■ به سوی جامعۀ معنوی ، نگاهی به شیوههای فرهنگسازي نماز در جامعه
در نگاه ابتدایی به جامعۀ ایران، تنوع و تکثر در سبک زندگی و شیوۀ زیست اجتماعیِ مردم، به وضوح قابل رؤیت است. تنوع در قومیّت، آداب و رسوم، میزان درآمد و سطح اقتصادی مردم، از مشخصات جامعۀ ماست. از جهت فکری و میزان تحصیلات نیز، جامعۀ متکثر و متنوعی داریم. توجه به این مسئله، ما را از صدور احکامی کلی و فراگیر دور میکند؛ همچنین این امر را برای برنامهریزانِ فرهنگی اهمیت میبخشد که برای طرحریزی برنامۀ جامع و اثرگذار، باید به این تکثر توجه داشته باشند.
کار فرهنگی به دو امر محتاج است؛ اول، به شناخت کافی و روشن از ویژگیهای مخصوص محیط و دوم، به شناخت ویژگیهای انسانی و اجتماعیِ گروههای مردمی. در امور حقوقی، آموزشی و اقتصادی، عدالت اقتضا میکند که همه در برابر قانون مساوی باشند و همه به یک اندازه از بیتالمال و امکانات اجتماعی استفاده کنند یا همۀ افراد شرکتکننده در آزمون، به پرسشهای یکسانی پاسخ دهند و در شرایط مساوی مورد آزمون قرار گیرند، اما در امور فرهنگی و مسائلی که مربوط به شخصیت افراد است، داستان شکل دیگری پیدا میکند.
در گسترش فرهنگ معنویت و ایمان به تعالیم الهی، به مؤلفههای بسیاری در طرحریزی و اجرای اینگونه امور نیاز است، نه ابزارها و برنامههای مکانیکی. فرهنگسازی برای اقامۀ نماز، که یکی از حیاتیترین امور مربوط به عموم جامعه است، نیز نیازمند بازشناخت جامعی از نماز ـ ستون اصلیِ دین ـ و مردم ـ مهمترین موجود عالَم ـ است؛ به سخن دیگر، اقامۀ نماز بیش از هر اقدام دیگر در جامعه، نیازمند فکر و برنامهریزی دقیق است، چون با امری معنوی و غیرمادی در ارتباط است و قلبِ فرهنگ جامعه را مد نظر دارد.
جامعۀ ما متشکل از نهادهای گوناگونی است؛ مانند نهاد خانواده ـ که اولین و مهمترین نهاد است ـ، نظام آموزشی و نهادهای دیگری که هر کدام وظایف و ویژگیهای مخصوصی دارند. ابتدا باید هر کدام از این نهادها، به طور جداگانه بررسی شوند و آنگاه به طرحریزی جامع و نگاه کلی در پیشبُرد اهداف فرهنگی پرداخت. در کنار همۀ نهادهای سنتی و مدرن جامعۀ امروز، نهادهای مردمنهاد که کمتر به دولتها وابستهاند، اهمیت ویژهای دارند و پرداختن به مسائل آنان نیز نیازمند تعریف مشخص و برنامهای مدوّن است. البته بررسی روشهای مربوط به هر کدام از این نهادها، نیازمند یادداشتی مستقل است. این یادداشت، که مخاطب آن مدیرانِ میانیِ نهادهای فرهنگیاند، میکوشد به اموری بپردازد که در ترویج موضوع نماز در جامعه، قابل اجرا هستند.
تبلیغات عمومی
حدود نیمی از عمرِ انسانها، در اجتماع و بیرون از منزل میگذرد؛ ساعات اداری و زمانهایی که به تهیۀ مایحتاج ضروری میگذرد، حمل و نقل و... در خارج از منزل اتفاق میافتد. پس در کنار همۀ خدماتی که نهادهای اجتماعی موظف به اجرای آن هستند، توجه به فرهنگ نماز و معنویت نباید مورد غفلت قرار گیرد؛ به بیانی دیگر، هر کدام از آنان باید به سهم خود در این زمینه اقدام شایستهای انجام دهند. برای مثال، بخشهای مربوط به زیباسازی شهرها، در کنار توجهی که به اطلاعرسانی در زمینۀ نظافت شهری و رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی دارند، باید با مشورتخواهی و راهنماییِ کسانی که در امرِ دین متخصصند و با بهرهگیری از ابزارهای هنری در اطلاعرسانیِ آثار و برکات نماز، اقدام مؤثری انجام دهند.
