■ حال عبادت ندارم، چه کنم؟
یکي از موانع عبادت و بندگي، كسالت و تنبلي است.
صبر در اطاعت، یعنی انسان سختي و مشقت انجام عبادات را تحمل كند.
خداوند در قرآن كريم، كسالت در انجام عبادات را از جمله صفات منافقين می داند : «إِنَّ الْمُنافِقينَ ... وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى يُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَليلا»؛ همانا منافقان ... چون به نماز ميايستند با كسالت مي ایستند و چون در انظار مردم نماز ميخوانند، ريا ميكنند و خداوند را جز اندكي ياد نمي كنند : نساء ، ۱۴۲.
امام امیرالمومنین على بن ابی طالب عليهماالسلام مي فرمايند: «آفةُ النُّجْحِ الكَسَلُ»؛ يعني آفت موفّقيت، تنبلى است :
غررالحکم، حدیث۳۹۶۸.
مهم ترين مساله اي که باعث کسالت و تنبلي در عبادت مي شود انجام گناهان مختلف و يا انجام کارهاي غير مفيد در شبانه روز است. رابطه بسيار تنگاتنگي بين غفلت انسان و گناهان وي با لذت نبردن از عبادت وجود دارد. هر چه بيشتر مراقبت از اقوال و افعال و نيت مان نماييم، به همان مقدار مي توانيم از عبادت خود لذت بيشتري ببريم؛ زيرا يکي از اصلي ترين خصوصيت گناه اين است که قلب را تيره و موجب مریضی آن مي شود. قلب که به گناه، تيره و مريض شد، ديگر نمي تواند در هنگام راز و نياز با خداوند احساس نشاط و طراوات داشته باشد.
يکي ديگر از مسايلي که تاثير بسياري در حال عبادت دارد زمان انجام عبادات است. از آيت الله بهجت رحمه الله عليه پرسيدند: براي رفع تنبلي و کسالت در عبادات چه بايد کرد؟ ايشان در جواب فرمودند: در اوقات نشاط، مشغول به عبادت مستحبه شويد ولی در اوقات کسالت، اقتصار بر واجبات کنید.
عوامل تنبلی از دیدگاه آیت الله مکارم شیرازی:
امام سجاد(ع) در سومین درخواست خویش در فراز یازدهم از دعای مکارم الاخلاق خطاب به خداوند متعال میفرمایند «وَلاتَبْتَلِیَنّى بِالْکَسَلِ عَنْ عِبادَتِکَ»؛ از آن جهت که تنبلی و کسالت از پدیدههای شوم بشر بوده و مانع پیشرفت انسان میشود، حضرت زین العابدین(ع) از خداوند متعال میخواهند تا ایشان را مبتلا به سستى و تنبلی در عبادت نکند.
تنبلی بدان معناست که انسان با وجود توان انجام فعلی که وسائل آن نیز فراهم بوده و مانعی هم در راه نیست، اما تلاش و کوششی نکرده و از انجام آن سر باز زند؛ جوان دانشجویی که وسائل و شرایط تحصیل برایش فراهم باشد ودرس نخواند تنبل و به تعبیر عرب کسل است.
تنبلی سرچشمههایی دارد:
1- یکی از علل تنبلی به ویژه تنبلی در تحصیل، نبودن انگیزه کافی است؛ و علت بی انگیزه بودن، عدم آگاهی به پیشرفت و نتایج مطلوب آن است.
2- یأس و نومیدی سبب تنبلی در کار میشود؛ انسان تنبل از رسیدن به هدفی زود ناامید شده و تلاش برای کسب علم را رها میکند در صورتی که برای رسیدن به موفقیت باید با جبران اشتباه به تلاش خود ادامه دهد.
3- سومین عامل تنبلی بی توجه بودن به از دست دادن فرصتهاست: فرد تنبل نمیداند که فرصت همیشه در دسرس نبوده و از دست میرود؛ وی میپندارد همیشه فرصت برای رسیدن به هدف وجود دارد و همین امر سبب تنبلی در او میشود.
تنبلی در فرد و جامعه آفت بزرگی است: هر زمان انگیزه، امید و توجه به استفاده از فرصت باهم جمع شوند، سستی و تنبلی از میان خواهد رفت.
فرد و جمع، هر دو باید تنبلی و کسالت را بیرون انداخته و سخت کوش باشند چراکه اگر جامعهای سخت کوش باشد، همواره میتواند در برابر حوادث تاریخ بایستد.
امام سجاد(ع) از خداوند میخواهد تا مبتلا به تنبلی در عبادت نشود، اظهار داشت: بعضی افراد نسبت به نماز تنبلاند؛ آنان آگاه نیستند که اگر نماز را در اول وقت و با حضور قلب بخوانند، چه روحیه و توانی یافته و با نورانیت و صفایی دو چندان، انسانی مصمم در انجام کارها خواهند شد، همچنانچه بزرگان دین قبل از انجام کارهای مهم، نخست نماز میخواندند تا در آن امر موفق شوند.
در روایتی آمده که حضرت امیر مؤمنان علی(ع) میفرمایند «ان الاشیاء لما ازدوجت، ازدوج الکسل و العجز فنتجا بینهما الفقر ؛ در روز نخست که اشیاء با هم ازدواج کردند، تنبلی و ناتوانی با یکدیگر ازدواج کرده و فرزندی که از آنان بهدست آمد، فقر و تنگدستی بود؛ کسانی هستند که نه منابع زیرزمینی دارند و نه از نزولات آسمانی زیاد استفاده میکنند اما از زندگی آبرومندی برخوردارند.
در روایتی دیگر امام صادق(ع) میفرمایند «لا تستعن بکسلان و تستشر عاجزا ؛ هرگز از افراد تنبل برای خود معاون انتخاب نکن و از مشورت با افراد سخت کوش نیز بپرهیز»، مشورت امر مهمی است اما باید با افراد سخت کوش و قوی الاراده مشورت کرد.
مراقب تنبلی که پدیده شوم زندگی و مایه عقب ماندگی است، باشیم، گفت: حضرت امیر مؤمنان علی(ع) در روایتی میفرمایند «آفه النجح الکسل؛ آفت پیروزی تنبلی است»، آدمهای تنبل در زندگی فردی و مسائل اقتصادی، اجتماعی و عبادی به جایی نرسیده و پیروز نخواهند شد.
موسسه قرآن و نهج البلاغه