■ طعمِ عبودیت از منظر اسطورۀ عبادت
(دانشآموختۀ خارج فقه و اصول حوزه و کارشناسارشد علوم ارتباطات اجتماعی)
هرگاه جای جای تاریخِ پرفراز و نشیب اسلام را ورق میزنیم، چه آنجا که رسول ختمیمرتبت ـ که درودِ خدا بر او و خاندان پاکش باد ـ بر فرازِ کوه نور، نوری ابدی به دلِ اهل توحید روانه کرد و پیامآورِ دین اسلام ـ بزرگترین هدیۀ خداوند به بشر ـ شد، چه آنجا که حسینعلیه السلام در ظهر عاشورا در تدارکِ سرمدی نمودن ندای بر حقش بود و چه آنجا که قائم آلمحمدعجل الله فی فرجه ظهورش را به جهانیان اعلان خواهد فرمود، عنصری، نقشی بنیادین در آن رویدادها دارد و آن «نماز» است.
همۀ معصومان: به نوبۀ خود و بنا به نیازمندیهای جامعه، نماز را به شیوهای تفسیر و بر انجام آن تأکید فراوان کردهاند؛ «نماز، ستون خیمهگاه دین است»[1]؛ «کسی که نماز نخواند، از ما نیست؛ بهترین عمل در روز قیامت نزد خداوند، نماز است»[2]؛ «برپا داشتن نماز، نشانۀ اصلی دین است»[3] و «نماز، وسیلۀ سنجش است.»[4] این جملاتِ راهگشا و گهربار، همگی نشان از اهمیت وافر نماز دارد؛ اما نکتۀ حایز اهمیت در این بین، نحوۀ ترویج این سنت الهی در میان ائمه اطهار: بوده است. پیامبر عظیمالشأن اسلام صلی الله علیه و آله تمام آنچه مدنظر داشتند، به صراحت بیان میفرمودند و مسلمانان بسیاری بودند که تمام آنچه از لبانِ مبارک ایشان خارج میشد، در حافظۀ خود حفظ و آن را نقل میکردند. در زمان امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز تقریباً وضع بر همین منوال بود و به جهت عدمِ گستردگی جامعه و بهخصوص اینکه چیزی از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله نگذشته بود، حاکمانِ جامعه را یارای ایجاد محدودیت برای ایشان نبود.
در زمانِ امامانِ بعدی، کم کم جامعۀ اسلامی گستردهتر شد و بسیاری از مسلمانان، کسانی بودند که معصومان: و جایگاه ایشان در دین را نمیشناختند و همین جهل، فرصتی برای حاکمان دوران ایجاد کرده بود، تا با ایجاد حایل و محدودیت گسترده برای این بزرگواران، آنها را تا سرحدّ ممکن از روشنگری علیه حاکمان و ابلاغ اسلامِ ناب منع کنند! در این میان، امام سجاد علیه السلام که در چنین جوّی گرفتار شده بود، سلاح «دعا» را در برابر فضای بهوجودآمده برگزید، تا از این طریق افراد بیشتری را تربیت کند و محتوای اسلامِ واقعی را به مسلمانان ابلاغ نماید و در این میان، همانند دیگر معصومان: تأکید ایشان بر «نماز» بود.
بر اساس تتبع نگارنده و آنچه از امام زینالعابدین علیه السلام برای ما به یادگار مانده است، ایشان چند اسلوب را برای اشاعۀ نماز و فرهنگ نماز مورد استفاده قرار دادهاند و از طریق آن، مخاطبان خود را به فریضۀ نماز و اکمال آن رهنمون میشدند.
اول؛ تبیین فلسفۀ نماز
امام زینالعابدین علیه السلام در بخشهایی از سخنان خود به اصحابشان، گهگاه و هنگامۀ نیاز، به ذکر فلسفۀ نماز پرداختهاند؛ گویی حضرت علیه السلام میخواهند به گونهای در ذهن فرد، اقناعی را حاصل کنند تا وی بداند که چه میکند و چرا باید این عمل را انجام دهد؛ چنانکه امام زینالعابدین علیه السلام در پاسخِ فردی که بخشی از خصایل بیشمار حضرت را برشمرد و وی را مستغنی از اینهمه عبادت برشمرد، فرمودند: «آنچه از فضل پروردگار و توفیقات الهی برای من گفتی، به شکر و سپاس نیاز دارد. پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله با اینکه تمام خطاهای گذشته و آیندهاش بخشیده شده بود، آنقدر نماز میخواند که پاهای مبارکش ورم میکرد!»[5]
نماز برای شکر به درگاه الهی است و کسی که نداند نماز برای چه کاری است، به کمال نزدیک نمیشود. حضرت علیه السلام در جای دیگر، نماز را دارای حقی بر ذمۀ مکلف دانستند و فرمودند: «حقّ نمـاز این است که بـدانی، نمـاز یکی از اعمـالی است که بـاعث میگردد به درگـاه خداونـد، بار یافته و به او تقرب جویی.»[6]
دوم؛ ارائه الگوی رفتاری
یکی دیگر از اشاراتی که حضرت علیبنحسین علیه السلام همواره بدان اهتمام میورزیدند، ارائه الگویی جهت نماز کامل به پیروان خود بود. در همین زمینه، تحقیقاتی صورت پذیرفته است که قدر مشترکِ همۀ آنها، در تمرکز حضرت بر هفت مورد در باب نماز بوده است. این موارد عبارتند از: آستانۀ نماز و انجام مقدمات نماز؛ حالات امام و دگرگونی چهرۀ ایشان هنگام شروع نماز؛ حضور قلب ایشان در نماز؛ لباس و مکان در موقع نماز؛ کثرت نمازهاي حضرت و خواندن مداوم نمازهاي نافله، بهویژه نماز شب.[7]
آنچه از امام علیه السلام در تغییر چهره در هنگامۀ نماز، اهتمام بر نوافل و نحوۀ وضو گرفتن و نماز خواندن نقل شده، همگی بر همین مبناست.
سوم؛ تببین جایگاه نماز در دین
سومین اسلوبی که حضرت علیه السلام بر مبنای آن به ترویج فرهنگ نماز میپرداختند، تبیین جایگاه نماز در عرصۀ دین بود. در حقیقت، دغدغۀ حضرت در تبیین این مسئله، به دو موضوعِ مهم برمیگردد؛ ابتدا اهمیت بسیار زیاد نماز به عنوان ستون خیمهگاهی که فرد، دین خود را بر آن ساخته است. در تاریخ نقل شده است: «حضرت آنقدر به نماز اهمیت میدادند که همواره بر نوافل نیز تأکید داشتند و اگر گاهی نافلهای از ایشان قضا میشد، در اسرع وقت آن را بهجا میآوردند.»[8] و دوم، وابستگی تمام اعمال دینی و از جمله نماز به پذیرش عناصر مهمتری که به ظاهر به این موضوعات عبادی بیربط است، اما در حقیقت برگۀ قبولیِ تمام اعمال نیکِ وی و از جمله عبادات فرد میباشد.[9]
چهارم؛ ایجاد زمینه در محیط
چهارمین نکتهای که حضرت زینالعابدین علیه السلام دربارۀ ترویج فرهنگ نماز بر آن تأکید داشتند، توجه به عوامل اجتماعی و جنبۀ اجتماعیِ نماز بود؛ به همین جهت، به ایجاد و فراهمسازیِ زمینه در اجتماع و تأکید بر آن اهتمام داشتند. احادیثی از حضرت که برای حقّ امام جماعت بر نمازگزاران بیان شده نیز بر همین مبنا استوار است: «حـقّ امـام و پیشـواي نمـاز تـو این اسـت کـه بـدانی او میـانجی و واسـطۀ بین تـو و خداونـد است... اوخود را سـپر تو قرار داده و نمـازش را سپر نماز تو گردانیده، و بر توست که بر این امر، قدرش را بدانی!»[10]
پنجم؛ ایجاد زمینۀ درونی
شاید مهمترین هدفی که پیامبران و امامان: به دنبال آن بودند تا فرد بتواند در بستر آن به رشد و کمال بپردازد، ایجاد زمینۀ درونی است. در ترویج فرهنگی همچون فرهنگ نماز نیز این مهم، از مباحث بسیار حایز اهمیت است. امام سجاد علیه السلام نیز همچون دیگر معصومان: به این نکته پرداختهاند و نماز را وسیلهای برای ایجاد زمینۀ درونی جهت حرکت به سمت تعالی روح در نظر گرفتهاند. احادیثی از حضرت علیه السلام که دربارۀ اعتراف به گناهان پس از نماز شب وارد شده است و همچنین ضرورت خشوع در نماز و عدم اطمینان هیچکس بر رضایت پروردگار از فرد، حول همین محور میچرخد.
نتیجهگیری
آنچه در این مقال مورد بحث و بررسی قرار گرفت، اجمالی بود بر آنچه سیدالساجدین علیه السلام دربارۀ ترویج فرهنگ نماز به نظاره نشسته است و طبیعی است ذکرِ تفصیلی این مجمل، خارج از حوصلۀ متن و مخاطب محترم بوده و در حقیقت، درآمدی بر این موضوع است.
در پایان خاطرنشان میشود که مهمترین اصلِ تبلیغ، نه اسلوب و شیوه، که نفوذ کلام ایشان بر فرد فرد پیروان بوده است؛ ایشان هرگز هیچ امری را در هیچ کجا، حتی بر فرزند خود امام باقر7، که امامِ بعد از خود بودند، تحمیل نفرمودند و شاید این نکتۀ کوچک، شاهکلید خیلی از قلبهایی باشد که هنوز نور ایمان در درونشان سو سو میزند.
پینوشتها:
[1]. پیامبر صلی الله علیه و آله: «الصلوة عماد دینکم»؛ میزانالحکمه، ج5، ص370.
2. امام صادق علیه السلام: «ان افضل الاعمال عند الله یوم القیامة، الصلوة»؛ مستدرک الوسائل، ج3، ص7.
3. امام علی علیه السلام: «و اقام الصلاة فاتها الملة»؛ نهجالبلاغه، خطبه 110.
4. پیامبر صلی الله علیه و آله: «الصلواة میزان»؛ پرتوی از اسرار نماز، ص80.
5. بحارالانوار، ج46، ص52.
6. حسین وجدانی، زندگانی امام زینالعابدین علیبنالحسـین علیه السلام(ترجمۀ: اعیان الشیعه)، ص؟؟؟؟؟.
7. محمدمحسن دعایی، اسوۀ کامل، ص؟؟؟؟؟.
8. دانشنامه امام سجاد علیه السلام، ص597.
9. همان، ص714.
10. حسین وجدانی، زندگانی امام زینالعابدین علیبنالحسـین علیه السلام(ترجمۀ: اعیان الشیعه).