■ آیت الله جوادی آملی؛ گوشه ای از اسرار نماز
درباره نماز نیز از رسول خدا نقل شده است که فرمودند: «ما من صلوه یحضر وقتها الا نادی ملک بین یدی الناس: ایها الناس قوموا الی نیرانکم التی اوقدتموها علی ظهورکم فاطفئوها بصلاتکم». (1) هیچ نمازی نیست مگر آنکه در وقت نماز فرشته ای به مردم میگوید ای مردم برخیزید آن آتشهایی که با دست خود بر پشت خود روشن کرده اید با نماز خاموش کنید.
چنان نیست که ما نگاه ناروایی که کردیم، سخن بدی که گفتیم، بیراههای که رفتیم، از ما جدا و دور باشد، همه اینها آتشهایی است که با دست خود روشن کرده ایم و بر دوش حمل میکنیم و نمیدانیم که خروارها آتش بر دوش ماست.
انسان خود آتش و هیزم افروخته میشود: «و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا». (2) آنها که اهل قسط و ظلم هستند، خود هیزم جهنم اند. انسان به صورت آتش و هیزم افروخته ای مجسم میشود.
اگر خداوند اهل قسط و عدل را دوست دارد، اهل قسط و ظلم را هم دشمن دارد، و آنها هیزم افروخته جهنم اند. بسیاری از کارهای ماست که به صورت آتش بر دوش، انباشته است و ما احساس نمیکنیم. معلوم میشود اگر کسی نماز خواند نه تنها گرفتار گناهانی بعد از نماز نمیشود بلکه آتشهایی را نیز که قبلاً روشن کرده است خاموش میکند و میشود «نور».
از امام صادق - سلام الله علیه - نقل شده است که اگر خداوند سبحان بخواهد برکتی به انسان مرحمت کند آن را در بهترین حال عطا میفرماید، و بهترین حالت در محراب بودن و در جنگ با دشمن درونی است. خدای سبحان اگر به زکریا، یحیی را مرحمت کرده است در حال عبادت این بشارت به او داده شده است. «امام صادق - علیه السلام - فرمود: ان طاعه الله - عزوجل خدمته فی الارض و لیس شیء من خدمته یعدل الصلوه فمن ثم نادت الملائکه زکریا - علیه السلام - و هو قائم یصلی فی المحراب»; (3) طاعت خداوند آن است که انسان در زمین، خداوند را خدمت کند و چیزی از خدمت او به اندازه نماز نمی ارزد و به همین هت بشارت در حال عبادت به زکریا داده شده است.
نماز یک نهر روان و یک چشمه کوثر است، همه آتشهای گذشته را خاموش میکند، و هم نمیگذارد انسان بعداً گرفتار آتش شود. هم جلو بدیها را میگیرد و هم آن بدیهای گذشته را از بین میبرد. این خاصیت نماز است که در قرآن کریم بدان اشاره شده است: «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر و لذکرالله اکبر والله یعلم ما تصنعون». (4)
بیانی از امام صادق - سلام الله علیه - نقل شده است که فرمود: «اول ما یحاسب به العبد عن الصلوه فاذا قبلت قبل منه سائر عمله و اذا ردت علیه رد علیه سائر عمله». (5)
اول چیزی که از انسان سؤال میکنند نماز است، اگر نماز قبول شد سایر اعمال هم قبول است. نماز و نمازگزار را قرآن کریم به خوبی معرفی فرموده است. نمازگزار کسی است که مسائل مالی به عهده او نیست، طمع و آز در درون او نیست. وقتی که طبیعت دنیاپرست انسان را خدای خالق انسان تبیین میکند: «ان الانسان خلق هلوعا; اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخیر منوعا». این مفاسد طبیعت انسان را تشریح میکند آن گاه میفرماید: «الا المصلین». (6) نمازگزاران از این رذایل محفوظ اند. معلوم میشود نماز مساله ای است که انسان را از رذایل محفوظ و تطهیر میکند. بنابراین تطهیر انسان از همین نماز خواهد بود، زیرا نماز بسیاری از فضایل را برای انسان تحصیل، و بسیاری از رذایل را برطرف میکند.
باز امام ششم فرمود: «ان العبد اذا صلی الصلوه فی وقتها و حافظ علیها ارتفعتبیضاء نقیه. تقول حفظتنی حفظک الله و اذا لمیصلها لوقتها و لمیحافظ علیها ارتفعتسوداء مظلمه تقول ضیعتنی ضیعک الله»; (7) انسان وقتی نماز را در اول وقت خواند، این نماز به صورت یک امر تابان جلوه میکند و میگوید: تو مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند. (معلوم میشود نماز یک حقیقتی دارد، زنده است، روحی دارد، برای همیشه هست، دعا میکند و دعای نماز هم همیشه مستجاب است. آن روح نماز است) و اگر کسی نماز را نخواند و یا در وقت نخواند، به صورت یک چهره تاریک در می آید و میگوید: تو مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند.
بهترین فرصت در حالات نماز همان حال سجده است که امام صادق - سلام الله علیه - فرمودند انسان هر چه به خاک نزدیک میشود به خدا نزدیکتر میشود: «اقرب ما یکون العبد الی الله - عزوجل - وهو ساجد» (8). که امیرالمؤمنین - سلام الله علیه - در نهج البلاغه از رسول الله نقل فرموده است که حضرت فرمود: من در تعجبم از کسی که چشمه ای بر در منزل اوست و شبانه روز پنج بار در آن چشمه شست و شو می کند مع ذلک آلوده است. (9) فرمود: نماز مثل چشمه زلالی است که انسان نمازگزار در این وقتهای پنج گانه در آن شستوشو میکند. نماز کوثری است که انسان را تطهیر میکند. قهرا اگر ما از نماز این طهارت را در خود احساس نکردیم باید بپذیریم که آن نماز واقعی را نخوانده ایم. ممکن است نمازمان صحیح باشد، لکن مقبول نیست، زیرا آن نمازی مقبول است که روح انسان را تطهیر کند و با انسان سخن گوید و او را مژده دهد.
