■ امام خمینی (ره)؛ آداب نيّت عبادت
يكى از مهمّات آداب نيّت، كه از مهمّات جميع عبادات است و از دستورات كلّيه شامله است، اخلاص است. و حقيقت آن، تصفيه نمودن عمل است از شائبه غير خدا، و صافى نمودن سرّ است از رؤيت غير حق تعالى در جميع اعمال صوريّه و لُبّيّه و ظاهريّه و باطنيّه. و كمال آن، ترك غير است مطلقاً و پا نهادن بر انّيّت و انانيّت و غير و غيريّت است يكسره. قال تعالى: الا للَّه الدّينُ الْخالِص(1). (خداى تعالى اختيار فرموده براى خويش دين خالص را.) و اگر يكى از حظوظ نفسانيّه و شيطانيّه در دين باشد، خالص نخواهد بود؛ و آنچه خالص نيست، حق تعالى اختيار نفرموده؛ و آنچه شائبه غيريّت و نفسانيّت دارد از حدود دين حق خارج است.
و قال تعالى: وَ ما امِرُوا الّا لِيَعْبُدُوا اللَّه مُخلِصينَ لَهُ الدّين(2).
و قال تعالى: مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِى الآْخِرَةِ مِنْ نَصيبٍ(3).
و قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله- على ما نُقِل: انَّما لِكُلّ امْرِئ ما نَوى: فَمَنْ كان هِجْرَتُهُ الى اللَّه وَ رَسُولِهِ، فَهِجْرَتُهُ الى اللَّه وَ رَسُولِهِ؛ وَ مَنْ كان هِجْرَتُهُ الى دُنيا يُصيبُها اوْ امْرَأَةٍ يَنْكَحُها، فَهِجْرَتُهُ الى ما هاجَرَ الَيه(4).
و قال تعالى: وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً الَى اللَّه وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ المَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اجْرُهُ عَلَى اللَّه(5). و اين آيه شريفه ممكن است متكفّل جميع مراتب اخلاص باشد: يكى هجرت صورى كه به بدن واقع شود. و اين هجرت اگر خالص براى خدا و رسول نباشد، بلكه براى حظوظ نفسانى باشد، هجرت إلى اللَّه و رسوله نيست. و اين مرتبه اخلاص صورى فقهى است.
و ديگر، هجرت معنوى و مسافرت باطنى است كه مبدأ آن، بيت مظلمه نفس است؛ و غايت آن، خداى تعالى و رسول او است كه آن هم به حق برگردد، زيرا كه رسول بما هو رسول استقلال ندارد، بلكه آيت و مرآت و نماينده است؛ پس هجرت به او هجرت به حق است (حبّ خاصان خدا حبّ خدا است.)(6)
پس، محصّل معناى آيه شريفه، به حسب اين احتمال، آن است كه كسى كه به مهاجرت معنوى و سفر قلبى عرفانى از بيت نفس و منزل انانيّت خارج شد و مهاجرت الى اللَّه كرد بدون ديدن خود و نفسانيّت و حيثيّت خود، جزاى او با حق تعالى است. و اگر سالك در سلوك الى اللَّه يكى از حظوظ نفسانيّه را طالب باشد، و لو وصول به مقامات بلكه گرچه وصول به قرب حق كه براى رسيدن خود به قرب حق باشد، اين سلوك الى اللَّه نيست؛ بلكه سالك خارج از بيت نشده، بلكه مسافر در جوف بيت است از گوشهاى به گوشهاى و از زاويهاى به زاويهاى.
پس، سفر اگر در مراتب نفس شد و براى رسيدن به كمالات نفسانيّه، سفر الى اللَّه نيست بلكه من النّفس الى النّفس است؛ ولى سالك را براى سفر الى اللَّه اين سفرْ ناچار پيش آمد كند. و جز كمّل از اولياء عليهم السلام نتواند كسى سفر ربّانى بىسفر نفسانى كند؛ فقط اين شأن براى كمّل است؛ و شايد آيه شريفه سَلامٌ هِىَ حَتّى مَطْلَعِ الْفَجْر(7) اشاره به اين سلامت از تصرّفات شيطانى و نفسانى باشد در جميع مراتب سير در ليالى مظلمه طبيعت، كه براى كمّل ليلة القدر است تا طلوع فجر يوم القيمة، كه براى كمّل رؤيت جمال احديّت است. و امّا غير آنها، در جميع مراتب سير به سلامت نيستند، بلكه در اوائل امر هيچ سالكى از تصرّفات شيطانيّه خارج نيست.
پس، معلوم شد كه اين مرتبه از اخلاص- كه سلامت از اول مرتبه سير الى اللَّه تا آخر مراتب آن كه حصول موت حقيقى است بلكه تا پس از حيات ثانوى حقّانى كه صحو بعد المحو است- براى اهل السّلوك و متعارف از اصحاب معرفت و رياضت دست ندهد. و علامت اين نحو از خلوص آن است كه غوايت شيطان را در آنها راهى نيست و طمع شيطان از آنها يكسره بريده است؛ چنانچه در آيه شريفه فرمايد از قول آن پليد: فَبِعِزَّتِكَ لُاغْوِيَنَّهُمْ اجْمَعينَ الّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخلَصين(8). و در اينجا اخلاص به عين عبد نسبت داده شده نه به فعل عبد؛ و اين مقامى است بالاتر از اخلاص در عمل. و شايد حديث معروف نبوى كه مىفرمايد: مَنْ اخْلَصَ للَّه ارْبَعينَ صَباحاً جَرَتْ يَنابيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ على لِسانِهِ(9). مراد جميع مراتب اخلاص باشد؛ يعنى، اخلاص عملى و صفتى و ذاتى. و شايد هم ظهور در اخلاص ذاتى داشته باشد كه مراتب اخلاص ديگر از لوازم او است.
و شرح اين حديث شريف و بيان مقصود از ينابيع الحكمة و كيفيّت جريان آن از قلب به لسان، و مدخليّت خلوص در اين جريان، و خصوصيّت اربعين صباح، از نطاق بيان در اين رساله خارج است و محتاج به رسالهاى جداگانه است. و رساله معروف به تحفة الملوك فى السّير و السلوك منسوب به عارف باللَّه مرحوم بحر العلوم است كه عمده نظرش شرح اين حديث شريف است. و آن رساله لطيفهاى است، گرچه خالى از بعض مناقشات نيست؛ و لهذا بعضى آن را از آن بزرگوار نمىدانند؛ بعيد هم نيست.
پی نوشت ها
1- آگاه باشيد كه دين خالص فقط از آن خداست. (زمر/ 3).
21- آنان مأمور نشدهاند جز بارى آنكه خدا را عباد كنند در حالى كه دين را براى او خالص كرده باشند.
3- كسى كه كشتزار دنيا را طلبد، از دنيا به او مىدهيم و او را در آخرت بهرهاى نخواهد بود. (شورى / 20)
4- بنابر آنچه نقل شده روس الله صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: براى هر كس همان چيزى است كه نيت كرده است؛ پس هر كس مقصدش خدا و رسول او باشد، هجرتش به سوى خدا و رسول اوست؛ و كسى كه هجرت او براى رسيدن به دنيا يا ازدواج با زنى باشد، هجرتش به سوى همان چيز است. مستدرك الوسائل، ابواب مقدمه العبادات باب 5، حديث 5.
5- كسى كه از خانهاش بيرون شود در حالى كه هجرت كننده به سوى خدا و رسول اوست، آن گاه مرگ او را دريابد، پاداش او بر خدا واقع (لازم) شده. (نساء / 100).
6- مأخذ يافت نشد.
7- اين شب سلامت و تهنيت است تا صبحدم. (قدر / 5).
8- پس به عزت تو قسم همه آنها مگر بندگان مخلص تو را گمراه خواهم كرد. (ص 82 و 83).
9- كسى كه چهل صبح را براى خدا خالص گرداند، چشمههاى حكمت از قلب او بر زبانش جارى شود. بحارالانوار، ج 67، ص 242، كتاب الايمان و الكفر، باب الاخلاص، حديث 10، به نقل از عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 69. (به اندكى اختلاف). همچنين اين مضمون در منبع اخير ص 249، حديث 25، نقل شده است.
منبع: کتاب آداب الصلاة، امام خمينى رضوان الله تعالی علیه