■ مراتب و درجات اهل نماز
نماز و تسبيح
در ركوع و سجود، با گفتن سه بار سبحان اللّه يا يك بار سبحان ربّى الاعلى و بحمده در سجده يا سبحان ربّى العظيم و بحمده در ركوع خداوند را تسبيح مى كنيم .
بگذار لااقل از ذرّات خاك ، شن ، جمادات ، گياهان و ستارگان عقب نباشيم . اگر به گفته قرآن همه چيز در حال تسبيح است چرا ما نباشيم ؟! يسبّح للّه ما فى السموات و ما فى الارض (1)
تسبيح گوى او نه بنى آدمند و بس هر بلبلى كه زمزمه بر شاخسار كرد.
ذرات هستى ، تسبيح خدا مى كنند گرچه به گفته قرآن ما تسبيح آنها را نمى فهميم .
در قرآن مى خوانيم كه هُدهُد نزد سليمان آمد و از خورشيد - پرستى مردم منطقه اى كه رهبرى آنها را زنى به عهده داشت ناله كرد! اگر هُدهُد توحيد و شرك را مى فهمد و بدى آن را درك مى كند و زن و مرد را تشخيص مى دهد و گزارش آن را به حضرت سليمان مى دهد، چه مانعى دارد سبحان اللّه هم بگويد؟ مگر قرآن نمى گويد: مورچه اى به باقى مورچگان گفت : به لانه هاى خود برويد كه اين سليمان و لشكر او هستند كه شما را ناآگاه پايمال مى كنند. چه مانعى دارد مورچه اى كه نام افراد را مى داند سبحان اللّه هم بگويد.
يكى از نام هاى نماز قرآن است
در آيه 78 سوره اسراء كه به زمان نماز اشاره كرده ، مى فرمايد: ((اقم الصلوة لدلوك الشمس الى غسق اللّيل و قرآن الفجر انّ قرآن الفجر كان مشهودا
از اوّل ظهر تا نيمه شب (2) چهار نماز ظهر وعصر ومغرب و عشا بايد خوانده شود و مراد از ((قرآن الفجر همان نماز فجر است كه به گفته روايات ، فرشتگان شب و روز بر انجام آن شهادت مى دهند. در اين آيه به جاى ((صلوة الفجر عبارت قرآن الفجر آمده است .
نماز و پاكى
يا ايّها الّذين آمنوا اذا قُمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المَرافق وامسحوا برؤ سكم و ارجلكم الى الكعبين ... ما يريد اللّه ليجعل عليكم من حَرج ولكن يريد ليُطهّركم و ليتمّ نعمته عليكم لعلّكم تشكرون (3)
قرآن براى وضو وغسل وتيممّ آثارى را بيان كرده است :
1- ليطهّركم تا شما را پاك كند.
2- ليتمّ نعمته عليكم تا خداوند نعمتش را بر شما تمام كند.
3- لعلّكم تشكرون تا شما شكرگزار شويد.
4- واللّه يحب المطهّرين (4) خداوند پاكان را دوست دارد.
اگر پاكى ظاهرى اين همه آثار دارد، پاكى دل از نفاق ، ريا، شرك ، شك ، بخل ، حرص وساير آفات چه آثارى خواهد داشت .
پاكى معنوى به قدرى ارزش دارد كه خداوند از كسانى كه دوست دارند پاك باشند ستايش كرده و مى فرمايد در مسجدى نماز بخوانيد كه در آن مردانى هستند كه دوست دارند پاك باشند. فيه رجال يحبّون ان يتطهروا (5)
نماز همتاى رهبرى است
در قرآن دوبار كلمه و من ذرّيتى بكار رفته است كه هر دوبار از زبان مبارك حضرت ابراهيم است .
يك بار زمانى كه بعد از آزمايشات بسيار سنگين از طرف خداوند به مقام رهبرى رسيد، فورا از خدا خواست كه ذريّه من هم رهبر شوند. ولى در جواب شنيد ظالم رهبر نمى شود (اگر از ذريه تو ظلمى سر زند رهبر نخواهد شد) بار ديگر در دعائى كه براى اقامه نماز داشت فرمود: و من ذريّتى يعنى خداوندا ذريّه و نسل مرا نيز از بر پا كننده گان نماز قرار بده . بنابراين مقام نماز در نزد ابراهيم مثل مقام رهبرى و همتاى آن است .