از امام صادق - سلام الله علیه - نقل شده است: «لا تجتمع الرهبه والرغبه فی قلب الا وجبت له الجنه; (10) اگر انسان از خدا ترسید و به خدا علاقمند بود، بهشت برای او لازم است». گاهی انسان خدا را وسیله قرار میدهد که به بهشت برسد، این ناشی از همتهای پست است که خدا از آن کراهت دارد. اما زمانی از خدا چیزی نمی طلبد، جز خود خدا را و حب و لقای او را، در اینجا خداوند سبحان او را به این نعمت عظیم متنعم میکند. فرمود هیچ عبدی نیست که در قلب او رغبت به خدا و ترس از خدا قرار بگیرد، مگر آنکه بهشت برای او واجب شود. وقتی که نماز میخوانید با قلب متوجه خداوند سبحان باشید. قلب را انسان وقتی در نماز میتواند مهار کند که چشم و گوش را بیرون نماز مهار کرده باشد. اگر در بیرون نماز و در حالت عادی چشم انسان و گوش وی، یله و رها بود، آن خاطرات ذخیره شده در هنگام نماز مزاحم انسان میشود. ولی اگر در بیرون نماز، چشم و گوشش را حفظ کرد، در نماز دشمن درونی هجوم نمی آورد. مهم آن است که انسان در بیرون نماز، خود را حفظ کند.
به ما فرمودند: «طهروا افواهکم فانها طرق القرآن». (11) دهان را پاک کنید زیرا دهان انسان، راه قرآن است. نه فقط دندان را با مسواک پاک کنید، بلکه دندان و زبان و فضای دهان را هم پاک نگه دارید و هم از گفتن حرف مشکوک بپرهیزید. این دهان را پاک کنید برای اینکه قرآن باید از این دهان عبور کند. اگر قرآن، که کوثر چشمه زلال است، از یک دهان لایه روبی نشده عبور کند بی اثر است، رنگ میگیرد، بو می پذیرد. چرا باید دهانها را پاک کنید؟ چون میخواهید قرآن بخوانید و سخن شما در دیگران اثر کند و خودتان هم که میشنوید متاثر شوید.
سپس فرمود: شما اگر با قلبتان متوجه خدای سبحان باشید، او چندین پاداش به شما مرحمت میکند، گذشته از اقبال الهی و گذشته از بهشت، خداوند متعال دلهای دیگران را متوجه شما میکند و شما محبوب دلهای مردم میشوید. چه ذخیره ای بالاتر از اینکه دلهای مؤمنین به طرف انسان متوجه باشد. در مشکلات، مؤمینن یار انسان اند. دعای مؤمن نسبت به انسان مؤثر است. فرمود: خدا قلبهای دیگران را متوجه شما میکند. مگر نه آن است که انسان میخواهد محبوب مؤمنین باشد و مؤمنین او را بخواهند و به او علاقمند باشند، مشکل او را حل کنند، برای او دعا کنند، طلب آمرزش کنند. چه وقت انسان محبوب دلهای اهل ایمان میشود؟ چه وقت مؤمنین انسان را میخواهند و میطلبند؟ وقتی که انسان قلبش را متوجه خدا کند، مخصوصاً در حالت نماز.
اگر میبینیم که دلها متوجه یک مقاماند، این را مقلب القلوب متوجه کرده است. و این راه هم برای دیگران باز است، برای همه ما باز است ولو به مقدار مسیرمان. لذا فرمودند: هیچ بنده مؤمنی نیست که در نماز قلبش را متوجه خداوند سبحان کند، مگر آنکه خدا قلوب مؤمنین را متوجه او میکند، گذشته از آنکه او را به بهشت متنعم و برخوردار خواهد کرد. این خیر دنیا و آخرت است.
1) من لایحضره الفقیه، ج ۱، باب فضل الصلوه، حدیث ۳.
2) جن (۷۲) آیه ۱۵.
3) من لایحضره الفقیه، ج ۱، باب فضل الصلوه، حدیث ۲.
4) عنکبوت (۲۹) آیه ۴۵.
5) من لایحضره الفقیه، ج ۱، باب ۳۰، حدیث ۵.
6) معارج (۷۰) آیه ۱۹ - ۲۲.
7) من لایحضره الفقیه، ج ۱، باب ۳۰، حدیث ۶.
8) همان، ج ۱، باب ۳۰، حدیث ۷; کما قال الله تعالی: واسجد واقترب.
9) قال رسول الله - صلی الله علیه و آله و سله -: انما مثل الصلوه فیکم کمثل السری (و هو النهر) علی باب احدکم یخرج الیه فی الیوم واللیل یغتسل منه خمس مرات فلمیبق الدرن مع الغسل خمس مرات و لمتبق الذنوب مع الصلوه خمس مرات. (همان، ج ۱، باب ۳۰، حدیث ۱۹).
10) همان، ج ۱، باب ۳۰، حدیث ۱۱.
11) بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۲۱۳; کنزالعمال، ج ۲، ص ۲۷۵۱.
منبع: برگرفته از کتاب اسرار عبادت آیت الله جوادی آملی