■ نقش نماز در ارتقاء فرهنگي جامعه
سرچشمۀ خوبیها
نقش نماز در ارتقای فرهنگي جامعه
محمد درودگر (نویسنده و فعال فرهنگی)
«مسلمان هم باید با خدا و هم با جامعۀ خودش، رابطهای دائم و ثابت داشته باشد. بدون عبادت، ذکر خدا، یاد خدا، مناجات با حق، نماز و روزه نمیتوان جامعهای اسلامی ساخت و حتی خود انسان، سالم نمیماند؛ همچنین بدون اجتماع صالح، محیط سالم، امر به معروف و نهی از منکر، رسیدگی، تعاطف و تراحم میان مسلمانان، نمیتوان عابد خوبی بود.»[1]
نماز، ستون اصلیِ خیمۀ دین، و دین، مجموعۀ کاملی از دستورات الهی، اعم از اعتقادات و احکام فقهی و اخلاقی است. در حقیقت اقامۀ نماز، اهمیت دادن به همۀ احکام الهی و دستورات دین اسلام است؛ از این رو، اقامۀ آن، اقامۀ همۀ خوبیها و حَسَناتی است که خداوند راهِ آن را به ما نشان داده است.
اسلام، دینی اجتماعی است و بسیاری از احکام فقهی و اخلاقی آن نیز مربوط به اجتماع است، و نماز، زمینهساز رعایت احکام و دستورات اخلاقی است؛ به عبارت دیگر، پرهیز از غیبت، تهمت، ریا، دزدی، غصب و هتک حرمت، اهمیت ویژه به بیتالمال، رعایت حقوق دیگران و... از لوازم نماز است. چگونه نمازگزاری، این احکام را رعایت نکند و باز هم به رحمت پروردگار امید داشته باشد؟! پس نماز وقتی به خوبی و نیکویی اقامه شود، اقامۀ همۀ خوبیها و مانع همۀ بدیها در جامعه است.
در کنار این آثار و برکات معنوی و فرهنگی، که ترویج نماز میتواند برای جامعه به ارمغان بیاورد و سطح فرهنگی جامعه را ارتقا بخشد، نکات دیگری نیز قابل طرح است که میتوان در کنار اجتماع نمازگزاران بدان اشاره کرد. آنچه در ابتدای این بحث آمد، رعایت واجبات بود؛ نماز، مستحباتی هم دارد که در ادامه به چند نمونه اشاره خواهد شد.
بررسی و حلّ مشکلات مردم
زندگی همیشه با سختی و مصائب، همراه است و هرکس به نوعی، گرفتاریهایی دارد که نیازمند یاری و مساعدت است. همفکری و همراهیِ دیگران در بسیاری از این موارد، حلّال مشکلات است. چه نیکوست که این همفکری و یاریرسانی در جمع متدینان، رواج بشتری داشته باشد و جمع نمازگزاران و مسجد هر محله، پناه دائمیِ گرفتاریها و عامل اصلی رفع مشکلات باشد!
همکاری با انجمنهای حمایت از بیماریهای خاص و تعامل با مربیان پرورشی و مدیران مدارس اطراف محلّ برگزاری نماز، برای کمک به نیازمندان و نیازهای خاص دانشآموزان، از جمله وظایف امام جماعتِ مسجد محل است؛ بهویژه توجه به وضعیت تحصیلی افراد بیبضاعت یا کمبضاعت. همانگونه که بر عهدۀ فرد مؤمن است که همسایهاش شکم گرسنه سر بر بالین نگذارد، بر عهدۀ نمازگزاران است که دانشآموزی برای عدم تمکن مالی، از تحصیل بازنماند.
خدمات متقابل
مراکز فرهنگی، از جمله مساجد، مدارس و حسینیهها، امکانات بسیاری در اختیار دارند، که گاهی ظرفیتهای این مراکز مهم و اثرگذار، چنانکه باید مورد استفاده قرار نمیگیرد! ارتباط هرچه بیشتر مسجد و مراکز فرهنگی در زمینههای گوناگون، موجب ارتقای سطح مادی و معنویِ هر دو نهاد میشود. اگر هدف همۀ این نهادها، تقویت روحیۀ معنوی و اخلاقی جامعه، خدمت به مردم و تربیت نسلی پرشور، بانشاط، آگاه و بااخلاق باشد، که هست، راه پیش رو، وحدت، همدلی و همکاری همۀ نیروهای فرهنگی کشور است.
