■ فرهنگ نماز و سبک زندگی ، در باب چیدمان منزل
هنرِ معماری اسلامی با تکیه بر اصل خدامحوری، هنری است که بر پایۀ آیین شکوهمند اسلام گام برمیدارد. میراث معماری اسلامی، ثروتی است که با توجه به شرایط عصر و تحولات تمدنی، ویژگیهای خاصّ خود را بر اساس نگاه معنوی و دینیِ خود حفظ کرده است. از آنجا که دین بر آن است تا مؤمنان و گروندگان خود را به عبادتگری فراخواند و عبادت را از اساسیترین ابعاد وجودیِ هر انسانی تلقی میکند، ساختن فضاها به نحوی متناسب با درونمایههای آن دین، بسیار بااهمیت تلقی شده است. با ظهور اسلام و علاقۀ مسلمانان به ساختِ بناها، معماران تلاش کردهاند تا از این هنر نه تنها در بنای مسجد، بلکه در خانهها و مراکز عمومی نیز بهرهمند شوند؛ تلاشی که با هدف جهتمندیِ زندگی انسان انجام میگرفت.
نسبتِ بین ظاهر و باطن، لازمۀ اثر معماری است و از وجوه وحدتآفرین در معماری اسلامی به شمار میآید. آثار معماری و بناهای تاریخی و نیز آثار دینی، نمایانگر احساس عمیق و اندیشۀ متعالی است. بررسیِ آثار گوناگون چنین مینُماید که تنگناهای جهان مادی، دایرۀ محدودی از هنر را ایجاب میکند، در حالی که عالم نامتناهیِ معنویت، آثار نامحدودی را متناسب با فضای معنوی، روحانی و ملکوتیِ آن در بر خواهد داشت. معماری اسلامی، تلاش در جهت دستیابی به فطرت آدمی است که همانا تقرب به کمال را در عمل و اندیشه، پیریزی کرده است.
انسان به سرشت و طبیعت خود مشتاق و نیازمند نیایش و خشوع در برابر خداوند است که آفرینندۀ همۀ نیکیها و زیباییهاست و نماز، برآورندۀ این است. تکرار نماز در هر روز و شب، فرصت و نعمتی است که آدمی را از غرقه شدن در غفلت میرهاند، به او مجال حضورِ دلآگاهانه در برابر خدا میبخشد، جان او را صیقل میدهد و گوهر باطن او را درخشان میسازد.[1] لذا آنچه محصول طراحی فضا و یا چیدمانِ آن است، عرصۀ ارائه اعتقادات و نگرش فرد به زندگی است؛ هرچه اولویتهای انسان، گرایش به نماز و مؤلفههای عبادی بیشتر باشد، به همان نسبت ظهور و بروز آن مؤلفهها در عناصر زیستیاش، بیشتر خواهد بود.
در این میان، همۀ عناصری که بتوانند عوامل غفلت را کمتر کرده و از سوی دیگر، شخص را به سمت و سوی خداوند سوق دهند، مورد توجهاند. مَسکن هر فرد، محلّ سکونت و آرامش اوست. هرچه عوامل آرامشبخش در این فضا بیشتر باشد، متعاقباً شخص احساس آرامش بیشتری پیدا میکند. این ذکرِ خداست که باعث آرامش میشود و غیر آن چیزی نیست، مگر غفلت؛ Gالا بذکر الله تطمئن القلوبF. ریشۀ همۀ تلخکامیهای بشر، در غفلت از خدا و محدود شدن به منافع شخصی است. نمازِ خاشعانه و سرشار از حال و حضور، بهشتی واقعی، نخست در دل و جان نمازگزار و به تدریج، در محیطِ زندگی میآفریند و صلاح و فلاح را به انسان هدیه میکند.
حال پرسش این است که: چرا مساجد و یا محلهای زیارتی و دینی اینقدر آرامشبخشند و چرا هر چه انسان در این مکانها مینشیند، هیچگونه احساس خستگی نمیکند؟
به یقین، ذکر خدا و فضای معنویِ آن است که فضا را همچون هالهای در بر گرفته است؛ علاوه بر این، رعایت بعضی اصول موجود در فضاهای معنوی نیز، میتواند در به وجود آوردن آرامشی از جنس ذکر و یاد خدا، کمک وافری کند. به سخن دیگر، بخشی از عواملی که این هاله را به وجود میآورند، مربوط به کالبَد، معماری و چیدمان عناصر داخلیِ فضاهاست که مزید بر علت میشوند. وجود اذکار بر دیوارها و نورهای روشن، رنگ و لعاب فضا را معنویتر میکند؛ رنگهای آبی فیروزهای، انسان را یاد خدا خواهد انداخت. همۀ این رنگها مبتنی بر جهانبینیِ فرد است و مفاهیم بسیاری را میتوان در پسِ رنگها و رنگگذاریها مورد کاوش قرار داد؛ مفاهیمی که حکایت از محضرِ خداست.
«پروفسور پوپ» در این باره میگوید: «در اکثر دورههای اسلامی، رنگهای زنده و متنوع به آن اندازه از شدت و هماهنگی رسیدند که هرگز مانند آن دیده نشد. در این میان، بهرهبرداری از رنگهای لاجوردی و فیروزهای، آدمی را به بینهایت و به جهانی خیالی و دستنیافتنی میبرند؛ فضایی توأم با آرامش را مهیا میسازند.»2
در فضای داخلیِ اسلامی، با بهرهگیری از تزیینها و نور به گونهای که سطوح را مشبک نمایش دهد و از بار مادّی آنها کاسته شود، میتوان در سبکسازی و شفاف کردن بنا کمک کرد. اصلاً معنویت و نماز، شفاف و از جنس نور است؛ لذا به همان نسبت، هر چه محیط زندگیمان نورانیتر باشد، احساس آرامش بیشتر است؛ البته منظور، نورِ مادی نیست. آنچه مهم است، یادآوریِ ذکر خداست و حذف عناصر غفلتزا. هرچه چیدمان عناصر در فضای زندگی معنویتر باشد، بستر یاد خدا بیشتر است.
به طور کلی، با ایجاد محیطی خالی میتوان در فضا، بهخصوص فضای معنوی، سکوت و خلوص را برای ایجاد آرامش پدید آورد. آرایش فضا به «اسماءالحسنی» و تبرّک فضا به صفات جمالی و جلالیِ خداوند، تبلیغ امامت و تأکید بر ولایت و کلام توحیدی در تزیینات، خلوص معنوی را مهیا میکند.
در این فضای آرام است که که نمازگزار معنای بازگشت به خویشتن، برای ایجاد ارتباط با خالق را هر چه بیشتر احساس میکند. و چنین نمازی که با توجه و حضور همراه است، نه تنها دل و جان نمازگزار، که فضای پیرامونِ او را نیز لطیف و نورانی و معطر میسازد و به خانه و خانواده و محیط کار و محفل دوستان و مجامع شهروندان و همۀ فضاهای زندگی، پرتوافشانی میکند.3
پینوشتها:
1. پیام به اجلاس بیستم نماز.
2. محمدهادی عرفان، معماری مساجد ج1 ص 279.
3. پیام به اجلاس پانزدهم نماز.