حقيقت نماز

■ حقيقت نماز

حقيقت نماز

- احمد بن عبد الله : امير مؤمنان هنگام عبور از صحن " بيت الله الحرام " ، نگاهش به مردى افتاد كه نيكو نماز مى  خواند . پس فرمود : اى مرد ، حقيقت نمازت را مى  شناسى ؟ مرد گفت : اى پسر عموى بهترين آفريده خدا ، آيا نماز حقيقتى جز عبوديت دارد ؟ على ( عليه السلام ) فرمود : بدان اى مرد ، همانا خداوند تبارك و تعالى پيامبرش را به كارى از كارها بر نيانگيخته جز اينكه متشابه و تأويل و تنزيل دارد و همه اين ها بر اساس عبوديت است . پس هر كس حقيقت نماز را نشناسد ، همه نمازهايش ، ناقص و ناتمام است .
- شيخ صدوق : مردى از امير مؤمنان پرسيد : اى پسر عموى بهترين آفريده خداوند متعال ، معناى بالا بردن دستها در تكبير نخست چيست ؟ فرمود : معنايش اين است : خدا بزرگتر ، يكتا و بى همتاست ، مانند ندارد ، با دست لمس نمى  شود و حواس پنجگانه ، او را در نمى  يابد .
- احمد بن على راهب : مردى به امير مؤمنان عرض كرد : اى پسر عموى بهترين آفريده خدا ، معنى سجده نخست ، چيست ؟ فرمود : حقيقتش اين است : خدايا همانا تو مرا از آن
- يعنى از زمين
- آفريدى و ( معناى ) سربرداشتن : و ما را از آن خارج كردى و ( معناى ) سجده دوم : و به آن باز مى  گردانى و ( معناى ) سربرداشتن از سجده دوم : و بار ديگر ما را از آن خارج مى  كنى . آن مرد گفت : ( معناى ) بلند كردن پاى راست و افكندن [ بر ] پاى چپ در تشهد چيست ؟ فرمود : حقيقتش اين است : خدايا ، باطل را بميران و حق را بر پادار ( 1) .
- امام على ( عليه السلام )
- در معناى گفته امام جماعت : السلام عليكم
- فرمود : همانا امام ، گفته خدا را تفسير مى  كند و در ترجمه آن به جماعت نمازگزار مى  گويد ( اين نماز ) امانى براى شما از عذاب خدا در روز قيامت ، است .
- جابر بن عبد الله انصارى : با مولايمان امير مؤمنان ( عليه السلام ) بودم كه مردى را ديد به نماز ايستاده است . پس به او فرمود : اى مرد ، آيا حقيقت نماز را مى  دانى ؟ عرض كرد : اى مولاى من ، آيا نماز حقيقتى غير از عبادت دارد ؟ پس فرمود : آرى . سوگند به كسى كه محمد را به نبوت برانگيخت هيچ پيامبرى را به كارى از كارها بر نيانگيخته ، جز اينكه متشابه و تأويل و تنزيل دارد و همه اين ها بر عبادت ، دلالت مى  كنند . پس آن مرد عرض كرد : اى مولاى من مرا از آن آگاه كن . حضرت فرمود : حقيقت ( هفت ) تكبير آغازين تو كه با آن كارهايى را بر خود حرام مى  كنى اين است : هنگامى  كه الله اكبر نخست را مى  گويى ، در دلت بگذرانى : خدا بزرگتر از آن است كه به برخاستن و نشستن توصيف شود . و در تكبير دوم ، به حركت و سكون و در سوم ، به جسم بودن يا تشبيه به چيزى كردن يا با چيزى مقايسه كردن توصيف شود و در تكبير چهارم در دلت مى  گذرانى : ( خدا بزرگتر از آن است ) كه حالتهاى گوناگون بر او عارض شود يا بيماريها او را بيازارد و در تكبير پنجم در دلت مى  گذرانى : ( خدا بزرگتر از آن است ) كه به جوهر و عرض بودن توصيف شود ، تا در چيزى حلول كند يا چيزى در او حلول كند . در تكبير ششم در دلت مى  گذرانى : ( خدا