یکی از مسائل مهمّ کودکان، تحصیل است. چه بسا توجه به این دغدغه، مانع از اقدام والدین برای حضور فرزندانشان در فعالیتهای گروهی، از جمله شرکت در برنامههای مذهبی نیز باشد! با همکاری و مساعدت معلمان و دانشآموختگانِ نمازگزار، کلاسهایی متناسب با نیاز و مقطع تحصیلیِ افراد برگزار شده و مقدمات حضور حداکثریِ اهالی اطراف مسجد در این مکان مقدس فراهم شود. این اقدام باعث میشود، نماز از حالت تکبعدیِ ارتباط صرف با خداوند خارج شده و وضعیت اجتماعی پیدا کند، که باعث تقویت رابطۀ انسان و پروردگار نیز میگردد.
توجه ویژه به کتابخانهها
«عقل» و «ایمان»، دو بال پروازِ انسان به سوی سعادت هستند. عقل از راه دانایی، آموختن و خواندن، رشد و شکوفایی پیدا میکند. مطالعۀ کتاب در دینی که معجزۀ آسمانیِ آن کتاب است، ارزش ویژهای دارد. یکی از بهترین راههای ترویج فرهنگ نمازخوانی و مسلمانی، کتاب است؛ همچنین از بهترین مصادیق ارتقای فرهنگیِ جامعه، میزان سرانۀ مطالعۀ افراد آن جامعه است.
یکی از مواهب فرهنگیِ مساجد و مدارس برای اهالی محل، کتابخانههای موجود در مدارس و مساجد است. این مسئله نیز به شرایط و ویژگیهای هر کدام از آنها بازمیگردد، ولی در صورت تعامل و برنامهریزی میتوان تدابیری اتخاذ کرد که دانشآموزان، از سالن مطالعه و کتابهای کتابخانۀ مساجد استفاده کنند. این امر، زمینۀ حضور بیشتر آنان را در مکان مقدس مسجد و فضای معنوی آن، فراهم میکند.
روزآمدیِ کتابها و توجه به انتخاب کتاب برای مقاطع سنّی گوناگون، از نکاتی است که مسئولان مربوطه باید بدان توجه کنند، تا ضمن دسترسی آسان گروههای مختلف از گنجینۀ مکتوب فرهنگی، همسایگان و نمازگزاران، عمر و وقت بیشتری را در فضای مسجد سپری کنند؛ این امر، یکی از مصادیق پیوند نماز و فرهنگ و در نهایت، ارتقابخش فرهنگ و معنویت در کلّ فضای جامعه است.
با توجه به جملهای که در ابتدای این یادداشت از شهید مطهری; نقل شد، نماز میتواند محورِ بهترین فعالیتهای فرهنگی و حیاتبخش جامعۀ دینی باشد. عملی که وقتی به صورت جماعت برگزار میشود، میتواند سرچشمه و مقدمۀ بسیاری دیگر از امور پسندیده و لازم برای جامعه شود، در کنار امور واجبی چون: نماز، روزه، خمس و زکات، میتواند امور مستحبی دیگری چون: علمآموزی، معرفتافزایی و کمک به نیازمندان را نیز با خود همراه داشته باشد.
در سالهای پس از انقلاب، مساجد در جایگاه اصلیترین کانونهای ترویج و اقامۀ نماز، نقش بسزایی در استحکام فرهنگی ایفا کردهاند و محلات و شهرهایی که مسجد در آنجا رونق دارد و نماز جماعت برگزار میشود، مشکلات کمتری نسبت به مکانهای دیگر دارند؛ بنابراین، محوریتبخشی به نماز در امور فرهنگی، ثمرات بسیاری دارد و تنها در خودِ نماز خلاصه نمیشود. نماز چون آهنربایی قوی، تمام حسنات و افعال نیکو را جذب نمازگزار میکند و هرچه کاملتر اقامه شود، موجب پالایش جامعه و ارتقای سطح فرهنگی آن میشود.
پینوشت:
[1]. مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی، ص56.