■ مصاحبه با قائممقام ستاد اقامه نماز کشور
غبارروبی از نماز (در مصاحبه با قائممقام ستاد اقامه نماز کشور)
مصاحبه: مهدی رزاقی طالقانی
مسلّماً شما میدانید که موضوع اقامه نماز در کنار سایر شرایع اسلامی از مطالبات مردم در انقلاب اسلامی بوده و پس از انقلاب، امام و رهبری بر این موضوع تأکید زیادی داشتهاند. به عنوان اولین سؤال بفرمایید بعد از گذشت 36 سال، در راه رسیدن به اهداف و انتظارات مردم انقلابی و امام و رهبری در زمینه اقامه نماز در جامعه اسلامی، ما در کجای راه ایستادهایم؟
آنچه در سه دهه اخیر اتفاق افتاده و در عمل در جامعه اجرا شده، بیشتر حالت تبلیغی و توصیه و تذکر و پیگیری داشته است. اما اینکه یک سیر تشکیلاتی و یک کار سازمانی صورت گیرد و این مطالبات به صورت جدی پیگیری شود، اتفاق افتاده؛ اما متأسفانه حقش اداء نشده است. یعنی در هر سالی که توصیهای شده یا پیامی داده شده، باید گروههایی تشکیل میشده و این مطالبات را عملیاتی و آن را از دستگاههای مربوطه مطالبه میکردند. در پایان سال نیز عملکرد دستگاهها را گزارش میدادند و ضعفها را مشخص میکردند. به طور کلی میتوان گفت که اقداماتی صورت گرفته، اما به صورت جدی و کامل نبوده است.
ستاد اقامه نماز با عِده و عُده کم نمیتواند انتظارات پیامبر و خداوند و حتی انتظارات رهبری و مردم را مطابق شأن و منزلت نماز برآورده سازد. تشکیلات و گروههای مختلف باید دستبهدست هم دهند و در این زمینه، بهویژه جوانان در کنار ستاد اقامه نماز قرار گیرند. دلسوزها، مسجدیها، نمازخوانها و مؤمنان دستبهدست هم دهند و در یک تشکیلات منسجم، با یکدیگر کارها را بهتر به پیش ببریم که انشاءالله امسال برنامههایی را در این زمینه تدوین کردیم و قصد داریم با کارهای تشکیلاتی و گروهی، این مطالبات به حق را در بخشهای مختلف نماز و فرهنگ آن محقق کنیم.
پیش از انقلاب تمام آنچه در حوزه نماز میگذشت، در اختیار مردم بود و مردم خودشان مسجد میساختند و نماز را ترویج میدادند. از نگاه شما ستاد اقامه نماز دلیلی بر وجود نماز دولتی است؟
نماز در سالهای پس از تشکیل ستاد، دولتی نبوده است. ستاد اقامه نماز از زمانی که تشکیل شده، به صورت هیئت امنایی اداره شده و افراد محدودی در این ستاد قرار گرفتند. اعضای این ستاد بیشتر به عنوان چشم سوم جامعه را رصد میکنند و هر جایی که غفلت یا کمکاری وجود داشته باشد، به آنها تذکر میدهند. نماز از جمله اموری است که شیطان برای از بین بردنش کمر بسته است. شاید شیطان به ما در بخشهای دیگر کاری نداشته باشد؛ اما با همة عِده و عُدهاش تلاش میکند که انسان ناشکری پیشه سازد و شکر واقعی را در برابر نعمتهای الهی به جا نیاورد. بستر شکر هم نماز است. تا موقعی که ما با چنین دشمنی مواجه هستیم، قطعاً باید در مسیر خود دائماً غفلتزدایی کنیم. ممکن است انسانهای مؤمن و خوبی برای گسترش فرهنگ نماز تلاش کنند، اما غفلت مرتب ما را درگیر میکند. غفلتزدایی و تذکر دادن، دلیل بر دولتی بودن نیست. با این حال به جرئت میشود گفت که ستاد اقامه نماز مردمی اداره شده است. بیشترین هزینههایی که در زمینه مساجد، اقامه نماز و تربیت عالمان دینی میشود، از کمکهای مردمی است و دولت سهم ناچیزی در این زمینه دارد.