امکانات عمومی
اقامۀ نماز، مقدماتی دارد؛ مانند: وجود محلّی پاکیزه برای اقامۀ نماز و دسترسی به سرویس بهداشتی برای وضو گرفتن. برنامهریزان و متولیانِ شهرها و روستاها باید در طرحهای خود، به مسئله نماز توجه داشته باشند و در ایجاد این مقدماتِ ضروری، اقدام کنند. وجود مسجد و حسینیهای با معماری اسلامی، اولین گام برای دعوت جامعه به سوی نماز و امور عبادی دیگر است.
در ادارت و مراکز عمومی نیز توجه به این مسئله ضروری است. اقامۀ نماز در هر اداره و مرکز آموزشی و حتی کارخانهها و کارگاهها، مستلزم زمان و مکان مناسب است. نبود فضای مناسب برای گردهمآیی و برگزاری نماز، یکی از موانع ترویج و گسترش نماز در جامعۀ کنونیِ ماست.
کلاسهای ویژۀ تربیتی
آموزش نماز و آشنا کردن مردم با احکام، شرایط، آثار و برکات نماز نیز مسئلۀ مهمی است؛ از این رو، کسانی که با احکام الهی آشنا هستند و تواناییِ آموزش و پاسخگویی به نیازهای معنوی مردم را دارند، باید به این مهم بپردازند. ماه مبارک رمضان و محرم، فرصت مناسبی برای اینگونه آموزشها در ادارات و کارخانههاست.
بنابراین، باید در زمانهای مختلف سال، کلاسهای تربیتی و اعتقادی تشکیل شود و با طی مراحل (تدوین طرح، برنامهریزی، انتخاب نیروی انسانی، تبلیغات، جذب، تشکیل کلاس، ارزیابی و اصلاح)، گروهی از مخاطبان را با معارف اصیل اسلامی آشنا کرد. فصل تابستان به جهت غنیسازیِ اوقات فراغت دانشآموزان، زمان مناسبی است و در بسیاری از مساجد کشور، این طرح اجرا میشود و نهادهای مختلفی، آمادگی همکاری در این زمینه را دارند.
رسانه
امروزه رسانههای جمعی، نقش مهم و تأثیرگذاری دارند؛ رسانههای فراگیر، همچون صدا و سیما و رسانههای مکتوب، همچون روزنامهها و مجلات. توجه به فرهنگسازیِ نماز و بهرهگیری از تواناییها و ظرفیت رسانهها در ترویج امور عبادی، یکی از وظایف این نهادهای فرهنگی است. متولیان و مسئولان عموم رسانهها در جامعۀ اسلامی، باید اصلیترین مسئله دین، یعنی اقامۀ نماز را در نظر بگیرند و در طول سال و بهویژه مناسبتهای خاص، از هنر خود در اطلاعرسانی و تبلیغ برای اقامۀ نماز، استفاده کنند.
سخن پایانی
هیچ باور و رفتاری در جامعه نهادینه نمیشود، مگر اینکه از راه فرهنگ به دست عموم افراد جامعه برسد، و این فرهنگسازی تنها از راه ابزارهای فرهنگی، امکانپذیر است؛ ابزارهایی که در دست متخصصان آن رشته و متولیان فرهنگی جامعه است. غفلت از ظرفیتهای فرهنگی و اجتماعیِ امر ترویج و ترغیب عموم مردم، بهویژه جوانان به نماز، موجب سخت شدن این وظیفه و ناکارآمدیِ این نوع اقدامات فرهنگی میگردد.