■ چرا شیعیان بر مهر سجده می کنند یا بر تربت امام حسین سجده می کنند
چرا شیعیان بر مهر سجده می کنند یا بر تربت امام حسین سجده می کنند؟ آیا سجده بر مهر همان بت پرستی و مهر پرستی نمی باشد؟
1- از نظر شریعت اسلامی تنها سجده برای خداوند شایسته و جایز است و بر غیر او نمی توان پیشانی بر زمین سایید.
پیامبر گرامی فرمود:
«تنها برای خداوند باید سجده کنید» (1)
امام صادق در پاسخ یک زندیق فرمود:
« تنها سجده برای خداوند جایز است» (2)
2- شیعیان برای خداوند سجده کرده و این سجده را بر روی مهر بجا می آورند.در تمام احوال ، سجده برای خداست و او «مسجود له» است .و مهر « مسجود علیه» است و بر آن سجده می شود.بنابراین فرق است بین مسجود له و مسجود علیه
هیچ کس برای مهر سجده نمی کند .آیا می توان گفت که اهل سنت اگر بر فرش و لباس و مانند آن سجده می کنند یعنی برای فرش و لباس سجده می کنند.
3- در روایات ما آمده است که بر غیر زمین نمی توان سجده کرد و تنها بر زمین و هر آنچه از زمین بروید و خوردنی و پوشیدنی نباشد می توان سجده کرد.
هشام ابن حکم از امام صادق سوال کرد بر چه چیز می توان سجده کرد و بر چه چیز نمی توان سجده کرد؟
امام فرمود: «سجود جایز نیست مگر بر زمین یا چیزی که از زمین می روید، مگرخوردنی ها وپوشیدنی ها»
هشام می گوید:گفتم فدایت شوم حکمت آن چیست؟
فرمود:
«زیرا سجود و خضوع برای خداوند است و سزاوار نیست برای خوردنی ها و پوشیدنی ها سجده کرد، زیرا دنیاپرستان بنده ی خوردنی ها و پوشیدنی ها هستند و کسی که سجده می کند در سجود مشغول عبادت خداست.بنابراین سزاوار نیست پیشانی را در سجده اش برچیزی بگذارد که معبود دنیاپرستی است فریفته زرق و برق دنیا هستند.»
پس امام افزود:«سجده بر زمین افضل است چرا که تواضع و خشوع در برابر خدا را بهتر نشان میدهد.»(3)
همین مضمون در روایات متعدد دیگری نیز آمده است؛ (4)
4- از روایات اهل سنت نیز استفاده می شود که تنها سجده بر زمین و آنچه از زمین می روید و خوردنی و پوشیدنی نباشد می توان سجده کرد.
بخاری روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود:
«زمین برای من سجده گاه و مایه پاکیزگی قرار داده شده است»(5)، (6)
جابربن عبدالله انصاری می گوید:
«من با پیامبر نماز ظهر می خواندم مشتی از سنگریزه بر می داشتم و آنها را به دست می کشیدم تا خنک شود سپس زیر پیشانی نهاده بر آنها سجده می کردم»(7)، (8)
انس بن مالک می گوید:
«ما با پیامبر در سخت ترین گرما نماز می خواندیم هر یک از ما سنگریزه هایی به دست می گرفت آنگاه که خنک می شد به زمین می گذاشت و بر آن سجده می کرد»(9)
خباب بن ارت می گوید:
«از زیادی گرمی سجده گاه و زیر دست ها به پیامبر شکایت بردیم او به شکایت ما ترتیب اثر نداد»(10)
بی شک هر گاه سجده بر پوشیدنی ها مانند دستمال و سجاده و...جایز بود باید صحابه از آنها برای سجده استفاده می کردند و پیامبر به آنها اجازه سجده بر آن ها را می داد و با این مشقت بر زمین سجده نمی کردند.
عایشه می گوید:
«من هرگز ندیدم که رسول خدا به هنگام سجده پیشانی خود را بپوشاند و به زمین نرساند »(11)
ابن سعد می نویسد:
«پیامبر به هنگام سجده عمامه از پیشانی برطرف می کرد و بر عمامه سجده نمی کرد»(12)
ابوعبیده می گوید:
« عبدالله بن مسعود سجده نمی کرد مگر بر زمین» (13)
5- در روایات ما توصیه شده است که برای سجده کردن بهتر از هر چیز سجده بر تربت امام حسین است.
امام صادق فرمود:
«سجده بر تربت حسین سبب نورانی شدن زمین های هفتگانه می شود»(14)
وفرمود:
«سجده بر تربت حسین حجاب های هفتگانه را برطرف می کند»(15)
نقل شده است:
«امام صادق تنها بر تربت حسین سجده می کرد»(16)
فلسفه آن نیز روشن است؛
وقتی نماز گزار پیشانی خود را بر خاک مقدس کربلا می گذارد فداکاری های بی نظیر بزرگ مرد تاریخ که همه چیزش را به خاطر اعتلای اسلام فدا کرد و زیر بار ظلم و ستم نرفت را به یاد می آورد و از او درس آزادگی و فداکاری ها را فرا می گیرد.(17)
6- حال ممکن است سوال پیش آید که به مقتضای ادله بالا می توان بر زمین و خاک و تربت امام حسین سجده کرد اما چرا شیعیان بر مهر سجده می کنند
پاسخ روشن است؛
1- در این شکی نیست که مهر همان خاک است که به شکل «گل» در آمده است و مشروعیت سجده بر خاک و زمین نیز ثابت شد.
2- باید جای سجده نماز گزار پاک و پاکیزه باشد و انسان نمی تواند بر شیی نجس سجده کند(18)
3- چون در همه شرایط ممکن است سجده بر زمین و خاک پاک میسر نشود شیعیان بخشی از خاک پاک را به صورت قطعه و مهر در آورده تا در همه جا سجده بر خاک پاک امکان داشته باشد.
4- بی شک جابجایی مهر نیز بسیار راحت تر است از این که انسان مشتی خاک را در جیب گذاشته باشد تا در وقت نماز بر آن سجده کند.
5- در حالات مسروق بن اجدع از یاران ابن مسعود آمده است:
«او اجازه نمی داد بر غیر زمین سجده کنند حتی هنگامی که بر کشتی سوار می شد چیزی با خود به کشتی می برد و بر آن سجده می کرد»(19)
1- وسائل الشیعه ج6 ص385
2- الاحتجاج ج2 ص339
3- علل الشرایع ج 2 ص341
4- وسائل الشیعه ج5 ص343 باب 1
5- صحیح بخاری ج1 ص91
6- سنن بیهقی ج2 ص433
7- مسند احمد ج3 ص327
8- سنن بیهقی ج1 ص439
9- سنن بیهقی ج2 ص106
10- همان مدرک ص105
11- مصنف ابن ابی شیبه ج1 ص397
12- طبقات ابن سعد ج1 ص151
13- همان مدرک ج1 ص397
14- الفقیه ج1 ص268
15- وسائل الشیعه ج5 ص366
16- همان مدرک
17- راهنمای حقیقت ص528
18- مستدرک الوسائل ج4 ص5 باب 1 « یشترط طهارته»
19- طبقات الکبری ج6 ص53