اگر منصفانه نگاه کنیم، ستاد اقامه نماز با معضلات زیادی مواجه بوده که یکی از این معضلات، وجود نهادهای موازی در امر نماز و تداخل وظایف است. شما به عنوان قائم مقام سازمان، چه نظری در این باره دارید و آیا راهکاری برای آن اندیشیدهاید؟
نماز باید اولویت همة دستگاههای فرهنگی باشد. چه ستاد اقامه نماز وجود داشته باشد، چه وجود نداشته باشد. چه ستاد اقامه نماز بگوید و چه نگوید. به نظر من اولین اولویت دستگاهها و برنامههای فرهنگی باید نماز باشد تا زمانی که این اتفاق بیفتد و همة مسئولان حکومت اسلامی ما آیه «الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ» را روی دیوار بزنند و همیشه به آن نگاه کنند و بدانند که مسئولیتی بزرگ در قبال اقامه نماز دارند. فرقی نمیکند اشخاصی چه مسئولیتی دارند؛ ممکن است وزیر بهداشت باشد، ممکن است استاندار باشد، ممکن است وزیر ارشاد باشد، ممکن است وزیر اقتصاد باشد. موضوع این نیست که حتماً آن مسئول باید مسئول فرهنگی باشد، خیر؛ در همة بخشها باید این احساس مسئولیت وجود داشته باشد. اگر صریح بخواهم بگویم، علیرغم اینکه در ظاهر دستگاههای زیادی اولویت پرداختن به نماز را دارند، اما واقعیت این است که اولویت دستگاههای فرهنگی و مسئولان ما نماز نیست و نماز خفیف شمرده شده میشود. مثلاً در یک ساختمان تجاری یا در یک اداره، نمازخانه در طبقه منفی چهار است. تازه در آن طبقه یک اتاق کوچک را نمازخانه کردهاند. ساختمان نمازخانه دارد، اما این حق نماز و حق خانه خدا نیست. حق این است که در طبقه اول بزرگترین، زیباترین و قشنگترین فضای ساختمان را به نمازخانه اختصاص داد. در شهرکهای بزرگ، آخرین خانهای که ساخته میشود، خانه خدا است. در یک شهرک ده هزار نفری، یک مسجد کوچک میسازند؛ گویا باور کردهاند که فقط چهل یا پنجاه نفر اینجا نماز میخوانند. با اینکه دولت و مسئولان در بخشهای مختلف، به جادهها و بوستانها توجه میکنند، اما به مسجد و محل اقامه نماز کمتر توجه میشود. در ساختمان ادارات و در اصناف ما، یکدهم افراد در نماز حضور پیدا میکنند. مسئولان ما کمتر در نمازخانه در کنار نمازگزاران هستند. معلمان ما، مدیران ما، استادان دانشگاه، کمتر در نمازخانه در کنار دانشآموزان و دانشجوها هستند.
چنانچه این حالت از بین برود، ما میتوانیم بگوییم که حق نماز ادا شده است. اگر از طبقة چهاردهم یا پانزدهم یک ساختمان به شهرهای ما نگاه کنید، میبینید که سیمای شهرهای ما اسلامی نیست. هر موقع به همان اندازه که سرانه آموزشی، سرانه آب و برق و گاز و تفریحی در نظر میگیریم، سرانه نماز هم داشتیم، میتوانیم بگوییم که برای نماز کاری شده است. هر موقع پدر و مادرهای ما، انجمن اولیا و مربیان ما به همان اندازه که معلم خصوصی فیزیک و شیمی میگیرند، به همان اندازه که به معدل بچههایشان توجه میکنند، به رشد نماز بچههایشان توجه کنند، میتوانیم بگوییم نماز رشد پیدا کرده و کارها در عرصه نماز پیش میرود.
اینکه شما با واقعبینی این غفلت را میپذیرید، جای امیدواری دارد. اما باز هم سؤال قبل را تکرار میکنم: به نظر شما آیا دلیل اصلی این غفلت، موازیکاری نهادهای مسئول نیست؟
موازیکاری وجود دارد، اما در بخشهایی موازیکاری داریم و در بخشهایی اصلاً متولی نداریم. برای مثال نمازخانههای بینراهی در کشور متولی ندارد. چند استان مثل تهران رئیس امور رسیدگی به مساجد دارد و مثلاً سازمان تبلیغات اسلامی روی روحانی کار میکند. در جای دیگر روی ساختمان فیزیکی کار میکنند. جای دیگر روی کانون فرهنگی و هنری کار میکنند. این موازیکاریها و جدا بودنها و سلیقهای کار کردن هر بخش، قطعاً به روند کار ضربه میزند. اگر مجموعهای باشد که برای بخشهای مختلف نماز برنامه داشته و متولی آن باشد، وضعیت فرق خواهد کرد.
بخش نرمافزاری نماز، نماز خواندن و نمازگزاران هستند و بخش سختافزاری آن، جایی است که نماز در آن ادا میشود؛ مثل نمازخانه یا مسجد. اینها باید تحت یک مدیریت باشد و بررسی شود که آیا هر صبح و ظهر و شب در این مسجد نماز برگزار میشود؟ آیا در این مسجد به اندازه کافی مردم حضور پیدا میکنند؟ آیا در این مسجد امام جماعت مهارتهای لازم برای برقراری ارتباط با مأمومان را دارد؟ آیا در این مسجد روزبهروز حضور جوانها و نوجوانها بیشتر میشود؟ آیا این مسجد محور همة فعالیتهای آن محله است یا نه؟ مرکزی باید همة اینها را رصد و مدیریت کند. میتوانیم اسمش را به عنوان مثال شورای عالی نماز بگذاریم. بنده فکر میکنم که ظرفیتها در کنار یکدیگر و با همیاری همدیگر چند برابر میشود و نتیجه کار مطمئناً بهتر میشود.
یکی از مشکلات نهادهای مذهبی در کشور عدم پرداختن به مسئله پژوهش است؛ مسئلهای که مقام معظم رهبری هم بارها بر آن تأکید کردهاند. شما جایگاه پژوهش و پژوهشمحوری را در فعالیتهای ستاد اقامه نماز چگونه میبینید و چه راهکارهایی برای بهبود این وضعیت در نظر دارید؟
متأسفانه از این موضوع خیلی غفلت شده و یکی از ضعفهای ستاد اقامه نماز است؛ علیرغم اینکه مقام معظم رهبری در اجلاسیه گذشته بر این موضوع تأکید کردهاند. این اشکالی است که به ستاد وارد است و پیگیری برای رفع آن صورت نگرفته است. متأسفانه در بخشهای دیگر نیز دستگاههای متولی خوب عمل نکردهاند؛ نهادهایی مانند آموزش عالی، مؤسسات علمی کاربردی، دانشگاههای آزاد، دانشگاههای علوم پزشکی. ستاد باید از این نهادها پژوهش را مطالبه میکرده است. با وجود این همه بودجه تحقیقاتی و پژوهشی دستگاهها، باید حتماً سهم مهمی را به نماز اختصاص میدادند. مثلاً مناسب است که در دانشگاههای علوم پزشکی، تحقیقات مختلفی دربارة رابطه نماز و سلامتی یا رابطه نماز و کاهش اضطراب صورت گیرد. آیا در بخشهای اقتصادی پژوهشی صورت گرفته است که ببینیم نمازگزاران در بخشهای اقتصادی چقدر رشد کردهاند؟ رابطه نماز و اقتصاد چیست؟ در زمینههای اجتماعی، نماز چگونه نقشآفرینی میکند؟ در زمینههای سیاسی یا در عرصههای علمی چه تأثیراتی دارد؟ متأسفانه در این ابعاد خیلی کم کار شده و یکی از ضعفها و نقایصی است که باید برطرفش کنیم.
بیست و سومین اجلاس سراسری نماز در ماه گذشته برگزار شد. شما چه اهدافی را از برگزاری این اجلاس دنبال میکردید؟ آیا به طور کلی برای 23 اجلاس گذشته، هدفگذاری خاصی انجام میشده است؟ نتیجه آن هدفگذاریها، اگر تحقق یافته، چه بوده است؟
برگزاری اجلاس در مجموع اقدام خوبی است. مهمترین خوبیاش این است که یک موج در جامعه به راه میاندازد تا همه در مورد نماز فکر کنند، بنویسند و مطالعه کنند. پس وجود این اجلاس خیلی خوب است و تا به امروز نیز نتایج خیلی خوبی داشته است. پیامهایی که آقا میدهد و پیگیریهایی که شده، به هر حال نتایجی داشته است. قسمتی از ضعفها و مشکلات، به مرور به همین منوال حل شده و اگر این اتفاق نبود، قطعاً وضعیت ما خیلی بدتر از این بود. البته تا حالت مطلوب فاصله داریم.
درصددیم که از این به بعد برای اجلاسها برنامه منظم و مرتبی را طراحی کنیم و ببینیم از برگزاری آن، چه میخواهیم. این اجلاس باید طوری برنامهریزی و برگزار شود که در زمان آن، همة کشور درگیر آن شود. یعنی همة استانها بتوانند پیشاجلاسهایی را برگزار کنند و فعالیتهایی در این زمینه ترتیب دهند.
نامی که برای اجلاس انتخاب میشود، در طول سال به آن بپردازیم و در جامعه پررنگش کنیم. آخر کار بتوانیم در اجلاس نتیجه کارهای نمازی دستگاهها را مطرح کنیم و ببینیم در طول یک سال گذشته، چه انجام دادهایم.
به نظر من اجلاس، کارنامه نماز طی یک سال گذشته است. آنجا است که باید ببینیم کجاها نمرهمان زیاد است و کجاها کم. آنجایی که نمرهمان کم شده، برای سال آینده سرمایهگذاری بیشتری کنیم و جدیت و برنامهریزی بیشتری داشته باشیم. مواردی که نمرهمان بالا است، به عنوان ظرفیتها مطرح شود تا از آن استفاده کنیم. ضمن اینکه ببینیم چه راهکارهایی اندیشیدهایم که آنجاها قوّت پیدا کردیم و از این تجربه استفاده کنیم برای برطرف ساختن ضعفها. ما برای پیامها دبیرخانهای تشکیل دادیم و پیامهای آقا و انتظاراتمان از جامعه در زمینه نماز را به شاخصهای کمّی تبدیل کردیم. به این ترتیب در هر اجلاس میتوانیم ببینیم در کجا شاخصهایمان رشد و در کجاها کاهش پیدا کرده تا برای آنها برنامهریزی کنیم.
به عنوان آخرین سؤال، بزرگترین مشکل اقامه نماز در کشور را در این چند ماهی که در این عرصه مشغول به فعالیت شدید، چه میدانید؟
به نظر من گسترش فرهنگ نماز، پول و امکانات زیادی نمیخواهد. فقط و فقط یک مثقال غیرت میخواهد که همة مؤمنان و کسانی که یک ذره انصاف داشته باشند، بتوانند نماز را از لاک غربت بیرون بیاورند.
نمازخوان متعهد از نظر خداوند و ائمه، پنجاه درصد نمره را در اقامه نماز میگیرد و باید پنجاه درصد دیگرش را در دعوت دیگران به نماز. لذا باید برای اقامه نماز و برداشتن موانع آن تلاش کند. اگر مقداری غیرت دینی و غیرت خدایی در بعضی افراد وجود داشته باشد، در هر اداره و محلهای که باشند، میتوانند فضای آنجا را نمازی کنند و آنجا اقامه نماز را به نحو احسن رشد دهند.
نکته بعدی نیروی انسانی فعال و خوشفکری است که متأسفانه در ستاد اقامه نماز افرادی از ایندست کم هستند. همه باورشان شده که باید یک عده بازنشسته و سن بالا در ستاد اقامه نماز کار کنند! این فرهنگ غلط باید اصلاح شود. باید کسانی که مسئولیت دارند، نیروهای فکری جوان و شاداب و باتحرک، در ستاد نماز مشغول فعالیت شوند و نیروهای فکریشان را به کار ببندند تا دیگران را در این زمینه فعال کنند. متأسفانه به ستاد نماز و نیروهای آن با این دید تحقیرآمیز نگاه میشود. این نگاه باید اصلاح شود و اشخاص دردمند، علاقهمند، شاداب و بانشاط، در این زمینه پرچم نماز را به دست بگیرند و فرهنگ آن را در جامعه رشد دهند.