■ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ نکته هایی درباره نماز/ نماز تعطيلى ندارد
توجّه به نماز فرزندان و ذرّيه
قرآن ، دعاهاى بسيارى را از حضرت ابراهيم نقل نموده است . امّا تنها در دو مورد، آن حضرت براى نسل و ذرّيه اش دعا نموده است ، يكى رهبرى امّت و ديگرى اقامه نماز، كه مى فرمايد: ربّ اجعلنى مقيم الصلوة و من ذريّتى (1)
پروردگارا! من و ذريّه ام را از به پا دارندگان نماز قرار ده .
جالب اين است كه حضرت تنها به دعا قناعت نكرد و براى رسيدن به اين آرزو قيام و هجرت كرد، آوارگى هائى را به جان خريد تا نماز را به پا داشت .
اوّلين وظيفه حكومت اسلامى اقامه نماز است
الّذين ان مكنّاهم فى الارض اقاموا الصلوة (2)
مسلمانان ، آنانند كه چون قدرت را بدست گيرند اوّلين كارشان اقامه نماز است .
خدا نكند فكر مديرعامل ما فقط به سوددهى كارخانه و فكر دانشگاه ما پرورش متخصصّ وفكر دولت ما فقط توليد وتوزيع باشد، كه اوّلين وظيفه مسئولان حكومت اسلامى اقامه نماز است ، هم با شركت خودشان و هم با تشويق همه جانبه مردم .
نماز تعطيلى ندارد
و اوصانى بالصلوة والزكاة ما دمت حيّا (3)
هر يك از دستورات اسلامى ممكن است به دليلى تعطيل شود. مثلا جهاد براى بيمار و نابينا واجب نيست ، روزه بر مريض واجب نيست ، خمس و زكات و حج ، بر طبقه محروم واجب نيست ، امّا تنها عبادتى كه بر همه افراد و اقشار جامعه از مرد و زن ، فقير و غنى ، سالم و بيمار واجب است ، نماز است كه تا لحظه مرگ حتّى يك روز قابل تعطيل شدن نيست . (گرچه براى زن ها در هر ماه برنامه خاصّى وجود دارد)
نماز همراه با مردم دارى
قولوا للناس حسنا و اقيموا الصلوة (4)
با مردم خوب سخن بگوييد و نماز را به پا داريد.
با سخن و برخورد خوب مى توانيم عملا نماز را تبليغ كنيم و بدانيم كسانى كه با اخلاق و سيره پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مسلمان شده اند بيش از كسانى هستند كه با استدلال عقلى مسلمان شده اند.
حتّى با كفّارى كه انسان جدال و بحث مى كند، بايد به طور نيكو جدال كند، يعنى اوّل خوبى هاى آنان را بپذيرد و بعد نقطه نظرات خود را بيان كند.
نماز، اوّلين واجب بعد از ايمان به خدا
الّذين يؤ منون بالغيب و يقيمون الصلوة (5)
در ابتداى قرآن و آغاز سوره بقره ، بعد از ايمان به غيب كه شامل ايمان به خداوند و معاد و فرشتگان است ، اوّلين اصل عملى كه مورد توجّه قرار گرفته ، مسئله اقامه نماز است .
نماز، مقدّم بر كسب و كار
رجال لا تلهيهم تجارة ولا بيع عن ذكر اللّه (6)
قرآن از كسانى كه هنگام اذان ، كار و كسب را رها مى كنند ستايش كرده است .
به خصوص در روز جمعه سفارش شده كه معامله را رها كنيد: ((و ذرواالبيع وپس از پايان نماز جمعه ، به سراغ كار و درآمد برويد: ((فانتشروا فى الارض وابتغوا من فضل اللّه (7)
رئيس جمهور شهيد ايران مرحوم رجائى مى فرمود: به نماز نگوئيد كار دارم ، به كار بگوئيد نماز دارم .
مردم و نماز
با همه اهميّتى كه نماز در نزد خداوند و اوليا دارد، امّا برخورد مردم با آن متفاوت است :
الف : عدّه اى ايمان ندارند ونماز نمى خوانند: ((فلا صدّق و لاصلّى (8)
ب : عدّه اى مانع نماز ديگران مى شوند: ارايت الذى ينهى عبدا اذا صلّى (9)
در شاءن نزول آيه آمده است كه ابوجهل تصميم گرفت هنگامى كه پيامبر براى نماز به سجده مى رود با لگد، گردن حضرت را در هم بشكند. مردم او را ديدند كه رفت ولى منصرف شد. گفتند: چرا چنين نكردى ؟!
گفت : چون خواستم چنين كنم ، خندقى از آتش ديدم كه در پيش روى من شعله ور شد.(10)
ج : عدّه اى نماز را مسخره مى كنند: و اذا ناديتم الى الصلوة اتخذوها هزوا (11)
د: عدّه اى بى نشاط نماز مى خوانند: واذا قاموا الى الصلوة قاموا كُسالى (12)
ه : عدّه اى گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند: فويل للمصلّين الّذينهم عن صلوتهم ساهون (13)
و: عدّه اى به خاطر رسيدن به دنيا، از نماز كم مى گذارند: ((و اذا راءوا تجارة او لهوا انفضّوا اليها و تركوك قائم (14) هرگاه لهو و تجارتى ديدند به سوى آن روانه شده و تو را در حالى كه به خواندن خطبه نماز ايستاده اى وامى گذارند.
اين آيه اشاره به ماجرائى است كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مشغول خواندن خطبه هاى نماز جمعه بود كه كاروانى تازه وارد، براى فروش اجناس خود شروع به طبل زدن كردند. مردم از پاى سخن پيامبر بلند شده و به سراغ تجارت و معامله رفتند و حضرت را تنها گذاشتند.
نذر براى نماز
بعضى فرزند خود را نذر خدمت در مسجد مى كنند. مادر مريم گفت : ((نَذرتُ لك ما فى بَطنى مُحرّرا (15)
خدايا! من نذر كردم كه فرزندم را براى خدمت در بيت المقدّس از هر كار معاف و آزادش كنم تا با فراغت كامل در بيت المقدّس خادم باشد. لكن همين كه فرزند متولّد شد و ديد دختر است ، گفت : خدايا! من دختر آوردم و دختر نمى تواند مثل پسر به راحتى خادم باشد. ولى به هر حال به نذرش عمل كرد، و مريم خادم مسجد شد.
1- ابراهيم ، 40.
2- حجر، 41.
3- مريم ، 31.
4- بقره ، 83.
5- بقره ، 2.
6- نور، 37.
7- جمعه ، 9 - 10.
8- قيامت ، 31.
9- علق ، 40.
10- تفسير نمونه ، ذيل آيه .
11- مائده ، 58.
12- نساء، 142.
13- ماعون ، 4 - 5.
14- جمعه ، 10.
15- آل عمران ، 35.
منبع: کتاب یکصدو چهارده نکته درباره نماز حجت الاسلام و المسلمین قرائتی