■ سجده نهایت تذلل در پیشگاه خدا
نماز در شرایع آسمانی بلکه حتی شرایع غیر آسمانی، یکی از راههای تقرب به معبود است. البته نماز در همه آنها به یک شکل و شیوه انجام نمیشود. با این همه، کاملترین و برترین حالتی که نمازگزاران در برابر معبود خویش میگیرند، حالت سجده است؛ از همین رو خورشیدپرستان و بتپرستان نیز در برابر معبودهای خویش به سجده میافتند؛ چرا که آن را نهایت تذلل و خضوع و خشوع در برابر معبود خویش میدانند.
نماز مجموعهای از اعمال و اذکار است که باز رکوع و سجده در آن از ارکان اصلی نماز به شمار میرود.
نویسنده در این مطلب اهمیت و آثار سجده را براساس آیات قرآن تبیین کرده است.
***
نماز در شرایع و ادیان آسمانی و غیرآسمانی
یکی از اعمال عبادی که در همه شرایع آسمانی مطرح است، نماز است که به عربی از آن به «صلاهًْ» تعبیر میشود. بررسیها نشان میدهد که اصل این واژه سریانی است که به زبان عربی نیز راه یافته است. چنانکه از آیات قرآن به دست میآید، واژه صلاهًْ به معنای نیایش و دعا و نیز معابد مخصوص نیایش آمده است.(حج، آیه 40)
از نظر قرآن، نماز در همه شرایع آسمانی وجود داشته و همه پیامبران بهویژه پیامبران اولواالعزم بدان دعوت کردهاند(ابراهیم، آیات 37 و 40؛ مریم، آیات 30 و 31 و 55)
بر اساس نوشتههای تلمود، «علاوهبر عبادتها و نمازهای فردی و خصوصی که انسان به وسیله آن حاجات خود را از خدا میطلبد،نمازهای جماعتی نیز هستند که افراد موظّف هستند در آن شرکت کنند. اهمیّت نماز جماعت در گفتههایی مورد تایید قرار گرفته است که در اینجا برای نمونه مطلبی را به نقل از براخوت ـ ۶ الف بیان میکنیم: «دعا و نماز انسان فقط در صورتی مورد اجابت قرار میگیرد که در کنیسه خوانده شود.»(آبراهام کهن، گنجینه تلمود، ص۱۰۳)
و درباره برگزاری نماز جماعت در کنیسه گفته شده است: «هر آن کس که در شهر او کنیسهای وجود دارد و برای خواندن نماز بدانجا نمیرود وی را همسایه بد میخوانند و با شدّت، این همسایگان بد را مورد نکوهش و مذمت قرار میدهند.» (همان)
خدا در قرآن درباره نماز در شریعت مسیحی از زبان حضرت عیسی میفرماید: به درستی که من بنده خدایم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر قرار داده است، مرا هر کجا باشم مایه برکت گردانید و تا زندهام به زکات و نماز سفارش کرد. (مریم، آیه 30)
سجده، از مهمترین ارکان نماز در اسلام
در آموزههای قرآن، برخی از ارکان نماز بیان شده است؛ اما چگونگی و شرایط آن را پیامبر(ص) در سنت و سیره خویش به طور قولی و عملی بیان کرده است. ارکان نماز عبارتند از: قیام، نیت، تکبیره الاحرام، رکوع و سجود که به طور مخفف میشود: «قنترس».
چنانکه گفته شد رکوع در شرایع آسمانی بود تا جایی که اهل کتاب اهل رکوع بوده و در معابد خویش برای نماز خم میشدند و تعظیم میکردند. از همین روست که خدا به حضرت مریم(س) که از اهل تورات بوده و به عبادت با یهودیان میپرداخت میفرماید: يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ؛ اى مريم فرمانبر پروردگار خود باش و سجده كن و با ركوعكنندگان ركوع نما. (مریم، آیه ۴۳)
در این آیه بصراحت بیان شده که ایشان مامور است تا فراتر از نمازی که یهود میخوانند، به سجده در آید که اختصاصی ایشان است؛ اما در همان حال بیان شده که ایشان موظف است تا همراه نمازگزاران به رکوع بپردازد و تعظیم خدا را در نماز جماعت با یهودیان به جا آورد.
به سخن دیگر، رکوع و تعظیم در برابر معبود، سنت یهودی در نماز جماعت است که حضرت مریم(س) مامور میشود که با آنان نماز جماعت را به این گونه به جا آورد، اما سجده، خاص ایشان است؛ زیرا یهود در نماز به سجده نمیرفتند.
سجده که نهایت خضوع و خشوع در برابر خالق و معبود است، از ویژگیهای نماز عبادی پیامبران و اولیای الهی است. لذا سجده به عنوان اوج تذلل، در همه مردمانی که خواهان نمایش ذلت در برابر کسی بودند، مطرح است. به عنوان مثال قرآن کریم در مورد سجده برای غیر خدا به سجده مردم جاهلیت به خورشید و ماه در زمان پیامبران قبل از حضرت محمد(صلواتالله علیه) اشاره دارد: «و از نشانههاى حضور او، شب و روز و خورشيد و ماه است، نه براى خورشيد سجده كنيد و نه براى ماه و اگر تنها او را مى پرستيد، آن خدايى را سجده كنيد كه آنها را خلق كرده است.»(فصلت، آیه 37)
خداوند در این آیه خطاب به مشرکانی که به سجده بر ماه و خورشید مشغول بودهاند دستور سجده بر خالق ماه و خورشید را صادر میکند و اجازه نمیدهد تا به نشانههای خالق سجده برند. بر اساس گزارشهای قطعی و یقینی قرآن، در زمان حضرت سلیمان مردم کشور یمن که تابع حکومت ملکه سبا بودند، همگی بر خورشید سجده میکردند: او و قومش را دیدم که براى غیر خدا- خورشید- سجده مى کنند و شیطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داده و آنها را از راه بازداشته و از این رو
هدایت نمى شوند!(نمل، آیه 24)
به نظر میرسد که تفسیر سجده به معنای تواضع، معنای حقیقی کلمه نیست، بلکه معنای لازم و مجازی آن است؛ چرا که سجده از واژه «سجد» به معنای ورم و تورم کردن پا است. البته زمانی که با سر گذاشتن بر خاک، پیشانی شخص ورم کند و نشانهای از آن به جا ماند، به آن موضع و مکان متورم در پیشانی، مسجد میگویند. بنابراین، اطلاق مسجد به مکانی چون مساجد عبادی اهل اسلام به دلیل آن است که شخص در آن مکان به سجده میرود و نشانهای آن در پیشانیاش به جا میماند. خدا درباره نقش افتادن پیشانی به دنبال سجده یاران پیامبر(ص) میفرماید: محمد[ص] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند، آنان را در ركوع و سجود مىبينى، فضل و خشنودى خدا را خواستارند، علامت [مشخصه] آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است، اين صفت ايشان است در تورات.(فتح، آیه 29)
در این آیه بیان شده که نشانههای سجده در چهره یاران پیامبر(ص) به سبب تکرار سجده به جا مانده است. بنابراین، اهل سجده کسانی هستند که بتوان نشانههای تورم سجده بر خاک را در چهره ایشان دید. این افراد به سبب همین سجده در شرایطی قرار میگیرند که آنان را بهرهمند از رضوانالله و فضل خاص الهی میکند.(همان)
به سخن دیگر، اگر رکوع بیانگر تعظیم در برابرعظمت خدا است؛ سجده، تکریم در برابر خدای «اعلی» است که علو او انسان را به خاک افتادن و سجده برآن میکشاند. از این رو در ذکر رکوع میگوییم: سبحان ربیالعظیم و بحمده، که بیانگر تعظیم در برابر جلال الهی است؛ اما در ذکر سجده میگوییم: سبحان ربیالاعلی و بحمده؛ که بیانگر تکریم خدا در مقام اکرام و جمال است.
باید توجه داشت احتمال اینکه سجده در شریعت یهودی و مسیحی باشد، قوی است؛ چرا که خدا در قرآن به سجده حضرت مریم(س) اشاره کرده و فرموده است: «یا مَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی مَعَ الرَّاکِعینَ؛
اى مریم! (به شکرانه این نعمت) براى پروردگار خود، فرمانبری و خضوع کن و سجده بجا آور! و با رکوعکنندگان، رکوع کن!»(آلعمران، آیه 43) پس اگر همه یهودیان یا مسیحیان به سجده اقدام نمیکردند، ولی برخی از آنان سجده را واجب میدانستند. شاید سجده در شرایع دیگر برای عموم مستحب بوده، ولی برای اولیای الهی به شکلی مستحب موکد یا واجب بوده است؛ از همین رو خدا در قرآن از سجده برخی ازاهل کتاب سخن به میان میآورد و میفرماید: اهل کتاب همگی یکسان نیستند، جمعیّتى هستند که (به حق و ایمان) قیام مىکنند و پیوسته در اوقات شب، آیات خدا را مىخوانند در حالى که سجده مىنمایند.(آلعمران، آیه 113)
خدا به صراحت در قرآن میفرماید که رهبران و پیامبران الهی و اولیای خاص، اهل سجده بودند: آنها پیامبرانى بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرارداده بود، از فرزندان آدم و از کسانى که با نوح بر کشتى سوار کردیم و از دودمان ابراهیم و یعقوب و از کسانى که هدایت کردیم و برگزیدیم. آنها کسانى بودند که وقتى آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده مىشد به خاک مىافتادند، سجده مىکردند وگریان بودند.»(مریم، آیه 58)
از نظر قرآن، فرشتگان الهی نیز اهل سجده به خدا هستند؛ چنانکه خدا میفرماید: آنها که (در مقام قرب) نزد پروردگار تو هستند، (هیچ گاه) از عبادتش تکبر نمىورزند و او را تسبیح مىگویند و برایش سجده مىکنند.».(اعراف، آیه 206)
اصولا از نظر قرآن، انسان با سجده که نهایت تذلل در حالات انسانی و رفتار اوست، به خدا تقرب میجوید: وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ(علق، آیه 19) و اینگونه از سوی خدا تکریم میشود.(حج، آیه 18)
خدا، تبدیلکننده نقمت به نعمت
براساس تعالیم قرآن، خداوند تبدیلکننده است؛ یعنی میتواند چیزی را جایگزین چیزی دیگر نماید.(واقعه، آیه 61؛ معارج، آیه 41؛ ابراهیم، آیه 48)
انسان با رفتارهای بد خویش فطرت خویش را تغییر میدهد که آثار آن در همه ابعاد زندگیاش بروز و ظهور میکند(رعد، آیه 11؛ انفال، آیه 53)؛ اما با همه کارهایی که انجام میدهد، نمیتواند نفس خویش را تبدیل به چیزی دیگر کند؛ چرا که نفس الهی به عنوان سنت الهی تبدیلناپذیر است.(روم، آیه 30)
انسان میبایست با عبودیت، خود را بسازد و حتی اگر در ام الکتاب و لوح محفوظ جزو اهل شقاوت قرارداده شده، به اهل سعادت تبدیل شود؛ چرا که خدای قدیر میتواند شقاوت را به سعادت یا برعکس تبدیل کند؛ زیرا قوانین برخدا حاکم نیست، بلکه خدا بر قوانین حاکم است: خدا آنچه را بخواهد محو يا اثبات مىكند و اصل كتاب نزد اوست.(رعد، آیه ۳۹)
بیگمان یکی از بهترین شرایط برای تبدیل وضعیت آن است که انسان در سجده به استغفار بپردازد و توبه و انابه کند و تضرع و گریه نماید؛ چرا که این حالت بهترین حالت در سجده و نهایت خشوع و خضوع در برابر خدا و تذلل و خواری به درگاه اوست؛ چنانکه خدا میفرماید: بگو: چه به آن ايمان بياوريد يا نياوريد بىگمان كسانى كه پيش از [نزول] آن دانش يافتهاند چون [اين كتاب] بر آنان خوانده شود سجدهكنان به روى درمىافتند و مىگويند: منزه است پروردگار ما كه وعده پروردگار ما قطعا انجامشدنى است و روى زمين مىافتند و مىگريند و بر فروتنى آنها مىافزايد.(اسراء، آیات ۱۰۷ تا ۱۰۹)
در جایی دیگر نیز درباره ویژگی خاص اولیای الهی میفرماید: تنها كسانى به آيات ما مىگروند كه چون آن [آيات] را به ايشان يادآورى كنند، سجدهكنان به روى درمىافتند و به ستايش پروردگارشان تسبيح مىگويند و آنان بزرگى نمىفروشند، پهلوهايشان از بسترها جدا میشود [و] پروردگارشان را از روى بيم و طمع مىخوانند و از آنچه روزيشان دادهايم انفاق مىكنند، هیچکس نمیداند چه پاداشهای مهمّی که مایه روشنی چشمهاست برای آنها نهفته شده، این پاداش کارهایی است که انجام میدادند! (سجده، آیات ۱۵ تا ۱۷)
کیهان تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱۴۰۰