گرت هواست که دعوت کننده به نماز باشی، چنین باش

■ گرت هواست که دعوت کننده به نماز باشی، چنین باش

 

امیر مؤمنان ع فرمودند: "آن كه خود را در مرتبه پيشوايى قرار مى‏دهد بايد پيش از مؤدب کردن مردم به مؤدب نمودن خود اقدام كند، و پيش از آنكه ديگران را به گفتار ادب نمايد، بايد به كردارش مؤدب به آداب كند، و آن كه خود را بياموزد و ادب نمايد به تعظيم سزاوارتر است از كسى كه فقط ديگران را بياموزد و تأديب كند"[1]

همه می‌دانیم، که دعوت کننده به نماز خود باید نمازگزار باشد که همان اصل طلایی است؛

ذات نایافته از هستی بخش              کی تواند که شود هستی بخش

 اما گاهی به این توجه نمی‌شود که خداوند تنها به آنانی که چندبار در شبانه‌روز روبه قبله خم و راست می‌شوند، نمازگزار نمی‌گوید؛ بلکه نمازگزار را کسی می‌داند که این ارتباط با خدا را در دیگر رفتارش جریان دهد. خداوند در آیات 22 تا 34 سورة "معارج" در قالب بیان صفات "مصلّین"، شروطی برای زندگی نمازگزار بیان کرده که تنها آنانی را که خود را به زیور این صفات آراسته‌اند، نمازگزار حقیقی می‌داند.

این آیات نمازگزار را آن می‌داند که در:

یک. در ارتباط با خدای متعال

الف) مداومت بر نماز دارند: "الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ"[2]؛ نمازگزاران پيوسته بر نماز مداومت دارند.

ب) محافظت بر نماز دارند: "و الّذين هُم علي صَلاتهم يُحافظون"[3] نمازگزاران بر نماز خويش مواظبت دارند و اوقات آن را حفظ مي‏كنند.

ج) در غرائز عفیف هستند: "وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ"[4]؛ (نمازگزاران) كسانى هستند كه دامان خود را (از بی­عفتی) حفظ مى‏كنند.

 

دو. در ارتباط با خلق خدا

الف) امدادگرِ محرومان هستند: "و الّذین فی أموالهم حقّ معلوم للسّائل و المحروم"؛[5] (نمازگزاران حقیقی) آنهایی هستند که در اموالشان حق معلومی است برای تقاضا كنندگان و محرومان.

ب) امانتدارند: "و الّذين هُم لأماناتهم و عَهدهم راعون"؛[6] و آنان امانت­ها و پيمان­هاى خود را رعايت مى‏كنند.

ج) در شهادت دادن استوارند:  "والّذين هم بِشَهَادَاتِهِمْ قائمون"؛[7] و آنان كه بر سر شهادت‏هاى خود (در مقام تحمل و ادا) ايستاده و استوارند.

د) خوش‌ رفتاری

در روایات نیز شروطی برای قبولی نماز آورده‌اند که در حوزه ارتباط با دیگران است. از جمله خوش رفتاری ( به‌ویژه با پدر و مادر و همسر) و دوری از غیبت، که شرط قبولی نماز هستند.

امام صادق ع فرمود: هر که به پدر و مادر خود، ـ گرچه به وی ستم کرده باشند ـ با نگاه دشمنانه بنگرد، خداوند از او نمازی را نمی­پذیرد.[8] و فرمودند: یکی از مصادیق نافرمانی از والدین آن است که انسان به آنان خیره نگاه کند.[9] پیامبر خدا ص فرمود: زنی که شوهرش را آزار دهد، اگر تمام عمرش را روزه بگیرد و شب­ها به عبادت پردازد و بنده­ها آزاد کند و مال­ها در راه خدا انفاق نماید، خداوند هیچ نماز و کار نیکی را از او نپذیرد تا آنگاه که شوهرش را کمک و از خود راضی کند. و­ اگر چنین نکند آن زن نخستین کسی است که به دوزخ می­رود. ایشان سپس فرمود: مرد نیز اگر در حق همسر خود آزار و ستم روا دارد، چنین گناه و عذابی خواهد داشت.[10]

 در روایتی دیگر، پیامبر خداص فرمود: هر که از مردی مسلمان یا زنی مسلمان غیبت کند، خداوند متعال تا چهل شبانه­روز، نه نماز او را می­پذیرد و نه روزه­اش را، مگر اینکه غیبت شونده او را ببخشد![11]

 

سه. در ارتباط با عالم غیب

الف. به قیامت یقین قلبی دارند: "والّذين يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الّديّن"؛[12] و آنان به قيامت باور دارند.

ب. از عذاب الهی هراس دارند: "وَ الَّذينَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُون‏"؛[13]و آنان از عذاب پروردگارشان هراسناكند!

اینچنین نمازگزارانی را خدای متعال با احترام، با تعبیر "اولئک" (آنها) یاد می‌کند و جایگاه اخروی آنان را بهشتی می‌داند که مورد تکریم خدای کریمند: "أُوْلَئكَ فىِ جَنَّاتٍ مُّكْرَمُون".[14]

درست است که دست‌یابی کامل به تمامی این صفات را نمی‌شود به راحتی انتظار داشت، اما هر اندازه که نماز‌خوان‌ها به این صفات بیشتر آراسته گردند، نمازگزاریشان حقیقی‌تر می‌شود و دعوت به نمازشان اثر بیشتری پیدا می‌کند. اگر نمازگزاری را دیگران به نماز بشناسند، همین زیبایی اخلاق او برای دعوت به نماز کفایت می‌کند؛ زیرا دیگران به امید دستیابی به صفات او به نماز نزدیک می‌شوند.

در مقابل، کسی که این صفات را ندارد یا خلاف این صفات را دارد، نه تنها دعوتش کم اثر یا بی‌اثر می‌شود، بلکه رفتار بد او گاهی افراد را از نماز به‌دور می‌کند. در اطراف ما کم نیستند نمازگزاران بد اخلاقی که دور کننده دیگران از نماز می‌شود. که باید به آنها گفت: مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان!

 

 

 


[1]. سید رضی، نهج البلاغه ، کلمات قصار 73.

[2]. معارج: 23.

[3]. معارج: 34.

[4]. معارج: 29.

[5]. معارج: 24 و 25.

[6]. معارج: 32.

[7]. معارج: 33.

[8]. شیخ کلینی، اصول کافی، ج2، ص349.

[9]. همان، ص349.

[10]. مجلسى، بحارالأنوار، ج73، ص363.

[11]. مجلسى، بحارالأنوار، ج72 ص258.

[12]. معارج: 26.

[13]. معارج: 27

[14]. معارج: ٣٥.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 836 کلمه
مولف : حجت الاسلام صفری
1394/2/10 ساعت 13:21
کد : 328
دسته : فرهنگ‌سازی و دعوت به نماز
لینک مطلب
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز