■ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ نکته هایی درباره نماز/ نماز، كليد قبولى تمام عبادات
توجّه به نماز در خانواده
وامر اهلك بالصلوة واصطبر عليها (1)
اوّلين مسئوليّت انسان بعد از خودش ، خانواده اوست ، ولى از آنجا كه همسر وفرزند انسان گاهى سرسختى نشان مى دهند، انسان بايد استقامت كند وبه شيوه هاى مختلف آنان را به سوى دين و نماز دعوت كند، نه آنكه اگر چند بار گفت و اثر نكرد آنان را رها كند.
نماز در حكومت علوى
حضرت على عليه السّلام به مالك اشتر مى فرمايد: واجعل افضل اوقاتك للصلوة (2) بهترين وقت خودت را براى نماز قرار بده .
و بدان ارزش تمام كارهاى تو تابع نماز تو است :
واعلم انّ جميع اعمالك تبع لصلوتك
دعوت عملى به نماز
امر به معروف و دعوت به سوى حقّ، يكى از وظايف هر مسلمانى است و نماز بهترين معروف و كار نيك است .
اين دعوت ، هم با زبان مى شود و هم با عمل . اگر چهره هاى بارز در صف اوّل قرار گيرند، اگر مردم هنگام رفتن به مسجد لباس خوب و بوى خوش مصرف كنند و اگر نماز، ساده و سريع برگزار شود، اين خود يك تشويق عملى براى اقامه نماز است .
اگر مثل ابراهيم عليه السّلام و اسماعيل عليه السّلام براى نمازگزاران خانه خدا را تطهير مى كنند، پس بايد بدانيم كه اگر شخصيّت هاى مهم ، مسئول اقامه نماز باشند در دعوت مردم بسيار مؤ ثّر است .
نماز، جهاد، شهادت
بعضى براى اقامه نماز كتك ها خوردند، مثل انقلابيون در زندان شاه و اسرا.
بعضى تير خوردند مثل زُهير كه روزعاشورا جلو امام حسين ايستاد تا امام نمازش را بخواند.
بعضى در راه نماز شهيد شدند، مثل شهداى محراب : آية اللّه اشرفى اصفهانى ، دستغيب ، صدوقى ، مدنى و قاضى طباطبائى .
وبعضى در حال نماز شهيد شدند مثل على بن ابيطالب عليهما السّلام .
ترك نماز و دوزخ
در قيامت بارها ميان اهل بهشت و اهل دوزخ گفتگو رخ مى دهد كه قرآن برخى از آنها را بيان فرموده است . در يكى از آن صحنه ها، اهل بهشت از مجرمان مى پرسند: چه عاملى شما را به دوزخ روانه كرد؟ آنها چهار عامل را مى شمرند، كه اوّلين آنها پايبند نبودن به نماز است : لم نك من المصلّين (3)
نماز، كليد قبولى تمام عبادات
در اهميّت نماز، همين بس كه در روايات مى خوانيم : اگر نماز، قبول شود، عبادات ديگر هم قبول مى شود، ولى اگر نماز مردود شود، كارهاى ديگر هم ردّ خواهد شد.(4)
پيوند پذيرش عبادات ديگر به قبولى نماز، نقش كليدى آن را نشان مى دهد.
مثل آنكه اگر پليس ، از شما گواهينامه رانندگى بخواهد، شما هر مدرك و كارت شناسايى معتبر ديگرى هم ارائه دهيد، پذيرفته نيست . مجوّز رانندگى ، داشتن گواهينامه است ، و بدون آن ، تمام مدارك ، بى اثر خواهد بود.
در قيامت نيز مجوّز عبور از صراط، اقامه نماز است وبدون آن هيچ عبادتى قبول نمى شود.
نماز، اوّلين كلام و آخرين وصيّت
در بعضى روايات مى خوانيم كه نماز، هم اوّلين سفارش انبيا بوده (5) و هم آخرين وصيّت اوليا.(6)
در تاريخ زندگى امام صادق آمده است كه حضرت در آخرين لحظه هاى عمر مبارك خود چشم باز كرده و فرمود: تمام بستگانم را جمع كنيد و سپس فرمود:
شفاعت ما شامل كسانى كه نسبت به نماز سهل انگارى كنند نخواهد شد.(7)
نماز، وسيله آزمايش خود
در حديث مى خوانيم كه هر كس مى خواهد بداند مقام و ارزش او نزد خداوند چگونه است ، ببيند كه خداوند نزد او چه مقامى دارد.(8) اگر اذان نماز نزد تو بزرگ و محترم بود، تو نيز نزد خداوند احترام دارى و اگر نسبت به انجام فرمان او بى تفاوت بودى ، مقام و ارزشى نزد او ندارى و همچنين اگر نماز ترا از فساد و فحشا بازداشت نشانه تاءثير و قبولى نماز است .
نماز اوّلين سؤ ال در قيامت
در حديث مى خوانيم اوّلين چيزى كه در قيامت مورد سؤ ال و حساب قرار مى گيرد نماز است .(9)
آرى ، اوّلين واجب بر هر مكلّفى قبل از روزه و خمس و زكات و حج و... نماز است و طبيعى است كه در قيامت نيز در اوّلين فرصت ، از اوّلين تكليف سؤ ال شود.
نماز ياد خداست
خداوند به حضرت موسى مى فرمايد: اقم الصلوة لذكرى (10) براى ياد من نماز به پا دار.
نماز، ذكرى است زبانى وقلبى ، با روشى مخصوص و شيوه اى ابتكارى كه اعضاى بدن از موى سر تا نوك پا در آن نقش دارند. هنگام وضو، هم روى سر را مسح مى كنيم و هم روى پا را، هنگام سجده هم پيشانى بر زمين نهاده مى شود هم انگشت پا، در طول نماز هم زبان ذكر او مى گويد هم دل به ياد اوست . چشم ها بايد خاشع باشد، كمر در ركوع خم شود، دست ها هنگام گفتن اللّه اكبر بالا بيايد، گردن ، صاف ودر ركوع كشيده شود، به هر حال در نماز همه اعضا به نحوى در خدمت ياد خدا هستند.
نماز و تشكّر
يكى از اسرار نماز، تشكّر از ولى نعمت است ، قرآن مى فرمايد: ((واعبدوا ربّكم الّذى خلقكم والّذين من قبلكم (11)
عبادت كنيد پروردگارى را كه شما و نياكان شما را آفريد، هستى شما و همه از اوست .
در سوره كوثر مى خوانيم : انّا اعطيناك الكوثر فصلّ ما به تو كوثر داديم ، خير زياد عطا كرديم پس نماز بخوان . يعنى به شكرانه عطاياى ما نماز به پا دار.
نماز بهترين نوع شكرگزارى است كه شيوه آن را خداوند بيان فرموده و تمام انبيا و اوليا هم آن شيوه را به كار بسته اند. نماز تشكّرى است عملى ، زبانى ، دائمى و سازنده .
نماز و قيامت
مردم نسبت به رستاخيز و معاد، چند دسته هستند:
1- گروهى به قيامت شك دارند: ان كنتم فى ريب من البعث (12)
2- گروهى به قيامت گمان دارند: يظنّون انّهم ملاقوا اللّه (13)
3- گروهى به قيامت يقين دارند: و بالاخرة هم يوقنون (14)
4- گروهى منكر قيامت هستند: و كنا نكذب بيوم الدّين (15)
5 - گروهى ايمان دارند ولى فراموش مى كنند: ((نسوا يوم الحساب (16)
قرآن براى رفع شك استدلال كرده و از مؤ منين وگمان دارندگان ستايش كرده است و از منكران ، برهان خواسته كه دليل انكار شما چيست ؟ و براى گروه پنجم دائما تذكّراتى داده كه انسان فراموش نكند.
نماز، هم شك زدايى مى كند و هم غفلت ها را به ياد تبديل مى سازد. در نماز با گفتن مالك يوم الدّين در هر شبانه روز حداقل ده بار، انسان مسئله قيامت را به خود تلقين مى كند و تذكّر مى دهد.
نماز و راه يابى
ما در هر نماز با گفتن اهدنا الصرط المستقيم از خداوند راه مستقيم را مى خواهيم .
انسان هر لحظه فكر تازه اى دارد، دوستان و دشمنان ، نزديكان و بيگانگان ، طاغوت ها و وسوسه گران وشياطين نيز با تلقين و تشويق و تهديد و تبليغ ، براى انسان طرح هائى را دارند و برنامه ريزى هائى مى كنند كه انسان جز با امداد الهى هرگز نمى تواند در ميان اين همه راه كه از هوسها مايه مى گيرد، نجات يابد و راه مستقيم را بپيمايد.
اهدنا الصراط المستقيم ، را مستقيم :
راه خدا و اولياى خداست .
راهى است كه از هرگونه خطا و انحراف دور است .
راهى است كه ترسيم كننده آن مرا دوست دارد و نيازم را مى داند.
راهى است كه به بهشت منتهى مى شود.
راهى است كه با فطرت سالم هماهنگ است .
راهى است كه اگر در آن راه بميرم شهيد محسوب مى شوم .
راهى است كه از عالم بالا و بالاتر از علم ماست .
راهى است كه انسان در آن دچار شك وپشيمانى نمى شود.
راهى است از همه راه ها صاف تر، نزديك تر و روشن تر.
وبالاخره راه مستقيم ، راه انبيا، شهدا، صالحان وصديّقين است .
اينها نشانه هاى راه حقّ ومستقيم است كه شناخت آن مشكل و دقيق است وحركت وپايدارى در آن نياز به امداد الهى دارد.
1- طه ، 132.
2- نهج البلاغه ، نامه 53.
3- مدّثر، 43.
4- بحار، ج 82، ص 236.
5- وسائل ، ج 3، ص 26.
6- مستدرك ، ج 1، ص 173.
7- بحار، ج 47، ص 2.
8- بحار، ج 75، ص 199.
9- بحار، ج 7، ص 267.
10- طه ، 14.
11- بقره ، 21.
12- حج ، 5.
13- بقره ، 46.
14- نمل ، 31.
15- مدّثر، 46.
16- ص ، 26.
منبع: کتاب یکصدو چهارده نکته درباره نماز حجت الاسلام و المسلمین قرائتی