نماز و لباس
در روايات اسلامى مى خوانيم كه امامان ما براى نماز لباس مخصوص داشتند، لباس شرفيابى به حضور خداوند، بخصوص نماز عيد و جمعه را با لباس مخصوص برگزار مى كردند. در نماز باران سفارش شده كه امام جماعت لباس خود را وارونه بپوشد تا نشانه تذلّل وخشوع بيشترى باشد.
اين دستورها نشان مى دهد كه نماز يك سرى آداب و تشريفات مخصوص به خود دارد. نماز يك پرواز معنوى است كه بدون آمادگى هاى همه جانبه امكان ندارد، تمام آداب وشرايط و احكام نماز را مى توان نشانه اهميّت آن دانست وآن را به يك آداب رسمى همراه با تشريفات ويژه تشبيه كرد.
امام رضا عليه السّلام لباسى را كه در آن يك ميليون ركعت نماز خوانده بودند به دعبل شاعر انقلابى كه بيست سال فرارى دستگاه بنى عباس بود ودر سن حدود 90 سالگى بعد از نماز صبح شهيد شد، جايزه دادند ومردم شهرستان قم براى خريدا آن لباس پول ها دادند، ولى دعبل آن را نفروخت .
نماز و دعا
علاوه بر دعاهايى كه در قنوت مى خوانيم ، هر نمازگزار با گفتن جمله ((اهدنا الصراط المستقيم از خداوند بهترين نعمت ها را كه نعمت هدايت است مى خواهد. هم قبل از شروع به نماز يك سرى دعا وارد شده وهم در تعقيب نماز. به هر حال هر كس نماز بخواند، اهل دعا ونيايش هم مى شود.
البتّه دعا كردن هم آدابى دارد، اوّل بايد از خداوند متعال تمجيد كرد، بعد گوشه اى از نعمت هاى او بخصوص نعمت معرفت و اسلام و عقل و علم و ولايت و قرآن را نام برد و از او تشكّر كرد، بر پيامبرش صلوات فرستاد و بعد بدون آن كه كسى بفهمد، يادى از خطاهاى خود كرد و از او عذر خواست ، بعد صلوات فرستاد و دعا كرد آن هم دعا به همه مردم و والدين و كسانى كه بر ما حقّ دارند.
نماز نيز آميخته اى از توصيف وحمد خدا وبيان نعمت هاى او و طلب هدايت و رحمت اوست و با دعا پيوندى عميق دارد.
نماز و جايگاه خاص آن در ميان عبادات
در آيه 162 سوره نساء، خداوند براى دانشمندان واقعى ، سه ويژگىِ نماز، زكات و ايمان به خدا را مطرح مى كند، امّا هنگام نام بردن از اين عناوين ، عنوانِ نمازگزار را در قالب مخصوص بيان مى كند و مى فرمايد:
الراسخون فى العلم ...
المقيمين الصلوة
المؤ تون الزكاة
المؤ منون باللّه
اگر به اين چهار كلمه نگاه كنيد، مى بينيد بيان نماز تفاوت دارد، بايد بگويد: والمقيمون تا با ((راسخون و مؤ منون همسان باشد، ولى مقيمين گفته يعنى قصد مخصوص براى نماز دارم .
همچنين حضرت ابراهيم مى گويد:
انّ صلاتى و نسكى (6) با اينكه كلمه نُسُك به معناى عبادت است و شامل نماز هم مى شود، ولى نام نماز را مخصوصا جداگانه مى برد تا اهميّتش را برساند.
در آيه 73 سوره انعام مى خوانيم :
اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة ما به انبيا كارهاى خوب و بر پا داشتن نماز را وحى كرديم و با اينكه نماز نيز جزء كارهاى خوب است ، امّا نام آن جداگانه در كنار خيرات برده شده و اين توجّه قرآن بخاطر اهميّت نماز است .
نماز خاشعانه اوّلين شرط ايمان
قد افلح المومنون الذينهم فى صلاتهم خاشعون (7)
قطعا مؤ منين رستگارند آنها كسانى هستند كه در نمازشان خشوع دارند.
ناگفته نماند كه در مكتب انبيا، رستگارى حتمى از معنويّت است ، ولى در مكتب طاغوت ها رستگارى حتمى از زور وقدرت است . فرعون فرياد مى زد كه ((قد افلح اليوم من استعلى (8)
امروز هر كه پيروز شود او رستگار خواهد بود.
به هر حال هر كسى هر نوع كار خير و خدمت به مردم انجام دهد، ولى نسبت به نماز كوتاهى كند رستگار نخواهد بود.
نماز و نشاط
قرآن از منافقين چنين ياد مى كند كه آنها با كسالت نماز مى خوانند، نه عاشقانه :
و اذا قاموا الى الصلوة قاموا كُسالى (9)
همچنين در آيه 54 سوره توبه از انفاق بدون عشق به شدّت انتقاد شده است :
لاياءتون الصلوة الاّ و هم كُسالى و لاينفقون الاّ و هم كارهون دليل آن هم روشن است : هدف از عبادت و انفاق رشد معنوى است و شرط تحصيل آن علاقه است .
مراتب و درجات اهل نماز
بعضى نماز را با خشوع مى خوانند: والذينهم فى صلوتهم خاشعون (10) خشوع ، ادب جسمى و روحى است .
رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله ديد كه شخصى در حال نماز با ريش خود بازى مى كند، فرمودند: اگر او روح خشوع داشت ، هرگز اين كار را نمى كرد.(11)
بعضى نسبت به نماز مراقبند: و هم على صلوتهم يحافظون (12)
بعضى كار را به خاطر نماز رها مى كنند: رجال لا تلهيهم تجارة ولا بيع عن ذكر اللّه (13) نه تجارت دائمى و نه بيع موقّت ، مانع آنها از ذكر خدا نيست .
بعضى با نشاط به سوى نماز حركت مى كنند: فاسعوا الى ذكراللّه (14)
بعضى بهترين لباس را براى نماز مى پوشند: ((خذوا زينتكم عند كل مسجد (15)
بعضى عشق ثابتى نسبت به نماز دارند: الذينهم على صلوتهم دائمون (16)
امام باقر عليه السّلام فرمود: مراد دوام بر نمازهاى مستحبّى است . چنانكه مراد از على صلاتهم يحافظون (17) حفاظت بر نمازهاى واجب است كه با شرائط انجام گيرد.
بعضى براى نماز سحرخيزى دارند: فتهجّد به نافلة لك (18)
در اين آيه ، خطاب به پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله است كه : پاسى از شب را از خواب برخيز وقرآن بخوان . مفسّران اسلامى اين تعبير را اشاره به نماز شب دانسته اند.
بعضى شب را با نماز، صبح مى كنند: يبيتون لربهم سجدا و قياما (19)
و بعضى سجده اى همراه با اشك دارند: سجدا و بكيّا (20)
(خدايا! شرمنده ام كه اين مراحل را مى نويسم ، ولى خودم يكى از اين مراحل را طى نكرده ام ).
اى خواننده عزيز! تو به من كارى نداشته باش.
پی نوشت ها:
1- جمعه ، 1.
2- دلوك خورشيد، يعنى اوّل ظهر كه خورشيد به سمت غرب مايل مى شود و ((غسق الليل )) يعنى نيمه شب .
3- مائده ، 6.
4- توبه ، 108.
5- توبه ، 108.
6- انعام ، 162.
7- مؤ منون ، 1 - 2.
8- طه ، 64.
9- نساء، 142.
10- مؤ منون ، 2.
11- تفسير صافى .
12- انعام ، 92؛ معارج ، 34.
13- نور، 37.
14- جمعه ، 9.
15- اعراف ، 31.
16- معارج ، 23.
17- معارج ، 34.
18- اسراء، 79.
19- فرقان ، 64.
20- مريم ، 58.
منبع: يكصد و چهارده نكته درباره نماز(حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ محسن قرائتی)