بزرگتر از آن است ) كه هر چه بر موجودات حادث ( پديد آمده ) روا بدانى ، چون نابودى و جابجايى و دگرگونى از حالتى به حالتى ، بر او نيز روا دارى . و در تكبير هفتم ، اينكه حواس پنجگانه او را دريابد . پس حقيقت كشيدن گردن در كوع آن است كه در دلت بگذرانى : به تو ايمان آوردم ، حتى اگر گردنم را بزنى . و در سر برداشتن از ركوع هنگامى  كه مى  گويى : " خدا به آن كه او را مى ستايد ، گوش مى  دهد ، سپاس مخصوص پروردگار جهانيان است " ، حقيقتش اين است : كسى كه مرا از عدم به وجود آورد و حقيقت سجده نخست آن است كه در حال سجده در دلت بگذرانى : مرا از آن ( زمين ) آفريدى و حقيقت سربرداشتن : و مرا از آن خارج كردى و سجده دوم : و مرا به آن باز مى  گردانى و در سر برداشتن ( دوم ) به دلت مى  گذرانى : و بار ديگر مرا از آن خارج مى  كنى . و حقيقت نشستن بر سمت چپت و بلند كردن پاى راستت و افكندن آن بر پاى چپت اين است كه به دلت مى  گذرانى : خدايا همانا من حق را بر پا كردم و باطل را ميراندم . و حقيقت تشهدت : نو كردن ايمان و بازگشت به اسلام و اقرار به خيزش پس از مرگ است و حقيقت سلام دادنها : بزرگداشت پروردگار سبحان و بزرگ دانستن او از هر چه ستمكاران مى  گويند و كجروان توصيف مى  كنند . و حقيقت گفته ات : " سلام بر شما و نيز رحمت و بركات خداوند " ترحم از خداوند سبحان است ، يعنى : اين ( نماز ) امانى براى شما از كيفر روز قيامت است . سپس امير مؤمنان فرمود : اگر كسى حقيقت نماز را اين گونه نداند ، نمازش ناقص است .
- امام صادق ( عليه السلام ) : معناى سلام در پايان هر نماز ، همان معناى امان است ، يعنى هر كس فرمان خدا و سنت پيامبرش را با فروتنى و افتادگى در برابر او ، انجام دهد ، از بلاى دنيا در امان و از كيفر آخرت رهيده است .
- عبد الله بن فضل هاشمى  : از امام صادق ( عليه السلام ) معناى سلام دادن در نماز را پرسيدم ، فرمود : نشانه امان و پايان يافتن نماز است . گفتم : فدايت شوم اين چگونه است ؟ فرمود : در ميان مردمان گذشته ، هرگاه شخص تازه وارد بر آنان سلام مى  داد ، خود را از بديش در امان مى  ديدند و اگر جواب سلام او را مى  دادند ، او نيز خود را در امان مى  ديد . پس اگر سلام نمى  داد ، خود را در امان نمى  ديدند و اگر جواب سلام را بر سلام دهنده ، رد نمى  كردند ، او خود را در امان نمى  ديد و اين خوى عرب بود . پس سلام دادن نشانه بيرون رفتن از نماز و حلال كردن گفتار است و امانى براى نماز از آنچه به آن وارد شده و تباهش مى  كند . سلام نامى  از نامهاى خداوند عز وجل است و آن از نمازگزار بر دو فرشته خدا كه بر او گمارده شده اند ، داده مى  شود .

 

1.در " الفقيه " حديث از " معناى بلند كردن پاى راست . . . " آغاز مى گردد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 1221 کلمه
مولف : محمد محمدی ری شهری
1400/6/18 ساعت 09:08
کد : 3088
دسته : عمومی
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
نماز در روایات
عبادت
مرکز تخصصی نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز