■ سياست سازی نماز
سياست سازی نماز
حجت الاسلام دکتر ابوالفضل ساجدی و غلامحیدر کوشا
هیئت علمی موسسه امام خمینی
تهییه مرکز تخصصی نماز
سیاست در لغت همان حکومت و حکومت داری است.[1]بنابراین هدف این فصل، بررسی نقش و اثر نماز در ساحت حکومتی و مدیرتی جامعه است. اثراتی همچون ایجاد وحدت و همدلی و بصیرت سیاسی در جامعه و افتدار سیاسی از آنها است. در ادامه تفصیلاً به تبیین این سه نقش راهبردی میپردازیم.
1. وحدت و همدلي
وحدت و انسجام يکي از کارکردهاي پنهان نماز است. اين اثر وقتي تحقق عيني مييابد که نمازگزاران نماز را بهصورت آييني و به اشتراک هم انجام دهند. هرچند آنان اين عمل را با قصد قربت انجام ميدهند؛ اما بالتبع، انسجام و وحدت ميان مسلمين نيز تحقق مييابد. نمازهاي جماعت، در محلات، ادارات، سازمانها، نماز جمعه، نماز آيات، نماز استسقاء از جمله اعمال عباديِ فردي ـ جمعي هستند که چنانچه با شرايط اوليه (قصد قربت و عبادت) صورت گيرد، انسجام و وحدت اجتماعي، يکدلي يا همدلي و تعاون از کارکردهای پنهان آن است.
وجه انسجام بخشي نماز نيز به اين است که در نماز همه با يك شعار، به يك قبله، در يك صف بدون توجه به رنگ و نژاد و زبان و بدون تبعيض به طبقه رو به درگاه حضرت حق ايستاده و در مقابل عظمت او با همدلي و خشوع و خضوع تمام قدرتهاي دنيوي را ناديده ميانگارند و فقط به خدا مينگرند.[2] در معاني الاخبار حديثي از امام صادقj روايت شده است که در آن ابنسنان نقل کرده است: ما خدمت امام صادق نشسته بوديم شخصي از جمع گفت: يابن رسولالله من از اينکه منافق باشم خوف دارم. حضرت در پاسخ فرمودند: مگر چنين نيست که وقتي روز يا شب در منزل تنها بهسر ميبري نماز ميگذاري؟ مرد گفت: آري. حضرت ادامه دادند براي چه نماز ميخواني؟ مرد گفت: براي خداي تبارک و تعالي. حضرت نهايتا فرمودند چگونه ميشود منافق باشي در حالي که براي خداي عزوجل نماز ميخواني![3] اين حديث گويا اين امر است که نماز ذاتا با نفاق ناسازگار و با وحدت و همدلي سازگار است؛ بنابراين، داستان روايت يک قضيه شخصي و منحصر به فرد پرسش کننده نيست؛ بلکه حضرت در حقیقت حکمی کلی را بیان میکنند که: "هر کسي که نماز ميخواند در جهت نفاق گام بر نميدارد و در راستاي وحدت و همدلي تلاش ميکند".
برجستهترين نماد همبستگي نماز جماعت است. اگر همه مسلمانان نمازهاي يوميه خويش را در مساجد و محل كار و كسب خويش اقامه نمايند، نمادي از همبستگي در جهان اسلام بهوقوع خواهد پيوست. بهگونهاي که سبب وحشت دشمنان را فراهم خواهد نمود.[4] نماز جماعت از این جهت که توانسته نماد اتحاد و همبستگي در ميان مسلمانان باشد، از مواردي بوده است که غير مسلمانان را به شگفتي واداشته است. حکايتي از يک شرق شناس اين مسئله را بهخوبي تأييد ميکند. در کتاب "واعظ اجتماع" برداشت يک شرق شناس از نماز جماعت چنين روايت شده است.
آخرين جملهاي كه در آن عبادتگاه بر دفتر او نقش بست، اينگونه بود:"تا هنگامي كه اين نمازها در مساجد برقرار است، به علت اتحاد و هماهنگي ناشي از آن، مسلمانان هيچگاه شكست را تجربه نخواهند كرد". در آنجا احساس غريبي ميكرد و از اين اتحاد و يكي شدن با هم و با مخلوق عالم در شگفت مانده بود. دگرگون بهنظر ميرسيد و رنگي بر چهرهاش نمانده بود. از دور او را ميپاييدم....جلو رفتم، او مرا ديد. زبان مرا ميدانست. سلام كردم و در كنارش نشستم. گفتم: غريبهاي؟ گفت: آري، تازه به قاهره آمدهام. پس از آشنايي، داستان دگرگونياش را برايم تعريف كرد و گفت: شرقشناسم و براي مطالعه تاريخ و آثار باستاني مصر، به قاهره آمدهام. امروز پس از ديدار از چند مركز علمي و ديگر آثار باستاني، دوست داشتم مساجد اينجا را ببينم. به اتفاق همراهانم به اين مسجد رسيديم. وقت نماز بود و مردم براي نماز جماعت خود را آماده ميكردند. تا اينكه آنها بهصف ايستادند و نماز را پشت سر امام آغاز كردند. آنها با چه عظمت و چه شكوهي برميخاستند، مينشستند و سر بر سجدهگاه خداي خود مينهادند و عبادت ميكردند. آرامشي كه در ميانشان موج ميزد، شايد، آرام بخشترين لحظات مرا در پي داشت. من با ديدن عبادت آنها تنها به يك چيز فكر ميكردم. اين پرسش در ذهنم نقش ميبست كه آخر، چگونه انسانهايي با ديدگاههايي گوناگون اين گونه عاشقانه و به هم فشرده، بهاتفاق، توحيد را فرياد ميكنند. از هيبتشان، تنم به لرزه در آمد. وقتي اطرافم را نگاه كردم، هيچ كدام از همراهانم آنجا نبودند. همه براي اداي نماز به صفوف جماعت پيوسته بودند و من تنها، در برابر جماعتي بس عظيم، انگشت حيرت بر دهان، مانده بودم. پس از پايان نماز، تاب نياوردم. وارد شدم و در گوشهاي نشستم و تنها توانستم با كلمات، شگفتيام را بر كاغذ بياورم و ديگر هيچ." سپس آخرين جملهاي را كه نوشته بود، برايم خواند: "به اميد پيروزي همه مسلمانان"[5].
بدين ترتيب اگر نماز بهصورت هماهنگ از حيث زماني، مکاني و مناسکي انجام شود، يقينا، دلها و فكرها را به هم نزديك خواهد کرد و پيوند برادري و دوستي را تحكيم خواهد بخشيد و باعث تقويت همسويي و همساني و وحدت خواهد گرديد. جلوگيري از اختلالات اجتماعي ـ سياسي و تعميق وحدت و همدلي سياسي و اجتماعي از کارويژههاي نماز بهحساب ميرود.[6]
2. تعميق بصيرت سياسي
بصيرت بهمعناي درک صحيح از دين و شرايط زماني و مکاني است. امام عليj در باب ضرورت بصيرت سياسي در ميان مسلمين فرمودهاند: "نابينايي از بي بصيرتي بهتر است"[7]. امام صادقj فرمودهاند:
" کسيکه بدون بينش و آگاهي به عملي دست يازد، مانند کسي است که در بياباني هموار با ديدن سرابي به جستجوي آب رود. در اين وضيعت هرچه سريعتر عمل کند زودتر از مقصد دور خواهدشد"[8]
نماز جمعه، اعياد و نماز جماعت اين کارويژه مهم را بهدنبال خواهد آورد که بر اثر خطبههاي نماز جمعه و عيد و حواشي اين تجمع بينش افراد تقويت ميشود. حضور مسلمين در نمازهاي جماعت و جمعه بهشرط حضور امام جمعه و جماعتِ آگاه به مسائل روز باعث ميشود كه از راه تشريح شرايط روز و مسائل و مشكلات مسلمين و موشکافي مسائل بين المللي بصيرت سياسي نمازگزاران ارتقا يابد.[9] نقش ديگر نماز در تعميق بصيرت سياسي اجتماعي اين است که مؤلفههاي اثرگذار در بينش سياسي و اجتماعي را سامان ميبخشد. بصيرت سياسي و اجتماعي بيش از هرچيزي بر مؤلفههاي همچون "بيداري"، "وقت شناسي"، "دشمن شناسي" و "موقعيت شناسي" استوار است که نماز در هر کدام نقش بي بديل دارد.
3.1. نماز و غفلتزدايي
يکي از پيامدها و فوايد نماز بيداري و غفلتزدايي است. در نگرش ديني غفلت بدترين وضعيتي است که ممکن است افراد به لحاظ ارزشي و رفتاري در حوزههاي فردي و اجتماعي دچار شوند. غفلت بار معنايي وسيعي دارد و به هرگونه بيخبري از خداوند، شرايط زمان، مکان و اوضاع و احوال سياسي، اجتماعي و فرهنگي اطلاق ميشود. اهميت غافل نبودن از نظر اسلام به اندازهاي است که خداوند متعال در شب معراج اين مهم را به پيامبرd گوشزد ميکند و تأکيد ميکند: "اي احمد هيچگاه به وادي غفلت کشيده نشو، کسي که در وادي غفلت از خداوند سير کند، خداوند به او توجه نميکند که در کدام مهلکه بهنابودي کشيده ميشود"[10] در ادبيات قرآني انسانهاي غافل معيشتشان حيواني و بلکه نازلتر از آن قرار دارد. در آيه 179 سوره مبارکه اعراف تصريح شده است که
بهيقين، گروه بسيارى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم آنها دلهايى [عقلها] دارند كه با آن (انديشه نمىكنند) و نمىفهمند و چشمانى كه با آن نمىبينند و گوشهايى كه با آن نمىشنوند آنها همچون چهارپايانند بلكه گمراهتر! اينان همان غافلانند (چرا كه با داشتن همه گونه امكاناتِ هدايت، باز هم گمراهند).[11]
طبق اين آيه شريفه مرز زندگي انساني و حيواني غفلت و بيداري است. تعبير چهارپايان در اين آيه تعبير کنايي بسيار معناداري است. از توصيف انسانهاي غافل به چهارپايان اين برداشت بهدست ميآيد که انسانهاي غافل و چشم و دل و گوش بسته، هميشه دستاويز مطامع ديگران هستند. افراد غافل بدون تأمل و تدبّر در خدمت ديگران قرار ميگيرند. براي يک زندگي انساني که هم استقلال در آن وجود داشته باشد و هم بينايي، غفلتزدايي و بيداري ضرورت انکار ناپذير خواهد داشت.
امام باقرj در بياني اشاره ميکنند که نمازگزاران هميشه از دام غفلت رهايي مييابند. ايشان راجع به بيداري و بي غفلتي نماگزاران چنين ميفرمايند:
"أَيُّمَا مُؤْمِنٍ حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَةِ فَصَلَّاهَا لِوَقْتِهَا فَلَيْسَ هَذَا مِنَ الْغَافِلِين"[12]
"هر مؤمني که حافظ نمازهاي واجب باشد و آن را بهموقع انجام دهند چنين فردي ديگر در زمرة غافلين نخواهد بود"
بنابراين يکي از خصوصيات نماز اين است که سبب از بين رفتن غفلت ميشود و به بيداري، آگاهي و معرفت انسان به خداوند، محيط پيرامون، اوضاع سياسي و اجتماعي منجر ميشود. غفلتزدايي نماز ميتواند تحت تأثير مستقيم نماز باشد؛ زيرا در نماز اذکار توحيدي و استحکامبخش بيداري و بصيرت وجود دارد، مثلا؛ اذکار "الله اکبر"، "اياک نعبد و اياک نستعين" و... روحيه الهي و استقلال طلبي را در فرد موجب خواهد شد؛ ممکن است غفلتزدايي بر اثر مراوداتي که در طي نماز با مؤمنين و پيش نماز صورت ميگيرد، تحقق پذيرد. شايد يكي از حكمتهاي انجام نماز در وقت اصلي نماز نشانگر اين باشد که معمولا در وقت اصلي نماز، نمازها با جماعت و در مسجد برگزار ميشود و با بصيرتبخشي امام جماعت شايسته، غفلت مؤمنين زدوده ميشود. افزون آنكه ميتوان گفت عدم غفلت از خدا مستلزم توجه به شياطين از جن و انس و نيفتادن در دام آنهاست و قطعاً شيّادان سياسي از جنود ابليس هستند و در زمره شياطين قرار دارند.
3.2. نماز و شناخت موقعيت
جامعهای که افراد آن شناخت صحیحی از زمان و موقیتشان داشته و به تعبير روايت امام صادقj، "زمانشناس" باشد؛ تحت تأثير پيچيدگي و آشفتگي شرايط روز قرار نميگيرد.[13] درک موقعيتهاي سياسي و اجتماعي و شرايط روز براي نسل نوجوان و جوان که از يک طرف به آرمانگرايي سياسي تمايل دارند و از سوي ديگر با پيچيدگيهاي سياسي آشنا نيستند حياتي به نظر ميرسد. درک درست از موقعيت سبب ميشود که نسل نو در دام سوء استفاده گروهها و احزاب سياسي قرار نگيرند.
نماز در شناختدهی و در نتیجه بصیرت افزایی نقش برجستهای دارد. علاوه بر تأثیر شناختی و معرفتی که معارف نماز بر نمازگزار دارد؛ اجتماعات عبادی و نمازی نیز عهدهدار این مهم در جامعه هستند. بخصوص اینکه در شرایط نماز جمعه آمده است که خطبه دوم را امام جمعه بایستی به بیان مسائل سیاسی و اجتماعی و بصیرت افزایی در این حوزه، اختصاص دهد.
علاوه بر نماز جمعه، اجتماعات عبادی نیز بستری مناسب برای مطرح شدن مسائل سیاسی و اجتماعی است است. شاهد این تأثیر، اینکه در انقلاب اسلامی ایران بسیاری از حرکتها از مساجد و اجتماعات نماز جماعت شکل گرفته است. امروز نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی عمده تجمعات و راهپیماییها قبل یا بعد نمازهای جمعه شکل میگیرد. نمونه بارز آن راهپیماییهای روز قدس است که در کشورهای اسلامی بعد از آخرین نماز جمعه ماه مبارک رمضان هر سال، برگزار میشود.
3.3. نماز و شناخت دشمن
مولفة ديگري از بينش سياسي که ممکن است از راه نماز حاصل شود، شناخت دشمن است. از نظر پيامبرگرامي اسلام، شناخت دشمن و مبارزه با او نشانه خرد و عقلانيت افراد است. آن حضرت نسبت به ضرورت شناخت دشمن ميفرمايند: "بدانيد كه خردمندترين مردمان کسي است كه پروردگار خود را بشناسد و از او فرمان ببرد و دشمن خود را بشناسد و از او نافرمانى كند"[14]چنانکه در اين روايت شريفه تصريح شده است شناخت دشمن و سرپيچي از خواستههاي او نشانه خرد افراد است. هر چه انسان به شناخت بهتر دشمن نائل آيد گامهاي استوار عاقلانهتري برخواهد داشت. امیرمؤمنانj نيز نسبت به اهميت شناخت دشمن و هشدار نسبت به دست کم گرفتن دشمن فرمودهاند: دشمن حتي اگر يک نفر هم باشد، زياد است"[15]
نماز، بخصوص نماز جمعه نقش ارزشمندي در معرفي دشمنان اسلام و خنثي نمودن توطئهها و برنامههاي آنان دارد. بهترين دليل براي نقش نماز جمعه در روياروي با دشمنان اسلام و ارزشهاي اسلامي جهتگيري خصمانه دشمنان اسلام در برابر آيين عبادي ـ سياسي نماز جمعه است. مقام معظم رهبري در اين خصوص توضيح بسيار ارزشمندي دارند. ايشان در خصوص دشمني دشمنان با نماز جمعه ميفرمايند:
"دشمنان با نماز جمعه هم مبارزه کردند؛....از اولي که نماز جمعه بهوجود آمد و اين نماز جمعه، مردم را در مسائل گوناگون، در همه شهرستانهاي کشور و بخصوص در تهران متحد کرد و ديدند که تا يک مسئلهاي در کشور بهوجود بيايد همه منتظر جمعهاند که ببيند درباره اين مسئله در منبر نماز جمعه چه موضعگيري ميشود و بعد آن موضعگيري وارد فضاي عمومي کشور ميشود، شروع کردند به مبارزه کردن... امروز هم همچنان ادامه دارد. اگر کسي گمان کند که نماز جمعه به عنوان يک کانون اجتماع، اجتماع در فکر، اجتماع در مشي سياسي، اجتماع در اهواء، در عواطف و محبتها و اجتماع در حرکتهاي عمومي از نظر دشمنان اين نظام مغفولعنه است، اشتباه کرده است."[16]
بدين ترتيب ميتوان گفت نماز جمعه، نقش بي بديل در سازماندهي گردهماييهاي سياسي و تعميق شعور سياسي مردم و شناساندن دشمنان و مبارزه عليه اهداف آنها دارد.
3.4. نماز و شناخت حق
مهمترين عنصر در بصيرت و بينش افراد جامعه شناخت حق و باطل و يا صلاح و فساد است. افراد بصير کساني هستند که در شناخت حق و باطل و صلاح و فساد توانمندند و ميتوانند افراد، موضعگيريها و رخدادهاي پيرامون را ارزيابي کنند. امام رضاj در حديثی ضرورت خطبههاي جمعه را يادآور ميشود و اشاره ميکند که فلسفه وجودي خطبههاي نماز جمعه بيان صلاح و فساد و حقايق است. آن حضرت در پاسخ به اين سؤال که چرا براي نماز جمعه خطبه قرار داده شده است؟ و چرا دو خطبهها است؟ ميفرمايند:
"خطبههاي نماز جمعه براي آن تشريع شده است که چون روز جمعه روز حضور عمومي است؛ لذا، خطبه براي امام وسيلهاي است براي موعظه و تشويق به فرمانبري و هشدار از نافرماني خدا و آگاهي بخشي بر آنچه که مصلحت دين و دنياي مردم است؛ اطلاع رساني از آنچه در اطراف آنها اتفاق افتاده است و از نگرانيهايي که ميتواند براي آنان سودمند يا زيان بخش باشد... . دو خطبهها بودن نيز به این جهت است که يکي براي سپاسگزاري به درگاه خداوند باشد و ديگري براي بيان نيازمنديها و عذرها و تذکر به بيم و اميدها و آموزش ضروري و اوامر الهي و مصالح و مفاسد."[17]
3. ايجاد اقتدار و تحول در معادلات سياسي
نماز تنها يک رفتار عبادي يا يک آيين مذهبي نيست؛ بلکه در ضمن جنبههاي عبادي معنوي برآمد سياسي نيز دارد. نماز عيد و جمعه بهعلت خطبهها و مسائلي که طرح ميشود، بيشتر جنبة سياسي پيدا ميکند. يکي از آثار سياسي نماز ايجاد اقتدار جامعه اسلامي است. همانگونه که مقام معظم رهبري فرمودهاند:
"نماز جمعه نماز اجتماع است، نماز روشنگري و آگاهسازي احاد مردم است، نماز اخبار از آفاق عالم به مؤمنين و احاد مردم است. [بايستي] هم به جنبة معنوي و تربيت و تهذيب نفوس و آدمسازي و گسترش روحيه تقوي در جامعه توجه شود و هم به جنبة سياسي"[18]
نماز عيد و نمازهاي جماعت يوميه نيز مانند نماز جمعه بازتاب سياسي دارد و در اقتدار جامعه اسلامي و حکومت اسلامي تأثير ميگذارد. نماز جماعت و جمعه سبب شکلگيري انجمنهاي اجتماعي و سياسي شود و گروهي را بهوجود آورد که در عرصههاي سياسي فعاليت وسيع داشته باشند. طبعاً، گروههاي سياسي مسجد محور در معادلات سياسي و بين المللي اثر گذار خواهند بود.[19]
در تاريخ اسلام شواهدي وجود دارد که تأثير نماز جماعت در معادلات سياسي را تأييد کند. بارزترين نمونه آن اولين نماز جماعت با شکوه مسلمانان بعد از فتح مکه در مسجدالحرام است. به نقل تاريخ هيمنه مسلمانان در نماز جماعت ابوسفيان و همراهانش را به تمکين وا داشت. ابوسفيان هنگامی که ديد، پيامبرd در جلو ايستاده و مسلمين پشت سر او به نماز ايستادهاند و با تكبير او همه تكبير ميگويند و با ركوع و سجودش، همه با او هماهنگ عمل ميكنند، مجذوب آن همه عظمت و شكوه گرديد. ابوسفيان كه ميديد مسلمانان در تبعيت و پيروي از پيامبر اسلامd از يكديگر پيشي ميگيرند و دستوراتش را با جان و دل انجام ميدهند، نميتوانست آن همه ابهت و احترام را ناديده بگيرد. لذا، همين امر باعث شد که ابوسفيان راهي جز تسليم و همرنگي با مسلمانان نبيند.[20]
کلیدواژه: نماز و سیاست، آثار سیاسی نماز، بصیرت سیاسی، اقتدار، تحول، آثار نماز.
[1] . فرهنگ معین، کلمه سیاست.نام نویسنده
.[2] دبیرخانه دائمی اجلاس سراسری نماز، نماز و زندگي، ص60.
.[3] "في معاني الاخبار حدثنا أبى رضى الله عنه قال: حدثنا سعد بن عبد الله عن يعقوب بن يزيد عن محمد بن أبى عمير عن عبد الله بن سنان قال: كنا جلوسا عند أبى عبد اللهj إذ قال له رجل من الجلساء: جعلت فداك يا ابن رسول الله أخاف على ان أكون منافقا فقال له: إذا خلوت في بيتك نهارا أو ليلا أ ليس تصلى؟ فقال: بلى، فقال: فلمن تصلى؟ فقال: لله عز و جل، فقال فكيف تكون منافقا و أنت تصلى لله عز و جل لا لغيره"(تفسير نور الثقلين، ج1 ص 566).
[4] موسویراد، حسین، نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 164.
[5] . تاج لنگرودی، محمدمهدی، ص 24 و 25.
[6] . نماز و جامعه شناسي، ص164 ـ 169
.[7] "ذهَابُ الْبَصَرِ خَيْرٌ مِنْ عَمَى الْبَصِيرَةِ"(عبد الواحد تميمى آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1366، ص41).
.[8] "الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ وَ لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ مِنَ الطَّرِيقِ إِلَّا بُعْدا"(شيخ صدوق، الأمالي، ص421).
.[9] دبیرخانه دائمی اجلاس سراسری نماز، نماز و زندگی، ص60.
[10]. ديلمي، حسنابن محمد، إرشادالقلوب الي الصواب، ج1، ص214.
.[11] " وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ "(اعراف: 179) .
[12] شيخ كلينى، الكافي، جلد3، ص270.
[13] "الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس" (حرانى، تحف العقول عن آل الرسولd، ص 356).
[14] اخوان حكيمى، الحياة، ج1، ص257.
.[15] "الواحد من الاعداء كثير" (اخوان حكيمى، الحياة، جلد1، ص258).
.[16] بيانات معظم له در نهمين گردهمايي ائمه جمعه سراسر کشور 28/6/1372، http://farsi.khamenei.
.[17] "فَإِنْ قَالَ فَلِمَ جُعِلَتِ الْخُطْبَةُ قِيلَ لِأَن الْجُمُعَةَ مَشْهَدٌ عَامٌّ فَأَرَادَ أَنْ يَكُونَ لِلْإِمَامِ سَبَباً لِمَوْعِظَتِهِمْ وَ تَرْغِيبِهِمْ فِي الطَّاعَةِ وَ تَرْهِيبِهِمْ عَنِ الْمَعْصِيَةِ وَ تَوْقِيفِهِمْ عَلَى مَا أَرَادَ مِنْ مَصْلَحَةِ دِينِهِمْ وَ دُنْيَاهُمْ وَ يُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ مِنَ الْأَحْوَالِ الَّتِي لَهُمْ فِيهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَةُ فَإِنْ قَالَ فَلِمَ جُعِلَتْ خُطْبَتَيْنِ قِيلَ لِأَنْ تَكُونَ وَاحِدَةٌ لِلثَّنَاءِ وَ التَّحْمِيدِ وَ التَّقْدِيسِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْأُخْرَى لِلْحَوَائِجِ وَ الْإِعْذَارِ وَ الْإِنْذَارِ وَ الدُّعَاءِ وَ مَا يُرِيدُ أَنْ يُعَلِّمَهُمْ مِنْ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ بِمَا فِيهِ الصَّلَاحُ وَ الْفَسَاد"(شيخ صدوق، عيون أخبار الرضاj، جلد2، ص111).
[18]. سخنراني مقام معظم رهبري در نهمين گردهمايي سراسري ائمه جمعه در تاريخ 28/6/1372، http://farsi.khamenei.
[19]. ر.ک. نماز و جامعه شناسي، ص134.
[20]. نبوی، ابوالفضل، درس سخنورى، ج 3، ص40.