

اول. وجود تعارض در رفتار و گفتار والدین یا تعارض در رفتار اعضای خانواده با یکدیگر که نه تنها در جریان الگو برداری فرزندان اختلال ایجاد می­کند، بلکه باعث می­شود که فرزندان نماز را مهم ندانند؛ حتی ممکن است روحیة نفاق در آنان ایجاد ­شود.

دوم. افراط در ایجاد فضای تفریحی و سرگرمی برای کودکان به شکلی که مانع پرداخت آنان به وظایف اصلیشان شود؛ یا ایجاد محدودیت بیش از حد در بازی، سرگرمی و تحرک آنان به شکلی که پرداختن به نماز یا مناسک دیگر را مانع آزادی و تحرک خود بدانند. افراط در تفریح عامل ایجاد روحیة لذت­طلبی و رفاه­طلبی می­شود و این روحیه مانع جدی تلاش و تکامل است. همچنین محدودیت بیش از حد هم ایجاد زدگی می­کند؛ این زدگی عامل فاصله گرفتن و لج بازی در اقامه نماز می­شود.

سوم. تکیه بر تکالیف مدرسه و وظایف فیزیکی و بهداشت جسمی و بی­توجهی به تکالیف دینی و وظایف معنوی باعث می­شود تمرکز و توجه فرزندان فقط به آن سمت حرکت کند و در نتیجه به نماز و عبادات بی­توجه شود. تا جایی که وظایف دینی در سیستم ارزشگذاری او کم­ارزش جلوه می­کند و این خود یکی از موانع جدی اقامه نماز به شمار می­آید.

چهارم. یکی از زمینه­های جدی اقامة نماز داشتن شناخت و اعتقاد کافی است. حال بی­توجهی والدین و مربیان نسبت به رشد فکری و شناختی کودکان عامل جهل و ضعف اعتقادی در آنان می­شود و واضح است که این موضوع از موانع جدی اقامه نماز می­باشد.

پنجم. بی­میلی کودکان به نماز که محصول عدم تلاش بزرگ­ترها در جهت علاقه­مند کردن فرزندانشان به نماز است از دیگر موانع است.

ششم. خجالت، عادت نکردن به رفتارهای دینی، دوستان و خویشان بی­نماز را نیز می­توان از موانع اقامه نماز نام برد.

با توجهی به توضیح مختصری که بیان شد والدین و مربیان باید نه تنها این موانع را پیش­بینی کرده و با آنها برخورد ریشه­ای داشته باشند؛ بلکه باید زمینه­های مناسب اقامه نماز را در این سنین ایجاد کنند. به شکل واضح­تر از موارد بیان شده می­توان وظایف زیر را برای والدین و مربیان مطرح کرد:

  • هماهنگی در رفتار و گفتارِ اعضای خانواده و هماهنگی در رفتار هرکدام از اعضا با دیگران؛
  • ایجاد تعادل در تفریح و سرگرمی؛
  • تلاش در جهت اینکه کودک نماز را مانع آزادی خود نداند؛
  • استفاده از بازی و تحرک در آموزش نماز؛
  • توجه و تأکید کافی و متعادل به مناسک دینی و وظایف معنوی؛
  • پروش مناسب فکری و شناختی مناسب و به موقع؛
  • تلاش در جهت علاقه­مندکردن فرزندان به نماز.
  1. ارایة الگو

روش الگویی اولین و مؤثرترین روش آموزش نماز است. در این روش یادگیری از طریق مشاهده و تقلید صورت می­گیرد. از چیزهایی که کودک را به الگوگیری ترغیب می­کند، عبارتند از: محبوبیت و مقبولیت الگو، جذابیت و زیبایی عمل، تسهیل عمل و خودداری از سختگیری یا افراط و تفریط، جلب توجه کودک به عمل قبل از انجام آن و تشویق او بعد از انجام عمل. اين روش در ايجاد انگيزه براي خواندن نماز و در آموزش احكام و آداب نماز مؤثر است. از آنجا كه تفصيل اين روش پيش از اين در بحث روش­هاي عام آمده از تكرار آن مباحث خودداري مي‌كنيم.

  1. ترغيب و ترهيب؛ انذار و تبشير

اقدام به يك رفتار و تثبيت آن نيازمند انگيزه‌اي استوار و مداوم است. ترغيب و ترهيب و انذار و تبشير در انسان انگيزه ايجاد كرده و آن را تداوم مي‌بخشد. ترغيب و تبشير هم انگيزه براي انجام كار در انسان ايجاد مي‌كند و هم انگيزه براي تداوم و تكرار آن. چنان­كه ترهيب و انذار نقش مؤثري در بازداشتن از ترك نماز دارد. والدين براي تحريك فرزند و ايجاد ميل و گرايش و انگيزه به نماز و بازداشتن او از ترك نماز بايد از اين روش­ها استفاده كنند و آثار و فوايد نماز و زيان­هاي ترك نماز را براي فرزند خود بيان كنند. البته، نوع آثار و فوايد و مضراتي كه بيان مي‌كنند و نيز شيوة بيان آن بايد متناسب با ويژگي­هاي فرزند خود در اين دوره باشد. همچنين براي بيان ترغيب و ترهيب، انذار و تبشير مي‌توان از بیان خاطره­ و داستان­هایی از نماز و عبادت ديگران نيز استفاده كرد.

  1. نمایش جذابيت­ها و جلوه­های آسان و زیبای عبادت

شاید بتوان گفت بهترین راه نهادینه کردن نماز و عبادت ایجاد جلوه­ای زیبا، جذاب و آسان از نماز در ذهن و روح است. اگر نماز را تکلیفی سخت که هیچ جذابیت و زیبایی ندارد بدانیم، حتی اگر آن را انجام هم دهیم، با اجبار، بی­میلی و بدون حضور قلب خواهد بود؛ بنابراین یکی از مهم­ترین وظایف والدین نمایش جذابیت­ها و جلوه­های آسان و زیبای عبادت است.

برخی از راهکارهای پیشنهادی برای نیل به این مقصود عبارتند از:

اول. بیان خاطره­ها و داستان­هایی از نماز و عبادت؛ خاطرات شیرین والدین از نمازهای دوران کودکیشان تداعی لذت بخشی از نماز در ذهن کودکان ایجاد می­کند و داستان­های جذاب تصور زیبایی از نماز را در قلب آنان نقاشی می­کند.

دوم. بردن خلاقیت فرزندان در مسیر مذهب، توضیح اینکه همیشه بین خالق و مخلوق جاذبه خاصی وجود دارد، یعنی هم خالق، مخلوق خودش را دوست دارد و هم مخلوق اگر درک از خالق خود داشته باشد به سمت او کشش دارد. حال اگر فرزندان ما خلاقیت­های کودکانه­ خودشان را در این مسیر جهت دهند، این رابطه دوستی و جذاب شکل می­گیرد. مثلاً: سجاده­ زیبایی بسازند؛ یا گلی برای سجاده­ خودشان طراحی کنند؛ نماز جماعت یا مسجد محلشان را نقاشی کنند؛ با خط زیبا جمله­ای را که خودشان ساخته­اند روی کاغذی که خودشان به شکل زیبایی حاشیه زده­اند بنویسند و در اتاقشان نصب کنند؛ کاردستی مهر و محرابی را طراحی بسازند و یا هر خلاقیت دیگری.

سوم. ابراز علاقه و شوق به مناسک دینی و به ویژه نماز از طرف والدین، وقتی والدین نسبت به نماز اشتیاق نشان دهند، دوست داشتنی بودن نماز به­طور ناخودآگاه به فرزندان تلقین می­شود. مثلا وقتی مادر به هنگام شندیدن صدای نماز ابراز علاقه می­کند، فرزند احساس مادر را در خودش بازسازی می­کند.

  1. تشويق و تنبيه

چنان­كه پيش از اين در روش­هاي عام گفته شد، تشويق و تنبيه دو روش بسيار مهم براي ايجاد انگيزه و ميل به نماز و بازداشتن از ترك نماز است و اگر از اين دو روش به­خوبي استفاده شود، مي‌توان نماز را به آساني در عمق وجود فرزند تثبيت و دروني كرد. شرايط و چگونگي استفاده از اين دو روش پيش از اين توضيح داده شده است و در اينجا بر اين مطلب تأكيد مي‌كنيم كه تشويق تنها منحصر به اعطاي جايزه مادي نيست؛ چنان­كه تنبيه منحصر در تنبيه بدني نيست و در نماز تا آنجا كه ممكن است بايد از تنبيه بدني اجتناب كرد.

 


[1]. رايس، رشد انسان، ص 168.

[2]. همان، ص177ـ180.

[3]. همان، ص 183؛ بي‌ريا و ديگران، روان‌شناسی رشد، ج 2، ص 640.

[4]. همان، رشد انسان، ص 184.

[5]. همان، ص 268.

[6]. همان، ص 281ـ282.

[7]. رايس، رشد انسان، ص 404.

[8]. بي‌ريا و ديگران، روان‌شناسی رشد، ج 2، ص 823.

[9] . همان.

[10]. قَالَ النَّبِيُّd‏ : "الْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ‏ سِنِينَ وَ وَ وَزِيرٌ سَبْعَ سِنِينَ فَإِنْ رَضِيتَ أَخْلَاقَهُ لِإِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ إِلَّا فَاضْرِبْ عَلَى جَنْبِهِ فَقَدْ أَعْذَرْتَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى"‏ (مكارم الأخلاق، ص 222). "ولدك ريحانتك سبعا و خادمك‏ سبعا ثم هو عدوك أو صديقك"‏ (ابن أبی الحديد، شرح نهج البلاغة، ج‏20، ص 343).

[11]. ابن بابویه، من لا يحضره الفقيه، ج‏3، 493. تربيت در اين روايت و در ديگر منابع دينی به معنای بزرگ كردن فرزند و رشد و پرورش جسمی اوست.

[12]. کلینی، الكافي، ج 6، ص 47.

[13]. مراد از وجوب در این روایت وجوب فقهی نیست.

[14]. عاملی، وسائل الشیعه، ج4، ص18.

[15]. همان، ج4، ص19.

[16]. داودی و حسینی زاده، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص182.

[17]. نوری، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏15، ص 164.

[18]. باهنر، آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد، ص165.

[19]. همان، ص168.

[20]. كَتَبَ الرِّضَا عَلِی بْنُ مُوسَىj إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ فِيمَا كَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ: "أَنَّ عِلَّةَ الصَّلَاةِ أَنَّهَا إِقْرَارٌ بِالرُّبُوبِيَّةِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلْعُ الْأَنْدَادِ وَ قِيَامٌ بَيْنَ يَدَی الْجَبَّارِ جَلَّ جَلَالُهُ بِالذُّلِّ وَ الْمَسْكَنَةِ وَ الْخُضُوعِ وَ الِاعْتِرَافِ وَ الطَّلَبُ لِلْإِقَالَةِ مِنْ سَالِفِ الذُّنُوبِ وَ وَضْعُ الْوَجْهِ عَلَى الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ إِعْظَاماً لِلَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ وَ أَنْ يَكُونَ ذَاكِراً غَيْرَ نَاسٍ وَ لَا بَطِرٍ وَ يَكُونُ خَاشِعاً مُتَذَلِّلًا رَاغِباً طَالِباً لِلزِّيَادَةِ فِی الدِّينِ وَ الدُّنْيَا مَعَ مَا فِيهِ مِنَ الْإِيجَابِ وَ الْمُدَاوَمَةِ عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لِئَلَّا يَنْسَى الْعَبْدُ سَيِّدَهُ وَ مُدَبِّرَهُ وَ خَالِقَهُ فَيَبْطَرَ وَ يَطْغَى وَ يَكُونَ ذَلِكَ فِی ذَكَرِهِ لِرَبِّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ قِيَامِهِ بَيْنَ يَدَيْهِ زَاجِراً لَهُ عَنِ الْمَعَاصِی وَ مَانِعاً لَهُ مِنْ أَنْوَاعِ الْفَسَاد" (شیخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 213).

[21]. داودي، سيره تربيتی پيامبر و اهل بيت، ج 2، تربيت ديني، ص 120.

[22]. نورى، مستدرك الوسائل، ج 3، ص 39.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 4054 کلمه
1394/2/13 ساعت 08:07
کد : 331
دسته : دعوت فرزندان به نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
دعوت فرزندان به نماز
آموزش نماز
کودکی دوم
دعوت کودک به نماز
الگو
نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز