■ سرّ تكرار تكبير و سرّ تسليم در پايان نماز
سرّ تكرار تكبير
مرحوم شيخ جعفر، صاحب كتاب قيّم كشف الغطاء، كه از فقهاء نامدار و كم نظير اماميه به شمار مىآيند، سرّ تكرار تكبير را در اذان چنين دانستند: بار اول براى تنبيه غافل، و بار دوم براى تذكر ناسى، و بار سوم براى تعليم جاهل، و بار چهارم براى دعوت متشاغل است ... و راز تكبيرهاى هفتگانه هنگام نيّت همانا برطرف نمودن غفلت نمازگزار از انكسار و ذلت در پيشگاه خداوند است. و رقم هفت، اشاره به آسمانهاى هفتگانه و زمينها و درياهاى ... هفتگانه مىباشد(1). گرچه تكبير ظاهراً تعظيم بوده و از سنخ توصيف جمالى حق است، ليكن طبق تحقيق گذشته بازگشت آن به تسبيح بوده و از شئون توصيف جلالى حق محسوب مىشود. و از طرف ديگر، گرچه تذكر به هر كدام از نعمتهاى هفتگانه مايه تعظيم خداست، ليكن آنچه از حديث حضرت أبى ابراهيم، امام كاظم (ع)، در فصل چهارم از مقاله دوم كتاب امام (ره) آمده، استفاده مىشود اين است كه هر تكبير در قبال برطرف شدن يك حجاب از حجابهاى هفتگانه است؛ چنانكه رسول اكرم (ص) وقتى به مقام قاب قوسين أو أدنى رسيد، يكى از حجابها برطرف شد، و آن حضرت (ص) تكبير گفت و كلماتى را كه در دعاى افتتاح است مىگفت؛ و هنگامى كه حجاب دوم برطرف شد، تكبير گفت؛ تا برطرف شدن هفت حجاب كه هفت تكبير گفته شد.
اين گونه از احاديث اهل بيت به منزله قواعد عرفانى است كه عرفا با اجتهاد تهذيبى و مجاهدت تزكيهاى فروع فراوانى را مشاهده مىنمايند، كه نتيجه آن اين است كه هر تكبير ى به نوبه خود تأسيس پايه جديد از سير معنوى است، نه تكرار مايه گذشته؛ چنانكه در پايان سر الصلاة چنين آمده است: تكبيرات افتتاحيه براى شهود تجليات است از ظاهر به باطن، و از تجليات افعالى تا تجليات ذاتى ... و تكبيرات اختتاميه براى تجليات از باطن به ظاهر، و از تجليات ذاتيه تا تجليات افعاليه. چنانكه مرحوم قاضى سعيد قمى تكبيرهاى پايان نماز را نتايج توحيدهاى سهگانه مىداند. (2)
سرّ تسليم در پايان نماز
نمازگزار پس از رجوع از وحدت به كثرت، و از حق به خلق، و از محو به صحو، و از فنا به بقاء بعد از فنا، همراهان خود را مىبيند، و در جمع آنها حضور يافته بر آنها سلام مىكند؛ و نيز به عنوان سلامِ توديع، بر انبيا و فرشتگان و معصومين (ع) سلام مىفرستد.
سپس وارد نشأه ملك مىگردد، و چون تازه در جمع آنان داخل مىشود، به آنها سلام مىكند؛ زيرا در متن نماز سرگرم مناجات با خالق بود: المُصلّي يناجي ربه. و با تسليم پايان نماز، سفر چهارم از اسفار چهارگانه خاتمه مىيابد.(3)
صاحب الفتوحات المكية را- كه بعد از وى هر چه در زمينه معارف و اسرار، به تازى و فارسى يا نظم و نثر، تصنيف يا تأليف شده است نسبت به نوشتار شيخ اكبر چه شبنمى است كه در بحر مىكشد رقمى- درباره سرّ سلامِ پايانى لطيفهاى است به ياد ماندنى، كه آن را مرحوم قاضى سعيد قمى به عنوان قال بعض أهل المعرفة(4)، بدون تعيين نام آن قائل، نقل نمود. اصل كلام محيى الدين در فتوحات چنين است: سلام نمازگزار درست نيست مگر آنكه در حال نماز از ما سوى اللَّه غايب شده و با خداوند مناجات كند.
هنگامى كه از نماز منتقل مىشود و موجودهاى خلقى را مشاهده مىنمايد، چون غايب از آنها بود و تازه در جمع آنها حاضر مىشود لذا بر آنان سلام مىكند. و اگر نمازگزار همواره با موجودهاى خلقى بوده و حواس او متوجه مردم بود، چگونه بر آنها سلام مىنمايد؛ زيرا كسى كه در جمع ديگران هماره حاضر است، به آنها سلام نمىكند. و اين نمازگزار بايد شرمنده شود، چون با سلام خود رياكارانه به مردم نشان مىدهد كه من در نزد خدا بودم و تازه به جمع شما پيوستم ... و سلام عارف براى انتقال از حالى به حال ديگر است: يك سلام بر منقول عنه، و يك سلام بر منقول إليه ... (5)
و از روايت عبد اللَّه بن فضل هاشمى از حضرت امام صادق (ع) استفاده مىشود كه سلام نشانه ايمنى است، هم از طرف سلامكننده و هم از طرف جواب دهنده. و همين نشانه در پايان نماز به منظور تحليل كلام آدمى، كه با تكبيرة الاحرام حرام شده بود، و به قصد در امان بودن نماز از چيزى كه او را تباه كند قرار داده شد. و سلام اسمى از اسماء خداست، و از طرف نمازگزار بر دو فرشته موكل خدايى فرستاده مىشود. و الحمد للَّه رب العالمين.(6)
قم، دهم ماه مبارك 1410
17 فروردين 1369
عبد اللَّه جوادى آملى
پینوشتها:
1- كشف الغطاء، خاتمه بيان اسرارالصلاه، ص 293.
2- اسرارالعبادات، ص 121.
3- پايان فصل دوازدهم از مقاله دوم كتاب.
4- پايان فصل دوازدهم از مقاله دوم كتاب.
5- الفتوحات المكيه، ج 1، ص 432.
6- وسائل، كتاب الصلاه، ابواب التسليم، باب 1.
منبع: کتاب سر الصلاة (معراج السالكين و صلاة العارفين) امام خمينى رضوان اللَّه تعالى عليه